ادریسیه
ادریسیه | |
---|---|
![]() | |
نام | ادریسیه |
موسس | ادریس بن عبدالله بن حسن مثنی |
عقیده | شیعه |
ادریسیه به پیروان ادریسبن عبداللهبن حسنمثنی گفته میشود.
تاریخچه
ادریسبن عبدالله، بنیانگذار حکومت و دولت ادریسیه در مغرب (شمال آفریقا) بود. وی در آغاز با حسینبن علیبن حسن در عصر خلافت هادی عباسی خروج کرد و چون حسین در واقعه فخّ کشته شد، به فرمان برادرش محمدبن عبدالله (نفس زکیّه) به مغرب شتافت و دولت علوی - شیعی را در سال 172 هجری قمری در آن سامان تشکیل و مرکز حکومت را در شهر ولیله نزدیک مراکش فعلی قرار داد که امروزه معروف به شهر قصر فرعون است. چون مردم مغرب او را شناخته و به نسبش پی بردند، وی را گرامی داشتند و استاندار عباسیان را از کار بر کنار نموده و مقدمه حکومت او را پی ریختند و در روز جمعه چهارم رمضان سال 172 هجری قمری او را به خلافت برگزیدند. وی مردی شجاع و دلیر بود و شهرهای مغرب از جمله فاس و تلمسان را تصرف کرد. ادریسبن عبدالله در تلمسان مسجدی بنا کرد و بر منبر آن مسجد، نام وی نوشته شده و تا زمان ابن خلدون این نام باقی بود.
نحوه به قتل رسیدن ادریس بن عبدالله
نقل شده است در زمانی که ادریس به امر برادرش محمدبن عبدالله از دست عباسیان به مغرب گریخت، غلامی به نام «راشد» داشت که در همه جا همراه او بود تا به مصر رسیدند و چون جاسوسان عباسی در تعقیب او بودند، به تدبیر غلامش خود را از بیراهه به قیروان رسانید و به شهرهای فاس و طنجه(در مراکش) رفت. مردم بربر با او بیعت نموده و او را امام خود کردند. چون این خبر به هارون الرشید رسید، خاطرش از جانب وی پریشان گشت و با تدبیر وزیرش یحییبن خالد برمکی، سلیمانبن جریر رقی را که یکی از سخنوران فرقه بتریه از زیدیه بود برای مسموم کردن وی به آفریقا فرستاد. سلیمانبن جریر در فرصت مناسب او را به وسیله شیشه عطری که زهرآگین بود مسموم کرد و سپس گریخت و به هارون پیوست. چون ادریس در گذشت، «راشد» غلام او سرپرستی همسرش را که باردار بود بر عهده گرفت و چون پسری به دنیا آورد او را به نام پدرش ادریس خواند. زمان وفات ادریسبن عبدالله در سال 177 هجری قمری بود. مسکوکاتی که از او باقی است در بلاد تدغه و لیله ضرب شده است. دولت ادریسیه» مقارن سال 246 هجری قمری (860 میلادی) به اوج خود رسید و در سال 375 هجری قمری منقرض شد[۱].
پانویس
- ↑ محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 43، همراه با اعمال ویرایش.