ابن کثیر: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{فهرست جعبه عمودی | استاد | استاد | استاد}}' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| تصویر = ابن کثیر.jpg | | تصویر = ابن کثیر.jpg | ||
| نام = عبدالله بن کثیر مکی | | نام = عبدالله بن کثیر مکی | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = ابومعبد،ابوسعید،ابوبکر،ابوعباد،ابومحمد،ابوصلت | ||
| سال تولد = 45 | | سال تولد = 45 قمری | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| محل تولد = | | محل تولد = [[مکه]] | ||
| سال درگذشت = 120 | | سال درگذشت = 120 قمری | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = | | محل درگذشت = مکه | ||
| استادان = | | استادان = {{فهرست جعبه عمودی |مجاهد بن جبر |درباس مولی ابن عباس |عبدالله بن سائب }} | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| دین = | | دین = [[اسلام]] | ||
| مذهب = | | مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] | ||
| آثار = | | آثار = | ||
| فعالیتها = | | فعالیتها = قاری و معلم قرآن | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''ابن کثیر که نامش عبدالله بن کثیر بن عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروز بن هرمز مکی''' و کنیهاش ابومعبد میباشد. به جهت نسبتش به بنی عبدالدار، الداری نیز گفته میشد. به جهت نسبت (این نام) به دارین که مکانی است در [[بحرین]] و از آن جا عطر گرفته میشد. | '''ابن کثیر که نامش عبدالله بن کثیر بن عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروز بن هرمز مکی''' و کنیهاش ابومعبد میباشد. به جهت نسبتش به بنی عبدالدار، الداری نیز گفته میشد. به جهت نسبت (این نام) به دارین که مکانی است در [[بحرین]] و از آن جا عطر گرفته میشد. | ||
وی در سال 45(ه. ق) در [[مکه]] به دنیا آمد و در [[عراق]] اقامت گزید، وی بعد از سالها در اواخر سنین کهولت به مکه بازگشته و در همان جا در سال 120(ه. ق) بدرود حیات گفت. وی را این گونه توصیف نمودهاند: بلند بالا و تنومند، گندمگون، چشم زاغ، دارای سر و محاسن سفیدی بود که گاهی آن را با حنا رنگ میکرد. | وی در سال 45 (ه. ق) در [[مکه]] به دنیا آمد و در [[عراق]] اقامت گزید، وی بعد از سالها در اواخر سنین کهولت به مکه بازگشته و در همان جا در سال 120 (ه. ق) بدرود حیات گفت. وی را این گونه توصیف نمودهاند: بلند بالا و تنومند، گندمگون، چشم زاغ، دارای سر و محاسن سفیدی بود که گاهی آن را با حنا رنگ میکرد. | ||
دارای زبانی فصیح و بلیغ بوده و به آرامش و وقار آراسته بود. ابن کثیر در مکه سمت امامت و پیشوایی قرائت قرآن داشت، وی [[قرآن]] را بر عبدالله بن ثابت، ابن ثابت مخزومی قرائت نمود و وی بر ابن کعب و عمر بن خطاب قرائت کرد و آنان بر خود [[پیامبر( | دارای زبانی فصیح و بلیغ بوده و به آرامش و وقار آراسته بود. ابن کثیر در مکه سمت امامت و پیشوایی قرائت قرآن داشت، وی [[قرآن]] را بر عبدالله بن ثابت، ابن ثابت مخزومی قرائت نمود و وی بر ابن کعب و عمر بن خطاب قرائت کرد و آنان بر خود [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] قرائت نموده بودند. طبرسی میگوید: او در دوران حیات خویش، قاری و معلم قرآن بود. وی از ایرانیانی بود که کسرای [[ایران]] او را با کشتیهایی که به یمن فرستاده بود، برای فتح [[حبشه]] گسیل داشت. | ||
== نام و نسب ابن کثیر == | == نام و نسب ابن کثیر == | ||
ابومعبدعبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، ایرانی تبار<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳</ref>، متولد مکه<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱</ref> و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸</ref> از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن حبشیان کرد.<ref>المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴</ref> وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵</ref>، برخی از او با عنوان ابومعبدکنانی یاد کردهاند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص</ref> | ابومعبدعبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، ایرانی تبار<ref>تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳</ref>، متولد مکه<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱</ref> و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸</ref> از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن حبشیان کرد.<ref>المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴</ref> وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد<ref>وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.</ref> و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵</ref>، برخی از او با عنوان ابومعبدکنانی یاد کردهاند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص</ref> | ||
بهجز ابومعبد<ref> الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.</ref>، ابوسعید، ابوبکر، <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> ابوعباد، <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> ابومحمد و ابوصلت <ref> تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> هم کنیههای او هستند. وی از تابعین شمرده میشود. <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> | بهجز ابومعبد<ref> الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.</ref>، ابوسعید، ابوبکر، <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> ابوعباد، <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.</ref> ابومحمد و ابوصلت <ref> تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> هم کنیههای او هستند. وی از تابعین شمرده میشود. <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> | ||
در منابع تاریخی با القابی چون قاری، مکی، داری <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> و دارانی <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> از او یاد میشود. عنوان «داری» ابهامهایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنیعبدالدار <ref>تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیلهای دیگر قرار میگیرد) او با این قبیله <ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲</ref> و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه یعنی عطاری دانستهاند؛ زیرا مکیان عطار را داری مینامیدند. <ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱</ref> برای این نسبت احتمالهای دیگر نیز آوردهاند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آنجا عطر آورده میشد، <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref> نشان سرمایهداری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه | در منابع تاریخی با القابی چون قاری، مکی، داری <ref>التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵</ref> و دارانی <ref>الفهرست، ص۳۱</ref> از او یاد میشود. عنوان «داری» ابهامهایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنیعبدالدار <ref>تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیلهای دیگر قرار میگیرد) او با این قبیله <ref>تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲</ref> و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه یعنی عطاری دانستهاند؛ زیرا مکیان عطار را داری مینامیدند. <ref>الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱</ref> برای این نسبت احتمالهای دیگر نیز آوردهاند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آنجا عطر آورده میشد، <ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref> نشان سرمایهداری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه نبود<ref>الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۰</ref>، و نشانه زهد، زیرا غالبا در خانه مشغول عبادت بود<ref>الانساب، ج۲، ص۴۴۳</ref>. | ||
== ویژگیهای قرائت ابن کثیر == | == ویژگیهای قرائت ابن کثیر == | ||
ابن کثیرو و نافع (م. ۹۹ق) را در میان قراء حرمیان و همراه ابن عامر ابنان مینامند<ref>العنوان، ج۱، ص۱</ref>. وی از مُصحَف مکه پیروی کرده است<ref> ابراز المعانی، ج۱، ص۲۷</ref>. برخی از ویژگیهای قرائت وی عبارتند از: ضمهدادن میم جمع و اضافهکردن واو به آن (سمعهم= سمعهمو)، اشباع مدّ در حروف مدّ و لین هنگامی که در کنار همزه قرار گیرند و قرائت همزه مکسور پس از همزه مفتوح به صورت یاء در مثل «اَ اِله مع الله»؛ <ref> العنوان، ج۱، ص۴۰</ref> اما برخی او را در تمام ویژگیهای قرائت پیرو مجاهد میدانند<ref>السبعة فی القراءات، ص۶۴</ref>. | |||
ابن کثیرو و نافع (م. ۹۹ق) را در میان قراء حرمیان و همراه ابن عامر ابنان مینامند | |||
== اساتید قرائت ابن کثیر == | == اساتید قرائت ابن کثیر == | ||
اساتید قرائت ابن کثیر عبارتند از: مجاهد بن جبر، درباس مولی ابن عباس و عبدالله بن سائب (م. ۷۳ق). <ref>التیسیر، ج۱، ص۵</ref> برخی سلسله مشایخ وی را پس از مجاهد و [[ابن عباس]] به [[علی بن ابی طالب|علی بن ابیطالب (علیه السلام)]]<ref> القرآن فی الاسلام، ص۱۴۶</ref> و گروهی به ابی بن کعب <ref>تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۰۱</ref> میرسانند. ناقلان قرائت وی نیز از این قرارند: ابوعمرو بن علاء (م. ۱۵۴ق.) معروف به ابن مشکان (م. ۱۶۵ق)، اسماعیل بن عبدلله بن قسطنطین (م. ۱۹۰ق.)، خلیل بن احمد (م. ۱۷۰ق)، حماد بن سلمه (م. ۱۶۷ق) و شبل بن عباد (م. ۱۴۸ق). گسترش دهندگان قرائت او در دورههای بعد، محمد بن عبدالرحمن معروف به قنبل (م. ۲۹۱ق.) و یک ایرانی به نام احمد بن محمد بزی (م. ۲۵۰ق.) بودهاند<ref> السبعة فی القراءات، ص۶۵؛ امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۹۹</ref>. | |||
اساتید قرائت ابن کثیر عبارتند از: مجاهد بن جبر، درباس مولی ابن عباس و عبدالله بن سائب (م. ۷۳ق). <ref>التیسیر، ج۱، ص۵</ref> برخی سلسله مشایخ وی را پس از مجاهد و [[ابن عباس]] به [[علی بن ابیطالب]] | |||
== تفسیر ابن کثیر == | == تفسیر ابن کثیر == | ||
افزون بر سبک قرائت ابن کثیر، آرای او در تفسیر و شأن نزول آیات نیز مورد توجه علما شیعه و سنی قرار گرفته است<ref> سنن ابی داود، ج۲، ص۲۴۸؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۵۰، ۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۷۵؛ ج۴، ص۲۹۰، ۴۲۷؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۶۲</ref>. روایتهای او که به اعتقاد ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) و ابن حجر (م. ۸۵۲ق.) موثقاند<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۸۴؛ فتح الباری، ج۴، ص۳۵۵</ref>، افزون بر یافتههای قرآنی مشتمل بر دستهای از گزارشهای تاریخی هستند. وی در شأن نزول آیه ۱۰۳ سوره نحل به اتهام [[مشرکان]] به پیامبر اسلام(صلی الله علیه) در زمینه ارتباط با غلامی مسیحی به نام جبر در کوه مروه و فراگیری آیات قرآن از او اشاره کرده و این آیات را پاسخی به این اتهام دانسته است<ref>جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲</ref>. نیز ابن جریج به نقل از وی در شأن نزول آیه ۱۵۳ سوره آل عمران میگوید: در [[جنگ اُحد]]، [[ابوسفیان]] پس از توقف در شعب ندا داد: «أُعْلُ هُبَل، یومٌ بیوم بدر و حنظلة بحنظله». به دستور پیامبر مسلمانان پاسخ دادند: «الله أعلی و أجلّ... لایستوی أصحاب النار و أصحاب الجنة<ref>جامع البیان، ج۴، ص۱۸۴</ref>». | |||
او همچنین در [[شأن نزول]] آیه ۱۱ [[سوره مائده]] به توطئه [[یهود]] برای قتل پیامبر(صلی الله علیه) اشاره کرده است<ref>جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸</ref> همچنین در روایتهایش به شیوه [[نماز]] پیامبر در سفر <ref>. المصنف، صنعانی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲</ref> و سفارش وی به [[صحابه]] در چگونگی بیان خطبه و اقامه [[نماز جماعت]]<ref>التمهید، ج۱۰، ص۱۹</ref> پرداخته و از رخدادهایی چون پریشانحالی همسران شهیدان غَزوه اُحُد <ref>کنز العمال، ج۹، ص۶۹۴</ref> سخن به میان آورده است. وی از برخی رخدادهای روزگار خود همچون کیفیت خطبه و نماز جمعه [[عمر بن عبدالعزیز]] در [[مسجدالحرام]] گزارش داده است<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۶</ref>. | |||
او همچنین در [[شأن نزول]] آیه ۱۱ سوره مائده به توطئه [[یهود]] برای قتل پیامبر( | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۵
عبدالله بن کثیر مکی | |
---|---|
نام کامل | عبدالله بن کثیر مکی |
نامهای دیگر | ابومعبد،ابوسعید،ابوبکر،ابوعباد،ابومحمد،ابوصلت |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | مکه |
محل درگذشت | مکه |
دین | اسلام، اهل سنت |
استادان |
|
فعالیتها | قاری و معلم قرآن |
ابن کثیر که نامش عبدالله بن کثیر بن عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروز بن هرمز مکی و کنیهاش ابومعبد میباشد. به جهت نسبتش به بنی عبدالدار، الداری نیز گفته میشد. به جهت نسبت (این نام) به دارین که مکانی است در بحرین و از آن جا عطر گرفته میشد.
وی در سال 45 (ه. ق) در مکه به دنیا آمد و در عراق اقامت گزید، وی بعد از سالها در اواخر سنین کهولت به مکه بازگشته و در همان جا در سال 120 (ه. ق) بدرود حیات گفت. وی را این گونه توصیف نمودهاند: بلند بالا و تنومند، گندمگون، چشم زاغ، دارای سر و محاسن سفیدی بود که گاهی آن را با حنا رنگ میکرد.
دارای زبانی فصیح و بلیغ بوده و به آرامش و وقار آراسته بود. ابن کثیر در مکه سمت امامت و پیشوایی قرائت قرآن داشت، وی قرآن را بر عبدالله بن ثابت، ابن ثابت مخزومی قرائت نمود و وی بر ابن کعب و عمر بن خطاب قرائت کرد و آنان بر خود پیامبر (صلی الله علیه) قرائت نموده بودند. طبرسی میگوید: او در دوران حیات خویش، قاری و معلم قرآن بود. وی از ایرانیانی بود که کسرای ایران او را با کشتیهایی که به یمن فرستاده بود، برای فتح حبشه گسیل داشت.
نام و نسب ابن کثیر
ابومعبدعبدالله بن کثیر (۴۵-۱۲۰ق)، ایرانی تبار[۱]، متولد مکه[۲] و فرزند عمرو بن عبدالله بن زاذان بن فیروزان بن هرمز [۳] از نسل ایرانیانی بود که انوشیروان، پادشاه ایران، آنان را مأمور عقب راندن حبشیان کرد.[۴] وی به سال ۴۵ق. در مکه زاده شد[۵] و بدان سبب که از موالی عمرو بن علقمه کنانی بود[۶]، برخی از او با عنوان ابومعبدکنانی یاد کردهاند.[۷]
بهجز ابومعبد[۸]، ابوسعید، ابوبکر، [۹] ابوعباد، [۱۰] ابومحمد و ابوصلت [۱۱] هم کنیههای او هستند. وی از تابعین شمرده میشود. [۱۲]
در منابع تاریخی با القابی چون قاری، مکی، داری [۱۳] و دارانی [۱۴] از او یاد میشود. عنوان «داری» ابهامهایی را درباره وی پدید آورده است. برخی این عنوان را نشان انتساب وی به قبیله بنیعبدالدار [۱۵] یا نسبت ولاء (پیمانی که بر پایه آن، شخصی در حمایت قبیلهای دیگر قرار میگیرد) او با این قبیله [۱۶] و گروهی نشان شغل و حرفه وی در مکه یعنی عطاری دانستهاند؛ زیرا مکیان عطار را داری مینامیدند. [۱۷] برای این نسبت احتمالهای دیگر نیز آوردهاند: انتساب به محلی نزدیک دریا که از آنجا عطر آورده میشد، [۱۸] نشان سرمایهداری، چرا که برای تأمین مخارج زندگی نیازمند بیرون رفتن از خانه نبود[۱۹]، و نشانه زهد، زیرا غالبا در خانه مشغول عبادت بود[۲۰].
ویژگیهای قرائت ابن کثیر
ابن کثیرو و نافع (م. ۹۹ق) را در میان قراء حرمیان و همراه ابن عامر ابنان مینامند[۲۱]. وی از مُصحَف مکه پیروی کرده است[۲۲]. برخی از ویژگیهای قرائت وی عبارتند از: ضمهدادن میم جمع و اضافهکردن واو به آن (سمعهم= سمعهمو)، اشباع مدّ در حروف مدّ و لین هنگامی که در کنار همزه قرار گیرند و قرائت همزه مکسور پس از همزه مفتوح به صورت یاء در مثل «اَ اِله مع الله»؛ [۲۳] اما برخی او را در تمام ویژگیهای قرائت پیرو مجاهد میدانند[۲۴].
اساتید قرائت ابن کثیر
اساتید قرائت ابن کثیر عبارتند از: مجاهد بن جبر، درباس مولی ابن عباس و عبدالله بن سائب (م. ۷۳ق). [۲۵] برخی سلسله مشایخ وی را پس از مجاهد و ابن عباس به علی بن ابیطالب (علیه السلام)[۲۶] و گروهی به ابی بن کعب [۲۷] میرسانند. ناقلان قرائت وی نیز از این قرارند: ابوعمرو بن علاء (م. ۱۵۴ق.) معروف به ابن مشکان (م. ۱۶۵ق)، اسماعیل بن عبدلله بن قسطنطین (م. ۱۹۰ق.)، خلیل بن احمد (م. ۱۷۰ق)، حماد بن سلمه (م. ۱۶۷ق) و شبل بن عباد (م. ۱۴۸ق). گسترش دهندگان قرائت او در دورههای بعد، محمد بن عبدالرحمن معروف به قنبل (م. ۲۹۱ق.) و یک ایرانی به نام احمد بن محمد بزی (م. ۲۵۰ق.) بودهاند[۲۸].
تفسیر ابن کثیر
افزون بر سبک قرائت ابن کثیر، آرای او در تفسیر و شأن نزول آیات نیز مورد توجه علما شیعه و سنی قرار گرفته است[۲۹]. روایتهای او که به اعتقاد ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) و ابن حجر (م. ۸۵۲ق.) موثقاند[۳۰]، افزون بر یافتههای قرآنی مشتمل بر دستهای از گزارشهای تاریخی هستند. وی در شأن نزول آیه ۱۰۳ سوره نحل به اتهام مشرکان به پیامبر اسلام(صلی الله علیه) در زمینه ارتباط با غلامی مسیحی به نام جبر در کوه مروه و فراگیری آیات قرآن از او اشاره کرده و این آیات را پاسخی به این اتهام دانسته است[۳۱]. نیز ابن جریج به نقل از وی در شأن نزول آیه ۱۵۳ سوره آل عمران میگوید: در جنگ اُحد، ابوسفیان پس از توقف در شعب ندا داد: «أُعْلُ هُبَل، یومٌ بیوم بدر و حنظلة بحنظله». به دستور پیامبر مسلمانان پاسخ دادند: «الله أعلی و أجلّ... لایستوی أصحاب النار و أصحاب الجنة[۳۲]».
او همچنین در شأن نزول آیه ۱۱ سوره مائده به توطئه یهود برای قتل پیامبر(صلی الله علیه) اشاره کرده است[۳۳] همچنین در روایتهایش به شیوه نماز پیامبر در سفر [۳۴] و سفارش وی به صحابه در چگونگی بیان خطبه و اقامه نماز جماعت[۳۵] پرداخته و از رخدادهایی چون پریشانحالی همسران شهیدان غَزوه اُحُد [۳۶] سخن به میان آورده است. وی از برخی رخدادهای روزگار خود همچون کیفیت خطبه و نماز جمعه عمر بن عبدالعزیز در مسجدالحرام گزارش داده است[۳۷].
پانویس
- ↑ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵؛ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳
- ↑ وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸
- ↑ المنتظم، ج۷، ص۲۰۳؛ تاریخ الاسلام، ج۷، ص۴۰۴
- ↑ وفیات الاعیان، ج۳، ص۴۱.
- ↑ الاستیعاب، ج۳، ص۹۱۵
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص
- ↑ الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶.
- ↑ الفهرست، ص۳۱
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۵، ص۳۱۸.
- ↑ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵
- ↑ التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵
- ↑ التیسیر، ج۱، ص۳؛ تهذیب الاسماء، ج۱، ص۲۶۵
- ↑ الفهرست، ص۳۱
- ↑ تهذیب الکمال، ج۱۵، ص۴۶۸-۴۶۹.
- ↑ تهذیب التهذیب، ج۵، ص۳۲۲
- ↑ الطبقات، خلیفه، ص۴۹۶؛ الفهرست، ص۳۱
- ↑ الانساب، ج۲، ص۴۴۳
- ↑ الوافی بالوفیات، ج۱۷، ص۲۲۰
- ↑ الانساب، ج۲، ص۴۴۳
- ↑ العنوان، ج۱، ص۱
- ↑ ابراز المعانی، ج۱، ص۲۷
- ↑ العنوان، ج۱، ص۴۰
- ↑ السبعة فی القراءات، ص۶۴
- ↑ التیسیر، ج۱، ص۵
- ↑ القرآن فی الاسلام، ص۱۴۶
- ↑ تفسیر بغوی، ج۴، ص۵۰۱
- ↑ السبعة فی القراءات، ص۶۵؛ امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۹۹
- ↑ سنن ابی داود، ج۲، ص۲۴۸؛ المحرر الوجیز، ج۱، ص۳۵۰، ۴۵۵؛ التبیان، ج۳، ص۷۵؛ ج۴، ص۲۹۰، ۴۲۷؛ منتهی المطلب، ج۱، ص۶۲
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۵، ص۴۸۴؛ فتح الباری، ج۴، ص۳۵۵
- ↑ جامع البیان، ج۱۴، ص۲۳۱-۲۳۲
- ↑ جامع البیان، ج۴، ص۱۸۴
- ↑ جامع البیان، ج۶، ص۱۹۸
- ↑ . المصنف، صنعانی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲
- ↑ التمهید، ج۱۰، ص۱۹
- ↑ کنز العمال، ج۹، ص۶۹۴
- ↑ المصنف، ابن ابی شیبه، ج۴، ص۳۳۶