یعفوریه
یعفوریه | |
---|---|
![]() | |
موسس | سلیمان الاقطع یا محمد بن بشیر |
عقیده | دو گونه اعتقاد به دو گروه از یعفوریه نسبت داده شده است. اعتقادات گروه اول: معرفت ائمه واجب است و قیام به شرایعى که از طرف رسول (صلّیالله علیه وآله) ابلاغ شده است نیز واجب است. کسی که امام را نشناسد و بمیرد، چنان است که در جاهلیت مرده باشد. اعتقادات گروه دوم: معتقد بودند که خداوند فقط نماز، خُمس و روزه ماه رمضان را واجب کرده است و مسایلی چون زکات، حج و دیگر موضوعات دین و احکام شرعی وجود ندارد. آنها ازدواج با محارم را جایز مىدانستند و رابطه جنسی با غلامان را بدون اشکال میشمردند. |
یعفوریه، دربارۀ این فرقه، مطالب بسیار پراکنده و اندکی نوشته شده است. از نظر محتوا نیز متفاوت هستند که با استناد به آنها نمیتوان درباره این فرقه و آرا و عقاید مربوط به آن به طور مستند و دقیق اظهار نظر کرد. در ادامه به دو عنوان از یعفوریه با توضیحات متفاوت اشاره میشود.
گروه اول
گروه اول از یعفوریه از فرق «امامیه» و از اصحاب سلیمان الاقطع بودند که از معاصران ابو محمد هشام بن الحکم بود. اینان معتقد بودند که معرفت ائمه واجب است و قیام به شرایعى که از طرف رسول (صلّیالله علیه وآله) ابلاغ شده است نیز واجب است. کسی که امام را نشناسد و بمیرد، آن چنان است که در جاهلیت مرده باشد. برخی از ایشان گفتهاند که اگر کسى معرفت امام را درک کند، هیچ فریضه و تکلیفی بر او واجب نیست. فقط معرفت امام او را کفایت میکند. برخى از «یعفوریه» پیرو عقیده «معتزله» در «قدر» شدند و گفتند: معرفت امام ضرورى است[۱].
گروه دوم
گروه دوم از یعفوریه شیعیان و پیروان محمد بن بشیر بودند و در عصر امامت موسی بن جعفر (علیهالسّلام) ظهور کرده و در امامت امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) توقف کرده و منکر امامت فرزندش علی بن موسی (علیهالسّلام) و هم چنین منکر امامان بعد از آن حضرت شدند. آنها عصمت امامان بعد از موسی بن جعفر را قبول نداشتند و هر کسی را که به امامت ایشان قائل بود کافر و خونش را حلال مىدانستند. البته این فرقه بعدها امامت موسی بن جعفر را نیز منکر شدند و امامت محمد بن بشیر و پس از او امامت فرزندش را پذیرفتند. آنان معتقد بودند که خداوند فقط نماز، خمس و روزه ماه رمضان را واجب کرده است و مسایلی چون زکات، حج و دیگر موضوعات دین و احکام شرعی وجود ندارد. آنها ازدواج با محارم را جایز مىدانستند و رابطه جنسی با غلامان را بدون اشکال میشمردند[۲].