شریعت، طریقت، حقیقت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹: خط ۹:


== طریقت ==
== طریقت ==
در ما ورای شریعت راهی باطنی را به‌سوی کمال جویا می‌شوند وآن را «سیر و سلوک عرفانی» (طریقت) می‌نامند.
در ما ورای شریعت راهی باطنی را به‌سوی کمال جویا می‌شوند و آن را «سیر و سلوک عرفانی» (طریقت) می‌نامند.


== حقیقت ==
== حقیقت ==
خط ۱۷: خط ۱۷:


== استدلال بر این سه مرحله ==
== استدلال بر این سه مرحله ==
گاه طرفداران این تقسیم سه‌ گانه به این حدیث که مرحوم محدث نوری در مستدرک الوسائل از عوالی اللئالی نقل کرده استناد می ‌جویند که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] می ‌فرمایند: «الشَّرِیعَةُ أَقْوَالِی و َالطَّرِیقَةُ أَفْعَالِی وَ الْحَقِیقَةُ أحْوالی...».
گاه طرفداران این تقسیم سه‌ گانه به این حدیث که مرحوم محدث نوری در مستدرک الوسائل از عوالی اللئالی نقل کرده استناد می‌جویند که [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] می ‌فرمایند: «الشَّرِیعَةُ أَقْوَالِی و َالطَّرِیقَةُ أَفْعَالِی وَ الْحَقِیقَةُ أحْوالی...».


در حالی که این حدیث از نظر سند معتبر نیست و از نظر دلالت، بر خلاف منظور آنها دلالت دارد زیرا افعال[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] به ‌یقین جزء شریعت است واحوال آن حضرت مجموعه اخلاق فضیله‌ای است که برگرفته از کتاب‌الله می‌باشد، بنابراین همه به شریعت باز می ‌گردد.
در حالی که این حدیث از نظر سند معتبر نیست و از نظر دلالت، بر خلاف منظور آنها دلالت دارد زیرا افعال[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول اکرم (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] به ‌یقین جزء شریعت است واحوال آن حضرت مجموعه اخلاق فضیله‌ای است که برگرفته از کتاب‌الله می‌باشد، بنابراین همه به شریعت باز می ‌گردد.
خط ۲۳: خط ۲۳:
=راه‌های پیمایش این مراحل=
=راه‌های پیمایش این مراحل=
== بی‌نیازی به شریعت پس از رسیدن به طریقت ==
== بی‌نیازی به شریعت پس از رسیدن به طریقت ==
نخست راهی است که گروهی از صوفیه به آن عقیده دارند و می‌ گویند: هنگامی که انسان به حقیقت برسد دیگر تقید به احکام شرع برای او مطرح نیست، تقید به این احکام برای وصول به حقیقت بوده است و پس از وصول به آن احتیاج به ابزار و مقدمه‌ای وجود ندارد.
نخست راهی است که گروهی از صوفیه به آن عقیده دارند و می‌گویند: هنگامی که انسان به حقیقت برسد دیگر تقید به احکام شرع برای او مطرح نیست، تقید به این احکام برای وصول به حقیقت بوده است و پس از وصول به آن احتیاج به ابزار و مقدمه‌ای وجود ندارد.


=== دلیل ادعای بی‌نیازی به شریعت ===
=== دلیل ادعای بی‌نیازی به شریعت ===
مرحوم سید مرتضی رازی از علمای قرن پنجم و ششم که از استادان شیخ منتجب الدین بوده است در کتاب خود به نام تبصرة العوام چنین می‌گوید: «صوفیان می‌گویند که ما واصلیم به حق و نماز و روزه و زکات و حج و احکام دیگر مقرر شده که سالک بدان مشغول شود و تهذیب اخلاق کند و او را معرفت حاصل گردد یعنی به حق رسد و چون واصل شد تکلیف از وی برخاست و هیچ از شرایع دین بر او واجب نیست هرچه او کند نیکو کند»<ref>تبصرة العوام، مرتضی بن قاسم داعی حسنی رازی، تصحیح: اقبال آشتیانی، عباس، ص 49.</ref>.
مرحوم سید مرتضی رازی از علمای قرن پنجم و ششم که از استادان شیخ منتجب الدین بوده است در کتاب خود به نام تبصرة العوام چنین می‌گوید: «صوفیان می‌گویند که ما واصلیم به حق و نماز و روزه و زکات و حج و احکام دیگر مقرر شده که سالک بدان مشغول شود و تهذیب اخلاق کند و او را معرفت حاصل گردد یعنی به حق رسد و چون واصل شد تکلیف از وی برخاست و هیچ از شرایع دین بر او واجب نیست هرچه او کند نیکو کند»<ref>تبصرة العوام، مرتضی بن قاسم داعی حسنی رازی، تصحیح: اقبال آشتیانی، عباس، ص 49.</ref>.


و مرحوم علامه حلی در کتاب کشف الحق و نهج الصدق گفته است: «من جماعتی از صوفیه را در [[حرم حسین بن علی (سیدالشهدا)|حرم امام حسین (‌علیه‌السلام)]] مشاهده کردم که به هنگام اقامه نماز مغرب و عشا یکی از آنان نماز به‌جا نیاورد. سؤال کردم که علت ترک نماز آن شخص چه بود؟ یک نفر از آن جماعت در جواب گفت: آن شخص چه حاجت به نماز دارد در حالی که واصل شده است»<ref>کشف الحق و نهج الصدق، علامه حلی، حسن بن یوسف‌، ص 58 و59.</ref>.
و مرحوم علامه حلی در کتاب کشف الحق و نهج الصدق گفته است: «من جماعتی از صوفیه را در [[حرم حسین بن علی (سیدالشهدا)|حرم امام حسین (‌علیه‌السلام)]] مشاهده کردم که به هنگام اقامه نماز مغرب و عشا یکی از آنان نماز بجا نیاورد. سؤال کردم که علت ترک نماز آن شخص چه بود؟ یک نفر از آن جماعت در جواب گفت: آن شخص چه حاجت به نماز دارد در حالی که واصل شده است»<ref>کشف الحق و نهج الصدق، علامه حلی، حسن بن یوسف‌، ص 58 و59.</ref>.


گاه پا را از این فراتر نهاده و به این آیه شریفه متوسل می‌شوند: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» می ‌گویند: غرض از عبادت وصول به یقین بوده است، وقتی انسان به یقین برسد دیگر نیازی به عبادت نیست. به همین دلیل گروهی از آنها پشت پا به احکام شرع می ‌زدند.
گاه پا را از این فراتر نهاده و به این آیه شریفه متوسل می‌شوند: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ» می ‌گویند: غرض از عبادت وصول به یقین بوده است، وقتی انسان به یقین برسد دیگر نیازی به عبادت نیست. به همین دلیل گروهی از آنها پشت پا به احکام شرع می ‌زدند.
خط ۳۴: خط ۳۴:
=== رد نظریه بی‌نیازی به شریعت ===
=== رد نظریه بی‌نیازی به شریعت ===
==== قرآن کریم ====
==== قرآن کریم ====
قرآن مجید در سوره مدثر آیات 46 و47 از قول دوزخیان می‌گوید: «وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ * حَتَّی أَتَانَا الْیَقِینُ»؛ (ما پیوسته روز رستاخیز را دروغ می ‌شمردیم تا این‌که یقین [مرگ ما] فرارسید).
[[قرآن|قرآن مجید]] در سوره مدثر آیات 46 و47 از قول دوزخیان می‌گوید: «وَکُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ * حَتَّی أَتَانَا الْیَقِینُ»؛ (ما پیوسته روز رستاخیز را دروغ می ‌شمردیم تا این‌که یقین [مرگ ما] فرارسید).


==== روش پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم ====
==== روش پیامبر و ائمه (صلوات الله علیهم) ====
اضافه بر این همه می ‌دانیم که صاحبان اصلی شریعت یعنی پیغمبر اکرم و امامان معصوم: که از آغاز به مقام یقین رسیده بودند تا پایان عمر به تمام احکام شرع حتی مستحبات و مکروهات مقید بودند و همگان را نیز به آن دعوت می‌ کردند. پیامبر (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در آخرین ساعات عمرش دستور داد او را به هر زحمتی که هست مسجد ببرند و نماز جماعت را در حالی که به شدت بیمار بود اقامه کرد. علی(‌علیه‌السلام) در محراب عبادت شهید شد و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (‌علیه‌السلام)]] روز [[عاشورا]] در برابر تیرباران دشمن نماز جماعت به ‌پا داشت. آیا کسی می ‌تواند بگوید این معصومان بزرگوار به مقام یقین نرسیده بودند و لذا همچنان به عبادت ‌های خالصانه خود ادامه می‌ دادند؟
اضافه بر این همه می ‌دانیم که صاحبان اصلی شریعت یعنی پیغمبر اکرم و امامان معصوم: که از آغاز به مقام یقین رسیده بودند تا پایان عمر به تمام احکام شرع حتی مستحبات و مکروهات مقید بودند و همگان را نیز به آن دعوت می‌ کردند. پیامبر (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در آخرین ساعات عمرش دستور داد او را به هر زحمتی که هست مسجد ببرند و نماز جماعت را در حالی که به شدت بیمار بود اقامه کرد. علی(‌علیه‌السلام) در محراب عبادت شهید شد و [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین (‌علیه‌السلام)]] روز [[عاشورا]] در برابر تیرباران دشمن نماز جماعت به ‌پا داشت. آیا کسی می ‌تواند بگوید این معصومان بزرگوار به مقام یقین نرسیده بودند و لذا همچنان به عبادت ‌های خالصانه خود ادامه می‌ دادند؟