حسنیه
حسنیه | |
---|---|
نام | حسنیه |
موسس | حسنبنزیدبن حسنبنعلیبنأبیطالب |
عقیده | حسن مثنی را با انتساب قول به امام حسن امام بعدی میشناختند و او را ضامن آلمحمد میدانستند. |
حسنیه شاخهای از فرقه زیدیه هستند. این گروه پس از امامت امام علی (علیهالسّلام) و امام حسن (علیهالسّلام)، حسن مثنی را بنابر وصیت امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) امام میدانستند و او را ضامن آل محمد (صلّیالله علیه وآله) میشناختند.
موسس
موسس این فرقه، شخصی بهنام حسنبنزیدبن حسنبنعلیبنأبیطالب ملقب به داعیکبیر است[۱].
شرححال
حسنبنزید بنمحمد بناسماعیل بن حسن بن علیبنابیطالب معروف به "حالبالحجاره"[۲] در سال ۲۵۰ هجریقمری، حکومت علویان طبرستان را بنیان نهاد. او از فرزندان امام حسن (علیهالسّلام) و فقیهی دیندار و عالمی بزرگ در زمان خود بود[۳] و در مدینه متولد شد و در شجاعت و تدبیر مُلک همانند نداشت[۴]. در چگونگی و زمان آمدن علویان به طبرستان محل اختلاف است، برخی این واقعه را مربوط بهزمان متوکل عباسی میدانند[۵].
قیام
حسنبنزید در سال 250 هجریقمری مقیم ری بود و بهدعوت مردم طبرستان به آنجا رفته و با همکاری مردم طبرستان و بهفرماندهی محمدبنرستم و جعفربن رستم، قیام کرده و عامل آنجا یعنی سلیمانبنعبداللهبنطاهر را شکست داد و بعد از جنگهای بسیار بر مازندران و گرگان مستولی گشت. او را به جود و سخاوت و تقوای الهی ستودهاند[۶][۷][۸].
وفات
حسنبنزید در سال 270 هجری قمری وفات کرد و برادرش محمدبنزید جانشین وی گردید[۹][۱۰][۱۱][۱۲].
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157
- ↑ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۴۰۶.
- ↑ ابن اسفندیار کاتب، بهاءالدین محمدبنحسن، تاریخ طبرستان، تصحیح: عباس اقبال.
- ↑ مرعشی، ظهیرالدین، تاریخطبرستان، رویان و مازندران به کوشش: محمد حسین تسیمی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی شرق، ۱۳۴۵، ص۱۳۰
- ↑ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتلالطالبین، ص۴۰۶.
- ↑ مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157 با ویرایش و اصلاح عبارات.
- ↑ طبری ابن جریر، تاریخ طبری، ج8، ص234
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج7، ص13، 149، 188
- ↑ مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 157
- ↑ اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، چاپ مصر، سال 1950 قمری، ص 83
- ↑ طبری ابن جریر، تاریخ طبری، ج8، ص234
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج7، ص13، 149، 188