آیات الاحکام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت'
جز (جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت')
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 
'''آیات احکام''' به آیاتی گفته‌ می شود که در آنها حکمی فقهی بیان شده یا بتوان از آنها حکمی فقهی استخراج و استنباط کرد.
[[آیات احکام]]
به آیاتی که در آنها حکمی فقهی بیان شده یا بتوان از آنها حکمی فقهی استخراج و استنباط کرد«آیات الاحکام»گفته‌ می شود.


== قران به عنوان منبع فقهی ==
== قران به عنوان منبع فقهی ==
خط ۸: خط ۶:
جهت استنباط احكام شرعی قبل از مراجعه به هر منبعی، باید به سراغ كتاب الهی رفت، زیرا قرآن، جامع قوانین الهی و معیار سنجش اخبار و احادیث بوده و خواهد بود و بر همین اساس است كه از زمان نزول بر پیامبر اكرم (ص) تا به امروز و برای همیشه به‌عنوان اولین مرجع احكام موردتوجه فقهای اسلام بوده و خواهد بود و تاریخ فقاهت و اجتهاد خود، گواه این مدعاست.  
جهت استنباط احكام شرعی قبل از مراجعه به هر منبعی، باید به سراغ كتاب الهی رفت، زیرا قرآن، جامع قوانین الهی و معیار سنجش اخبار و احادیث بوده و خواهد بود و بر همین اساس است كه از زمان نزول بر پیامبر اكرم (ص) تا به امروز و برای همیشه به‌عنوان اولین مرجع احكام موردتوجه فقهای اسلام بوده و خواهد بود و تاریخ فقاهت و اجتهاد خود، گواه این مدعاست.  
به‌هرحال اندیشمندان بزرگ عالم فقاهت در قرون متمادی، بسیار كوشیده‌اند كه با تحقیق بیشتر در آیات الاحكام، ضمن استنباط به دقایق علمی و نكات فقهی بسیاری دست یابند كه بسیاری از این تحقیقات اكنون نیز در دسترس ما قرار دارد.
به‌هرحال اندیشمندان بزرگ عالم فقاهت در قرون متمادی، بسیار كوشیده‌اند كه با تحقیق بیشتر در آیات الاحكام، ضمن استنباط به دقایق علمی و نكات فقهی بسیاری دست یابند كه بسیاری از این تحقیقات اكنون نیز در دسترس ما قرار دارد.
=== نخستین تحقیق در آیات الاحكام ===
=== نخستین تحقیق در آیات الاحكام ===
اولین تحقیق در آیات الاحكام در چه زمانی و توسط چه افرادی صورت گرفته است، سه دیدگاه مهم وجود دارد: <br>
اولین تحقیق در آیات الاحكام در چه زمانی و توسط چه افرادی صورت گرفته است، سه دیدگاه مهم وجود دارد: <br>


الف: آن گونه كه علامه سید حسن صدر <ref>در كتاب ارزشمند «تأسیس الشیعه للعلوم الاسلامیة» (ص 321)</ref> بیان می‌كند، اولین كتاب را در این باره محمد بن سائب كلبی (م - 146) هجری قمری تألیف نموده كه این نظریه را ابن ندیم <ref>در كتاب «الفهرست» (ص 57)</ref> تأیید نموده و می‌نویسد: «كتاب احكام القرآن للكلبی رواه عباس» <br>
الف: آن گونه كه علامه سید حسن صدر<ref>در كتاب ارزشمند «تأسیس الشیعه للعلوم الاسلامیة» (ص 321)</ref> بیان می‌كند، اولین كتاب را در این باره محمد بن سائب كلبی (م - 146) هجری قمری تألیف نموده كه این نظریه را ابن ندیم<ref>در كتاب «الفهرست» (ص 57)</ref> تأیید نموده و می‌نویسد: «كتاب احكام القرآن للكلبی رواه عباس» <br>
ب: بعضی معتقدند كه نخستین تحقیق در این باره، توسط محمد بن ادریس شافعی (م - 204 ه ق)- پیشوای مذهب شافعی - انجام شده است. چنانكه علامه جلال‌الدین عبدالرحمن سیوطی (م - 911 ه ق) در كتاب «الاوائل» این حقیقت را پذیرفته و می‌نویسد: «امام شافعی نخستین مؤلف در موضوع آیات الاحكام است».<br>
ب: بعضی معتقدند كه نخستین تحقیق در این باره، توسط محمد بن ادریس شافعی (م - 204 ه ق)- پیشوای مذهب شافعی - انجام شده است. چنانكه علامه جلال‌الدین عبدالرحمن سیوطی (م - 911 ه ق) در كتاب «الاوائل» این حقیقت را پذیرفته و می‌نویسد: «امام شافعی نخستین مؤلف در موضوع آیات الاحكام است».<br>


ج: آن گونه كه در كتاب «طبقات نحاة» آمده است، برخی بر این اعتقادند كه اولین نویسنده در احكام القرآن، علامه قاسم بن اصبغ بن محمد بیاتی قرطبی اندلسی (م - 304 ه ق) بوده است.<br>
ج: آن گونه كه در كتاب «طبقات نحاة» آمده است، برخی بر این اعتقادند كه اولین نویسنده در احكام القرآن، علامه قاسم بن اصبغ بن محمد بیاتی قرطبی اندلسی (م - 304 ه ق) بوده است.<br>


در این میان باتوجه‌به تقدم زمانی علامه بزرگ محمد بن سائب كلبی، نسبت به محمد بن ادریس شافعی و قاسم ابن اصبغ بیاتی، دیدگاه نخست صحیح‌تر به نظر می‌آید و آن چه را كه علامه سیوطی اظهار داشته است، به نظر می‌رسد كه منظور، معرفی اولین نویسنده از اهل‌سنت باشد. درحالی‌که بررسی منابع و مصادر، نشان می‌دهد كه از بزرگان شیعه، محمد بن سائب كلبی (م - 146 ه ق) اولین گام را در این زمینه برداشته است و از علمای عامه - در حنفیه - علی بن موسی قمی (م - 305 ه ق) و از مالكیه، ابو اسحاق اسماعیل بن اسحاق (م - 282 ه ق) و در میان حنابله، ابو یعلی كبیر (م - 458 ه ق) اولین محققان در این علم بوده‌اند.
در این میان باتوجه‌به تقدم زمانی علامه بزرگ محمد بن سائب كلبی، نسبت به محمد بن ادریس شافعی و قاسم ابن اصبغ بیاتی، دیدگاه نخست صحیح‌تر به نظر می‌آید و آن چه را كه علامه سیوطی اظهار داشته است، به نظر می‌رسد كه منظور، معرفی اولین نویسنده از اهل سنت باشد. درحالی‌که بررسی منابع و مصادر، نشان می‌دهد كه از بزرگان شیعه، محمد بن سائب كلبی (م - 146 ه ق) اولین گام را در این زمینه برداشته است و از علمای اهل سنت - در حنفیه - علی بن موسی قمی (م - 305 ه ق) و از مالكیه، ابو اسحاق اسماعیل بن اسحاق (م - 282 ه ق) و در میان حنابله، ابو یعلی كبیر (م - 458 ه ق) اولین محققان در این علم بوده‌اند.


== سیر تألیفات علمای مذاهب در فقه القرآن ==
== سیر تألیفات علمای مذاهب در فقه القرآن ==
در راستای آشنایی با سیر تاریخی تفسیر آیات الاحکام، شایسته است كه سیر اهمّ تألیفات علمای مذاهب اسلامی را در زمینه «آیات الاحكام» یا «فقه القرآن» فهرست گونه موردتوجه قرار دهیم:
در راستای آشنایی با سیر تاریخی تفسیر آیات الاحکام، شایسته است كه سیر اهمّ تألیفات علمای مذاهب اسلامی را در زمینه «آیات الاحكام» یا «فقه القرآن» فهرست گونه موردتوجه قرار دهیم:
=== الف: آثار اندیشمندان شیعه در فقه القرآن ===
=== الف: آثار اندیشمندان شیعه در فقه القرآن ===
* آیات الاحكام، تألیف محمد بن سائب كلبی (م - 146 ه ق) و این كتاب غیر از تفسیری است كه او در رابطه با كل قرآن نگاشته است.
* آیات الاحكام، تألیف محمد بن سائب كلبی (م - 146 ه ق) و این كتاب غیر از تفسیری است كه او در رابطه با كل قرآن نگاشته است.
خط ۲۹: خط ۲۹:
* فقه القرآن فی آیات‌الاحكام، تألیف قطب راوندی (م - 573)  
* فقه القرآن فی آیات‌الاحكام، تألیف قطب راوندی (م - 573)  
* تفسیر آیات الاحكام، تألیف محمد بن حسین بیهقی نیشابوری (م - حدود 576)  
* تفسیر آیات الاحكام، تألیف محمد بن حسین بیهقی نیشابوری (م - حدود 576)  
* النهایة فی تفسیر الخمسمائة آیه فی الاحكام، تألیف احمد بن عبد اللّٰه متوج بحرینی (م - حدود 771)  
* النهایة فی تفسیر الخمسمائة آیه فی الاحكام، تألیف احمد بن عبد‌اللّٰه متوج بحرینی (م - حدود 771)  
* كنز العرفان فی فقه القرآن، تألیف فاضل مقداد بن عبد‌اللّٰه سیوری اسدی حلی (م - حدود 826) این كتاب به فارسی وارد و ترجمه شده است.
* كنز‌العرفان فی فقه‌القرآن، تألیف فاضل مقداد بن عبد‌اللّٰه سیوری اسدی‌حلی (م - حدود 826)(فارسی).
* منهاج‌الهدایة فی تفسیر آیات‌الاحكام، تألیف احمد بن عبد‌اللّٰه، معروف به ابن‌المتوج (م - حدود 836)  
* منهاج‌الهدایة فی تفسیر آیات‌الاحكام، تألیف احمد بن عبد‌اللّٰه، معروف به ابن‌المتوج (م - حدود 836)  
* آیات الاحكام، تألیف ناصر بن جمال‌الدین (م - حدود 860)  
* آیات الاحكام، تألیف ناصر بن جمال‌الدین (م - حدود 860)  
* معارج السؤل و مدارج المأمول فی تفسیر آیات الاحكام، تألیف حسن بن شمس‌الدین استرآبادی (م - حدود 900)
* معارج السؤل و مدارج المأمول فی تفسیر آیات الاحكام، تألیف حسن بن شمس‌الدین استرآبادی (م - حدود 900)
* آیات الاحكام، تألیف علی بن محمد شهفتیكی مشهدی (م - 907)  
* آیات الاحكام، تألیف علی بن محمد شهفتیكی مشهدی (م - 907)  
* زبدة البیان فی شرح آیات الاحكام القرآن، و نیز تفسیر آیات احكام القرآن، تألیف احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (م - 993)  
* زبدة‌البیان فی شرح آیات‌الاحكام القرآن، و نیز تفسیر آیات احكام القرآن، تألیف احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (م - 993)  
* تفسیر شاهی فی آیات الاحكام، تألیف ابوالفتح بن امیر حسینی (م - 986) ( فارسی)
* تفسیر شاهی فی آیات الاحكام، تألیف ابوالفتح بن امیر حسینی (م - 986) ( فارسی)
* آیات الاحكام، تألیف محمد بن علی حسینی مرعشی (م - زمان حكومت شاه‌طهماسب اول صفوی)  
* آیات الاحكام، تألیف محمد بن علی حسینی مرعشی (م - زمان حكومت شاه‌طهماسب اول صفوی)  
خط ۵۹: خط ۵۹:
* آيات الاحكام، نوشته محمد فاكر ميبدى كه مقارنه بين آراى شيعه و سنى است.
* آيات الاحكام، نوشته محمد فاكر ميبدى كه مقارنه بين آراى شيعه و سنى است.
البته کتاب‌ها و رسایل متعدد دیگری نیز در این موضوع اندیشمندان و علمای شیعی تألیف نموده‌اند كه چون بنا بر استقصا نیست به همین تعداد بسنده می‌شود.
البته کتاب‌ها و رسایل متعدد دیگری نیز در این موضوع اندیشمندان و علمای شیعی تألیف نموده‌اند كه چون بنا بر استقصا نیست به همین تعداد بسنده می‌شود.
=== ب- آثار علمای زیدیه پیرامون فقه القرآن ===
=== ب- آثار علمای زیدیه پیرامون فقه القرآن ===
در میان زیدیه علمایی دیده می‌شوند كه از شهرت به سزایی برخوردارند و در این موضوع كتبی را تدوین نموده‌اند، از آن جمله:
در میان زیدیه علمایی دیده می‌شوند كه از شهرت به سزایی برخوردارند و در این موضوع كتبی را تدوین نموده‌اند، از آن جمله:
خط ۶۶: خط ۶۷:
* آیات الاحكام، تألیف حسین عمری یمنی (م - حدود 1380)  
* آیات الاحكام، تألیف حسین عمری یمنی (م - حدود 1380)  
* شرح آیات الاحكام، تألیف یحیی بن محمد حسنی، چاپ نشده.
* شرح آیات الاحكام، تألیف یحیی بن محمد حسنی، چاپ نشده.
=== ج- آثار علمای مذهب حنفی در فقه القرآن ===
=== ج- آثار علمای مذهب حنفی در فقه القرآن ===
در میان اندیشمندان حنفی نیز علمایی در این علم شهرت یافته و به آن تكامل بخشیده و در این موضوع، كتبی را تألیف نموده‌اند، از آن جمله:
در میان اندیشمندان حنفی نیز علمایی در این علم شهرت یافته و به آن تكامل بخشیده و در این موضوع، كتبی را تألیف نموده‌اند، از آن جمله:
خط ۷۹: خط ۸۱:
* نیل المراد من تفسیر آیات الاحكام، تألیف محمد صدیق بخاری (م - 1307)
* نیل المراد من تفسیر آیات الاحكام، تألیف محمد صدیق بخاری (م - 1307)
* احكام القرآن، تألیف اسماعیل حقی (م - 1127)
* احكام القرآن، تألیف اسماعیل حقی (م - 1127)
=== د- آثار علمای مذهب مالكی در فقه القرآن ===
=== د- آثار علمای مذهب مالكی در فقه القرآن ===
در میان اندیشمندان مالكی نیز برخی در ارتباط با آیات الاحكام كوشش و پژوهش فراوان مبذول داشته و در این موضوع، كتبی را تدوین نموده‌اند، از آن جمله:
در میان اندیشمندان مالكی نیز برخی در ارتباط با آیات الاحكام كوشش و پژوهش فراوان مبذول داشته و در این موضوع، كتبی را تدوین نموده‌اند، از آن جمله:
خط ۹۲: خط ۹۵:
* احكام القرآن، تألیف محمد بن عبد اللّٰه، معروف به ابن الحكم (م - 268)  
* احكام القرآن، تألیف محمد بن عبد اللّٰه، معروف به ابن الحكم (م - 268)  
* احكام القرآن، تألیف محمد بن القاسم، معروف به ابن قرطبی (م - 355)
* احكام القرآن، تألیف محمد بن القاسم، معروف به ابن قرطبی (م - 355)
تألیفات دیگری موجود است كه ذكر آنها از حوصله این مقاله خارج است.
 
=== ه- آثار علمای شافعی در فقه القرآن ===
=== ه- آثار علمای شافعی در فقه القرآن ===
در میان اندیشمندان شافعی مذهب، عده‌ای در این زمینه شهرت یافته و در این باب کتاب‌هایی را تدوین كرده‌اند، از آن جمله:
در میان اندیشمندان شافعی مذهب، عده‌ای در این زمینه شهرت یافته و در این باب کتاب‌هایی را تدوین كرده‌اند، از آن جمله:
خط ۱۰۷: خط ۱۱۰:
* آیات الاحكام، تألیف قاضی ابو یعلی كبیر (م - 458)
* آیات الاحكام، تألیف قاضی ابو یعلی كبیر (م - 458)
* آیات الاحكام، تألیف محمد بن ابی‌بکر دمشقی زرعی، مشهور به ابن قیم جوزی (م - 751)
* آیات الاحكام، تألیف محمد بن ابی‌بکر دمشقی زرعی، مشهور به ابن قیم جوزی (م - 751)
=== ز- آثار علمای ظاهری مذهب در فقه القرآن ===
=== ز- آثار علمای ظاهری مذهب در فقه القرآن ===
علمای مذهب ظاهری نیز پیرامون فقه القرآن كتبی تألیف نموده‌اند، از آن جمله:
علمای مذهب ظاهری نیز پیرامون فقه القرآن كتبی تألیف نموده‌اند، از آن جمله:
خط ۱۱۲: خط ۱۱۶:
* احكام القرآن، تألیف عبد اللّٰه بن احمد، معروف به ابن المفلس (م - 324)
* احكام القرآن، تألیف عبد اللّٰه بن احمد، معروف به ابن المفلس (م - 324)


از میان آثار یاد شده شاید بهترین كتابی كه در این زمینه تألیف شده، از اندیشمندان شیعه كتاب «قلائد الدرر فی آیات الاحكام بالأثر» اثر احمد بن اسماعیل جزائری و از اندیشمندان جامعه اهل‌سنت كتاب «آیات الاحكام» اثر ابو بكر رازی جصاص حنفی می‌باشد.
از میان آثار یاد شده شاید بهترین كتابی كه در این زمینه تألیف شده، از اندیشمندان شیعه كتاب «قلائد الدرر فی آیات الاحكام بالأثر» اثر احمد بن اسماعیل جزائری و از اندیشمندان جامعه اهل سنت كتاب «آیات الاحكام» اثر ابو بكر رازی جصاص حنفی می‌باشد.
== نقص عمومی کتی آیات الاحکام ==
== نقص عمومی کتب آیات الاحکام ==
تذكر یك نكته ضروری به نظر می‌رسد كه چون توجه و تحقیق و  بررسی اندیشمندان و فرزانگان مذاهب اسلامی در آیات الاحكام - كه مواضع استنباط و اجتهاد است - بیشتر در باب عبادات بوده، لذا كمبودی در این مورد احساس نمی‌شود، ولی در دیگر ابحاث فقهی مانند: اراضی، انفال، جهاد، قضاوت، حدود، قصاص، تعزیرات، حقوق، اقتصاد، امور اجتماعی و.. كه كمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته نارسایی و كمبود احساس می‌شود. امید است علما و دانشمندان هر چه زودتر این خلاء را پر كنند.
توجه و تحقیق و  بررسی اندیشمندان و فرزانگان مذاهب اسلامی در آیات الاحكام - كه مواضع استنباط و اجتهاد است - بیشتر در باب عبادات بوده، لذا كمبودی در این مورد احساس نمی‌شود، ولی در دیگر ابحاث فقهی مانند: اراضی، انفال، جهاد، قضاوت، حدود، قصاص، تعزیرات، حقوق، اقتصاد، امور اجتماعی و.. كه كمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته نارسایی و كمبود احساس می‌شود. امید است علما و دانشمندان هر چه زودتر این خلاء را پر كنند.
 
== صعوبت استنباط از آیات ==
== صعوبت استنباط از آیات ==
استفاده از این منبع عظیم و لا یزال نیازمند به شناختهایی است كه بدون آن شناخت‌ها حركت در مسیر استنباط احكام از قرآن میسر و صائب نخواهد بود. برای استنباط حكم الهی از قرآن، ملاكها و معیارها و ضوابطی وجود دارد، زیرا قرآن (در حدود 500 آیه) پاسخگویی به همۀ مسائل شرعی و فقهی بشر را تا روز قیامت عهده‌دار گشته و بدیهی است كه در چنین موضوع گسترده‌ای نمی‌توانسته است با بیان تفصیلی و تشریحی در محدودۀ 500 آیه گنجانیده شود. از این رو است كه در آیات قرآن، بیشتر اصول كلی و عمومات قابل تفریع بیان گردیده و در بسیاری از موارد اطلاقها و تقییدها، نصوص و ظواهر باید با هم سنجیده شود تا حكم موضوعی تبیین گردد و همین مطلب سبب شده است تا استنباط حكم از قرآن، نیازمند دانش و تخصصهای فقهی و شناختهای اصولی باشد و هر فرد مبتدی و ناآشنا به بیان وحی، به آسانی قدرت استنباط احكام شرعی از منبع قرآنی را دارا نباشد و از سوی دیگر، وجود همین معیارها و ملاكها و میزان شناخت علما نسبت به آنهاست كه در استنباط حكم الهی میان فرق اسلامی تفاوتهایی را پدید آورده است. امیر المؤمنین (ع) در این مورد بیانی وافی دارد و می‌فرماید: «إنّ اللّه َ تباركَ و تعالى أنزلَ القرآنَ على سَبعَةِ أقسامٍ ، كُلٌّ مِنها شافٍ كافٍ ، و هي : أمرٌ ، و زَجرٌ ، و تَرغيبٌ ، و تَرهيبٌ ، و جَدَلٌ ، و مَثَلٌ ، و قَصصٌ . و في القرآنِ ناسِخٌ و مَنسوخٌ و مُحكَمٌ و مُتشابِهٌ ، و خاصٌّ و عامٌّ ، و مُقدَّمٌ و مُؤَخَّرٌ ، و عَزائمُ و رُخَصٌ ، و حَلالٌ و حَرامٌ ، و فَرائضُ و أحكامٌ ، و مُنقَطِعٌ و مَعطوفٌ ، و مُنقَطِعٌ غيرُ مَعطوفٍ، و حَرفٌ مَكانَ حَرفٍ . و مِنهُ ما لَفظُهُ خاصٌّ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ عامٌّ مُحتَمِلُ العُمومِ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ واحِدٌ و مَعناهُ جَمعٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ جَمعٌ و مَعناهُ واحِدٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ ماضٍ و مَعناهُ مُستَقبَلٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ علَى الخَبَرِ و مَعناهُ حِكايَةٌ عن قَومٍ آخَرَ ، و مِنهُ ما هُو باقٍ مُحرَّفٌ عن جِهَتِهِ، و مِنهُ ما هُو على خِلافِ تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تَأويلُهُ في تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تأويلُهُ قَبلَ تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تأويلُهُ بَعدَ تَنزيلِهِ . و مِنهُ آياتٌ بَعضُها في سُورَةٍ و تَمامُها في سُورَةٍ اُخرى ، و مِنهُ آياتٌ نِصفُها مَنسوخٌ و نِصفُها مَتروكٌ على حالِهِ ، و مِنهُ آياتٌ مُختَلِفَةُ اللَّفظِ مُتَّفِقَةُ المَعنى ، و مِنهُ آياتٌ مُتَّفِقَةُ اللَّفظِ مُختَلِفَةُ المَعنى ، و مِنهُ آياتٌ فيها رُخصَةٌ و إطلاقٌ بعدَ العَزيمَةِ ، لأنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يُحِبُّ أن يُؤخَذَ بِرُخَصِهِ كما يُؤخَذُ بِعَزائمِهِ . و منه رُخصَةٌ صاحِبُها فيها بالخِيارِ إن شاءَ أخَذَ و إن شاءَ تَرَكَها ، و مِنهُ رُخصَةٌ ظاهِرُها خِلافُ باطِنِها يُعمَلُ بظاهِرِها عندَ التَّقيَّةِ و لا يُعمَلُ بباطِنِها مَع التَّقيَّةِ ، و مِنهُ مُخاطَبَةٌ لِقَومٍ و المَعنى لآخَرينَ ، و مِنهُ مُخاطَبَةٌ للنبيِّ صلى الله عليه و آله و مَعناهُ واقِعٌ على اُمَّتِهِ ، و مِنهُ لا يُعرَفُ تَحريمُهُ إلاّ بتَحلِيلِهِ ، و مِنهُ ما تَأليفُهُ و تَنزيلُهُ على غيرِ معنى ما اُنزِلَ فيهِ . و مِنهُ رَدٌّ مِن اللّه ِ تعالى و احتِجاجٌ على جَميعِ المُلحِدينَ و الزَّنادِقةِ و الدَّهريّةِ و الثَّنَويّةِ و القَدَريّةِ و المُجَبِّرَةِ و عَبَدَةِ الأوثانِ و عَبَدَةِ النِّيرانِ ، و مِنهُ احتِجاجٌ علَى النَّصارى في المَسيحِ عليه السلام ، و مِنهُ الرَّدُّ علَى اليَهودِ ، و مِنهُ الرَّدُّ على مَن زَعَمَ أنَّ الإيمانَ لا يَزيدُ و لا يَنقُصُ و أنَّ الكُفرَ كذلكَ ، و مِنهُ رَدٌّ على مَن زَعَمَ أن ليسَ بَعدَ المَوتِ و قَبلَ القِيامَةِ ثَوابٌ و عِقابٌ » (بحار، ج 93، ص 4 و 5) امام على عليه السلام : خداوند تبارك و تعالى، قرآن را بر هفت قِسْم نازل فرموده است كه هر بخشى از آن شفا دهنده و كفايت كننده است. و اين هفت قسم عبارتند از: امر و نهى و ترغيب و ترساندن و جدل و مَثَل و حكايات. در قرآن آيات ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام و مقدّم و مؤخّر و واجبات و رخصتها و حلال و حرام و فرايض و احكام، و منقطع و معطوف، و منقطع نا معطوف، و حرفى به جاى حرف ديگر، وجود دارد. بعضى از كلمات قرآن، لفظش خاصّ است و بعضى لفظش عام است و عموميت را مى رساند و برخى لفظش مفرد است و معنايش جمع و برخى لفظش جمع است و معنايش مفرد. برخى لفظش ماضى است و معنايش مستقبل. برخى لفظش خبرى است و معنايش حكايت از قومى ديگر. بعضى از آنها باقى است و از جهت و معناى اصليش [به معناى ديگر] برگردانده شده است. بعضى از آنها معنايى خلاف تنزيلش دارد و برخى تأويل و تنزيلش يكى است و بعضى تأويلش پيش از تنزيل آن است و بعضى تأويلش بعد از تنزيلش. در قرآن آياتى هست كه قسمتى از آن، در سوره اى است و دنباله آن در سوره اى ديگر. آياتى هست كه نصفش منسوخ است و نصفش به حال خود باقى است [و نسخ نشده]، بعضى از آيات آن الفاظشان متفاوت اما معنايشان با هم يكسان است، آياتى هم هست كه لفظشان يكسان ، اما معنايشان متفاوت است. بعضى آيات ناظر به رخصت است و بعد از قطعيت، دست باز گذاشته شده است؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ دوست دارد همان گونه كه به واجبات و احكام قطعيش عمل مى شود ، به اجازات و رخصتهايش نيز عمل شود. بعضى از قرآن، رخصت است و شخص مكلّف آزاد است كه اگر خواست آنها را انجام دهد و اگر خواست ترك كند. بعضى از آن رخصتى است كه ظاهرش بر خلاف باطنش مى باشد، به ظاهر آن به گاه تقيّه عمل مى شود ولى به باطن آن در تقيّه [هم ]نمى توان عمل كرد. بعضى از قسمتهاى قرآن خطابش به عدّه اى است ولى مقصود ديگران هستند. برخى از آن آيات مخاطبش پيامبر صلى الله عليه و آله است، اما مقصودش امّت او هستند. بعضى از قسمتهاى آن هست كه حرام شمردنش جز با حلال شمردن آن شناخته نمى شود و قسمتهايى هم در قرآن هست كه تأليف و تنزيل آن بر غير معنايى است كه درباره آن نازل شده است. بعضى از قسمتهاى قرآن، هست كه پاسخ خداوند متعال و احتجاج و حجّت آورى او بر همه ملحدان و زنديقان و دهريه و ثنويه و قدريه و جبريه و بت پرستان و آتش پرستان، است و قسمتهايى از آن، احتجاج بر ضد مسيحيان [و اعتقادشان ]درباره عيسى عليه السلام است و قسمتهايى از آن ردّ بر يهوديان و قسمتهايى از آن پاسخ به كسانى است كه مى گويند، نه ايمان قابل افزايش و كاهش است نه كفر. قسمتهايى از آن نيز در پاسخ به كسانى است كه خيال مى كنند بعد از مرگ و پيش از قيامت پاداش و كيفرى در كار نيست.
استفاده از قران این منبع عظیم و لا یزال نیازمند به شناختهایی است كه بدون آن شناخت‌ها حركت در مسیر استنباط احكام از قرآن میسر و صائب نخواهد بود. برای استنباط حكم الهی از قرآن، ملاكها و معیارها و ضوابطی وجود دارد، زیرا قرآن (در حدود 500 آیه) پاسخگویی به همۀ مسائل شرعی و فقهی بشر را تا روز قیامت عهده‌دار گشته و بدیهی است كه در چنین موضوع گسترده‌ای نمی‌توانسته است با بیان تفصیلی و تشریحی در محدودۀ 500 آیه گنجانیده شود. از این رو است كه در آیات قرآن، بیشتر اصول كلی و عمومات قابل تفریع بیان گردیده و در بسیاری از موارد اطلاقها و تقییدها، نصوص و ظواهر باید با هم سنجیده شود تا حكم موضوعی تبیین گردد و همین مطلب سبب شده است تا استنباط حكم از قرآن، نیازمند دانش و تخصصهای فقهی و شناختهای اصولی باشد و هر فرد مبتدی و ناآشنا به بیان وحی، به آسانی قدرت استنباط احكام شرعی از منبع قرآنی را دارا نباشد و از سوی دیگر، وجود همین معیارها و ملاكها و میزان شناخت علما نسبت به آنها است كه در استنباط حكم الهی میان فرق اسلامی تفاوتهایی را پدید آورده است.
 
امیر المؤمنین (علیه‌السلام) در این مورد بیانی وافی دارد و می‌فرماید:
 
«إنّ اللّه َ تباركَ و تعالى أنزلَ القرآنَ على سَبعَةِ أقسامٍ ، كُلٌّ مِنها شافٍ كافٍ ، و هي : أمرٌ ، و زَجرٌ ، و تَرغيبٌ ، و تَرهيبٌ ، و جَدَلٌ ، و مَثَلٌ ، و قَصصٌ . و في القرآنِ ناسِخٌ و مَنسوخٌ و مُحكَمٌ و مُتشابِهٌ ، و خاصٌّ و عامٌّ ، و مُقدَّمٌ و مُؤَخَّرٌ ، و عَزائمُ و رُخَصٌ ، و حَلالٌ و حَرامٌ ، و فَرائضُ و أحكامٌ ، و مُنقَطِعٌ و مَعطوفٌ ، و مُنقَطِعٌ غيرُ مَعطوفٍ، و حَرفٌ مَكانَ حَرفٍ . و مِنهُ ما لَفظُهُ خاصٌّ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ عامٌّ مُحتَمِلُ العُمومِ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ واحِدٌ و مَعناهُ جَمعٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ جَمعٌ و مَعناهُ واحِدٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ ماضٍ و مَعناهُ مُستَقبَلٌ ، و مِنهُ ما لَفظُهُ علَى الخَبَرِ و مَعناهُ حِكايَةٌ عن قَومٍ آخَرَ ، و مِنهُ ما هُو باقٍ مُحرَّفٌ عن جِهَتِهِ، و مِنهُ ما هُو على خِلافِ تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تَأويلُهُ في تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تأويلُهُ قَبلَ تَنزيلِهِ ، و مِنهُ ما تأويلُهُ بَعدَ تَنزيلِهِ . و مِنهُ آياتٌ بَعضُها في سُورَةٍ و تَمامُها في سُورَةٍ اُخرى ، و مِنهُ آياتٌ نِصفُها مَنسوخٌ و نِصفُها مَتروكٌ على حالِهِ ، و مِنهُ آياتٌ مُختَلِفَةُ اللَّفظِ مُتَّفِقَةُ المَعنى ، و مِنهُ آياتٌ مُتَّفِقَةُ اللَّفظِ مُختَلِفَةُ المَعنى ، و مِنهُ آياتٌ فيها رُخصَةٌ و إطلاقٌ بعدَ العَزيمَةِ ، لأنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يُحِبُّ أن يُؤخَذَ بِرُخَصِهِ كما يُؤخَذُ بِعَزائمِهِ . و منه رُخصَةٌ صاحِبُها فيها بالخِيارِ إن شاءَ أخَذَ و إن شاءَ تَرَكَها ، و مِنهُ رُخصَةٌ ظاهِرُها خِلافُ باطِنِها يُعمَلُ بظاهِرِها عندَ التَّقيَّةِ و لا يُعمَلُ بباطِنِها مَع التَّقيَّةِ ، و مِنهُ مُخاطَبَةٌ لِقَومٍ و المَعنى لآخَرينَ ، و مِنهُ مُخاطَبَةٌ للنبيِّ صلى الله عليه و آله و مَعناهُ واقِعٌ على اُمَّتِهِ ، و مِنهُ لا يُعرَفُ تَحريمُهُ إلاّ بتَحلِيلِهِ ، و مِنهُ ما تَأليفُهُ و تَنزيلُهُ على غيرِ معنى ما اُنزِلَ فيهِ . و مِنهُ رَدٌّ مِن اللّه ِ تعالى و احتِجاجٌ على جَميعِ المُلحِدينَ و الزَّنادِقةِ و الدَّهريّةِ و الثَّنَويّةِ و القَدَريّةِ و المُجَبِّرَةِ و عَبَدَةِ الأوثانِ و عَبَدَةِ النِّيرانِ ، و مِنهُ احتِجاجٌ علَى النَّصارى في المَسيحِ عليه السلام ، و مِنهُ الرَّدُّ علَى اليَهودِ ، و مِنهُ الرَّدُّ على مَن زَعَمَ أنَّ الإيمانَ لا يَزيدُ و لا يَنقُصُ و أنَّ الكُفرَ كذلكَ ، و مِنهُ رَدٌّ على مَن زَعَمَ أن ليسَ بَعدَ المَوتِ و قَبلَ القِيامَةِ ثَوابٌ و عِقابٌ »<ref>(بحار، ج 93، ص 4 و 5)</ref>
 
ترجمه:
خداوند تبارك و تعالى، قرآن را بر هفت قِسْم نازل فرموده است كه هر بخشى از آن شفا دهنده و كفايت كننده است. و اين هفت قسم عبارتند از: امر و نهى و ترغيب و ترساندن و جدل و مَثَل و حكايات. در قرآن آيات ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام و مقدّم و مؤخّر و واجبات و رخصتها و حلال و حرام و فرايض و احكام، و منقطع و معطوف، و منقطع نا معطوف، و حرفى به جاى حرف ديگر، وجود دارد. بعضى از كلمات قرآن، لفظش خاصّ است و بعضى لفظش عام است و عموميت را مى رساند و برخى لفظش مفرد است و معنايش جمع و برخى لفظش جمع است و معنايش مفرد. برخى لفظش ماضى است و معنايش مستقبل. برخى لفظش خبرى است و معنايش حكايت از قومى ديگر. بعضى از آنها باقى است و از جهت و معناى اصليش [به معناى ديگر] برگردانده شده است. بعضى از آنها معنايى خلاف تنزيلش دارد و برخى تأويل و تنزيلش يكى است و بعضى تأويلش پيش از تنزيل آن است و بعضى تأويلش بعد از تنزيلش. در قرآن آياتى هست كه قسمتى از آن، در سوره اى است و دنباله آن در سوره اى ديگر. آياتى هست كه نصفش منسوخ است و نصفش به حال خود باقى است [و نسخ نشده]، بعضى از آيات آن الفاظشان متفاوت اما معنايشان با هم يكسان است، آياتى هم هست كه لفظشان يكسان ، اما معنايشان متفاوت است. بعضى آيات ناظر به رخصت است و بعد از قطعيت، دست باز گذاشته شده است؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ دوست دارد همان گونه كه به واجبات و احكام قطعيش عمل مى شود ، به اجازات و رخصتهايش نيز عمل شود. بعضى از قرآن، رخصت است و شخص مكلّف آزاد است كه اگر خواست آنها را انجام دهد و اگر خواست ترك كند. بعضى از آن رخصتى است كه ظاهرش بر خلاف باطنش مى باشد، به ظاهر آن به گاه تقيّه عمل مى شود ولى به باطن آن در تقيّه [هم ]نمى توان عمل كرد. بعضى از قسمتهاى قرآن خطابش به عدّه اى است ولى مقصود ديگران هستند. برخى از آن آيات مخاطبش پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) است، اما مقصودش امّت او هستند. بعضى از قسمتهاى آن هست كه حرام شمردنش جز با حلال شمردن آن شناخته نمى‌شود و قسمتهايى هم در قرآن هست كه تأليف و تنزيل آن بر غير معنايى است كه درباره آن نازل شده است. بعضى از قسمتهاى قرآن، هست كه پاسخ خداوند متعال و احتجاج و حجّت آورى او بر همه ملحدان و زنديقان و دهريه و ثنويه و قدريه و جبريه و بت پرستان و آتش پرستان، است و قسمتهايى از آن، احتجاج بر ضد مسيحيان [و اعتقادشان ]درباره عيسى (عليه‌السلام) است و قسمتهايى از آن ردّ بر يهوديان و قسمتهايى از آن پاسخ به كسانى است كه مى گويند، نه ايمان قابل افزايش و كاهش است نه كفر. قسمتهايى از آن نيز در پاسخ به كسانى است كه خيال مى كنند بعد از مرگ و پيش از قيامت پاداش و كيفرى در كار نيست.<br>
 
البته هنگامی كه قران با نگاه منبع استنباط احكام شرعی موردتوجه قرار گیرد موضوعات  دیگری در كنار آن رخ می‌نماید كه پرداختن به آنها ضروری است، یکی بحث فقه القرآن، تعیین مواضع استنباط در قرآن، محكمات و متشابهات، تخصیص عام به خبر واحد، تفسیر قرآن به خبر واحد، و.. و جنبه‌ دیگری كه هر گز نمی‌توان از آنها چشم پوشید و تأثیر آنها را در كار استنباط احكام از كتاب نادیده انگاشت.
البته هنگامی كه قران با نگاه منبع استنباط احكام شرعی موردتوجه قرار گیرد موضوعات  دیگری در كنار آن رخ می‌نماید كه پرداختن به آنها ضروری است، یکی بحث فقه القرآن، تعیین مواضع استنباط در قرآن، محكمات و متشابهات، تخصیص عام به خبر واحد، تفسیر قرآن به خبر واحد، و.. و جنبه‌ دیگری كه هر گز نمی‌توان از آنها چشم پوشید و تأثیر آنها را در كار استنباط احكام از كتاب نادیده انگاشت.


بنابراین، كسی كه می‌خواهد احكام الهی و قوانین شرعی و ارزش‌های دینی را از آیات قرآن استفاده و استنباط كند، باید در زمینۀ این گونه رموز و اقسام و ویژگی‌ها شناخت‌های لازم را داشته باشد و آن شناخت‌ها را دست‌مایه تحقیق و كاوش و درك مفاهیم قرار دهد.
بنابراین، كسی كه می‌خواهد احكام الهی و قوانین شرعی و ارزش‌های دینی را از آیات قرآن استفاده و استنباط كند، باید در زمینۀ این گونه رموز و اقسام و ویژگی‌ها شناخت‌های لازم را داشته باشد و آن شناخت‌ها را دست‌مایه تحقیق و كاوش و درك مفاهیم قرار دهد.<ref> برگرفته از: جناتی ، ابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، صص7 ‌ -15 .</ref>
جناتی ، ابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، صص7 ‌ -15 .
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:قرآن]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۳۲۹

ویرایش