پرش به محتوا

ناصریه (زیدیه)

از ویکی‌وحدت
ناصریه‏
موسسابو‌محمد الحسن بن علی الاطروش معروف به ناصرالحق یا ناصر کبیر.
عقیدهاز نظر کلامی، ضد معتزله و از نظر فقهی پیرو فقه زیدیه

ناصریه‏، از شاخه‌های فرقه «زیدیه» و از پیروان ابو‌محمد الحسن بن علی الاطروش معروف به ناصرالحق یا ناصر کبیر بودند. وی پایه‌گذار این مکتب بود که یکی از مهم‌ترین مکاتب فکری زیدیه در شمال ایران به حساب می‌آمد.

تاریخچه

بعد از زوال بنی‌امیه و استقرار عباسیان، زیدیان که به آرزوی رسیدن به حکومت نرسیدند، با دولت عباسی در افتادند و دست به قیام‌های سازمان‌دهی شده زدند. سرکوبی ظالمانه این قیام‌ها به دست خلفای عباسی که بیشتر به قرن دوم هجری قمری مربوط می‌شود، موجب پراکنده شدن علویان در سراسر جهان اسلام و ترویج تفکر زیدیه و علاقه مردم به این گروه شد. رهبران زیدیه قدرت سیاسی خود را در قرن‌های دوم و سوم توسعه دادند و در نقاطی چون طبرستان (مازندران) مغرب و یمن حکومت‌های محلی ایجاد کردند.

ناصر اطروش

ناصر اطروش که در منابع به ناصرللحق یا ناصرالحق و یا ناصر کبیر شناخته شده است، پایه‌گذار مهم‌ترین مکتب فقه زیدی در شمال ایران است. زیدیان ساکن در شمال ایران بر مقام امامت ابومحمد، حسن بن علی بن حسن بن علی بن عُمر بن زین‌العابدین (علیه‌السّلام) معروف به ناصر اطروش، اتفاق نظر داشته‌اند[۱][۲]. گویا وی در زمان داعی کبیر به طبرستان آمد و به تعلیم و تعلّم مردم آن دیار که تازه مسلمان شده بودند، پرداخت. بنابر نقل منابع تاریخی، ناصر کبیر نقش مهمی در مسلمان و شیعه شدن مردم طبرستان داشته است. بر این اساس، ادعا شده است که در یک روز ۱۴ هزار نفر به دست او مسلمان شده‌اند[۳]. زمانی که محمد بن زید کشته شد، ناصرالحق به تبلیغ دین پرداخت و مردم بسیاری از اهالی شمال (گیلان و دیلمان) با وی بیعت کردند. مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان، از اولین قیام وی در سال 287 هجری قمری خبر داده است. در این جنگ که میان وی و سامانیان در آمل اتفاق افتاد، ناصرالحق شکست خورد و بسیاری از مردم دیلمان کشته شدند. تجربیات شکست از سامانیان سبب شد تا ناصر اطروش در دومین حرکت نظامی در سال 290 هجری قمری، پس از چهل روز جنگ، پیروز شود، اما پس از چند ماه مجددا از سامانیان شکست خورد و مجبور شد تا طبرستان را رها کرده و به گیلان فرار کند، تا اینکه در سال 301 هجری قمری، با درخواست مردم گیلان و دیلمان برای آزادی طبرستان به آمل رفت و آن جا را به قلمرو خود اضافه کرد[۴]. در کتاب تاریخ طبرستان، از ترک حکومت توسط ناصر کبیر در اواخر عمر وی خبر داده شده و آمده است که پس از ترک حکومت، بسیاری به سوی او شتافتند تا فقه و حدیث را از او بیاموزند[۵]. اقداماتی از جمله حمایت از عالمان و دانشمندان، دعوت از سادات برای زندگی در طبرستان، آموزش و تعلیم قرآن کریم، تشویق شاعران، تأسیس مساجد، و همچنین تدریس فقه، حدیث و تفسیر قرآن، درباره ناصر کبیر گزارش شده است[۶].

درگذشت

ناصر کبیر پس از سه سال و سه ماه حکومت، در تاریخ ۲۵ شعبان سال ۳۰۴ هجری قمری در شهر آمل درگذشت و پیکرش را در خانه قاسم‌بن‌علی به خاک سپردند[۷][۸][۹]. ولی دولت امامت زیدی در طبرستان که او بنیان نهاده بود تا سال 316 هجری قمری و به روایتی تا سال 355 هجری قمری ادامه یافت. مرقد وی در آمل است و از آن زمان تاکنون، زیارتگاه عام و خاص زیدیان است.

آثار علمی ناصرالحق

ابن‌ ندیم پانزده کتاب را مربوط به ناصرالحق یا ناصر اطروش می‌داند و حال آنکه برخی از زیدیان می‌گویند آثار علمی ناصر اطروش، به حدود صد عنوان کتاب می‌رسد. ابن‌ ندیم اضافه می‌کند که وی این تعداد عنوان را ندیده است و اگر کسی از آن خبر دارد، اعلان کند[۱۰].

عقاید ناصرالحق

مکتب کلامی ناصرالحق با دیدگاه‌های قاسم رسّی و امام هادی در آرای اساسی و اعتقادی با هم شباهت داشته است، اما او به طرز جدلی ضد معتزلیان بود. در روش فقهی، امام ناصر اطروش بیش از آنکه تحت تاثیر مستقیم تعالیم این دو امام باشد، به سنت زیدی کوفی نزدیک‌تر از قاسم رسّی بوده[۱۱] و تحت تاثیر امامیه قرار داشته و در احکام ارث نظر فقه امامی را پذیرفته و دیدگاه‌های تبعیض‌آمیز اهل‌سنت را درباره ارث که بر خاندان پدری منطبق می‌شود، قبول نکرده است[۱۲].

وی در مسأله طلاق و نیز مسح پا در وضو، مطابق با مکتب امامیه فتوا می‌داد، تا آنجا که برخی او را شیعه اثنی‌عشری دانسته‌اند. روند نزدیکی زیدیه به امامیه در ایران بعد از امام ناصر نیز ادامه یافت، به‌ طوری‌ که در اوج اقتدار زیدیه در دیلم و طبرستان و در زمان تسلط آل‌بویه بر دارالخلافة بغداد، این مکتب بیش از هر زمان دیگری به امامیه نزدیک شد[۱۳]. در این مقطع، آنان قول به جواز امامت مفضول را کنار نهادند و درباره صحابه همچون امامیه قضاوت کردند[۱۴][۱۵]. در همین دوره، مکتب قاسمیه در طبرستان غربی و مبلغان ناصریه در گیلان شرقی و دیلمان مرکزی به تبلیغات گسترده روی آوردند. ناصریه در جستجو و انتخاب فرزندان ناصر‌للحق برای رهبری می‌کوشیدند. به همه رهبران آنها لقب «الناصر» داده شد، اما فقط یکی از فرزندان او به نام حسین بن جعفر الناصر که در هوسم حکومت می‌کرد (۴۷۲ - ۴۳۲ ق) به عنوان یک امام زیدی شناخته شده است. بعد از آخرین شکست حکومت زیدی در آمل، هوسم مرکز تعلیم و تعلّم ناصریه شد و جعفر‌ بن‌ محمد الثائر فی‌الله، نوه یکی از برادران الناصر للحق، محلی برای خاندان علوی بنا کرد. در اوایل، خصومت میان دو مکتب قاسمیه و ناصریه شدید بود، تا آنکه ابوعبدالله بن الداعی المهدی لدین الله (م ۳۶۰ ق) با جدیت به ترویج این عقیده پرداخت که مبانی و آرای هر دو مکتب به طور یکسان صحیح و معتبر می‌باشد[۱۶].

سرانجام

مکتب زیدی که فرقه ناصریه جزئی از آن است، در طول قرن ششم هجری قمری، در حاشیه دریای خزر کاملا رو به افول گذاشت. این افول به دلیل توسعه و گسترش اسماعیلیه و نزاع درونی میان مدعیان علوی بود و سرانجام، جنبش زیدی طبرستان در پی حمله مغول و ظهور صفویه به طور کامل از بین رفت.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 436
  2. علی موسوی نژاد، مقاله: زیدیه از ظهور تا تاسیس حکومت، مجله طلوع، ش ۱۴-۱۳، ص ۲۵۵ .
  3. ویلفرد مادلونگ، اخبار ائمة الزیدیة، ص ۲۱۳، به نقل از علی موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، سال ۱۳۹۲ ش، ص ۱۶۶.
  4. ظهیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، انتشارات موسسه‌ اطلاعات، تهران، سال ۱۳۶۴ ش، ص ۲۱۶.
  5. ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ص ۲۷۵، به نقل از مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، سال ۱۳۹۲ ش، ص ۱۴۷.
  6. ویلفرد مادلونگ، اخبار ائمة الزیدیة، ص ۲۱۳، به نقل از علی موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، سال ۱۳۹۲ ش، ص ۱۶۳.
  7. ناطق بالحق، الافادة فی تاریخ الائمة السادة، سال ۱۳۸۷ ش، ص ۶۱
  8. حميد بن أحمد المحلی، الحدائق الوردية فی مناقب أئمة الزيدية، سال ۱۴۲۳ ق، ج ۲، ص 78
  9. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، چاپ قاهره، ج ۱، ص ۳۲-۳۳.
  10. ابن ندیم، الفهرست، ص ۲۴۴.
  11. ویلفرد مادلونگ، ترجمه سیدمحمد منافیان، مجله طلوع، شماره ۱۵، ۱۳۸۴ ش، ص ۱۸۰.
  12. همان، ص ۱۸۱.
  13. اسماعیل بن علی اکوع، الزیدیة نشأتها و معتقداتها، دمشق، انتشارات دارالفکر، ص ۲۹.
  14. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، تصحیح احمد فهمی محمد، چاپ قاهره، ج ۱، ص ۱۵۶.
  15. علی موسوی نژاد، مقاله: زیدیه از ظهور تا تاسیس حکومت، مجله طلوع، ش ۱۴-۱۳، ص ۹۰.
  16. ویلفرد مادلونگ، اخبار ائمة الزیدیة، ص ۲۱۳، به نقل از علی موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، سال ۱۳۹۲ ش، ص ۱۸۲-۱۸۱.

منابع

  • محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، تاریخ درج مطلب: بی‌تا، تاریخ مشاهدۀ مطلب: دهم آذرماه سال 1404 ش.
  • ویلفرد مادلونگ، اخبار ائمة الزیدیة، ص ۲۱۳، به نقل از علی موسوی‌نژاد، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی ناصر کبیر، سال ۱۳۹۲ ش، تاریخ درج مطلب: بی‌تا، تاریخ مشاهدۀ مطلب:دهم آذرماه سال 1404 ش.
  • حميد بن أحمد المحلی، الحدائق الوردية فی مناقب أئمة الزيدية، سال ۱۴۲۳ ق، تاریخ درج مطلب: بی‌تا، تاریخ مشاهدۀ مطلب:دهم آذرماه سال 1404 ش.
  • ابن ندیم، الفهرست،، تاریخ درج مطلب: بی‌تا، تاریخ مشاهدۀ مطلب: دهم آذرماه سال 1404 ش.