برغوثیه

از ویکی‌وحدت
برغوثیه
نامبرغوثیه
موسسمحمد‌بن‌عیسی
عقیدهعقیده‌ای میان عقاید اشاعره و معتزله در باره فاعل واقعی فعل

برغوثیه شاخه‌ای از فرقه «نجّاریّه» و از پیروان محمد‌بن‌عیسی ملقب به برغوث بودند.

تاریخچه

در برخی از منابع آمده است که پیروان این فرقه بیشتر در منطقة ری و اطراف آن می‌زیستند[۱]. اما درباره زندگی‌ و کوشش‌های‌ علمی‌ محمد بن‌ عیسی و سبب‌ نامیده‌ شدن‌ او به‌ برغوث، ‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌، جز آن که وی‌ معاصر ابوالهذیل‌ علاف متکلم‌ مشهور معتزلی بوده‌ و برخوردی‌ نامتعارف‌ و غیردوستانه‌ میان‌ ایشان‌ گزارش‌ شده‌ است[۲][۳].

عقاید

موسس این فرق در بیشتر عقایدش، پیرو کیش حسین‌بن‌محمد نجّار بود، ولی در نظریه کسب این که چه کسی فاعل واقعی افعال خویش است و نیز درباره افعال متولده که افعال ثانویه نامیده می‌شوند، با نجار مخالف بوده فاعل واقعی هر فعلی را فقط خداوند می‌دانست، با این توضیح که اگر کسی سنگی پرتاب کرد، عمل نخستین که (پرتاب سنگ است، کسب یا اکتساب نامیده می‌شود، اما حرکاتِ بعدیِ سنگ در هوا که حرکات (تولیدی) خوانده می‌شود، نتیجه فعل انسان یا خود فعل انسان نیست، بلکه فعل خداوند است. زیرا خداوند طبیعت سنگ را چنان آفریده است که اگر پرتاب شود، به طور طبیعی در هوا حرکت کرده و در مکانی سقوط خواهد کرد. نتیجه عملی این بحث آن است که اگر سنگِ پرتاب شده به کسی بخورد، این حرکت و تصادم سنگ در آخرین مرحله از خداوند است. و یا حیوان را به‌گونه‌ای آفریده که اگر او را بزنند، درد را احساس می‌کند و به آن واکنش نشان می‌دهد[۴].

برغوث معتقد بود که خداوند عضو حیوان و انسان را چنان آفریده است که اگر ضربه‌ای بر آن وارد شود، موجب درد می‌شود. پس (درد)، فعلی تولیدی یا فعل خداست با ایجاب طبیعت. اما نجّار و اشاعره به ایجاب طبیعت معتقد نبودند و درد حاصل را نیز فعل خدا می‌دانستند. نجّار و اشاعره معتقد بودند که حرکات سنگ از فعل خداست اما نتیجه کسبِ انسان (پرتاب کننده سنگ) است نه نتیجه طبیعت سنگ[۵][۶].

همچنین این فرقه در مواردی‌ مثل‌ مسأله صفات‌ الهی‌ و خلق‌ قرآن‌ و نفی‌ رؤیت‌ خداوند با معتزله‌ هم داستان‌ بودند، اما در مسأله خلق‌ افعال عباد و استطاعت‌ فاعل راجع به فعل، از ایشان‌ جدا شده و به‌ جبرگرایان‌ پیوسته‌ بودند[۷][۸][۹][۱۰].

تفاوت برغوثیه با نجاریه

اگر چه برغوثیّه بیشتر عقاید حسین‌بن‌محمّد نجّار را پذیرفته بودند، اما بر خلاف نجار (مکتسب) را فاعل واقعی نمی‌خواندند. با این حساب معلوم می‌شود که نجاریه جبری مذهب بودند، ولی مانند اشاعره برای آن‌ که از لوازم و نتایج مذهب جبر فرار کنند، به (کسب فعل) اعتقاد داشتند و بر این باور بودند که انسان کاسب افعال خویش است و پاداش و کیفر اعمال او به دلیل همین کسب است. اما برغوث از اطلاق لفظ (فاعل) بر (مکتسب) خودداری می‌کرد تا در برابر خداوند فاعل مختار دیگری را علم نکند. عقیده او در این مسأله که فاعل فعل صرفا هنگام فعل دارای استطاعت خواهد شد و این استطاعت از قبل همراه با فاعل نبوده، نیز همین امر را تأیید می‌کند[۱۱][۱۲].

پانویس

  1. ر. ک. دانشنامه بزرگ اسلامی
  2. قاضی‌ عبدالجبار، فرق‌ و طبقات‌ المعتزله، به کوشش علی سامی نشار و عصام الدین محمد علی، قاهره، سال 1972 میلادی، ج1، ص57
  3. احمد ابن‌ مرتضی‌، المنیه و الامل‌، ج1، ص45
  4. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 100 با ویرایش و اصلاح گسترده عبارات.
  5. ابن حزم، الفصل فی الملل والاهوا والنِحَل، بیروت، سال نشر 1403 هجری قمری و 1983 میلادی، ج3، ص22
  6. خیاط عبدالرحیم بن محمد، کتاب الانتصار، بیروت، سال 1957 میلادی، ج1 ص98
  7. بغدادی‌ عبدالقاهر، الفرق‌ بین‌ الفرق‌، به کوشش کوثری محمد زاهد، سال 1367 قمری و سال 1948 میلادی، قاهره، ج1, ص20
  8. بغدادی‌ عبدالقاهر، الفرق‌ بین‌ الفرق‌، ج1، ص197
  9. شهرستانی‌ محمد، الملل‌ و النحل‌، ج1, ص100.
  10. فخرالدین‌ رازی‌، اعتقادات‌ فرق‌ المسلمین‌ و المشرکین‌، ج1, ص68-69.
  11. ابن حزم، الفصل فی الملل والاهوا والنِحَل، بیروت، سال نشر، 1403 هجری قمری و 1983 میلادی، ج3، ص22
  12. دانشنامه بزرگ اسلامی - مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی