نظامیه
نظّامیّه | |
---|---|
![]() | |
موسس | ابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری مشهور به نظّام |
عقیده | نظّامیّه دارای عقاید خاصی بودند که به برخی اشاره میشود.1.خداوند نمی تواند مرتکب معصیت و شرور شود.2. خداوند نمی تواند دارای اراده باشد. 3. افعال چیز جز حرکات نیست. 4. حقیقت انسان نفس و روح؛ و بدن قالب اوست. 5. خداوند موجودات را به یکباره آفریده است. |
نظّامیّه شاخه ای از فرقه معروف «معتزله» بودند.
موسس
موسس نظّامیّه ابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری مشهور به نظّام متوفای سال 231 هجری قمری بود.
شرح حال نظّام
نظّام به عنوان نخستین فیلسوف مسلمان مطرح است. ابن المرتضی، در کتاب طبقات خود، او را در طبقه ششم قرار داده است[۱]. دوستانش گفتهاند که وی از این جهت به لقب نظّام شهرت یافته که نظّامِ کلامِ منثور و شعرِ موزون بوده است. ولی برخی دیگر گفتهاند که وی چون در بازار بصره مهره به رشته در میکشیده، به این لقب شناخته شده است[۲][۳][۴].
نظام خواهرزاده و شاگرد ابوالهذیل علّاف بود و مذهب اعتزال را از او فرا گرفت. جاحظ که یکی از شاگردان او بود، وی را چنین توصیف میکند: نظّام بسیار دانا و کنجکاو و درست گفتار و کم خطا و لیکن در اصلی که زیر سنجش قرار میداد کم ثبات بود و بر روی ظن و گمان میسنجید و در حفظ اسرار نمیکوشید. از این رو مردم او را سست رأی و یا زندیق میخواندند. بیشتر گفتار نظام از موضوعات فلسفه و بر اساس عقاید امبذقلس و انکساغورس از فلاسفه یونان بود. عبدالقاهر بغدادی مینویسد که نظّام در جوانی با گروهی از «ثنویه» و «سمنیه» که قائل به تکافوی ادلّه بودند رفافت داشت. در پیری با گروهی از فلاسفه بیدین همراه بود و سپس با هشام بن حکم رافضی هم رای شد و از او و فیلسوفان دیگر گفتار خویش را در ابطال جزء لایتجزی فراگرفت و سپس قول خود را بر طفره استوار کرد.
عقاید
قاضی عبدالجبار معتزلی در شرح عقاید فرقه نظامیه به دوازده مسئله مورد توجه این فرقه اشاره میکند که عبارتند از: یکم: خداوند به قدرت بر شرور و معاصی متصف نمیشود. دوم: خداوند موصوف به اراده نمیشود. سوم: افعال چیزی غیر از حرکات نیست. چهارم: انسان در حقیقت همان نفس و روح، و بدن قالب آن است. پنجم: جزء لایتجزی وجود ندارد. ششم: هرچه از حدّ قدرت خارج شود، فعل خداست. هفتم: جواهر از اعراض تشکیل شده است. هشتم: خداوند موجودات را یکباره آفریده است. نهم: معجزه بودن قرآن به دلیل اخباری است که از گذشته و آینده میدهد. دهم: اجماع حجت شرعی نیست. یازدهم: امامت جز به نص تعیین نمیشود. دوازدهم: انسان قبل از ورود نص شرعی، باید از راه استدلال عقلی خدا را بشناسد. همچنین اضافه کردهاند که موسس فرقه نظّامیه، سخن برهماییها را در برانداختن پیامبریها پسندید، ولی از بیم شمشیر مسلمانان جرأت نداشت تا آن را ابراز کند. وی منکر اعجاز قرآن از نظر نظم و پیوستگی بود و نیز معجزات پیامبر (صلّیالله علیه وآله) را به طور کامل رد میکرد. وی احکام شریعت و فروع آن را بار گرانی بر مردم میدانست، ولی شهامت نداشت تا آن را علنی کند. نظام منکر «اجماع» و «قیاس» در فروع و احکام شرع بود و حجیّت اخباری را که موجب علم ضروری نمیشود، انکار میکرد و بر فتاوای صحابه طعنه میزد. ابوالهذیل علاف در کتاب معروف خود «الرد علی النظّام» درباره اعراض و انسان و جزء لا یتجزی او را کافر دانست. ابوعلی جبایی در این سخن نظّام که میگوید خلقت ایجاب میکند که متولدات در افعال خدا باشد و قدرت خدا بر ستمگری محال است، او را تکفیر کرد. ابوالحسن اشعری سه کتاب در تکفیر نظّام و قلانسی نیز در رد او کتب و رسایلی نگاشته است[۵].