پرش به محتوا

بهشمیه

از ویکی‌وحدت
بهشمیه
نامبهشمیه
موسسعبدالسلام‌بن ابوعلی محمد جبایی
عقیدهدارای عقاید خاص و انحراف‌آمیز

‏بهشمیه گروهی از فرقه معتزله و از پیروان ابوهاشم عبدالسلام محمد‌بن عبدالوهاب جبایی هستند.

مؤسس

مؤسس فرقه عبدالسّلام بن ابوعلی محمد جبایی و کنیه‌اش ابوهاشم معروف به جبایی فرزند ابوعلی جبایی است.

تاریخچه

ابوهاشم شاگرد پدرش ابوعلی جبایی بود که در آن زمان ریاست معتزلیان بصره را بر عهده داشت[۱]. با این‌حال وی در شماری از مسائل کلامی با پدرش اختلاف داشت و هنگامی که رهبری معتزلیان بصره را بر عهده گرفت، گروهی از شاگردان ابوعلی، جانشینی او را به دلیل اختلافات کلامی‌ای که با پدرش داشت، نپذیرفتند[۲]. ابن المرتضی در کتاب «المنیة و الامل»، ضمن ستایش بسیار از وی، او را از طبقه نهم «معتزله» دانسته و می‌گوید: در علم کلام کسی به حد وی نرسید. ابوهاشم غالبا با پدر خود محمد بن عبدالوهاب جبایی مناظره می‏‌کرد و بین آن‌ دو در مسائل کلامی اختلاف بسیار بود[۳]. همچنین ابوهاشم در علم نحو از شاگردان مبرّد بود و در شعبان سال 321 هجری قمری درگذشت[۴].

عقاید کلامی

برخی از مهم‌ترین عقاید ابوهاشم از قرار زیر است:

مستحق ذمّ و عقاب دانستن انسان

معتقدند که شارع می‌تواند افراد را بدون آنکه مرتکب فعلی شوند مذمت و عقاب کند. ریشه این اعتقاد از آنجا شکل گرفته است که معتزلیان به طور عام معتقدند که عبد قبل از انجام فعل استطاعت بر انجام آن را دارد، اما ابوهاشم مدافع هم زمانی استطاعت و وقوع فعل بوده است و می‌گفت کسی که راجع به عمل و فعلی استطاعت دارد چون قدرت بر انجام فعل دارد و اگر فعلی را انجام ندهد مستحق نکوهش و مذمت می‌شود[۵][۶].

عاصی و مطیع بودن انسان‌ها

بهشمیه معتقدند که می‌شود عبد عاصی باشد و حال آنکه گناهی انجام نداده باشد و از طرف دیگر می‌تواند مطیع باشد و حال آنکه عملی انجام نداده باشد و حتی کافر باشد بدون آنکه مرتکب عمل کفر‌آمیزی شده باشد[۷][۸].

عدم وجوب امامت

بهشمیه همراه با اهل سنت و جماعت درباره امامت معتقد به نصّ نیستند و بلکه امامت را از امور اختیاری و انتخابی می‌دانند[۹].

عدم پذیرش توبه

درباره توبه معتقد است اگر فردی از کار زشتش توبه کند، در حالی‌که زشتی آن را می‌داند، اما بر کار زشت دیگری که راجع به زشتی آن هم آگاه است، یا از زشتی آن خبر دارد، هر چند فعل نیکویی باشد و به آن اصرار ورزد، توبه اول او صحیح نیست؛ چراکه زشتی را از آن جهت که زشت است باید ترک کند و اگر فردی عملی زشت را ترک کند و بر عمل زشت دیگری اصرار ورزد، معلوم می‌شود که به قباحت زشتی پی نبرده است. بنابراین، توبه او صحیح نیست[۱۰][۱۱]. همچنین معتقد است که توبه از گناه پس از ناتوانی از انجام گناه، درست نیست[۱۲].

آثار

ابوهاشم دارای تالیفات بسیاری بوده است که شامل کتاب‌ها و پاسخ‌های او می‌باشد که البته همه آنها از بین رفته است. ابن‌ندیم در الفهرست خود برخی از کتاب‌ها را به او منتسب می‌کند که عبارت است از: الجامع الکبیر، الأبواب الکبیر، الأبواب الصغیر، الجامع الصغیر، کتاب الإنسان، العوض، المسائل العسکریات، النقض علی أرسطالیس فی الکون والفساد، الطبائع و النقض علی القائلین بها، کتاب الاجتهاد[۱۳].

پانویس

  1. جمعی از نویسندگان، دانش نامه جهان اسلام مدخل جبایی ابوهاشم عبدالسلام‌بن محمد.
  2. همان.
  3. محمد‌جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 111.
  4. همان
  5. عبدالقاهر بن‌طاهر بغدادی،الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، انتشارات دار الآفاق الجدیدة، سال ۱۹۷۷م، چ دوم، ج ۱، ص ۱۶۹.
  6. شهفور بن طاهر اسفرایینی، التبصیر فی الدین وتمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، تحقیق کمال یوسف الحوت، لبنان، انتشارات عالم الکتاب، سال 1403 ق، چ، اول، ج ۱، ص ۸۷.
  7. عبدالقاهر بن‌طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، انتشارات دار الآفاق الجدیدة، سال ۱۹۷۷م، چ دوم، ج ۱،ص ۱۷۱،
  8. شهفور بن‌طاهر، اسفرایینی، التبصیر فی الدین وتمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین،تحقیق کمال یوسف الحوت، لبنان، انتشارات عالم الکتاب، سال 1403 ق، چ، اول، ج ۱، ص ۸۷.
  9. عبد الکریم شهرستانی، الملل و النحل، تحقیق محمد سید کیلانی، بیروت، انتشارات دارالمعرفة، سال 1404 ق، ج ۱، ص ۹۲- ۹۳.
  10. عبدالقاهر بن‌طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، انتشارات دار الآفاق الجدیدة، سال ۱۹۷۷م، چ دوم، ج ۱، ص ۱۶۹.
  11. شهفور بن‌طاهر، اسفرایینی، التبصیر فی الدین وتمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین،تحقیق کمال یوسف الحوت، لبنان، انتشارات عالم الکتاب، سال 1403 ق، چ، اول، ج ۱، ص ۸۷.
  12. عبدالقاهر بن‌طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة، بیروت، انتشارات دار الآفاق الجدیدة، سال ۱۹۷۷م، چ دوم، ج ۱، ص۱۷۶.
  13. ابن ندیم، الفهرست، بیروت، انتشارات دارالمعرفة، سال 1398 ق، ج ۱، ص ۲۴۷.