عمر بن هبیره فزاری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱: خط ۲۱:
==عطیه و عمر بن هبیره==
==عطیه و عمر بن هبیره==


مبارزات سیاسی [[عطیه عوفی]] از یاران [[علی بن ابی طالب|حضرت علی (علیه‌السّلام)]] در زمان حکومت جبار عبدالملک مروان، پنجمین خلیفه اموی، در مقابل امیر حجاج بن یوسف ثقفی، از امرای ستمگر اموی در [[کوفه]] قیام‌های متعددی شکل گرفت که یکی از آنها قیام عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در سال ۸۰ (ه. ق) بود. این نهضت از خراسان آغاز شد. عبدالرحمن، بعد از چندین بار درگیری با لشکر حجاج، سرانجام در سال ۸۳ در بصره دستگیر شد. نکته جالب توجه در این قیام آن است که عده‌ای از بزرگان و دانشمندان [[شیعه]] و قاریان عراق؛ مانند سعید بن جبیر و ابراهیم نخعی و عطیه عوفی، در رکاب عبدالرحمن بودند. وقتی عبدالرحمن شکست خورد، عطیه به سمت فارس گریخت. حجاج در فرمانی، به محمد بن قاسم ثقفی فرماندار فارس نوشت، عطیه را دستگیر کرده، او را وادار سازد به حضرت علی (علیه‌السّلام) ناسزا گوید و عطیه چون حاضر به لعن علی (علیه‌السّلام) نشد، ضربات شلاق و تحمل اهانت را در راه عشق به امیرالمومنین (علیه‌السّلام) به جان خرید. هنگامی که قتیبه بن مسلم حاکم خراسان شد، عطیه نزد او رفت و تا هنگامی که عمر بن هبیره حاکم عراق شد، در [[خراسان]] اقامت داشت آن گاه طی نامه‌ای از ابن هبیره درخواست کرد تا به کوفه باز گردد. ابن هبیره با درخواست وی موافقت کرد و او در کوفه اقامت گزید تا این که این تابعی و یار مخلص اهل بیت (علیه‌السّلام) در سال ۱۱۱ق به وفات کرد<ref>ابن جوزی، ابوالفرج، المنتظم، نرم افزار نورالسیره، ج۱۲، ص۲۸۰</ref>. از عطیه آثاری برجای مانده است؛ از جمله: تفسیر قرآنی که در پنج جزء گردآوری شده است. وی می‌گوید: من قرآن را سه بار با دید تفسیری و هفتاد بار با قرائت بر [[ابن عباس]] عرضه داشتم<ref>قمی، عباس، سفینه البحار، نجف اشرف، المطبعه العلمیه، ج۶، ص۲۹۶</ref><ref>زرکلی، خیرالدین، الاعلام زرکلی، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۶، ج۴، ص۲۳۷</ref><ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۶، ص۳۰۴</ref>.
مبارزات سیاسی [[عطیه عوفی]] از یاران [[علی بن ابی طالب|حضرت علی (علیه‌السّلام)]] در زمان حکومت جبار عبدالملک مروان، پنجمین خلیفه اموی، در مقابل امیر حجاج بن یوسف ثقفی، از امرای ستمگر اموی در [[کوفه]] قیام‌های متعددی شکل گرفت که یکی از آنها قیام عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در سال ۸۰ (ه. ق) بود. این نهضت از خراسان آغاز شد. عبدالرحمن، بعد از چندین بار درگیری با لشکر حجاج، سرانجام در سال ۸۳ در [[بصره]] دستگیر شد. نکته جالب توجه در این قیام آن است که عده‌ای از بزرگان و دانشمندان [[شیعه]] و قاریان عراق؛ مانند سعید بن جبیر و ابراهیم نخعی و عطیه عوفی، در رکاب عبدالرحمن بودند. وقتی عبدالرحمن شکست خورد، عطیه به سمت فارس گریخت. حجاج در فرمانی، به محمد بن قاسم ثقفی فرماندار فارس نوشت، عطیه را دستگیر کرده، او را وادار سازد به حضرت علی (علیه‌السّلام) ناسزا گوید و عطیه چون حاضر به لعن علی (علیه‌السّلام) نشد، ضربات شلاق و تحمل اهانت را در راه عشق به امیرالمومنین (علیه‌السّلام) به جان خرید. هنگامی که قتیبه بن مسلم حاکم خراسان شد، عطیه نزد او رفت و تا هنگامی که عمر بن هبیره حاکم عراق شد، در [[خراسان]] اقامت داشت آن گاه طی نامه‌ای از ابن هبیره درخواست کرد تا به کوفه باز گردد. ابن هبیره با درخواست وی موافقت کرد و او در کوفه اقامت گزید تا این که این تابعی و یار مخلص اهل بیت (علیه‌السّلام) در سال ۱۱۱ق به وفات کرد<ref>ابن جوزی، ابوالفرج، المنتظم، نرم افزار نورالسیره، ج۱۲، ص۲۸۰</ref>. از عطیه آثاری برجای مانده است؛ از جمله: تفسیر قرآنی که در پنج جزء گردآوری شده است. وی می‌گوید: من قرآن را سه بار با دید تفسیری و هفتاد بار با قرائت بر [[ابن عباس]] عرضه داشتم<ref>قمی، عباس، سفینه البحار، نجف اشرف، المطبعه العلمیه، ج۶، ص۲۹۶</ref><ref>زرکلی، خیرالدین، الاعلام زرکلی، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۶، ج۴، ص۲۳۷</ref><ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر، ج۶، ص۳۰۴</ref>.


==ارتباط با علما و فقیهان عصر==
==ارتباط با علما و فقیهان عصر==


وی با عالمان و فقیهانی هم عصر؛ همچون ابن سیرین ، شعبی و شیخ حسن بصری ارتباط داشت و یک بار از آنان در مورد اجرای فرمان ناصوابی که خلیفه به او داده بود، نظر خواست و شیخ حسن بصری با سخنان تند و شجاعانه‌ای وی را از معصیت و نافرمانی خداوند بیم داد<ref>دینوری، ابن قتیبه، عیون الاخبار السلطان، دار الفکر، ج۲، ص۳۴۳</ref> برخی از فقیهان دیگر نیز از همکاری با ابن هبیره سرباز می‌زدند، چنان که ابن هبیره در دوران فرمانروایش مسیب بن رافع و ابوحنیفه را به سمت قضاوت در قلمرو حکومتش فرا خواند، ولی آنان نپذیرفتند و پیشنهادش را رد کردند<ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۹۳</ref>.
وی با عالمان و فقیهانی هم عصر؛ همچون [[ابن سیرین]] ، شعبی و شیخ حسن بصری ارتباط داشت و یک بار از آنان در مورد اجرای فرمان ناصوابی که خلیفه به او داده بود، نظر خواست و شیخ حسن بصری با سخنان تند و شجاعانه‌ای وی را از معصیت و نافرمانی خداوند بیم داد<ref>دینوری، ابن قتیبه، عیون الاخبار السلطان، دار الفکر، ج۲، ص۳۴۳</ref> برخی از فقیهان دیگر نیز از همکاری با ابن هبیره سرباز می‌زدند، چنان که ابن هبیره در دوران فرمانروایش مسیب بن رافع و [[ابوحنیفه]] را به سمت قضاوت در قلمرو حکومتش فرا خواند، ولی آنان نپذیرفتند و پیشنهادش را رد کردند<ref>ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۹۳</ref>.


==شخصیت رفتاری ابن هبیره==
==شخصیت رفتاری ابن هبیره==
confirmed
۳٬۹۰۲

ویرایش