پرش به محتوا

سالمیه

از ویکی‌وحدت
سالمیه
نامسالمیه
موسسسهل تستری (شوشتری)
عقیده1.خداوند پیوسته آفریدگار بوده و افعال او «قدیم» و در همه جا حاضر و ناظر است. 2. مشیت خداوند غیر حادث است، ولی اراده او «حادث» به آن مشیت است. 3. از بندگان معصیت و گناه سر می‌‏زند بدون آنکه خداوند آنها را اراده کرده باشد. 4.خداوند در روز قیامت، با شمایل انسان بر انس و جن، و ملائکه و حیوانات ظاهر می‌‏شود. کافران نیز خداوند را می ‏بینند و بازخواست می‌شوند.

سالمیه‏، فرقه‏‌ای از متکلمان صوفیه هستند که از نظر فقهی پیرو مالک بن انس بودند. این مذهب در قرن سوم و چهارم هجری قمری بین عده‌‏ای از مالکیان در بصره رواج داشت.

مؤسس

مؤسس این فرقه، سهل تستری (شوشتری) است که در سال 283 هجری قمری از دنیا رفت. ولی نام این فرقه از اسم شاگردش ابو عبداللّه محمد بن سالم (در گذشته در سال 297 هجری قمری) گرفته شده است و توسط پسر وی ابوالحسن احمد بن محمد سالم (در گذشته در 350 ق) رونق گرفت.

شرح حال

ابوالحسن احمد بن محمّد سالم از دوستان مجاهد مفسّر معروف بود و در بیان شأن او گفته‌‏اند که ابوطالب مکّی (در گذشته در 380 هجری قمری) صاحب کتاب معروف «قوت القلوب» از شاگردان وی بوده است. بعدا این فرقه مانند «بربهاریه» از نظر فقهی به حنابله پیوستند.

اصول عقاید

اصول عقاید این فرقه بنا به روایت‏ ابویعلی بن الفراء (درگذشته در سال 458 ق) در کتاب «الغنیة» منسوب به جیلانی چنین آمده است: خداوند پیوسته آفریدگار بوده و افعال او «قدیم» و در همه جا حاضر و ناظر است و به خصوص در زبان هر قاری قرآن تجلی می‌کند. مشیت خداوند غیر حادث است، ولی اراده او «حادث» به آن مشیت است. از بندگان معصیت و گناه سر می ‏زند بدون آنکه خداوند آنها را اراده کرده باشد. ابلیس در آغاز کار، کافر شد و سرانجام به اطاعت خداوند در آمد. خداوند در روز قیامت به صورت انسان دیده می ‏شود و در میان خلق تجلی می‌‏کند. عمل به شرع با کوشش هایی از روی اراده انجام می‏ گیرد. صبر از لذات بهتر است تا تمتع و بهره‌مند شدن از آن. پیامبران برتر از اولیا هستند. حکمت از ایمان است. آنان مانند صوفیه معتقد به اتحاد روح بنده با خدا هستند و آن شعور مؤمن به ذات خویش است که از فیوضات الهی در ظرف ذات او به اندازه‌ای که خداوند به وی فیض می‌بخشد حاصل می‌شود. سالمیه معتقد به بقای روح و فترت بین موت و بعث بودند. در کتاب «الغنیة» آمده است که: سالمیه می‌گویند: خداوند در هر مکان حاضر است و فرقی بین عرش و غیر آن نیست. معتقدند که خداوند درباره بندگان اراده طاعت می‌کند نه معصیت. ابلیس بار دوم بر آدم سجده کرد ولی هرگز به بهشت اندر نیامد. خداوند در روز قیامت با صورت آدمی بر انس و جن و ملائکه و حیوانات ظاهر می‌شود و کافران نیز خداوند را می ‏بینند و خداوند آنان را بازخواست می کند. ابو‌نصر سراج طوسی (در گذشته در سال 370 ق) در کتاب خود «اللمع» آورده که از احمد بن سالم درباره معنای این حدیث پیامبر (صلّی‌الله علیه و آله) پرسیدند که فرمود: «اطیب ما اکل الرجل من کسب یده»، یعنی: آنچه را که مرد از کسب دستش بخورد، گواراترین چیز است. احمد بن سالم گفت کسب، سنت رسول اللّه (صلّی‌الله علیه وآله) و توکل، حال او بوده است و از این جهت کسب را برای امت خود سنت قرار داده و از توکل ایشان چیزی نفرموده، زیرا آگاه به ضعف اراده آنان بوده است. در کتاب «الغنیة» آمده است که سالمیه می‏‌گفتند خداوند را رازی است که اگر آن را آشکار کند، تدبیرش باطل و انبیاء را نیز رازی است که اگر آن را بازگویند نبوت‌شان باطل می‌شود و علما را نیز رازی است که اگر آن را آشکار کنند، علم‌شان از بین می‌رود. در کتاب «اللمع» آمده است که احمد بن سالم بر بایزید بسطامی به واسطه شطحیاتی که در حال فنا از او صادر می‌شد و می‏‌گفت سبحانی سبحانی ما اعظم شأنی سخت اعتراض می‏‌کرد و این سخنان را کفر می ‏دانست. در کتاب «کشف المحجوب» آمده است که بیشتر سالمیه از حلولیه بوده‏‌اند[۱].

پانویس

  1. محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 210، با ویرایش و اصلاح عبارات.