خشبیه یا سرخابیه از پیروان شخصی به‌نام سرخاب طبری از فرقه زیدیه بودند که پس از مختار‌بن‌ابی‌عبید ثقفی ظهور کردند.

خشبیه
نامخشبیه
موسسسرخاب طبری
عقیده1. معتقد به بداء. 2. خون خواه امام حسین

تاریخچه

این فرقه در زمان هشام‌بن‌عبدالملک و پس از شهادت زید‌بن‌علی‌بن حسین برخاستند و به وجه دیگر گفته‌‏اند که: ما همراه با امام معصوم هستیم و با شمشیر می‌جنگیم و چون امام معصوم در این عصر حضور ندارد، پس تا آمدن وی اسلحه ما چوب است و با آن نبرد خواهیم کرد[۱][۲][۳][۴][۵].

وجه تسمیه

نقل از چرایی نام این فرقه به خشبیه متفاوت است. در برخی از نقل‌ها آمده است که خشبیه چون سلاحی جز خشب (چوب) نداشتند، از این جهت به آنان خشبیه گفته‌اند، اما ابن‌تیمیه در «منهاج‌السنة» نوشته است: چون زید را به دار آویختند، گروهی از پیروان او شب‌ها به دیدار چوبه دار می‏‌رفتند و از این جهت ایشان را «خشبیه» خوانده‌‏اند[۶]. در برخی دیگر از نقل‌ها آمده است که نام خشبیه برگرفته از کرسی چوبی‌ای است که منتسب به حضرت علی (علیه‌السّلام) بوده و یاران مختار به‌دلیل تقدس، آن را با خود حمل می‌کردند[۷].

عده‌ای نیز گفته‌اند چون بیشتر اسلحه یاران مختار یا ابراهیم‌‌بن‌مالک از چوب (خَشَب) بوده، خشبیه نامیده شده‌اند[۸][۹][۱۰][۱۱] و باز گفته شده است که بعضی از علاقه‌مندان زید‌بن‌علی چوبه دار او را حفظ کردند[۱۲] و یا آنکه چون زیدیان هنگام جنگ با چوب می‌جنگیدند، به خشبیه معروف شدند[۱۳].

عقاید

خشبیه معتقد به بَداء بودند[۱۴][۱۵].

این فرقه به خون‌خواهی امام حسین ‌(علیه‌السّلام)، در جنگ‌ها شعار یالثارات‌‌الحسین سر می‌دادند[۱۶] به‌طوری‌ که ابن‌عبد‌ربّه، به‌ همین دلیل یاران ابراهیم‌بن‌ مالک‌اشتر را حسینیه (نام دیگر خشبیه) نامیده است[۱۷].

سرنوشت

خشبیه در سال ۶۷ هجری قمری در زمان حمله مصعب‌بن‌زبیر به کوفه، در حالی‌که حدود ۶۰۰۰ یا ۷۰۰۰ نفر بودند در محاصره نیروهای او قرار گرفتند و مصعب ابتدا به آنان امان داد تا تسلیم شوند و هنگامی که تسلیم شدند، همه آنها را به‌قتل رساند[۱۸].

پس از قتل مختار، ۲۰۰۰ نفر از یاران وی (بازماندگان خشبیان) در نَصیبَین به عبدالملک بن‌مروان پیوستند[۱۹]. حسن‌‌بن‌ محمد‌ بن‌حنفیه بعد از کشته شدن مختار، به میان گروهی از خشبیان نصیبین رفت و ریاست آنان را به‌عهده گرفت. مسلم‌‌بن‌اسیر (از یاران عبدالله‌‌بن‌زبیر) از موصل به جنگ آنان رفت و پس از شکست دادن آنها، حسن را دستگیر کرد و نزد عبدالله‌بن‌زبیر فرستاد[۲۰]. پس از این واقعه، مُهَلَّب‌‌بن ابی‌‌صُفْرَه که مدتی از یاران عبدالله‌بن‌زبیر بود و سپس از سرداران اموی گردید، با خشبیان نصیبین -که تحت فرماندهی أبو قارب یزید‌بن أبی‌‌صَخْر بودند- جنگید و آنان را شکست داد[۲۱]. در ادامه یاران مختار و قائلان به امامت محمد‌بن‌حنفیه، کیسانیه نامیده شدند[۲۲].

پانویس

  1. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ اول، ص 181 با ویرایش اندک.
  2. ابو عبدالله خوارزمی، مفاتیح العلوم، ص 21.
  3. ابوالمعالی حسینی علوی، بیان الادیان، با تصحیح عباس اقبال آشتیانی، تهران، سال 1312 ش، ص 157.
  4. ابن تیمیة، منهاج السنة، ج 1، ص 8.
  5. شاه عبدالعزیز دهلوی، تحفه اثنی ‏عشریة، چاپ سنگی سال 1896 م، ص 15.
  6. محمد جواد مشکور، همان.
  7. محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج ۶، ص ۸۱.
  8. احمد بن یحیی بلاذری، انساب‌ الاشراف، دمشق، انتشارات محمود فردوس عظم، سال 2000 م، ج ۶، ص ۵۷.
  9. ابن قتیبه دینوری، المعارف، انتشارات ثروت عکاشه، سال 1960 م، ص 622 .
  10. ابوعلی احمد بن عمر ابن رسته، الاعلاق النفیسة، لیدن، انتشارات دخویه، سال ۱۸۹۱ م، ص 218.
  11. مطهربن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، پاریس، انتشارات کلمان هوار، سال ۱۸۹۹ م، ج ۵، ص۱۳۳.
  12. ابراهیم بن اسحاق حربی، غریب‌الحدیث، انتشارات سلیمان‌ بن ابراهیم‌ بن محمد العایب، بی‌جا، سال 1405 ق، ج ۲، ص ۵۴۵.
  13. همان.
  14. عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، قاهره، انتشارات کوثری، سال 1367 ق، ج ۱، ص ۳۴.
  15. نشوان‌‌ بن‌سعید الحمیری، الحورالعین، تهران، انتشارات کمال مصطفی، سال 1972 م، ج ۱، ص ۲۷۴.
  16. محمد‌بن‌جریر طبری، همان، ج ۶، ص ۷۶.
  17. همان، ج ۲، ص ۲۴۹.
  18. همان، ج ۶، ص ۹۳، ۱۱۶
  19. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج ۳، ص ۳۰۷.
  20. محمد‌بن‌ احمد ذهبی، حوادث و وفیات، سال 1418 ق، ص 334.
  21. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۶، ص۵۰، ج ۷، ص ۷۷.
  22. علی بن حسین مسعودی، همان، ص ۲۷۶.