ذوالقرنین: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '[[پیغمبر' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[پیغمبر' به '[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) ')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
<div class="wikiInfo">[[پرونده:ذوالقرنین.jpg|جایگزین=ذوالقرنین|بندانگشتی|ذوالقرنین]]</div>
| عنوان = ذوالقرنین
'''ذوالقرنین''' شخصیتی است که [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۸۳ تا ۹۷ [[سوره کهف]] به او پرداخته است. داستان ذوالقرنین آن‌چنان‌که از این آیات برمی‌آید این است که او پادشاهی جهان‌گشا، قوی، صالح و شجاع بوده است، و با دو لشکرکشی که به شرق و غرب عالم داشته، مناطق وسیعی را به تصرف خویش در‌آورده و به [[عدالت]] بر آن حکمرانی می‌نموده است. در مورد اینکه ذو القرنین چه کسی بوده است اختلاف نظر وجود دارد. [[اسکندر مقدونی]]، [[کوروش کبیر]] و یکی از پادشاهان حمیر در [[یمن]]، سه نظری هستند که طرفداران بیشتری دارند.  
| تصویر = ذوالقرنین.jpg
| نام =  
| نام‌های دیگر =
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت =
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان =
| دین =
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها = پادشاهی که در قرآن از او یاد شده است.
| وبگاه =
}}
'''ذوالقرنین''' شخصیتی است که [[قرآن کریم]] در [[آیات]] ۸۳ تا ۹۷ [[سوره کهف]] به او پرداخته است. داستان ذوالقرنین -آن‌چنان‌که از این آیات برمی‌آید- این است که او پادشاهی جهانگشا، قوی، صالح و شجاع بوده است، و با دو لشکرکشی که به شرق و غرب عالم داشته، مناطق وسیعی را به تصرف خویشدر‌آورده و به [[عدالت]] بر آن حکمرانی می‌نموده است. در مورد اینکه ذو القرنین چه کسی بوده است اختلاف نظر وجود دارد. [[اسکندر مقدونی]]، [[کوروش کبیر]] و یکی از پادشاهان حمیر در [[یمن]]، سه نظری هستند که طرفداران بیشتری دارند.  


== داستان ذوالقرنین در قرآن ==
== داستان ذوالقرنین در قرآن ==
در [[قرآن کریم]] در دو مورد نام ذوالقرنین آمده است و داستان او به اجمال در [[سوره کهف]] در ضمن ۱۶ آیه<ref>سوره کهف آیات ۸۳ تا ۹۸.</ref> ذکر شده است.
در [[قرآن کریم]] در دو مورد نام ذوالقرنین آمده است و داستان او به اجمال در [[سوره کهف]] در ضمن ۱۶ آیه<ref>سوره کهف آیات ۸۳ تا ۹۸.</ref> ذکر شده است.
قرآن کریم خطاب به [[پیغمبر]] می‌فرماید: «از تو درباره ذوالقرنین می‌پرسند، بگو به زودی گوشه‌ای از سرگذشت او را برای شما بازگو می‌کنم»<ref> کهف / ۸۳.</ref>.
قرآن کریم خطاب به [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)
]] می‌فرماید: «از تو درباره ذوالقرنین می‌پرسند، بگو به زودی گوشه‌ای از سرگذشت او را برای شما بازگو می‌کنم»<ref> کهف / ۸۳.</ref>.
سپس اضافه می‌کند: «ما به او در روی زمین قدرت و حکومت بخشیدیم و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم، او هم از این وسایل استفاده کرد تابه غروبگاه آفتاب رسید. در آنجا احساس کرد و در نظرش مجسم شد که خورشید در چشمه یا دریای تیره و گل آلودی فرو می‌رود»<ref>کهف / ۸۶ - ۸۴.</ref>.
سپس اضافه می‌کند: «ما به او در روی زمین قدرت و حکومت بخشیدیم و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم، او هم از این وسایل استفاده کرد تابه غروبگاه آفتاب رسید. در آنجا احساس کرد و در نظرش مجسم شد که خورشید در چشمه یا دریای تیره و گل آلودی فرو می‌رود»<ref>کهف / ۸۶ - ۸۴.</ref>.


خط ۲۹: خط ۱۲:
ذوالقرنین گفت: «اما کسی را که ستم کرده است مجازات خواهیم کرد، سپس به سوی پروردگارش باز می‌گردد و خداوند او را عذاب شدید خواهد نمود»<ref>همان.</ref>.
ذوالقرنین گفت: «اما کسی را که ستم کرده است مجازات خواهیم کرد، سپس به سوی پروردگارش باز می‌گردد و خداوند او را عذاب شدید خواهد نمود»<ref>همان.</ref>.


این ظالمان و ستمگران، هم مجازات این دنیا و هم عذاب آخرت را می‌چشند.
این ظالمان و ستم‌گران، هم مجازات این دنیا و هم عذاب آخرت را می‌چشند.
«و اما کسی که [[ایمان]] آورد و عمل صالح انجام داد، پاداشی نیکوتر خواهد داشت و ما فرمان آسانی به او خواهیم داد»<ref>کهف / ۸۸.</ref>.
«و اما کسی که [[ایمان]] آورد و عمل صالح انجام داد، پاداشی نیکوتر خواهد داشت و ما فرمان آسانی به او خواهیم داد»<ref>کهف / ۸۸.</ref>.


خط ۴۶: خط ۲۹:
# او سه لشگرکشی مهم داشت؛ به غرب، به شرق و به منطقه‌ای که در آنجا یک تنگه کوهستانی وجود داشت و در هر یک از این سفرها با اقوامی برخورد کرد.
# او سه لشگرکشی مهم داشت؛ به غرب، به شرق و به منطقه‌ای که در آنجا یک تنگه کوهستانی وجود داشت و در هر یک از این سفرها با اقوامی برخورد کرد.
# او مردی با [[ایمان]]، [[عادل]] و مهربان بود و از طریق عدل و داد منحرف نمی‌شد؛ به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود و به مال و ثروت دنیا علاقه‌ای نداشت.
# او مردی با [[ایمان]]، [[عادل]] و مهربان بود و از طریق عدل و داد منحرف نمی‌شد؛ به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود و به مال و ثروت دنیا علاقه‌ای نداشت.
# او به خدا و [[روز رستاخیز]] ایمان داشت.
# او به خدا و [[روز رستاخیز]] [[ایمان]] داشت.
# او سازنده یکی از مهمترین و نیرومندترین سدها بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد که اگر مصالح دیگری هم در ساختمان آن به کار رفته بود، فرع بر این فلزات بود. هدف او از ساختن این سد، کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یأجوج و مأجوج بوده است.
# او سازنده یکی از مهمترین و نیرومندترین سدها بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد که اگر مصالح دیگری هم در ساختمان آن به کار رفته بود، فرع بر این فلزات بود. هدف او از ساختن این سد، کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم [[قوم یأجوج و مأجوج]] بوده است.
# قبل از نزول قرآن نام او در میان جمعی از مردم شهرت داشت، از این رو [[قریش]] یا [[یهود]] از [[حضرت محمد (ص)|پیغمبر صلی الله علیه]] درباره آن سؤال کردند.
# قبل از نزول قرآن نام او در میان جمعی از مردم شهرت داشت، از این رو [[قریش]] یا [[یهود]] از [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیغمبر (صلی الله علیه)]] درباره آن سؤال کردند.
# در قرآن چیزی بر پیامبری او تصریح نشده است ولی در الفاظ آن تعابیری است که از پیامبری او خبر می‌دهد. در روایات اسلامی از ذوالقرنین با عنوان «عبد صالح» نام برده شده است.
# در قرآن چیزی بر پیامبری او تصریح نشده است ولی در الفاظ آن تعابیری است که از پیامبری او خبر می‌دهد. در روایات اسلامی از ذوالقرنین با عنوان «عبد صالح» نام برده شده است.


خط ۵۶: خط ۳۹:
'''نظریه اول''':
'''نظریه اول''':


بعضی معتقدند او همان [[اسکندر مقدونی]] است. از این رو برخی او را اسکندر ذوالقرنین می‌خوانند و معتقدند که او بعد از مرگ پدرش بر کشورهای [[روم]] و [[مغرب]] و [[مصر]] تسلط یافت و شهر اسکندریه را بنا نمود؛ سپس [[شام]] و [[بیت المقدس]] را در زیر سیطره خود گرفت و از آنجا به [[ارمنستان]] رفت و عراق و [[ایران]] را فتح کرد؛ سپس قصد [[هند]] و [[چین]] نمود و از آنجا به [[خراسان]] بازگشت. شهرهای فراوانی بنا نهاد و به عراق آمد و بعد از آن در شهر «زور» بیمار شد و از دنیا رفت. برخی گفته‌اند او سی و شش ‌سال عمر کرد. جسد او را به اسکندریه بردند و در آنجا دفن نمودند.
بعضی معتقدند او همان [[اسکندر مقدونی]] است. از این رو برخی او را اسکندر ذوالقرنین می‌خوانند و معتقدند که او بعد از مرگ پدرش بر کشورهای [[روم]] و [[مغرب]] و [[مصر]] تسلط یافت و شهر [[اسکندریه]] را بنا نمود؛ سپس [[شام]] و [[بیت المقدس]] را در زیر سیطره خود گرفت و از آنجا به [[ارمنستان]] رفت و [[عراق]] و [[ایران]] را فتح کرد؛ سپس قصد [[هند]] و [[چین]] نمود و از آنجا به [[خراسان]] بازگشت. شهرهای فراوانی بنا نهاد و به عراق آمد و بعد از آن در شهر «زور» بیمار شد و از دنیا رفت. برخی گفته‌اند او سی و شش ‌سال عمر کرد. جسد او را به اسکندریه بردند و در آنجا دفن نمودند.


اما این نظریه نمی‌تواند درست باشد، چون اوصافی که قرآن برای ذوالقرنین آورده است، تاریخ برای اسکندر مسلم نمی‌داند و بلکه آنها را انکار می‌کند، مثلا قرآن می‌فرماید که ذوالقرنین مردی مؤمن به خدا و روز جزا بوده و [[دین]] توحید داشت، در حال که اسکندر مردی وثنی و از صابئی‌ها بوده است. نیز قرآن کریم می‌فرماید: «ذوالقرنین یکی از بندگان صالح خدا بود و به عدل و رفق، مدارا می‌کرد» ولی تاریخ برای اسکندر خلاف این را نوشته است.
اما این نظریه نمی‌تواند درست باشد، چون اوصافی که قرآن برای ذوالقرنین آورده است، تاریخ برای اسکندر مسلم نمی‌داند و بلکه آنها را انکار می‌کند، مثلا قرآن می‌فرماید که ذوالقرنین مردی مؤمن به خدا و روز جزا بوده و [[دین]] توحید داشت، در حال که اسکندر مردی وثنی و از صابئی‌ها بوده است. نیز قرآن کریم می‌فرماید: «ذوالقرنین یکی از بندگان صالح خدا بود و به عدل و رفق، مدارا می‌کرد» ولی تاریخ برای اسکندر خلاف این را نوشته است.
همچنین در هیچ یک از تواریخ ننوشته‌اند که اسکندر مقدونی سدی به نام سد یأجوج و مأجوج - با آن اوصافی که قرآن ذکر فرموده - ساخته باشد.
هم‌چنین در هیچ یک از تواریخ ننوشته‌اند که اسکندر مقدونی سدی به نام سد یأجوج و مأجوج - با آن اوصافی که قرآن ذکر فرموده - ساخته باشد.


'''نظریه دوم''':
'''نظریه دوم''':
خط ۷۱: خط ۵۴:
بنابر این نظر، اوصاف مذکور در [[قرآن مجید]] درباره ذوالقرنین با اوصاف کورش تطبیق می‌کند. در ضمن کورش سفرهایی به شرق و غرب و شمال انجام داد که در تاریخ زندگانیش به طور مشروح آمده است و با سفرهای سه گانه‌ای که در قرآن آمده است قابل انطباق است. افزون بر این، فضایل و اخلاق و کرامات نفسانی که ذوالقرنین دارا بود با کورش قابل انطباق است. هر چند این نظریه دارای نقطه‌های ابهام است، ولی می‌توان آن را بهترین نظریه موجود درباره تطبیق ذوالقرنین بر رجال معروف تاریخی دانست.
بنابر این نظر، اوصاف مذکور در [[قرآن مجید]] درباره ذوالقرنین با اوصاف کورش تطبیق می‌کند. در ضمن کورش سفرهایی به شرق و غرب و شمال انجام داد که در تاریخ زندگانیش به طور مشروح آمده است و با سفرهای سه گانه‌ای که در قرآن آمده است قابل انطباق است. افزون بر این، فضایل و اخلاق و کرامات نفسانی که ذوالقرنین دارا بود با کورش قابل انطباق است. هر چند این نظریه دارای نقطه‌های ابهام است، ولی می‌توان آن را بهترین نظریه موجود درباره تطبیق ذوالقرنین بر رجال معروف تاریخی دانست.


دوباره وجه تسمیه ذوالقرنین به این نام نیز نظرات گوناگونی وجود دارد از جمله اینکه او به شرق و غرب عالم رسید که عرب از آن تعبیر به قرنی الشمس (دو شاخ آفتاب) می‌کند.
دوباره وجه تسمیه ذوالقرنین به این نام نیز نظرات گوناگونی وجود دارد از جمله این‌که او به شرق و غرب عالم رسید که عرب از آن تعبیر به قرنی الشمس (دو شاخ آفتاب) می‌کند.
بعضی دیگر معتقدند که این نام به خاطر این بود که دو قرن حکومت کرد و در اینکه مقدار قرن چه اندازه است نیز نظرات متفاوتی دارند.
بعضی دیگر معتقدند که این نام به خاطر این بود که دو قرن حکومت کرد و در اینکه مقدار قرن چه اندازه است نیز نظرات متفاوتی دارند.
بعضی نیز گفته‌اند که در دو طرف سر او برآمدگی مخصوص بود. عده‌ای هم گفته‌اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بود<ref>ر. ک: تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص ۵۴۵.</ref>.
بعضی نیز گفته‌اند که در دو طرف سر او برآمدگی مخصوص بود. عده‌ای هم گفته‌اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بود<ref>ر. ک: تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص ۵۴۵.</ref>.
خط ۹۶: خط ۷۹:


سرانجام، آخرین دستور را چنین صادر کرد: «مس ذوب شده برای من بیاورید تا روی این سد بریزم»<ref>کهف / ۹۶.</ref> و به این ترتیب مجموعه آن سد آهنین را با لایه‌ای از مس پوشانید و آن را از نفوذ هوا و پوسیدن حفظ کرد! بعضی گفته‌اند که در دانش امروز به اثبات رسیده است که اگر مقداری مس ‌ به آهن اضافه کنند مقاومت آن را بسیار زیادتر می‌کند ذوالقرنین چون از این حقیقت آگاه بود اقدام به چنین کاری کرد. سرانجام این سد به قدری نیرومند و مستحکم شد که «آن گروه مفسد قادر نبودند از آن بالا روند و نه قادر بودند در آن نقبی ایجاد کنند»<ref>- کهف / ۹۷.</ref>.
سرانجام، آخرین دستور را چنین صادر کرد: «مس ذوب شده برای من بیاورید تا روی این سد بریزم»<ref>کهف / ۹۶.</ref> و به این ترتیب مجموعه آن سد آهنین را با لایه‌ای از مس پوشانید و آن را از نفوذ هوا و پوسیدن حفظ کرد! بعضی گفته‌اند که در دانش امروز به اثبات رسیده است که اگر مقداری مس ‌ به آهن اضافه کنند مقاومت آن را بسیار زیادتر می‌کند ذوالقرنین چون از این حقیقت آگاه بود اقدام به چنین کاری کرد. سرانجام این سد به قدری نیرومند و مستحکم شد که «آن گروه مفسد قادر نبودند از آن بالا روند و نه قادر بودند در آن نقبی ایجاد کنند»<ref>- کهف / ۹۷.</ref>.
=پانویس=
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
# [https://www.hawzahnews.com/news/942501/%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D9%86%DB%8C%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF برگرفته از سایت ذوالقرنین چه کسی بود و چرا به این نام نامیده شد؟ - خبرگزاری حوزهhttps://www.hawzahnews.com]
# [https://www.hawzahnews.com/news/942501/%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D9%86%DB%8C%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF برگرفته از سایت ذوالقرنین چه کسی بود و چرا به این نام نامیده شد؟ - خبرگزاری حوزهhttps://www.hawzahnews.com]
# [https://hawzah.net/fa/Article/View/99774/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D9%86%DB%8C%D9%86 برگرفته از سایت پرسش‌هایی درباره ذوالقرنینhttps://hawzah.net]
# [https://hawzah.net/fa/Article/View/99774/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B0%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%B1%D9%86%DB%8C%D9%86 برگرفته از سایت پرسش‌هایی درباره ذوالقرنینhttps://hawzah.net]
=پانویس=
{{پانویس}}


[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۵۶۷

ویرایش