مرجئه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نمی خ' به ' نمی‌خ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''مرجئه''' نام فرقه‌ای است که پایان نیمه اول قرن یک هجری پدید آمد.
'''مُرجِئه''' نام فرقه‌ای است که پایان نیمه اول قرن یک هجری پدید آمد.


=مرجئه در لغت=
=مرجئه در لغت=
خط ۵: خط ۵:


=مرجئه در اصطلاح=
=مرجئه در اصطلاح=
مرجئه پس از خوارج به وجود آمدند و سوال اصلی و اولیه‌شان این بود که آیا مرتکب گناه کبیره در آتش مخلد خواهد بود یا نه؟ به دنبال این سوال از حدود [[ایمان]] به میان آمد.
مرجئه پس از [[خوارج]] به وجود آمدند و سوال اصلی و اولیه‌شان این بود که آیا مرتکب گناه کبیره در آتش مخلد خواهد بود یا نه؟ به دنبال این سوال از حدود [[ایمان]] به میان آمد.


=عقاید مرجئه=
=عقاید مرجئه=
خط ۴۶: خط ۴۶:
در تقسیم کلی می‌توان مرجئه را از دو حیث نگریست:
در تقسیم کلی می‌توان مرجئه را از دو حیث نگریست:


الف) کسانی که درباره [[حضرت علی]] و [[عثمان]] قضاوتی نکردند و کار آنان را به خدا واگذار کردند.
الف) کسانی که درباره [[علی بن ابی طالب|حضرت علی]] و [[عثمان]] قضاوتی نکردند و کار آنان را به خدا واگذار کردند.


(مرجئه در رابطه با مسائل اجتماعی)
(مرجئه در رابطه با مسائل اجتماعی)
خط ۶۱: خط ۶۱:
2- قائلین به این که ایمان مجرد معرفت بوده و معصیت به ایمان ضرری نمی‌رساند.
2- قائلین به این که ایمان مجرد معرفت بوده و معصیت به ایمان ضرری نمی‌رساند.


جهمیه و غیلانیه و شمریه از این گروهند.
[[جهمیه]] و [[غیلانیه]] و [[شمریه]] از این گروهند.


به این عده «مرجئه غالی» می‌گویند.
به این عده «مرجئه غالی» می‌گویند.
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
اهمیت مرجئه از حیث سیاسی بیشتر با توجه به دوره حکومت بنی‌امیه و علی‌الخصوص حکومت معاویه و یزید مشخص می‌شود؛ معاویه که خود فرزند ابوسفیان از بزرگان قریش بود؛ فرزند کسی که اسلام نیاورد، مگر زمانی که از جان خود بیمناک شد.
اهمیت مرجئه از حیث سیاسی بیشتر با توجه به دوره حکومت بنی‌امیه و علی‌الخصوص حکومت معاویه و یزید مشخص می‌شود؛ معاویه که خود فرزند ابوسفیان از بزرگان قریش بود؛ فرزند کسی که اسلام نیاورد، مگر زمانی که از جان خود بیمناک شد.


معاویه کسی بود که نسبت به [[اصحاب پیامبر (ص)]] - که هنوز در زمان [[خلافت]] او زنده بودند - هیچ فضیلتی نداشت تا به او اولویتی برای خلافت ببخشد.
معاویه کسی بود که نسبت به [[صحابه|اصحاب پیامبر (ص)]] - که هنوز در زمان [[خلافت]] او زنده بودند - هیچ فضیلتی نداشت تا به او اولویتی برای خلافت ببخشد.


او کسی بود که هیچ تقیدی به شعائر الهی چه در زندگی شخصی و چه در اداره حکومت نداشت.
او کسی بود که هیچ تقیدی به شعائر الهی چه در زندگی شخصی و چه در اداره حکومت نداشت.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
سلطنت دارای یک خصیصه اصلی است و آن این که در سلطنت مردم می‌باید کاملا نسبت به سلطان مطیع باشند و کوچکترین اعتراضی به شیوه عمل سلطان ننمایند و سلوک سلطان را عین حق بدانند.
سلطنت دارای یک خصیصه اصلی است و آن این که در سلطنت مردم می‌باید کاملا نسبت به سلطان مطیع باشند و کوچکترین اعتراضی به شیوه عمل سلطان ننمایند و سلوک سلطان را عین حق بدانند.


این خواسته با توجه به این که هنوز بیش از سه دهه از وفات [[پیامبر اسلام]] ص نگذشته بود و با فرهنگ نبوی تقابل آشکار داشت، براحتی محقق نمی‌شد.
این خواسته با توجه به این که هنوز بیش از سه دهه از وفات [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]] ص نگذشته بود و با فرهنگ نبوی تقابل آشکار داشت، براحتی محقق نمی‌شد.


معاویه برای تحقق بخشیدن سلطنت نیازمند پشتوانه‌ای تئوریک داشت و این پشتوانه از طریق تفکر ارجائ قابل حصول بود.
معاویه برای تحقق بخشیدن سلطنت نیازمند پشتوانه‌ای تئوریک داشت و این پشتوانه از طریق تفکر ارجائ قابل حصول بود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۰۸

ویرایش