شیبانیه

    از ویکی‌وحدت
    شیبانیه
    نامشیبانیه
    موسسشیبان بن سلمه‌
    عقیده1. انسان در برابر افعالش فاعل مختار نیست، بلکه مجبور است. 2. خداوند از نظر صفات به مخلوقاتش شبیه است. 3. امامت زنان جایز است.

    شیبانیه از فرقه‌های منشعب شده از خوارج و از پیروان شیبان بن سلمه‌اند. نام دیگر شیبانیه را سیانیه دانسته‌اند.

    موسس

    موسس فرقه شخصی به نام شیبان بن سلمه از رهبران فرقه خوارج بود که در اواخر دوران امویان در خراسان این فرقه را بنا نهاد. وی از قبیله سدوس بوده و به قبیله بکر بن وائل تعلق داشته است. به وی نسب حروری نیز داده شده است. از تاریخ زندگانی وی اطلاعات دقیقی در دست نیست اما آورده‌اند که او پس از شکست از مروان بن محمد به فارس و سپس به کرمان گریخت و از آنجا به سیستان و در نهایت به خراسان آمد. او در ابتدا از پیروان فرقه ثعالبه بود و در اواخر دهه ۱۲۰ هجری قمری در خراسان ادعای خلافت و امامت کرد[۱].

    تاریخچه

    شیبان بن سلمه در زمان ابومسلم خراسانی خروج کرد و به یاری او شتافت، در نتیجه خوارج از او تبری جستند، اما پس از آن که شیبان کشته شد، عده‌ای از خوارج ادعا کردند که او پیش از مرگ توبه کرده است. ثعالبه که شیبان پیش از مرگ از جمله ایشان بود، این ادعا را قبول نکردند. در مقابل کسانی قائل به توبه و پذیرش آن شدند. این گروه شیبانیه نامیده می‌شوند[۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰].

    اعتقادات

    شیبانیه از فرق منشعب شده از ثعالبه یاد شده‌اند. ثعالبه نیز خود از انشعابات عجارده بودند. بیشتر طرفداران این فرقه را از قبیله وائل تشکیل می‌دادند. محوری‌ترین اعتقاد این فرقه اعتقاد به جبر و عدم اختیار در افعال انسان است. آنان در صفات خدا قائل به تشبیه هستند. همین عقیده سبب شد تا سایر فرقه‌های اهل‌سنت و خوارج این گروه را تکفیر کنند[۱۱]. از دیگر اعتقادات آنان، جواز امامت زنان و خروج بر پادشاه ستمگر است[۱۲]. این فرقه نخستین گروهی هستند که قائل به تشبیه خداوند به مخلوقات شدند و این قول توسط ایشان ابداع شده است[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱]. به همین جهت دیگر «ثعالبه» و اهل‌سنت بلکه همه خوارج حکم کفر او را صادر کردند و وی را برای یاری با ابومسلم کافر شمردند. کسانی که از ثعالبه او را کافر شمردند، «زیادیه» یاران زیاد بن عبدالرحمن بودند. شیبانیه معتقد بودند که شیبان از گناهان خود توبه کرد، ولی «زیادیه» گفتند که گناهان او ستم‌های وی به مردم است که با توبه از میان نمی‌رود، زیرا همان‌سان که ابومسلم را در جنگ با امویان یاری کرد، وی را در نبرد با «ثعالبه» مساعدت نمود. شیبانیه خلافت زنان و امامت ایشان را جایز و خروج بر پادشاه ستمگر را روا می‌شمرند[۲۲].

    پانویس

    1. جمعی از نویسندگان، دانش نامه جهان اسلام و دانش نامه بزرگ اسلامی.
    2. شهفور اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص 57.
    3. میر سید شریف جرجانی، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص 106.
    4. نشوان بن سعید الحمیری، الحور العین ص 172.
    5. عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 118.
    6. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج 2، ص 220.
    7. ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج 1، ص 180.
    8. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج 1، ص 119.
    9. تقی الدین ابوالعباس احمد مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج 2، ص 355.
    10. شمس الدین محمد آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج 2، ص 274.
    11. جمعی از نویسنگان، دانش نامه جهان اسلام، انتشارات بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ج 1 ص 5460.
    12. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چ دوم، سال 1372 ش، چ دوم، ص
    13. شهفور اسفراینی، همان.
    14. میر سید شریف جرجانی، همان.
    15. نشوان بن سعید الحمیری، همان.
    16. عبدالقادر بن طاهر بغدادی، همان.
    17. ابن اثیر، همان.
    18. ابوالحسن اشعری، همان.
    19. محمد بن عبدالکریم شهرستانی همان.
    20. تقی الدین ابوالعباس احمد مقریزی، همان.
    21. شمس الدین محمد آملی، همان.
    22. محمد جواد مشکور، همان.