غلات
| غلات | |
|---|---|
| نام | غلات |
| عقیده | غُلُوّ و افراطگرایی درباره بنیانگذاران و پیشوایان خود |
غُلات، کسانی هستند که دچار غُلُوّ و افراطگرایی درباره بنیانگذاران و پیشوایان خود شدند. پدیده غلو موجب ترسیم چهرهای آلوده و تحریف شده از دین و مذهب شده و اصل آن را زیر سؤال میبرد و در نهایت راه تکامل و پیشرفت مد نظر دین را مسدود میکند. از اینرو، امامان شیعه به طور جدی با جریان غلو مبارزه کرده و عقاید صحیح را بیان کردهاند. آنها با افشاگری درباره رؤسای غالیان و سرانجام صادر کردن فرمان قتل بعضی از آنان، تلاش عظیم و پرثمری را در راه نابودی و اضمحلال این پدیده انجام دادهاند؛ به گونهای که مشابه این تلاش را از سوی آنان در برخورد با هیچیک از مذاهب دیگر اسلامی و حتی ادیان غیر اسلامی سراغ نداریم.
غُلاة (غالیان)
غُلاة در اصطلاح، به افراد و گروههایی میگویند که اعتقاد بهالوهیت امام علی (علیهالسّلام)[۱] [۲] و سایر ائمه (علیهمالسّلام)[۳] [۴] از جمله [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسّلام)][۵][۶]دارند و یا قائل به نبوت آنها شدهاند.[۷] البته باید توجه داشت که اندیشههای غالیانه فقط درباره امامان شیعه (علیهالسّلام) ابراز نشده است، بلکه در میان سایر ادیان و نیز اهلسنت نیز اینگونه اندیشهها درباره رهبرانشان وجود دارد. [۸]یا ادعا میکردند که فرستاده و رسول خدای مورد ادعای خود هستند[۹]. این افراد قائل به تناسخ [۱۰][۱۱]و حلول[۱۲][۱۳] بودند، یعنی معتقد بهانتقال ارواح از بدنی به بدن دیگر در این دنیا و حلول و تجلی روح خدا در بدن ائمه (علیهالسّلام) گشتند. همچنین اینان مسلک اباحهگری را در پیش گرفتند و به ارتکاب محرمات مثل ترک نماز و شرب خمر پرداخته و تنها شناخت امام را برای رستگاری کافی مىدانستند.[۱۴] [۱۵][۱۶] این گروه از غالیان افراطی در دوران خود گاهی به عنوان طیاره (پرواز کننده) خوانده میشدند[۱۷] [۱۸]. به این معنی که اینان خیلی از راه حق منحرف شده و در مسیر گمراهی قرار گرفتهاند. در کتب رجالی نیز این افراد با عباراتی نظیر غالیالمذهب[۱۹] و فاسدالروایة یا فاسدالروایة و الدّین معرفی شدهاند.
فعالیتها و اقدامات غُلاة (غالیان)

جعل روایات با سند صحیح و نسبت دادن آنها به ائمه
یکی از خطرناکترین و مُصیبتبارترین اقدامات غلاة، جعل روایات با مضامین کفرآمیز و الحادی بود که این روایات را با سند معتبر به یکی از معصومین (علیهالسّلام) نسبت میدادند تا با مقاصد شوم خود دست یابند. در گستردگی این اقدام آنها همین بس که زراره بن اعین یکی از بزرگترین دانشمندان شیعه و از اصحاب امام باقر (علیهالسّلام) و امام صادق (علیهالسّلام) آرزو میکرد که بتواند آتشی فراهم کند و تمام احادیث تحریف شده منتسب به شیعه را بسوزاند. [۲۰] امام صادق(علیهالسّلام) در باره ایشان فرمودند: اگر زراره نبود، احادیث پدرم از بین میرفت [۲۱] که نشان از نفوذ فراوان این روایات جعلی در کتب حدیث داشت. هشام بن حکم از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که فرمودند: مغیرة بن سعید[۲۲] (یکی از غالیان ملحد) تعمداً به پدرم مطالب دروغ نسبت میداد. یاران او در بین اصحاب پدرم نفوذ میکردند و کتابهای حدیث آنها را به عنوان امانت قرض میگرفتند و به مغیره بن سعید میدادند. او هم مطالب کفرآمیزی به پدرم نسبت میداد و در آن کتابها ثبت میکرد. سپس آنها را به یاران خود میداد و به آنان امر میکرد که آن مطالب را در میان شیعیان تبلیغ کنند. پس هرچه از مطالب غلوآمیز در کتب اصحاب پدرم دیده میشود، بدانید که همه از جعلیات مغیرة بن سعید است.[۲۳]
نمونه دیگر
یونس بن عبدالرحمن قمی از اصحاب نزدیک امام کاظم (علیهالسّلام) و از مدافعان سرسخت امامت امام رضا (علیهالسّلام) [۲۴] بوده و در امر حدیث بسیار سختگیری میکرد و صحت بسیاری از احادیث را منکر میشد. میگوید: هنگامی که در عراق بودم با جمعی از اصحاب امام صادق (علیهالسّلام) برخورد نمودم از آنان حدیث شنیدم و برخی از کتب آنها را گرفتم. کتابها را نزد امام رضا (علیهالسّلام) بردم، امام پس از مشاهده کتابها، بسیاری از احادیث را که منسوب به امام صادق (علیهالسّلام) بود انکار کرده و فرمودند: خدا ابوالخطاب (از غالیان ملحد زمان امام صادق (علیهالسّلام) که بارها از سوی ایشان مورد لعن قرار گرفت).[۲۵] را لعنت کند و همچنین یاران او را که تا امروز هم در کتب یاران امام صادق (علیهالسّلام) دست میبرند و حدیث جعل میکنند.[۲۶]. آنطور که ملاحظه شد، از زمان امام باقر (علیهالسّلام) که مغیرة بن سعید جعل احادیث و وارد کردن آنها در کتب حدیث را بهکثرت آغاز کرد تا زمان امام رضا (علیهالسّلام) غالیان به ساختن و نشر احادیث غیرصحیح اقدام میکردند و میتوان تصور کرد که اینان تا آن زمان چه مقدار از کتب حدیثی شیعه را با جعلیات خود آلوده کرده بودند.
جعل روایات در قدح یاران صدیق ائمه
از دیگر اقدامات آنان ساختن روایاتی در مذمت اصحاب وفادار ائمه (علیهمالسّلام) و نفی افکار آنان بود مثلاً روایاتی در قدح زرارة بن اعین ساختند[۲۷]کسی که از اصحاب اجماع [۲۸] و به قول امام صادق (علیهالسّلام) از مصادیق
السابقون السابقون اولئک المقربون [واقعه–10]
میباشد[۲۹] زراره از جمله کسانی بود که یاران امام صادق (علیهالسّلام) اصحاب ابوالخطاب را به وسیله دشمنی با او میشناختند.[۳۰] در موردی دیگر، غالیان جمعیت فراوانی از شیعیان را که در تشییع جنازه عبدالله بن ابی یعفور شرکت داشتند از زبان امام صادق (علیهالسّلام) مرجئه شیعه قلمداد کردند.[۳۱].عبدالله بن ابی یعفور شخصی نزدیک به امام صادق (علیهالسّلام) بود و تاییدات بینظیری را از سوی ایشان دارد[۳۲] و به شدت با افکار و اندیشههای غالیانه مخالفت میکرد.[۳۳].
مرجئه فرقهای بودند و یا بهتر بگوییم اندیشهای بود که توسط بنیامیه ایجاد شد و باعث تقویت نظامشان میشد. این اندیشه در میان اهلسنت رواج یافت. اینان معتقد بودند که معصیت به ایمان ضربه نمیزند و عصمت از لوازم ضروری امامت نیست.[۳۴]. غالیان با نسبت دادن اندیشههای مرجئه به تشییعکنندگان جنازه ابن ابی یعفور، در حقیقت در صدد ضربه زدن به شخص او و اندیشههای معتدلش بودند که در آن زمان طرفداران فراوانی داشت.
به طور کلی غالیان، مخالفین خود، شیعیان و کسانی را که صفات فوق بشری برای ائمه (علیهالسّلام) قائل نمیشدند مقصره[۳۵] میخواندند یعنی اینکه اینان در شناخت حقیقت امام (علیهالسّلام) و فضایل او دچار تقصیر شدهاند و از درک کنه آن عاجز ماندهاند که توهینی به خیل عظیم شیعیان محسوب میشد و اینگونه خود و پیروان دیدگاههایشان را در راه صحیح و واقعی معرفی میکردند.
نتایج فعالیت غُلاة (غالیان) و عکسالعمل جامعه اسلامی
فعالیت این جریانات انحرافی اثرات بسیار مخربی در اجتماع بر جای گذاشت و باعث شد که ذهنیت بدی در جامعه در باره شیعیان ایجاد شود.
فعالیت مخرب آنها به حدی بود که امام صادق (علیهالسّلام) درباره آن فرمود: این وقایع ضررش برای اسلام و مسلمین از ضرر قتل امام حسین (علیهالسّلام) به وسیله یزید بیشتر است، زیرا این مصائب از جانب گروهی است که دوستی ما را به خود بستهاند و پندارند موالات ما را در دین خود گرفتهاند و به امامت ما عقیده دارند. سپس میفرمایند: اصولاً این گونه افراد شیعه ما نیستند.[۳۶].
البته احتمال بسیار زیادی وجود دارد که این جریانات به وسیله بعضی محافل سیاسی وابسته به حکومت، مخفیانه حمایت و تأیید میشدند تا از سویی هم ذهنیت مردم را درباره ائمه (علیهالسّلام) و عموم شیعیان خراب کنند و هم ائمه (علیهالسّلام) و جامعه شیعه را دچار یک معضل درون گروهی کرده، تا ائمه (علیهالسّلام) و یارانشان به جای نشر و ترویج معارف اصیل دینی در اجتماع، وقت و همتشان را صرف دفع اعتقادات باطل آنها کنند که نشانههایی نیز از این نوع روابط موجود است.[۳۷].
اقدامات غالیان باعث میشد که حتی حضرت امام صادق (علیهالسّلام) احیاناً در نظر برخی افراد فردی ضعیف الحدیث باشد چرا که غلات به دلیل رسیدن به مطامع خود احادیث تحریف شده و یا جعلی فراوانی از جانب حضرت نقل میکردند. مثلاً از جانب حضرت نقل میکردند که معرفت امام از نماز و روزه کفایت میکند و یا اینکه حضرت علی (علیهالسّلام) در میان ابرهاست و همراه با وزش باد حرکت میکند و اینکه خدای آسمان و خدای زمین امام است و وقتی مردم این احادیث را میشنیدند ایشان را تضعیف میکردند[۳۸].
برخی از متأخرین اهلسنت هم عقیده دارند که به قدری مطالب کذب و جعلی از جانب امام صادق (علیهالسّلام) نقل کردند که دانش ایشان در میان آن مجعولات گم شد تا جایی که محمد بن اسماعیل بخاری از نقل احادیث ایشان خودداری کرد. [۳۹] شاید این فرد میخواسته با این دلیل ظلم فاحش بخاری در خودداری از نقل حدیث امام صادق(علیهالسّلام) را توجیه کند، اما مگر علمای بزرگ دیگری از اهل سنت نبودند که امام صادق (علیهالسّلام) را با بهترین الفاظ ستودهاند و از وی حدیث نقل کردهاند، مانند بزرگانی چون ابن جریح، مالک بن انس، سفیان ثوری، ابوحنیفه که او را میستودند و از علم وی بهره میگرفتند و آن را مایه مباهات خود قرار میدادند و نیز موارد دیگر. [۴۰]
در حدیثی نیز امام رضا (علیهالسّلام) میفرمایند که مخالفین ما احادیثی در فضل ما جعل کردهاند که برخی شامل غلو در حق ما و در برخی دیگر تصریح به بدی دشمنان ما شده است …. و اگر مردم احادیث غلوآمیز را بشنوند، شیعیان ما را تکفیر میکنند و اگر بدیهای دشمنان ما را بشنوند، صراحتاً به ما دشنام میدهند.[۴۱].
و در حدیث دیگری امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: ما اهلبیت راستگو هستیم، اما همیشه هستند کسانی که بر ما دروغ میبندند و به واسطه دروغ آنها وثاقت ما نزد مردم از بین میرود[۴۲].
غالیان عصر ما
از غلات معاصر، میتوان از اهل حق نام برد که در ایران، ترکیه، هندوستان، پاکستان و افغانستان زندگی میکنند و تعدادشان تا بیش از سه میلیون نفر تخمین زده شده است. اهل حق خود به دو فرقه چهلتنان و هفتتنان تقسیم میشوند. به عقیده آنان، چهلتنان و هفتتنان از جمله موجودات پاک و نورانی و از یاران خداوند میباشند که قبل از خلقت حضرت آدم (علیهالسّلام) و سایر موجودات آفریده شدهاند و پس از آنکه با خدا عهد و پیمان بستهاند که بشر در دنیا از راه حق منحرف نشود، بنا به خواهش آنان، خداوند آدم (علیهالسّلام) را آفرید. [۴۳]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ سعد بن عبدالله اشعری قمی، المقالات و الفرق، با تصحیح محمدجواد مشکور، ص۲۰.
- ↑ ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین، ج ۱، ص ۸۳.
- ↑ محمد بن عمر بن کشّی، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشّی)، ص ۴۸۰ و ۵۱۸ و ۵۵۵.
- ↑ عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص ۲۲۳.
- ↑ سعد بن عبدالله اشعری قمی، المقالات و الفرق، با تصحیح محمدجواد مشکور، ص ۵۱ و ۵۳.
- ↑ حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، ص ۴۳ و ۴۴.
- ↑ عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص ۲۲۵.
- ↑ نعمت الله صفری فروشانی،غالیان،(کاوشی در جریانها و برایندها)، فصل اول.
- ↑ ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین، ج ۱، ص ۶۹.
- ↑ سعد بن عبدالله اشعری قمی، المقالات و الفرق، با تصحیح محمدجواد مشکور.
- ↑ عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص ۲۲۱.
- ↑ حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، ص ۴۴.
- ↑ ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین، ج ۱، ص ۸۳.
- ↑ محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشّی)، ص ۵۲۱.
- ↑ حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، ص ۴۳.
- ↑ ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین، ج ۱، ص ۷۵ و ۷۸.
- ↑ محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشّی)، ص ۳۲۴ و ۳۲۶ و ۴۰۷.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۹۹.
- ↑ رجال ابن غضائری، ص ۵۶ و ۸۹.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۵۲.
- ↑ سید محمد کاظم طباطبایی، تاریخ حدیث، ص ۱۰۲.
- ↑ محمد بن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، (رجال الکشی) ص ۲۲۸ ـ ۲۲۳.
- ↑ همان، ص ۲۲۵.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۶۴.
- ↑ سعد بن عبدالله اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص ۵۵.
- ↑ محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال،( رجال الکشّی) ص ۲۲۴.
- ↑ همان، ص ۱۴۸ و ص ۴۹۵ و ۵۳۸ .
- ↑ همان، ص ۲۳۸.
- ↑ همان، ص ۲۲۴.
- ↑ همان، ص ۱۳۶.
- ↑ همان، ص ۱۳۸.
- ↑ همان، ص ۲۴۹.
- ↑ همان، ص ۲۴۷.
- ↑ تاریخ شیعه و فرقههای اسلام، ص ۴۲ و ۴۳.
- ↑ سعد بن عبدالله اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص ۵۸ و ۶۱.
- ↑ شیخ حرّ عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۷، ص ۴۵۶.
- ↑ محمد بن عمر کشّی، همان، ص ۵۲۱ و ۵۵۴.
- ↑ همان، ص ۳۲۵.
- ↑ کامل مصطفی الشیبی، تشیع و تصوف، ص ۳۲.
- ↑ جعفر شهیدی، زندگانی امام صادق (علیهالسّلام)، ص۱۰ ـ ۶.
- ↑ عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۰۴.
- ↑ محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال،( رجال الکشّی) ص ۳۵۰.
- ↑ سید محمدعلی خواجه الدین، سرسپردگان، تاریخ و شرح عقاید دینی و آداب و رسوم اهل حق (یارسان)، انتشارات کتابخانه منوچهری، ص 3-7.
منابع
- • سعد بن عبدالله اشعری قمی، المقالات و الفرق، با تصحیح محمدجواد مشکور، تاریخ درج مطلب: بیتا، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 22 ماه آبان 1404 ش.
- • عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، تاریخ درج مطلب: بیتا، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 22 ماه آبان 1404 ش.
- • حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، تاریخ درج مطلب: بیتا، تاریخ مشاهدۀ مطلب:22 ماه آبان 1404 ش.
- • شیخ طوسی، کتاب الغیبة، تاریخ درج مطلب: بیتا، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 22 ماه آبان 1404 ش.
- • عیون اخبار الرضا، تاریخ درج مطلب: بیتا، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 22 ماه آبان 1404 ش.