جوالیقیه
| جوالیقیه | |
|---|---|
| نام | جوالیقیه |
| موسس | هشامبنسالم جوالیقی |
جوالیقیه پیروان هشامبنسالم جوالیقی هستند که از موالی کوفه و از اصحاب امام جعفرصادق (علیهالسّلام) و امام موسی کاظم (علیهالسّلام) بوده است.
شرح حال هشام
ابومحمد (یا ابوالحکم) هشامبنسالم جوالیقی کوفی جعفی، در اصل از اهالی جوزجان (منطقهای در ناحیه بلخ) بوده است. برخی از منابع، وی را از جمله اسرا به حساب آوردهاند، ولی با توجه به اینکه جوزجان در سال 33 هجری قمری فتح شده است، ظاهراً پدر یا اجداد وی از اسرا بودهاند. هشامبنسالم تا سال 183 هجریقمری زنده و در زمان خود از فقها و روات ثقه شیعه و از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسّلام) بوده است و همچنین از زمره محدثین بزرگ به حساب میآمد. وی علاوه بر فقه، در علم کلام نیز صاحبنظر بود[۱][۲][۳][۴][۵][۶].
انتساب آرای نادرست
اشخاصی چون اشعری و شهرستانی با استناد به منابع اهلسنت، عقایدی را به هشام نسبت دادهاند که صحیح نیست. عقایدی از این قبیل که هشام میپنداشت خداوند چهره انسانی دارد و نیمتنه بالای او میانتهی و نیمتنه پایین او میانپُر است و او دارای مویی سیاه است و در دلش دانش و حکمت جاری است. او پرتوی درخشان است. دارای گوشت و خون و حواس نیست و عقل آن را ادراک نمیکند[۷].
عقایدجوالیقیه
جوالیقیه در پیروی از هشام معتقد بودند که امام بعد از جعفربنمحمد (علیهالسّلام)، فرزندش موسیبنجعفر (علیهالسّلام) است و جعفربنمحمد نزد جمهور شیعه به امامت فرزندش موسی تصریح کرده است. همچنین میگفتند که عقد متعه به شرط پرداختن مزد زن، جایز است[۸][۹][۱۰][۱۱].
نقل حدیث از امام صادق و امام کاظم (علیهمالسّلام)
هشام در طول زندگی خود از امام صادق[۱۲] و امام کاظم (علیهمالسّلام)[۱۳] احادیث فراوانی نقل کرده است.نام وی در سند حدود ۶۶۳ حدیث در کتابهای روایی شیعه نقل شده است[۱۴]. هشام از راویانی چون ابوبصیر، ابوحمزه ثُمالی، ابوخالد کابلی، ابنابییعفور، ابانبنتَغْلِب، ابانبنعثمان و زراره[۱۵] حدیث نقل کرده است. راویانی چون ابنابیعُمَیر[۱۶]، ابنمحبوب، ابنمسکان، بَزَنطی، حمادبنعثمان و صفوانبنیحیی از او روایت نقل کردهاند[۱۷]. نجاشی با عبارت: «ثقة ثقة» از او یاد کرده است[۱۸] و آیتالله خویی برخی از روایاتی را که بر نکوهش او دلالت دارند، از نظر سند ضعیف میداند[۱۹].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ احمد امین، اعیان الشیعة، ج 10، ص 266.
- ↑ احمدبنعلی نجاشی،رجال النجاشی قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سال 1365 ش، ص 434.
- ↑ محمد محسن آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج 4، ص 270.
- ↑ محمد تقی شوشتری، قاموس الرجال، ج 10، ص 559.
- ↑ ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث معجم رجال الحدیث، قم، انتشارات مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 ق، ج ۱۹، ص 297.
- ↑ جعفر سبحانی و جمعی از نویسندگان، موسوعة طبقات الفقهاء ج 2، ص 602.
- ↑ محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 144.
- ↑ همان.
- ↑ عبدالقادر بنطاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، به اهتمام محمدزاهد بنحسن الکوثری، قاهره، سال 1948 م، ص 139.
- ↑ نشوان بنسعید الحمیری، الحور العین، مصر، سال 1948 م، ص 149، 162، 258.
- ↑ فخر رازی، اعتقادات فرق المسلمین، با اهتمام علی سامی النشار، قاهره، ص 64، 65.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص 345.
- ↑ احمدبنعلی نجاشی، رجال النجاشی قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سال 1365 ش، ص 434
- ↑ ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث معجم رجال الحدیث، قم، انتشارات مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 ق، ج ۱۹، ص ۳۰۱.
- ↑ محمدبنعمر کشّی، رجال الکشّی، (اختیار معرفة الرجال) مصحح، شیخ طوسی، مشهد،انتشارات دانشگاه مشهد، سال 1409 ق، ص ۱۳۳.
- ↑ همان، ص 119 و 133 .
- ↑ ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث معجم رجال الحدیث، قم، انتشارات مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 ق، ج ۱۹، ص 303.
- ↑ احمدبنعلی نجاشی، رجال النجاشی قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سال 1365 ش، ص 434.
- ↑ ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث معجم رجال الحدیث، قم، انتشارات مرکز نشر آثار شیعه، سال 1410 ق، ج ۱۹، ص ۳۰۱.