احمدیه (قادیانیه)

از ویکی‌وحدت
احمدیه( قادیانیه)
ناماحمدیه(قادیانیه)
قرن شکل گیریقرن 19 م
موسسغلام احمد قادیانی

احمدیه یا قادیانیه فرقه‌ای تجدید‌نظر‌طلب در عقاید و احکام اسلامی و منسوب به غلام احمد قادیانی است.

موسس

موسس این فرقه غلام احمد قادیانی است. غلام احمد در سال 1839م در روستایی به نام قادیان از شهرستان گرداس پور پنجاب از ایالت‏‌های هند متولّد شد و در سال 1908م در شهر لاهور در پاکستان از دنیا رفت و جسد او به قادیان منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد[۱].

تاریخچه

نوشته‌اند: خاندان غلام احمد از بازماندگان امیر برلاس عموی امیر تیمور گورگانی هستند. هنگامی که امیر تیمور ایالت کش را که در تحت حکومت عمویش بود به تصرف خویش در آورد این خاندان به خراسان مهاجرت کردند و تا اواخر قرن دهم هجری یا 16 میلادی در خراسان بسر می‏‌بردند. در این قرن آن سرزمین را ترک کرده وارد هندوستان شدند. رئیس این خانواده که هادی بیک نام داشت دهکده‏ ای به نام اسلامپور (اسلام شهر) بنا نهاد. اجداد غلام احمد در دربار پادشاهان مغول هند مقام و منزلتی یافتند، این خاندان در شهرستان قادیان واقع در ناحیه گورداس‏پور در پنجاب اقامت گزیدند. پدر غلام احمد، میرزا غلام مرتضی نام داشت. غلام احمد در حدود سال 1255 ه (1839 م) در قادیان متولد شد، ظاهرا حرفه پدرش طبابت بود. غلام احمد پس از تحصیلات اسلامی به جای آن که حرفه پدر را دنبال کند و حکیم (طبیب) گردد وارد خدمت دولت انگلیس شد و از سال 1860 تا 1865 در شهر سیالکوت مشغول کار بود، از آن پس از خدمت دولتی کناره گرفت و در زادگاه خود قادیان گوشه‌گیری اختیار کرد و در حدود چهل سالگی (1880 م) کتاب مذهبی خود را که «براهین احمدیه» نام دارد منتشر کرد که با حسن استقبال مردم روبرو شد. در حدود پنجاه سالگی به دعوت بشارت خود پرداخت و دعوی کرد که از جانب خدا به او وحی می‌‏رسد و اجازه دارد بیعت بپذیرد. در سال 1904 که خود را مسیح و حجت بن الحسن (مهدی) و تاراکریشنا خواند. وی می‏‌گفت که حضرت مسیح را به دار نیاویختند، بلکه او از دست دشمنان گریخته و به هند سفر کرد و در کشمیر اقامت نمود و به تعلیم انجیل پرداخت و پس از صد و بیست سال عمر در گذشت و در «سری‏ناگر» به خاک سپرده شد و مرقد او امروز به قبر یوذاسف مشهور است. غلام احمد در سال 1326 (1908 م) درگذشت و پیروان او شخصی را به نام مولوی نورالدین به جانشینی او برگزیدند و پس از چندی پسر بیست و پنج‌ ‏ساله‏‌اش میرزا بشیرالدین محمود احمد را بعنوان خلیفه المسیح الثانی انتخاب کردند. وی چهل سال خلافت کرد و نظام نوینی بدان مذهب داد.

عقاید

عقاید احمدیه با عقاید دیگر مسلمانان اختلاف بسیاری ندارد جز در سه اصل: اول- طبیعت مسیح یافتن. دوم- دعوی مهدویت غلام احمد. سوم- انکار جهاد اسلامی. غلام احمد می‏‌گوید که جهاد در زمان ما نباید به جنگ و شمشیر باشد، بلکه جهاد کوششی است که پیروان آن مذهب در گسترش آن عقیده با صلح و آرامش به جای می‌‏آورند. قادیانیه خود را جماعت احمدیه نیز می‌‏خوانند که گاهی آنان را میرزایی می‌‏نامند. بر طبق آمار خود ایشان، نزدیک به نیم میلیون مؤمن احمدی وجود دارد که در حدود نیمی از آنها در پاکستان و بقیه بطور یکسان میان هندوستان و دیگر نقاط تقسیم شده‏‌اند، به ویژه در آفریقا و اندونزی. اعضای جماعت احمدیه باید حداقل یک‌چهارم درصد درآمد خود را به صندوق انجمن بپردازند. مرکز جدید جماعت در «ربوه» در پاکستان واقع است یک مجلس مشاورت هم دارند که اعضای آن بیشتر انتخابی هستند و دبیر خانه مرکزی هم دارند. ربوه در حدود صد و چهار کیلومتری واقع در جنوب غربی لاهور است و در آنجا مشغول ساختن شهری هستند که هنوز به علت اختلافات مذهبی با دولت پاکستان، پایان نیافته است. کسانی که مذهب «احمدیه» را می‏‌پذیرند باید احمدی‌زاده باشند یا رسما اظهار ایمان کنند. ایمان‌‏نامه ایشان چنین است: گواهی می‌‏دهم تنها خداوند بزرگ را باید پرستید. او کسی است که انباز و شریک ندارد. من می‏‌کوشم تا به همه قوانین اسلام عمل کنم. من محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) را خاتم پیامبران می‌‏دانم و نیز به تمام دعوی‌های میرزا غلام احمد قادیانی اعتقاد دارم. پس از چندی، گروهی از جماعت احمدیه منشعب شده و غلام احمد را به نام «مجدد» خواندند نه پیغمبر و تأکید می‌کنند که او هرگز ادعای پیغمبری نکرد. این فرقه از گروه نخستین کوچک‌تر ولی در فعالیت مذهبی خود پرشور هستند و می‌‏کوشند مردم را به دین اسلام تبلیغ کنند و نه به آیین خود و در کشورهای انگلیسی زبان برای اشاعه مذهب خویش انتشارات فراوانی دارند. این دسته را انجمن اشاعه اسلام احمدیه می‌‏خوانند. مرکز تبلیغات انجمن در لندن و برلین و جاکارتا است[۲].

پانویس

  1. روحانی خزائن، حقیقة الوحی، ج22، ص703.
  2. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 39 با ویرایش و دخل و تصرف اندک در واژگان و جملات