confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۳۳۹: | خط ۳۳۹: | ||
محقّق بهبهانى، مبانى اخباریون را نقد کرد و به تقویت مبانى مجتهدان اصولى پرداخت. سرزمین عراق ـ مخصوصاً کربلا و نجف ـ که مرکز اخباریون بود، با نهضت فکرى و علمى محقّق بهبهانى از وجود چنین افرادى خالى شد. | محقّق بهبهانى، مبانى اخباریون را نقد کرد و به تقویت مبانى مجتهدان اصولى پرداخت. سرزمین عراق ـ مخصوصاً کربلا و نجف ـ که مرکز اخباریون بود، با نهضت فکرى و علمى محقّق بهبهانى از وجود چنین افرادى خالى شد. | ||
اجمالى از مهم ترین پاسخهاى دقیق و علمى علاّمه بهبهانى به مبانى اخباریون چنین بود: | اجمالى از مهم ترین پاسخهاى دقیق و علمى علاّمه بهبهانى به مبانى اخباریون چنین بود: | ||
1. اخباریان معتقد بودند که عمل به ظواهر قرآن تفسیر به رأى است (مگر آیاتى که توسط معصومین تفسیر شده باشد) و از این رو، مشمول روایات ناهیه از تفسیر به رأى مى شود. | 1. اخباریان معتقد بودند که عمل به ظواهر قرآن تفسیر به رأى است (مگر آیاتى که توسط معصومین تفسیر شده باشد) و از این رو، مشمول روایات ناهیه از تفسیر به رأى مى شود. | ||
محقّق بهبهانى پاسخ داد که تمسّک به ظواهر قرآن، پس از فحص از مخصّص، مقیّد، ناسخ و مانند آن که از معصومان وارد شده باشد در حقیقت عمل به قرآن است و از قسم تدبّر در قرآن به شمار مى آید و این مسأله با تفسیر به رأى تفاوت فراوانى دارد. زیرا ظواهر الفاظ در عرف متشرّعه حجّت است. | محقّق بهبهانى پاسخ داد که تمسّک به ظواهر قرآن، پس از فحص از مخصّص، مقیّد، ناسخ و مانند آن که از معصومان وارد شده باشد در حقیقت عمل به قرآن است و از قسم تدبّر در قرآن به شمار مى آید و این مسأله با تفسیر به رأى تفاوت فراوانى دارد. زیرا ظواهر الفاظ در عرف متشرّعه حجّت است. | ||
2. اخباریون فقط کتاب و سنّت را در استنباط احکام حجّت مى دانستند و معتقد بودند که عقل هیچ نقشى در استنباط احکام شرعى ندارد؛ زیرا در روایات آمده است که نمى شود دین خدا را با عقول بشرى فهمید. | 2. اخباریون فقط کتاب و سنّت را در استنباط احکام حجّت مى دانستند و معتقد بودند که عقل هیچ نقشى در استنباط احکام شرعى ندارد؛ زیرا در روایات آمده است که نمى شود دین خدا را با عقول بشرى فهمید. | ||
محقّق بهبهانى در این زمینه، رساله اى در حسن و قبح عقلى نوشت و در آن حجیّت عقل را در مستقلاّت عقلى به اثبات رسانید و روشن ساخت که آن گونه روایات در واقع اشاره به احکام ظنّى عقل از راههایى چون: قیاس و استحسان و... دارد. و گرنه در احکام قطعى عقل که هیچ فطرت درستى در حجیّت آن شک ندارد، حکم عقل حجّت است، مانند «قبح عقاب بلا بیان» و یا «اشتغال یقینى نیاز به فراغ و برائت یقینى دارد» و نظیر آن و در روایات معصومین بر حجیّت عقل تأکید شده است. | محقّق بهبهانى در این زمینه، رساله اى در حسن و قبح عقلى نوشت و در آن حجیّت عقل را در مستقلاّت عقلى به اثبات رسانید و روشن ساخت که آن گونه روایات در واقع اشاره به احکام ظنّى عقل از راههایى چون: قیاس و استحسان و... دارد. و گرنه در احکام قطعى عقل که هیچ فطرت درستى در حجیّت آن شک ندارد، حکم عقل حجّت است، مانند «قبح عقاب بلا بیان» و یا «اشتغال یقینى نیاز به فراغ و برائت یقینى دارد» و نظیر آن و در روایات معصومین بر حجیّت عقل تأکید شده است. | ||
3. اخباریها اجماع را در مسیر استنباط احکام حجّت نمى دانستند و معتقد بودند اجماع در میان عالمان اهل سنّت، دلیل شمرده مى شود، نه در اعتقاد عالمان امامیّه. محقّق بهبهانى روشن ساخت که «اجماع» میان ما و عالمان اهل سنّت اشتراک لفظى دارد و گرنه اجماعى که ما معتقد به حجیّت آن هستیم، تفاوت جوهرى با اجماعى که اهل سنّت بدان معتقدند، دارد. | 3. اخباریها اجماع را در مسیر استنباط احکام حجّت نمى دانستند و معتقد بودند اجماع در میان عالمان اهل سنّت، دلیل شمرده مى شود، نه در اعتقاد عالمان امامیّه. محقّق بهبهانى روشن ساخت که «اجماع» میان ما و عالمان اهل سنّت اشتراک لفظى دارد و گرنه اجماعى که ما معتقد به حجیّت آن هستیم، تفاوت جوهرى با اجماعى که اهل سنّت بدان معتقدند، دارد. | ||
اهل سنّت اجماع را فى نفسه حجت مى دانند، ولى فقهاى اهل بیت(علیهم السلام) معتقدند که اجماع طریقى است براى تحصیل قول و نظر معصوم(علیه السلام). شرایط تحصیل نظر معصوم به وسیله اجماع در علم اصول توضیح داده شده است. | اهل سنّت اجماع را فى نفسه حجت مى دانند، ولى فقهاى اهل بیت(علیهم السلام) معتقدند که اجماع طریقى است براى تحصیل قول و نظر معصوم(علیه السلام). شرایط تحصیل نظر معصوم به وسیله اجماع در علم اصول توضیح داده شده است. | ||
4. اخباریها معتقد بودند که همه احادیث وارده از معصومان در کتب معروف و معتبر مانند کتب اربعه قطعى است و نیازى به علم رجال، براى بررسى اسناد آنها نداریم. محقّق بهبهانى این مبنا را نیز رد کرد و در رساله اجتهاد و اخبار نیاز به علم رجال را اثبات کرد. افزون بر این، وى با ابتکاراتى در علم اصول، فصل | |||
4. اخباریها معتقد بودند که همه احادیث وارده از معصومان در کتب معروف و معتبر مانند کتب اربعه قطعى است و نیازى به علم رجال، براى بررسى اسناد آنها نداریم. محقّق بهبهانى این مبنا را نیز رد کرد و در رساله اجتهاد و اخبار نیاز به علم رجال را اثبات کرد. افزون بر این، وى با ابتکاراتى در علم اصول، فصل تازهاى را در این علم گشود و سبب رشد و بالندگى آن گردید<ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 94-98؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 182؛ طبقات اعلام الشیعه، تهرانى، شیخ آقابزرگ، ج 1، ص 171-174.</ref> | |||
شاگردان محقّق بهبهانى: | شاگردان محقّق بهبهانى: | ||
علاّمه وحید بهبهانى افزون بر پاسخ گویى و نقد مبانى اخباریون، شاگردان ارزشمند و بزرگى را تحویل جامعه اسلامى داد که پس از رحلت ایشان در سال 1206، خطّ فکرى استاد را با مهارت تمام ادامه دادند که مهم ترین آنان عبارتند از: | علاّمه وحید بهبهانى افزون بر پاسخ گویى و نقد مبانى اخباریون، شاگردان ارزشمند و بزرگى را تحویل جامعه اسلامى داد که پس از رحلت ایشان در سال 1206، خطّ فکرى استاد را با مهارت تمام ادامه دادند که مهم ترین آنان عبارتند از: | ||
1. ملاّ مهدى نراقى (م 1209) نویسنده کتاب معتمد الشیعة فی احکام الشریعة. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 7، ص200-203؛ اعیان الشیعه،همان، ج10،ص143.</ref> | 1. ملاّ مهدى نراقى (م 1209) نویسنده کتاب معتمد الشیعة فی احکام الشریعة. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 7، ص200-203؛ اعیان الشیعه،همان، ج10،ص143.</ref> | ||
). | ). | ||
2. سیّد محمّدمهدى بحرالعلوم (م 1212) مؤلّف کتاب الفوائد الرّجالیة. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 203-209؛ اعیان الشیعه، همان، 10، ص 158-160.</ref> | 2. سیّد محمّدمهدى بحرالعلوم (م 1212) مؤلّف کتاب الفوائد الرّجالیة. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 7، ص 203-209؛ اعیان الشیعه، همان، 10، ص 158-160.</ref> | ||
3. شیخ ابوعلى حائرى (م 1216) مؤلّف کتاب منتهى المقال. <ref>ر.ک: اعیان الشیعه، ج 9، ص 124؛ الکنى و الالقاب، همان، ج 1، ص 124؛ منتهى المقال، حائرى، ابوعلى (مازندرانى، شیخ محمّد بن اسماعیل)، ج 1، (مقدّمه تحقیق مؤسّسه آل البیت(علیهم السلام)).</ref> | 3. شیخ ابوعلى حائرى (م 1216) مؤلّف کتاب منتهى المقال. <ref>ر.ک: اعیان الشیعه، ج 9، ص 124؛ الکنى و الالقاب، همان، ج 1، ص 124؛ منتهى المقال، حائرى، ابوعلى (مازندرانى، شیخ محمّد بن اسماعیل)، ج 1، (مقدّمه تحقیق مؤسّسه آل البیت(علیهم السلام)).</ref> | ||
4. شیخ جعفر کاشف الغطا (م 1227) مؤلّف کتاب کشف الغطا. ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 200-206؛ طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 248-252؛ اعیان الشیعه، همان، ج 4، ص 99-106؛ الکنى و الالقاب، همان، ج 3، ص 101-104. | 4. شیخ جعفر کاشف الغطا (م 1227) مؤلّف کتاب کشف الغطا. ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 200-206؛ طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 248-252؛ اعیان الشیعه، همان، ج 4، ص 99-106؛ الکنى و الالقاب، همان، ج 3، ص 101-104. | ||
5. میرزا ابوالقاسم قمى (م 1231) مؤلّف کتاب غنائم الأیّام و جامع الشتات. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 5، ص 369-380؛ طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 52-54؛ اعیان الشیعه، همان، ج 2، ص 411-413.</ref> | 5. میرزا ابوالقاسم قمى (م 1231) مؤلّف کتاب غنائم الأیّام و جامع الشتات. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 5، ص 369-380؛ طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 52-54؛ اعیان الشیعه، همان، ج 2، ص 411-413.</ref> | ||
6. سیّدعلى طباطبایى (م 1231) پدیدآورنده موسوعه فقهى ریاض المسائل. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 4، ص 399-406؛ اعیان الشیعه، همان، ج 8، ص 314و315؛ ریاض المسائل، طباطبایى، سیّد على بن سیّد محمّد بن على، ج 1، (مقدّمه، تحقیق مؤسّسه آل البیت(علیهم السلام)</ref> | 6. سیّدعلى طباطبایى (م 1231) پدیدآورنده موسوعه فقهى ریاض المسائل. <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 4، ص 399-406؛ اعیان الشیعه، همان، ج 8، ص 314و315؛ ریاض المسائل، طباطبایى، سیّد على بن سیّد محمّد بن على، ج 1، (مقدّمه، تحقیق مؤسّسه آل البیت(علیهم السلام)</ref> | ||
7. سیّدجواد عاملى (م 1226) مؤلّف موسوعه فقهى مفتاح الکرامة.(125) (125). <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 216و217؛ طبقات اعلام الشیعه، همان، ج1، ص 286-289</ref> | 7. سیّدجواد عاملى (م 1226) مؤلّف موسوعه فقهى مفتاح الکرامة.(125) (125). <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 2، ص 216و217؛ طبقات اعلام الشیعه، همان، ج1، ص 286-289</ref> | ||
و دهها شاگرد دیگر. | و دهها شاگرد دیگر. | ||
شاگردان با واسطه محقّق بهبهانى | شاگردان با واسطه محقّق بهبهانى | ||
جمعى دیگر از فقهاى بزرگ امامیّه، شاگردان باواسطه محقّق بهبهانى بودند؛ آنان نیز در واقع از شاگردان مدرسه آن فقیه نامدار محسوب مى شوند؛ مانند: | جمعى دیگر از فقهاى بزرگ امامیّه، شاگردان باواسطه محقّق بهبهانى بودند؛ آنان نیز در واقع از شاگردان مدرسه آن فقیه نامدار محسوب مى شوند؛ مانند: | ||
1. ملا احمد نراقى (م 1245) نویسنده کتاب مستند الشیعة <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 95-99؛ طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 116؛ اعیان الشیعه، همان، ج 3، ص 183و184.</ref> | 1. ملا احمد نراقى (م 1245) نویسنده کتاب مستند الشیعة <ref>ر.ک: روضات الجنّات، همان، ج 1، ص 95-99؛ طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 116؛ اعیان الشیعه، همان، ج 3، ص 183و184.</ref> | ||
2. شیخ محمّدحسن نجفى (معروف به صاحب جواهر) (م 1266) نویسنده موسوعه عظیم و بى نظیر فقهى جواهر الکلام که در 43 جلد منتشر شده است. <ref>ر.ک: طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 310-314؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 149و150؛ جواهرالکلام، نجفی محمد بن حسن، تحقیق: مظفر، شیخ محمّدرضا) ج1، (مقدّمه تحقیق).</ref> | 2. شیخ محمّدحسن نجفى (معروف به صاحب جواهر) (م 1266) نویسنده موسوعه عظیم و بى نظیر فقهى جواهر الکلام که در 43 جلد منتشر شده است. <ref>ر.ک: طبقات اعلام الشیعه، همان، ج 1، ص 310-314؛ اعیان الشیعه، همان، ج 9، ص 149و150؛ جواهرالکلام، نجفی محمد بن حسن، تحقیق: مظفر، شیخ محمّدرضا) ج1، (مقدّمه تحقیق).</ref> | ||
==== ویژگى هاى دوره هفتم: ==== | ==== ویژگى هاى دوره هفتم: ==== |