توحید افعالی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
 
'''توحید افعالی''' و به تعبیر دیگر توحید در خالقیت به این معنا است که در جهان هستی فقط یک خالق یا فاعل وجود دارد و آن خداوند است. بنابراین از نگاه کسانی که باورمندی شدیدی به توحید و معانی مرتبط با آن دارند، اطلاق خالقیت به غیر خداوند جایز نیست.  
'''توحید افعالی''' و به تعبیر دیگر توحید در خالقیت به این معنا است که در جهان هستی فقط یک خالق یا فاعل وجود دارد و آن خداوند است. بنابراین از نگاه کسانی که باورمندی شدیدی به توحید و معانی مرتبط با آن دارند اطلاق خالقیت به غیر خداوند جایز نیست.  
این موضوع معرکه آرای [[مذاهب‌کلامی]] بوده و از مباحث پر بحث و جدل در کلام و [[فلسفه]] است. به طور مثال، مذاهبی چون [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]] و [[اهل‌حدیث]] به توحید در خالقیت معتقدند. از نگاه متکلمان این مذاهب، انسان فاعل به معنای خالق نیست. با این‌حال، نسبت انسان به افعالش در مواجهه با توحید‌افعالی یا توحید در خالقیت، به گونه منطقی تفسیر می‌شود که بنابر اعتقاد [[امامیه]] [[نظریه امر بین‌الامرین]] و بنابر اعتقاد اشاعره و ماتریدیه، [[نظریه‌کسب]] و بنابر اعتقاد [[اهل‌حدیث]]، [[نظریه خلق‌افعال‌عباد]] این هدف را تامین می‌کند.  
این موضوع معرکه آرای [[مذاهب کلامی]] بوده و از مباحث پر بحث و جدل در [[کلام]] و [[فلسفه]] است. به طور مثال مذاهبی چون اشاعره، ماتریدیه و اهل حدیث به توحید در خالقیت معتقدند. از نگاه متکلمان این مذاهب انسان هیچ گونه فاعلیتی که به معنای خلق فعل باشد ندارد. با این حال نسبت انسان به افعالش در مواجهه با توحید افعالی یا توحید در خالقیت به گونه منطقی تفسیر می‌شود که بنا بر اعتقاد [[امامیه]] [[نظریه امر بین الامرین]] و بنا بر اعتقاد [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]]، [[نظریه کسب]] و بنا بر اعتقاد [[اهل حدیث]] [[نظریه خلق افعال عباد]] این هدف را تامین می‌کند.  


== معنای توحید در لغت ==
== معنای توحید در لغت ==
 
واژه «توحید» مصدر باب «تفعیل» و به معنای «یگانه دانستن» است. ریشه این کلمه «وحد» و به معنای انفراد است و از این‌رو، «واحد» به چیزی اطلاق می‌شود که جزء ندارد.<ref> راغب اصفهانی، مفردات، نشر مرتضوی، 1388، ص 551.</ref>
واژه «توحید» مصدر باب «تفعیل» و به معنای «یگانه دانستن» است. ریشه این کلمه «وحد» و به معنای انفراد است و از این رو «واحد» به چیزی اطلاق می‌شود که جزء ندارد.<ref> راغب اصفهانی، مفردات، نشر مرتضوی، 1388، ص 551.</ref>


== معنای توحید در اصطلاح ==
== معنای توحید در اصطلاح ==
 
توحید در اصطلاح فلاسفه به این معنا است که همه نظام‌ها، سنت‌ها، علت‌ها و معلول‌ها، اسباب و مسببات و افعال الهی ناشی از اراده خداوندوندست. موجودات عالم همچنان که در ذات خود استقلال وجودی از خداوند ندارند، در مقام تأثیر و علیت نیز استقلال ندارند و در نتیجه خداوند همان‌طور که در ذات خودش شریک ندارد، در فاعلیت نیز شریک ندارد. هر فاعل و سببی، حقیقت خود و تأثیر و فاعلیت خود را از او دارد.<ref> مطهری مرتضی؛ مجموعه آثار، تهران، صدرا، ج2، ص103.</ref> توحید‌افعالی خداوند، دقیقاً مصداق تسبیح مبارک "لاحَولَ و لاقُوّة إلاَّ بِالله" است.<ref>همان</ref> که در فلسفه تحت عنوان قاعده "لامُؤَثَّرَ فِی الوجودِ الاّ الله" بیان می‌شود. <ref> ملاصدرا؛ اسفار، چ بیروت، ج2، ص219–216</ref> <ref> سید محمد حسین طباطبایی، نهایة الحکمة، چاپ مؤسسه امام خمینی، ج3، ص677.</ref>
[[توحید]] در اصطلاح فلاسفه به این معنا است که همه نظام‌ها و سنت‌ها و علل و معلولات و اسباب و مسببات، فعل خدا و کار او و ناشی از اراده خداست. موجودات عالم همچنان که در ذات خود استقلال وجودی از خدا ندارند، در مقام تأثیر و علیت نیز استقلال ندارند و در نتیجه خداوند همان طور که در ذات خودش شریک ندارد، در فاعلیت نیز شریک ندارد. هر فاعل و سببی، حقیقت خود و تأثیر و فاعلیت خود را از او دارد.<ref> مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار، تهران، صدرا، ج2، ص103.</ref> توحید افعالی خداوند، دقیقاً مصداق تسبیح مبارک "لاحَولَ و لاقُوّه إلاَّ بِالله" است.<ref>همان</ref> که در فلسفه تحت عنوان قاعده "لامُؤَثَّرَ فِی الوجودِ الاّ الله" بیان می‌شود. <ref> ملاصدرا؛ اسفار، چ بیروت، ج2، ص219–216</ref> <ref> سید محمد حسین طباطبایی، نهایة الحکمة، چاپ مؤسسه امام خمینی، ج3، ص677.</ref>


== اقسام توحید نظری ==
== اقسام توحید نظری ==
[[توحید نظری]] در نگاه کلی بر سه قسم [[توحید ذاتی]]، [[توحید صفاتی]] و توحید افعالی تقسیم می‌شود.  
[[توحید نظری]] در نگاه کلی بر سه قسم [[توحید ذاتی]]، [[توحید صفاتی]] و توحید افعالی تقسیم می‌شود.  


'''توحید ذاتی'''
'''توحید ذاتی'''
[[توحید ذاتی]] یعنی اعتقاد به اینکه ذات خداوند متعال یکتاست و شریکی در ذات برای او نیست. نه ترکیبی در درون ذاتش وجود دارد و نه خدای دیگری خارج از ذاتش وجود دارد. یک ذات بسیط و بدون ترکیب از اجزا و اعضا و هم‌چنین یگانه و بی‌شریک است.
[[توحید ذاتی]] یعنی اعتقاد به اینکه ذات خداوند متعال یکتاست و شریکی در ذات برای او نیست. نه ترکیبی در درون ذاتش وجود دارد و نه خدای دیگری خارج از ذاتش وجود دارد. یک ذات بسیط و بدون ترکیب از اجزا و اعضا و هم‌چنین یگانه و بی‌شریک است.


''' توحید صفاتی'''
''' توحید صفاتی'''
[[توحید صفاتی|توحید صفاتی]] یعنی اعتقاد به این که صفات خداوند عین ذات او و عین یکدیگرند و همان گونه که ذات او ازلی و ابدی است، صفات ذاتی او همچون علم و قدرت نیز ازلی و ابدی می‌باشد و این چنین نیست که این صفات، زاید بر ذاتش بوده و جنبه عارض و معروض داشته باشد، بلکه عین ذات اوست.  
[[توحید صفاتی|توحید صفاتی]] یعنی اعتقاد به این که صفات خداوند عین ذات او و عین یکدیگرند و همان گونه که ذات او ازلی و ابدی است، صفات ذاتی او همچون علم و قدرت نیز ازلی و ابدی می‌باشد و این چنین نیست که این صفات، زاید بر ذاتش بوده و جنبه عارض و معروض داشته باشد، بلکه عین ذات اوست.  


'''توحید افعالی'''
'''توحید افعالی'''
توحید اَفعالی، یعنی این که همه افعال هستی، با قدرت و اراده الهی خلق می‌شود. در این تعریف خداوند هیچ شریکی در امر خلق ندارد و هیچ فاعلی جز خدا نمی‌تواند خالق باشد. این معنا بر همه افعال الهی منطبق است که از زمره مهم‌ترین آنها آفرینش، ربوبیت و تدبیر است.
توحید اَفعالی، یعنی این که همه افعال هستی، با قدرت و اراده الهی خلق می‌شود. در این تعریف خداوند هیچ شریکی در امر خلق ندارد و هیچ فاعلی جز خدا نمی‌تواند خالق باشد. این معنا بر همه افعال الهی منطبق است که از زمره مهم‌ترین آنها آفرینش، ربوبیت و تدبیر است.


== اقسام توحید افعالی ==
== اقسام توحید افعالی ==
در برخی از کتاب‌های کلامی، در بحث توحید افعالی به دو شاخه آن یعنی توحید در ربوبیت و توحید در خالقیت اشاره می‌شود.<ref>ر. ک. مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۳۸۷ </ref> <ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۷۷و۸۵.</ref>
در برخی از کتاب‌های کلامی، در بحث توحید افعالی به دو شاخه آن یعنی توحید در ربوبیت و توحید در خالقیت اشاره می‌شود.<ref>ر. ک. مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۳۸۷ </ref> <ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۷۷و۸۵.</ref>


'''معنای توحید در ربوبیت'''
'''معنای توحید در ربوبیت'''
توحید در ربوبیت یعنی این که که خداوند تدبیر کننده جهان و همه موجودات آن است و روابط هستی و موجودات را به گونه‌ای تنظیم می‌کند تا به هدفی که برای آنها منظور شده است، برسند.<ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> و اما برخی از آیاتِ بیان‌کننده توحید در ربوبیت که البته ناظر به توحید در خالقیت نیز می‌باشد،<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> عبارت است از آیه ۵۴ سوره اعراف: «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ‌؛ آگاه باشید که آفرینش و تدبیر به او اختصاص دارد» و آیه ۵۰ سوره طه: «رَ‌بُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ؛ پروردگار ما کسی است که همه چیز را آفرید؛ آنگاه هدایت کرد». ر<ref>. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref>
توحید در ربوبیت یعنی این که که خداوند تدبیر کننده جهان و همه موجودات آن است و روابط هستی و موجودات را به گونه‌ای تنظیم می‌کند تا به هدفی که برای آنها منظور شده است، برسند.<ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> و اما برخی از آیاتِ بیان‌کننده توحید در ربوبیت که البته ناظر به توحید در خالقیت نیز می‌باشد،<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref> عبارت است از آیه ۵۴ سوره اعراف: «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ‌؛ آگاه باشید که آفرینش و تدبیر به او اختصاص دارد» و آیه ۵۰ سوره طه: «رَ‌بُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ؛ پروردگار ما کسی است که همه چیز را آفرید؛ آنگاه هدایت کرد». ر<ref>. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۸۷.</ref>


'''معنای توحید در خالقیت'''
'''معنای توحید در خالقیت'''
[[توحید در خالقیت]] که تعبیر دیگر توحید افعالی است به این معنا است که همه موجودات جهان را خداوند آفریده است.<ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۷۷.</ref> دامنه این معنا آن قدر وسیع است که حتی شامل افعالی می‌شود که دیگر موجودات در ظاهر فاعل آن بوده‌اند، اما در واقع آنها نیز مخلوق خداوند هستند.<ref>با اقتباس از کتاب آموزش فلسفه مصباح یزدی، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۳۸۷و۳۸۸.</ref>
[[توحید در خالقیت]] که تعبیر دیگر توحید افعالی است به این معنا است که همه موجودات جهان را خداوند آفریده است.<ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۷۷.</ref> دامنه این معنا آن قدر وسیع است که حتی شامل افعالی می‌شود که دیگر موجودات در ظاهر فاعل آن بوده‌اند، اما در واقع آنها نیز مخلوق خداوند هستند.<ref>با اقتباس از کتاب آموزش فلسفه مصباح یزدی، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۳۸۷و۳۸۸.</ref>
و اما آیاتی که بر توحید خدا در خالقیت دلالت دارند، آیات ۱۶ سوره رعد، ۶۲ سوره زُمَر و ۶۲ [[سوره غافر]] است که در آنها خداوند «خالقُ کلِّ شیءٍ» (آفریدگار همه چیز)، می‌باشد. <ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۷۸.</ref>
و اما آیاتی که بر توحید خدا در خالقیت دلالت دارند، آیات ۱۶ سوره رعد، ۶۲ سوره زُمَر و ۶۲ [[سوره غافر]] است که در آنها خداوند «خالقُ کلِّ شیءٍ» (آفریدگار همه چیز)، می‌باشد. <ref>ر. ک. ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۷۸.</ref>


== توحید افعالی از منظر مذاهب اسلامی ==
== توحید افعالی از منظر مذاهب اسلامی ==
در‌این‌باره هر یک از مذاهب مشهور کلامی نظرات بعضا متفاوتی ارایه داده‌اند که البته می‌توان از میان بیشتر این نظرات، به وجه الجمع قابل قبول همه مذاهب دست یافت. با این توضیح که در عین اعتقاد به فاعلیت انحصاری خدا نسبت به مخلوقات، و به قول[[ملاصدرا]] لاموثر فی الوجود الا الله. در عالم وجود، جز خدا هیچ موثر(فاعلی) شناخته نمی‌شود <ref> صدرالمتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج‏6، ص373</ref>انسان نیز فاعل واقعی فعل خود به حساب می‌آید. در این تعریف، خداوند عله العلل همه افعال هستی است. با این حال مذاهب مشهوری چون امامیه، [[معتزله]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]] و [[اهل حدیث]] هر کدام فراخور فهم خوداز توحید افعالی که به طور مستقیم با افعال عباد و نحوه تبیین آن با جبر و اختیار گره می‌خورد، تفاسیری ارایه داده‌اند که بعضا قابل توجه است و همان طور که اشاره شد، می‌شود از میان همه آنها به وجه الجمع قابل قبولی رسید.
در‌این‌باره هر یک از مذاهب مشهور کلامی نظرات بعضا متفاوتی ارایه داده‌اند که البته می‌توان از میان بیشتر این نظرات، به وجه الجمع قابل قبول همه مذاهب دست یافت. با این توضیح که در عین اعتقاد به فاعلیت انحصاری خدا نسبت به مخلوقات، و به قول[[ملاصدرا]] لاموثر فی الوجود الا الله. در عالم وجود، جز خدا هیچ موثر(فاعلی) شناخته نمی‌شود <ref> صدرالمتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج‏6، ص373</ref>انسان نیز فاعل واقعی فعل خود به حساب می‌آید. در این تعریف، خداوند عله العلل همه افعال هستی است. با این حال مذاهب مشهوری چون امامیه، [[معتزله]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]] و [[اهل حدیث]] هر کدام فراخور فهم خوداز توحید افعالی که به طور مستقیم با افعال عباد و نحوه تبیین آن با جبر و اختیار گره می‌خورد، تفاسیری ارایه داده‌اند که بعضا قابل توجه است و همان طور که اشاره شد، می‌شود از میان همه آنها به وجه الجمع قابل قبولی رسید.


confirmed
۵٬۸۵۶

ویرایش