confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
=== عزالدین ابراهیم === | === عزالدین ابراهیم === | ||
دکتر [[عزالدین ابراهیم]] در سال 1928م همزمان با تاسیس جماعت [[اخوان المسلمین|اخوانالمسلمین مصر]] در اسماعیلیه متولد شد و در سنین جوانی به [[قاهره]] رفت تا در دانشگاه فؤاد اول (قاهره کنونی) به تحصیل بپردازد. وی سالها در حوزه تعلیم و تربیت در کشورهای [[مصر]]، [[لیبی]]، [[سوریه]]، [[قطر]]، [[عربستان]]، [[انگلستان]] و [[آمریکا]] فعالیت کرده است. ابراهیم در دورانی که اخوانیهای مصر تحت تعقیب دولت [[جمال عبدالناصر]] بودند، به لیبی گریخت و نخستین هستههای اولیه اخوانالمسلمین را در این کشور بنا نهاد. این شخصیت اخوانی بارها توسط حکومتهای لیبی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تشکیل گروههای زیر زمینی بازداشت شد و در سال 2002م محکوم به اعدام گردید، اما بعدها این حکم به حبس ابد تقلیل یافت. ابراهیم که سالها در کشورهای اروپایی زندگی کرده بود، در اواخر عمر خویش به کشورهای عربی حوزه [[خلیج فارس]] نقل مکان کرد و در دورهای ریاست دانشگاه امارات و مشاور فرهنگی امیر دبی بود. وی در نهایت سال 2010م در لندن دنیا از جهان فرو بست. | |||
=== سلیمان عبدالقادر === | |||
[[سلیمان عبدالقادر]] از اعضای جوان و فعال اخوانالمسلمین لیبی است که در سال 2004م به عنوان جوانترین ناظرکل اخوان لیبی برگزیده شد. وی در سال 1969م در بنغازی متولد شد، اما خانواده او اصالتاً اهل مصراته هستند. عبدالقادر تحصیلات آکادمیک خود را دانشگاه «النجم الساطع» بنغازی در رشته مهندسی مکانیک آغاز کرد و سپس برای ادامنه تحصیلات عازم شهر زوریخ سوئیس شد و در حال حاضر استاد گروه توسعه دانشگاه زوریخ است. وی در سال 1982م عضو کمیتههای انقلابی قدافی بود، اما پس از حوادث سال 1984م و اعدام جمعی از رهبران اخوانالمسلمین تغییر موضع داد و به جنبش «التبلیغ» ملحق شد. در این دوره تحت تاثیر تعالیم مبلغان سوری الاصل همچون [[عبدالسلام المشیط]]ی و دکتر [[محمد بوسدره]] به فعالیتهای اسلامی گرایش پیدا کرد و در نهایت در سال 1989م بصورت رسمی در تشکیلات اخوانالمسلمین عضویت یافت. در حوادث خونبار 1995م و بازداشت صدها تن از رهبران و اعضای اخوانالمسلمین توسط دولت [[معمر قذافی|قذافی]] به [[سوئیس]] رفت و در آنجا فعالیت خود را توسعه بخشید تا اینکه در سال 2004م به عنوان ناظرکل اخوان منصوب گردید. در سال 2011م و بعد از سقوط قدافی پس از 16 سال دوری مجددا به لیبی بازگشت و تا کنگره نهم اخوان در تاریخ 20/11/2011م در منصب خود ابقا گردید. | |||
=== بشیر عبدالسلام الکبتی === | === بشیر عبدالسلام الکبتی === | ||
[[بشیر کبتی|بشیر عبدالسلام الکبتی]]، مسئول کل [[اخوانالمسلمین]] لیبی است که سال 1953م در شهر بنغازی متولد شد. وی دانش آموخته رشته حسابداری از دانشکده اقتصاد و بازرگانی دانشگاه قاریونس در بنغازی است. الکبتی در سال 1982م همزمان با بازداشت سراسری اعضای اخوانالمسلمین لیبی برای تحصیل در [[دانشگاه هاروارد|دانشگاههاروارد]] عازم [[آمریکا]] شد و طی مدت 33 سال اقامت خود در این کشور مسئولیتهایی متعددی همچون ریاست [[مرکز اسلامی کلرمونت]] و [[انجمن دانشجویان لیبیایی مقیم آمریکا]] را بر عهده داشت. در نهایت عبدالسلام الکبتی بعد از سقوط دولت [[قذافی]] به لیبی بازگشت و در کنگره نهم اخوانالمسلمین با رأی اکثریت به عنوان مسئول کل اخوانالمسلمین انتخاب شد. | |||
[[بشیر کبتی|بشیر عبدالسلام الکبتی]]، مسئول کل [[اخوانالمسلمین]] لیبی است که سال 1953م در شهر بنغازی متولد شد. وی دانش آموخته رشته حسابداری از دانشکده اقتصاد و بازرگانی دانشگاه قاریونس در بنغازی است. الکبتی در سال 1982م همزمان با بازداشت سراسری اعضای اخوانالمسلمین لیبی برای تحصیل در [[دانشگاه هاروارد|دانشگاههاروارد]] عازم [[آمریکا]] شد و طی مدت 33 سال اقامت خود در این کشور مسئولیتهایی متعددی همچون ریاست [[مرکز اسلامی کلرمونت]] و [[انجمن دانشجویان لیبیایی مقیم آمریکا]] را بر عهده داشت. در نهایت عبدالسلام الکبتی بعد از سقوط دولت [[قذافی]] به لیبی بازگشت و در کنگره نهم اخوانالمسلمین با رأی اکثریت به عنوان مسئول کل اخوانالمسلمین انتخاب شد. | |||
گروه اخوانالمسلمین لیبی مانند بسیاری از گروههای سیاسی این کشور در زمان حکمرانی [[معمر قذافی]] حق فعالیت قانونی نداشت. بعد از سال 2011 و سرنگونی قذافی، اخوانیها هم مانند بسیاری از گروههای دیگر فرصت نقش آفرینی در تحولات لیبی را پیدا کردند. | گروه اخوانالمسلمین لیبی مانند بسیاری از گروههای سیاسی این کشور در زمان حکمرانی [[معمر قذافی]] حق فعالیت قانونی نداشت. بعد از سال 2011 و سرنگونی قذافی، اخوانیها هم مانند بسیاری از گروههای دیگر فرصت نقش آفرینی در تحولات لیبی را پیدا کردند. | ||
این نقش آفرینی با انتخاب آقای [[مصطفی عبدالجلیل]]<ref>از اعضای سابق اخوانالمسلمین و به عنوان کسی که مدتی در اخوانالمسلمین لیبی فعالیت داشت و در فضای سیاسی این کشور به عنوان فردی اسلامگرا شناخته میشد</ref> برای نخستوزیری دولت انتقالی انتخاب میشود و نقش آفرینی اخوانیها آغاز میشود. | این نقش آفرینی با انتخاب آقای [[مصطفی عبدالجلیل]]<ref>از اعضای سابق اخوانالمسلمین و به عنوان کسی که مدتی در اخوانالمسلمین لیبی فعالیت داشت و در فضای سیاسی این کشور به عنوان فردی اسلامگرا شناخته میشد</ref>. برای نخستوزیری دولت انتقالی انتخاب میشود و نقش آفرینی اخوانیها آغاز میشود. | ||
در این دوره و به ویژه بعد از جریانات | در این دوره و به ویژه بعد از جریانات انقلابهای عربی، با توجه به قدرتی که اخوانیها در [[تونس]] و [[مصر]] پیدا میکنند، به تبع فضای مناسب برای حضور پُررنگ اخوانیها در عرصه حکومتی [[لیبی]] ایجاد میشود و تشکیلات اخوانیها در [[لیبی]] با ایجاد یک سری دفاتر در [[قاهره]] [[جمهوری عربی مصر|مصر]]، جزیره جربه در [[تونس]] و مهمتر از همه شهر بنغازی در [[لیبی]] موفق میشود که از طریق مجلس ملی انتقالی و بهرهبرداری از بازوی نظامی خود به نام [[الجماعه المقاتله]]، بر ارکان حکومت انقلابی [[لیبی]] سیطره پیدا کند. | ||
به هر حال روابط گروه [[اخوانالمسلمین|اخوان]] با نیروهای مسلحی<ref>بعد از خلا حکومتی و سرنگونی قذافی در لیبی ایجاد میشود</ref> به خصوص با گروههای مسلح اسلامگرا روابط خوبی بوده است. اما نقطه تحول جدی در فعالیت اخوان لیبی در سال 2012 بود. جایی که اخوانیها رسما حزب «عدالت و سازندگی» را با نزدیک به حدود بیست شعبه در استانهای مختلف لیبی تاسیس کردند که نوعی حرکت رو به جلو در فعالیتهای سیاسی اخوانالمسلمین در لیبی به شمار میرفت. | به هر حال روابط گروه [[اخوانالمسلمین|اخوان]] با نیروهای مسلحی<ref>بعد از خلا حکومتی و سرنگونی قذافی در لیبی ایجاد میشود</ref>. به خصوص با گروههای مسلح اسلامگرا روابط خوبی بوده است. اما نقطه تحول جدی در فعالیت اخوان لیبی در سال 2012 بود. جایی که اخوانیها رسما حزب «عدالت و سازندگی» را با نزدیک به حدود بیست شعبه در استانهای مختلف لیبی تاسیس کردند که نوعی حرکت رو به جلو در فعالیتهای سیاسی اخوانالمسلمین در لیبی به شمار میرفت. | ||
بعد از این اخوانیها توانستند به سرعت نهادهای حکومتی به ویژه هیئت دولت، بانک مرکزی و خیلی از موسسههای مالی را در اختیار خود بگیرند و قانونی به نام قانون «عزل سیاسی» تصویب کنند و با این اقدام گام مهمی را در کنار زدن گروهها و افراد وابسته به دولت و نظام قذافی بر داشتند و توانستند جای خود را در فضای سیاسی لیبی به خوبی باز کنند. هر چند آنها اکثریت نبودند، ولی به بخش مهمی از کنگره ملی را هم در دست خود داشتند. | بعد از این اخوانیها توانستند به سرعت نهادهای حکومتی به ویژه هیئت دولت، بانک مرکزی و خیلی از موسسههای مالی را در اختیار خود بگیرند و قانونی به نام قانون «عزل سیاسی» تصویب کنند و با این اقدام گام مهمی را در کنار زدن گروهها و افراد وابسته به دولت و نظام قذافی بر داشتند و توانستند جای خود را در فضای سیاسی لیبی به خوبی باز کنند. هر چند آنها اکثریت نبودند، ولی به بخش مهمی از کنگره ملی را هم در دست خود داشتند. | ||
تا جایی که بارها شاهد بودیم که با دولت آقای علی زیدان، نخستوزیر وقت <ref>به جریان لیبرال گرایش داشت و مدافع کودتا علیه مرسی در مصر بود</ref> درگیر شدند و از هر راهی که میتوانستند بارها دولت زیدان را تا پای استعفا پیش میبرند و در نهایت هم موفق میشوند دولت زیدان را مجبور به استعفا کنند. | تا جایی که بارها شاهد بودیم که با دولت آقای علی زیدان، نخستوزیر وقت<ref>به جریان لیبرال گرایش داشت و مدافع کودتا علیه مرسی در مصر بود</ref>. درگیر شدند و از هر راهی که میتوانستند بارها دولت زیدان را تا پای استعفا پیش میبرند و در نهایت هم موفق میشوند دولت زیدان را مجبور به استعفا کنند. | ||
اخوانیها از لحاظ تاریخی سابقه قابل توجهی در [[لیبی]] داشتند، سابقه آنها به دوره سنوسی و قبل از دوره قذافی | اخوانیها از لحاظ تاریخی سابقه قابل توجهی در [[لیبی]] داشتند، سابقه آنها به دوره سنوسی و قبل از دوره قذافی برمیگردد و فضای بعد از انقلاب هم برای آنها بسیار مساعد بود. ولی واقعیت این بود که شرایط برای اخوانالمسلمین لیبی مانند ا[[خوان المسلمین مصر|خوانالمسلمین مصر]]، خیلی خوب پیش نرفت. | ||
در این بین ورود لیبی به یک دوره هرج و مرج سبب میشود که اخوانیها از شرایط این هرج و مرج و آشوبهایی (که به واسطه حضور گروههای متعدد مسلح در لیبی به وجود میآید) متاثر شوند. چنانچه از سال 2014 به بعد اوضاع برای گروههای مختلف سیاسی در لیبی و به تبع آن اخوانالمسلمین بدتر هم میشود و علت آن حضور ملموس و جدی گروههای مختلف سلفی جهادی به ویژه داعش در لیبی است. | در این بین ورود لیبی به یک دوره هرج و مرج سبب میشود که اخوانیها از شرایط این هرج و مرج و آشوبهایی (که به واسطه حضور گروههای متعدد مسلح در لیبی به وجود میآید) متاثر شوند. چنانچه از سال 2014 به بعد اوضاع برای گروههای مختلف سیاسی در لیبی و به تبع آن اخوانالمسلمین بدتر هم میشود و علت آن حضور ملموس و جدی گروههای مختلف سلفی جهادی به ویژه داعش در لیبی است. | ||
اما از جهت دیگر باید گفت که هر چند اخوانیهای لیبی مانند اخوانیهای مصر، از محبوبیت گسترده مردمی برخوردار نیستند، اما واقعا بازیگر تاثیرگذاری هستند. اگر بخواهیم جایگاه اخوان را در صحنه سیاسی امروز لیبی ترسیم کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که در یکی دو سال گذشته فضای سیاسی لیبی شاهد حضور همزمان دو دولت و مجلس موازی و رقیب (به بیان دیگر نوعی حاکمیت دوگانه در لیبی) بود. شرایط در لیبی به گونهای پیش رفت که در آن انتخاباتی برگزار میشود و با وجود مشارکت بسیار کمی مجلسی با ماهیتی سکولار و لیبرال شکل گرفت و مورد تایید جامعه جهانی و غربیها قرار گرفت. از طرف دیگر جریانهای اسلامگرا و نزدیک به اخوان هم (که نتیجه این انتخابات را قبول نداشتند) عمدتا در شهر طرابلس، پایتخت، اوضاع را در دست داشتند و مجلس و دولتی به ریاست آقای عمرالحاسی در طرابلس (که نزدیک به اخوانیهاست) شکل میگیرد و یک مجلس و دولت هم در تقرق در شرق لیبی به ریاست آقای عبدالله السناف شکل گرفت. | اما از جهت دیگر باید گفت که هر چند اخوانیهای لیبی مانند اخوانیهای مصر، از محبوبیت گسترده مردمی برخوردار نیستند، اما واقعا بازیگر تاثیرگذاری هستند. اگر بخواهیم جایگاه اخوان را در صحنه سیاسی امروز لیبی ترسیم کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که در یکی دو سال گذشته فضای سیاسی لیبی شاهد حضور همزمان دو دولت و مجلس موازی و رقیب (به بیان دیگر نوعی حاکمیت دوگانه در لیبی) بود. شرایط در لیبی به گونهای پیش رفت که در آن انتخاباتی برگزار میشود و با وجود مشارکت بسیار کمی مجلسی با ماهیتی [[سکولاریسم|سکولار]] و [[لیبرالیسم|لیبرال]] شکل گرفت و مورد تایید جامعه جهانی و غربیها قرار گرفت. از طرف دیگر جریانهای اسلامگرا و نزدیک به اخوان هم (که نتیجه این انتخابات را قبول نداشتند) عمدتا در شهر طرابلس، پایتخت، اوضاع را در دست داشتند و مجلس و دولتی به ریاست آقای [[عمرالحاسی]] در طرابلس (که نزدیک به اخوانیهاست) شکل میگیرد و یک مجلس و دولت هم در تقرق در شرق لیبی به ریاست آقای [[عبدالله السناف]] شکل گرفت. | ||
بعد از آن ماجرای خلیفه و ژنرال حفتر و حملات به [[طرابلس]] را میبینیم که عملا با کار حفتر ارتش لیبی دچار انشقاق جدی میشود و عملا نیروهای حفتر نقش بازوی نظامی مجلس غربگرا بازی میکنند و در مقابل آن در شهر طرابلس جریان نظامی فجر همپیمان اخوان است و از مجلس و دولت طرابلس حمایت میکنند. در این بین برگ برنده طرابلسیها حمایت جدی ترکیه و قطر در پشت سر خود بود. از طرف دیگر هم گروه حفتر واقعا گزینهای جدی برای غربیها و به نوعی زنگ خطر جدی برای اخوانیها محسوب میشد. یعنی قرار است سناریویی دقیقا مانند عبدالفتاح السیسی مصر، در لیبی به وسیله حفتر شکل بگیرد و واقعا شرایط برای اخوانیها سخت میشود. | بعد از آن ماجرای خلیفه و ژنرال حفتر و حملات به [[طرابلس]] را میبینیم که عملا با کار حفتر ارتش لیبی دچار انشقاق جدی میشود و عملا نیروهای حفتر نقش بازوی نظامی مجلس غربگرا بازی میکنند و در مقابل آن در شهر طرابلس جریان نظامی فجر همپیمان اخوان است و از مجلس و دولت طرابلس حمایت میکنند. در این بین برگ برنده طرابلسیها حمایت جدی [[ترکیه]] و [[قطر]] در پشت سر خود بود. از طرف دیگر هم گروه حفتر واقعا گزینهای جدی برای غربیها و به نوعی زنگ خطر جدی برای اخوانیها محسوب میشد. یعنی قرار است سناریویی دقیقا مانند [[عبدالفتاح السیسی]] مصر، در لیبی به وسیله حفتر شکل بگیرد و واقعا شرایط برای اخوانیها سخت میشود. | ||
بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریانهای جهادی مانند [[داعش]]، قدرت میگیرند و تا نزدیکی [[طرابلس]] هم میرسند و این موضوع برای لیبیاییها و غربیها زنگ خطر بوده است. داعشیها به ساحل اروپا نزدیک میشوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود میگیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانیها هم در این گفتگوها شرکت میکنند. در این میان به نظر میرسد که طرفهای غربی، ترکها و قطریها توانستهاند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر میرسد که غربیها دراینباره ارادهای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام میدهند و اخوانیها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت دادهاند. | بعد از آن شاهد خلا حاکمیتی در کشور هستیم که به واسطه این خلا امنیتی و نبود دولت مقتدر مرکزی، جریانهای جهادی مانند [[داعش]]، قدرت میگیرند و تا نزدیکی [[طرابلس]] هم میرسند و این موضوع برای لیبیاییها و غربیها زنگ خطر بوده است. داعشیها به ساحل اروپا نزدیک میشوند و در آن جا شهر سرت را در یک قدمی اروپا در دست خود میگیرند. بعد از این ماجرا شاهد گفتگوهای ملی طی یک سال اخیر با میانجیگری سازمان ملل بودیم و اخوانیها هم در این گفتگوها شرکت میکنند. در این میان به نظر میرسد که طرفهای غربی، ترکها و قطریها توانستهاند برای تشکیل دولت وحدت ملی به تفاهماتی برسند و به تشتت و حکومت دوگانه پایان دهند. به نظر میرسد که غربیها دراینباره ارادهای جدی دارند و گفتگوها را به قصد ایجاد دولت وحدت ملی انجام میدهند و اخوانیها واقعا از این جدال عقب کشیده و به تشکیل یک دولت وحدت ملی رضایت دادهاند. | ||
در حال حاضر شرایط به گونهای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته میشود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی | در حال حاضر شرایط به گونهای است که لیبی بیشتر از هر چیز نیاز به یک وحدت ملی و پارلمانی که در طبرق به عنوان یک پارلمان قانونی شناخته میشود، ظاهرا دولت وحدت ملی را قبول دارد. به هر حال این وضعیت به نوعی عقبگرد برای اخوانیهای لیبی است و البته به نظر میرسد که راه دیگری هم نداشتند، یعنی هم شرایط لیبی این طور اقتضا میکرده است و هم در به روی پاشنه اخوانیها نمیچرخد و فشارهای بینالمللی هم واقعا بر روی آنها زیاد بوده است و شاید بتوان گفت که دوره قدرت نمایی اخوانیها در لیبی به پایان رسیده است. در حال حاضر پس از چهار سال از سرنگونی قذافی باید گفت که در بروز این شرایط وخیم سیاسی لیبی (که از نبود یک دولت مقتدر رنج میبرده است) همه گروهها از جمله اخوانیها نقش داشته و شاید در حال حاضر به نوعی در حال توبیخ شدن هستند. در ابتدا شاید همگرایی خوبی میان اخوانیها و دیگر گروههای سیاسی لیبی شکل گرفت، اما به مرور زمان با نقش آفرینی قدرتهای منطقهای بعد از خلع مرسی در مصر و ایجاد دو قطبی اسلامگرا، سکولار در لیبی، شکافها بیشتر میشود و شاهد شکلگیری این دو قطبی در [[تونس]] و مصر هم بودیم. کشور به یک خلا دولت مرکزی سوق داده میشود که مامن گروههای مسلح بسیار زیادی مانند داعش میشود. | ||
اما نکته مهم این است که واقعا در لیبی آینده نمیتوان از تاثیرگذاری اخوانالمسلمین بر ساختار سیاسی و توزیع قدرت در لیبی صرف نظر کرد و این امر حقیقتی است که اخوانالمسلمین، علیرغم همه شکستهایی (که با آن مواجه شده) در آینده لیبی نقش آفرینی جدی خواهند داشت. | اما نکته مهم این است که واقعا در لیبی آینده نمیتوان از تاثیرگذاری اخوانالمسلمین بر ساختار سیاسی و توزیع قدرت در لیبی صرف نظر کرد و این امر حقیقتی است که اخوانالمسلمین، علیرغم همه شکستهایی (که با آن مواجه شده) در آینده لیبی نقش آفرینی جدی خواهند داشت. |