احمد بن محمد بن صقر صائغ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)')
خط ۲۶: خط ۲۶:
از لقب «صائغ» بر می‌‏آید كه خود او یا پدرش صنعت‏‌گر بوده و در ریخته‏‌گری و قالب‏‌ریزی اشیاء مهارت داشته است. وی اصالتاً ایرانی است اما در اینكه اهل كجا و از چه خانواده‏ای برخاسته است چیزی دانسته نیست. همین‏‌قدر می‌‏دانیم كه وی مدت زیادی در ری مسكن داشت و حیات علمی خود را در این شهر به سر آورده و احتمالاً در همین‏ جا نیز دار فانی را وداع گفت. وی در علوم حدیث به مقام استادی رسید و چنان‌كه از تعابیر شیخ صدوق بر می‌‏آید وی از شیوخ و بزرگان ری به شمار می‌‏آمده است و چون در نقل حدیث راست‌گو بود، لقب «عدل» یا «معدل» گرفت. از معاصران او در ری «[[ابن جراده بردعی]]»(م348ق)، «[[یعقوب بن یوسف بن یعقوب]]» و «[[احمد بن حسن قطان]]» هستند. هم‌چنین بسیاری از اساتید و شاگردان او در [[قم]] و ری اقامت داشتند.  
از لقب «صائغ» بر می‌‏آید كه خود او یا پدرش صنعت‏‌گر بوده و در ریخته‏‌گری و قالب‏‌ریزی اشیاء مهارت داشته است. وی اصالتاً ایرانی است اما در اینكه اهل كجا و از چه خانواده‏ای برخاسته است چیزی دانسته نیست. همین‏‌قدر می‌‏دانیم كه وی مدت زیادی در ری مسكن داشت و حیات علمی خود را در این شهر به سر آورده و احتمالاً در همین‏ جا نیز دار فانی را وداع گفت. وی در علوم حدیث به مقام استادی رسید و چنان‌كه از تعابیر شیخ صدوق بر می‌‏آید وی از شیوخ و بزرگان ری به شمار می‌‏آمده است و چون در نقل حدیث راست‌گو بود، لقب «عدل» یا «معدل» گرفت. از معاصران او در ری «[[ابن جراده بردعی]]»(م348ق)، «[[یعقوب بن یوسف بن یعقوب]]» و «[[احمد بن حسن قطان]]» هستند. هم‌چنین بسیاری از اساتید و شاگردان او در [[قم]] و ری اقامت داشتند.  


درباره اعتقاد او هر چند صاحب‌نظران سخنی به میان نیاورده‌‏اند، ولی نباید نسبت به [[مذهب شیعه|تشیع]] او تردید كرد زیرا وی روایت‏‌گر احادیثی در فضیلت [[اهل‏‌بیت |اهل‏‌بیت (علیه السلام)]] و ناقل برخی از خطبه‌‏های [[نهج‌ البلاغه|نهج‏‌البلاغه]] است. وی هم‌چنین روایتی در مذمت [[خلیفه دوم|خلیفه ثانی]] دارد كه در كتاب كمال‏الدین [[ابن‏ بابویه]] آمده است، چنان‌كه در تفسیر آیه: {{متن قرآن |«و كل شئ أحصیناه فی إمام مبین<ref>آیه 12 سوره یس</ref>}}» حدیثی آورده است كه [[حضرت محمد (ص)|رسول اكرم (صلی الله علیه)]] «امام مبین» را به [[علی بن ابی طالب|علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)]] تفسیر فرموده است. این مطلب، با توجه به این‌كه تفسیر پیامبر در برابر پاسخ‏های نادرست ابوبكر و عمر بود كه «امام مبین» را به تورات، انجیل و قرآن تفسیر كرده بودند، شیعی‏بودن وی را بیشتر آشكار می‏سازد. وی دارای اثر تألیفی نبوده است، به همین دلیل نام او در فهرست [[نجاشی]] ذكر نگشته است.
درباره اعتقاد او هر چند صاحب‌نظران سخنی به میان نیاورده‌‏اند، ولی نباید نسبت به [[مذهب شیعه|تشیع]] او تردید كرد زیرا وی روایت‏‌گر احادیثی در فضیلت [[اهل‏‌بیت |اهل‏‌بیت (علیه السلام)]] و ناقل برخی از خطبه‌‏های [[نهج‌ البلاغه|نهج‏‌البلاغه]] است. وی هم‌چنین روایتی در مذمت [[خلیفه دوم|خلیفه ثانی]] دارد كه در كتاب كمال‏الدین [[ابن‏ بابویه]] آمده است، چنان‌كه در تفسیر آیه: {{متن قرآن |«و كل شئ أحصیناه فی إمام مبین<ref>آیه 12 سوره یس</ref>}}» حدیثی آورده است كه [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول اكرم (صلی الله علیه)]] «امام مبین» را به [[علی بن ابی طالب|علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)]] تفسیر فرموده است. این مطلب، با توجه به این‌كه تفسیر پیامبر در برابر پاسخ‏های نادرست ابوبكر و عمر بود كه «امام مبین» را به تورات، انجیل و قرآن تفسیر كرده بودند، شیعی‏بودن وی را بیشتر آشكار می‏سازد. وی دارای اثر تألیفی نبوده است، به همین دلیل نام او در فهرست [[نجاشی]] ذكر نگشته است.


== اساتید ==
== اساتید ==

نسخهٔ ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۵

احمد بن محمد بن صقر صائغ
احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
نام کاملاحمد بن محمد بن صقر صائغ
نام‌های دیگرمعدل
اطلاعات شخصی
دیناسلام، شیعه
استادان
  • عیسی بن محمد علوی
  • محمد بن جعفر زعفرانی
  • محمد بن ایوب
  • محمد بن عباس بن بسام
  • موسی بن اسحاق قاضی
شاگردانمحمد بن علی بن بابویه قمی

احمد بن محمد بن صقر صائغ، (000 – حدود 347 ق) ابوالحسن. ملقب به «معدل»(به فتح و تشدید دال). مفسر و محدث شیعی. شیخ صدوق از او با عنوان «شیخ لأهل ری»(استاد پیری از ری) یاد می‏‌كند. از لقب «صائغ» بر می‌‏آید كه خود او یا پدرش صنعت‏‌گر بوده و در ریخته‏‌گری و قالب‏‌ریزی اشیاء مهارت داشته است. چنان‌كه از تعابیر شیخ صدوق بر می‌‏آید وی از شیوخ و بزرگان ری به شمار می‌‏آمده است.

معرفی اجمالی

احمد بن محمد بن صقر صائغ، ابوالحسن. ملقب به «معدل»(به فتح و تشدید دال). مفسر و محدث شیعی. در‌باره ولادت و وفات او گزارشی در منابع نیامده است. «شیخ صدوق»(م381ق) كه در فاصله سال‏‌های 339 تا 347 هجری توسط «ركن الدوله بویهی»(م366ق) به ری دعوت شده بود، احادیث متعددی از او نقل كرده و از او با عنوان «شیخ لأهل ری»(استاد پیری از ری) یاد می‏‌كند. بنابراین می‌‏توان وفات او را تقریباً در اواسط سده چهارم در نظر گرفت.

از لقب «صائغ» بر می‌‏آید كه خود او یا پدرش صنعت‏‌گر بوده و در ریخته‏‌گری و قالب‏‌ریزی اشیاء مهارت داشته است. وی اصالتاً ایرانی است اما در اینكه اهل كجا و از چه خانواده‏ای برخاسته است چیزی دانسته نیست. همین‏‌قدر می‌‏دانیم كه وی مدت زیادی در ری مسكن داشت و حیات علمی خود را در این شهر به سر آورده و احتمالاً در همین‏ جا نیز دار فانی را وداع گفت. وی در علوم حدیث به مقام استادی رسید و چنان‌كه از تعابیر شیخ صدوق بر می‌‏آید وی از شیوخ و بزرگان ری به شمار می‌‏آمده است و چون در نقل حدیث راست‌گو بود، لقب «عدل» یا «معدل» گرفت. از معاصران او در ری «ابن جراده بردعی»(م348ق)، «یعقوب بن یوسف بن یعقوب» و «احمد بن حسن قطان» هستند. هم‌چنین بسیاری از اساتید و شاگردان او در قم و ری اقامت داشتند.

درباره اعتقاد او هر چند صاحب‌نظران سخنی به میان نیاورده‌‏اند، ولی نباید نسبت به تشیع او تردید كرد زیرا وی روایت‏‌گر احادیثی در فضیلت اهل‏‌بیت (علیه السلام) و ناقل برخی از خطبه‌‏های نهج‏‌البلاغه است. وی هم‌چنین روایتی در مذمت خلیفه ثانی دارد كه در كتاب كمال‏الدین ابن‏ بابویه آمده است، چنان‌كه در تفسیر آیه: Ra bracket.png «و كل شئ أحصیناه فی إمام مبین[۱] [؟–؟] La bracket.png» حدیثی آورده است كه رسول اكرم (صلی الله علیه) «امام مبین» را به علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) تفسیر فرموده است. این مطلب، با توجه به این‌كه تفسیر پیامبر در برابر پاسخ‏های نادرست ابوبكر و عمر بود كه «امام مبین» را به تورات، انجیل و قرآن تفسیر كرده بودند، شیعی‏بودن وی را بیشتر آشكار می‏سازد. وی دارای اثر تألیفی نبوده است، به همین دلیل نام او در فهرست نجاشی ذكر نگشته است.

اساتید

از جمله اساتید او «عیسی بن محمد علوی»، «محمد بن جعفر زعفرانی»، «محمد بن ایوب»، «محمد بن عباس بن بسام» و «موسی بن اسحاق قاضی» هستند.

شاگردان

از شاگردان او تنها محمد بن علی بن بابویه قمی (م 381 ق) را می‌‏شناسیم كه در شناساندن او به آیندگان نقش اساسی داشته است.

منابع

  1. الخصال، ص191 حدیث264، وص429 حدیث8؛
  2. الامالی، شیخ صدوق، ص446 حدیث597؛
  3. التوحید، شیخ صدوق، ص44؛
  4. كمال الدین و تمام النعمه، ترجمه منصور پهلوان، ج1ص61؛
  5. معانی الاخبار، باب معنی امام مبین، ص95؛ الفوائد الرجالیه، ج3ص293؛
  6. طبقات اعلام الشیعه، ج1ص48.

پانویس

  1. آیه 12 سوره یس