طریقت جراحیه: تفاوت میان نسخهها
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''طریقت جرّاحیه''' یکی از | '''طریقت جرّاحیه''' یکی از مهمترین شاخههای طریقت [[خلوتیه]] در استانبول و سرزمینهای [[بالکان]] در قرن دوازدهم و سیزدهم و یکی از فعالترین طریقتهای [[تصوف|صوفیانه]] در [[ترکیه]] امروز است. | ||
=زمان تأسیس فرقه جراحیه= | =زمان تأسیس فرقه جراحیه= | ||
در ۱۱۱۵ نورالدین محمد افندی جرّاحی جرّاحیه را پایهگذاری کرد | در ۱۱۱۵ نورالدین محمد افندی جرّاحی جرّاحیه را پایهگذاری کرد<ref>فندقلیلی عصمت افندی، تکملة الشقائق فی حق اهل الحقائق، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۹، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوه، ۱۹۸۹.</ref>. | ||
=بیوگرافی نورالدین محمد افندی جرّاحی= | =بیوگرافی نورالدین محمد افندی جرّاحی= | ||
وی در ۱۲ ربیع الاول ۱۰۸۳ در محله جرّاح پاشا در استانبول به دنیا آمد <ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref> و گویا بیشتر به همین سبب جرّاحی خوانده شده است. او در ۱۱۰۱ قاضی مصر شد اما پس از انتساب به طریقت علاءالدین علی کوستندیلی (متوفی ۱۱۴۳؛ مفتی کوستندیل و شیخ خلوتیه در خانقاهی در همانجا) در استانبول، پیش از ۱۱۱۵ منصب قضا را رها کرد و پس از طی مراحل سلوک و اخذ خلافت از کوستندیلی، به امر وی، در مسجدی در محله قراگمرک استانبول به نشر طریقت و ارشاد طالبین پرداخت. در ۱۱۱۵، به امر سلطان احمد سوم (حک: ۱۱۱۵ـ۱۱۴۳)، از پیروان نورالدین جرّاحی، خانقاهی (آستانه) در همانجا برای وی بنا شد <ref>فندقلیلی عصمت افندی، تکملة الشقائق فی حق اهل الحقائق، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۹، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوه، ۱۹۸۹.</ref><ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref> <ref>محمد نرمی خاص قان، ای د tarihi psultan، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۰، (استانبول) ۱۹۹۶.</ref> نورالدین جرّاحی طریقت خود را تقریباً هم زمان با طریقت رئوفیه (منتسب به احمد رئوفی، متوفی ۱۱۷۰، یکی دیگر از خلفای کوستندیلی) بنیان نهاد | وی در ۱۲ ربیع الاول ۱۰۸۳ در محله جرّاح پاشا در استانبول به دنیا آمد<ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref> و گویا بیشتر به همین سبب جرّاحی خوانده شده است. او در ۱۱۰۱ قاضی مصر شد اما پس از انتساب به طریقت علاءالدین علی کوستندیلی (متوفی ۱۱۴۳؛ مفتی کوستندیل و شیخ خلوتیه در خانقاهی در همانجا) در استانبول، پیش از ۱۱۱۵ منصب قضا را رها کرد و پس از طی مراحل سلوک و اخذ خلافت از کوستندیلی، به امر وی، در مسجدی در محله قراگمرک استانبول به نشر طریقت و ارشاد طالبین پرداخت. در ۱۱۱۵، به امر سلطان احمد سوم (حک: ۱۱۱۵ـ۱۱۴۳)، از پیروان نورالدین جرّاحی، خانقاهی (آستانه) در همانجا برای وی بنا شد<ref>فندقلیلی عصمت افندی، تکملة الشقائق فی حق اهل الحقائق، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۹، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوه، ۱۹۸۹.</ref><ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref><ref>محمد نرمی خاص قان، ای د tarihi psultan، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۰، (استانبول) ۱۹۹۶.</ref> نورالدین جرّاحی طریقت خود را تقریباً هم زمان با طریقت رئوفیه (منتسب به احمد رئوفی، متوفی ۱۱۷۰، یکی دیگر از خلفای کوستندیلی) بنیان نهاد<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۴، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. وی در ۹ ذیحجه ۱۱۳۳ و بنا بر بعضی منابع، در ۱۱۴۶<ref>محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ج۱، ص۳۱۱، مشهد ۱۳۶۸ ش.</ref><ref>اسپنسر تریمینگام، تصوف در اسلام، ج۱، ص۷۶، لندن ۱۹۷۳.</ref> درگذشت و در توحیدخانه آستانه خود به خاک سپرده شد<ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref>. از نورالدین جرّاحی رسالهای منثور به نام مرشد درویشان، دو وِرد (ذِکر) به نامهای «ورد کبیر» و «ورد صغیر» و اشعاری باقیماندهاست<ref>محمدطاهر بروسه لی، عثمانلی مؤلفلری، ج۱، ص۱۷۸، استانبول ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲.</ref><ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref>. | ||
از نورالدین جرّاحی رسالهای منثور به نام مرشد درویشان، دو وِرد (ذِکر) به نامهای «ورد کبیر» و «ورد صغیر» و اشعاری باقیماندهاست | |||
=طریقت جراحیه= | =طریقت جراحیه= | ||
جرّاحیه، به عنوان طریقتی کاملاً سنّی مذهب، به واسطه علاءالدین کوستندیلی و چهار شیخ دیگر، به طریقت رمضانیه (منتسب به رمضان مخفی، متوفی ۱۰۲۵) و پیشتر از ایشان، به واسطه محیی الدین قراحصاری و دو شیخ دیگر، به یکی از چهار شاخه اصلی خلوتیه به نام احمدیه (منتسب به احمد شمس الدین ایگیت باشی، متوفی ۹۱۰) متصل میشود | جرّاحیه، به عنوان طریقتی کاملاً سنّی مذهب، به واسطه علاءالدین کوستندیلی و چهار شیخ دیگر، به طریقت رمضانیه (منتسب به رمضان مخفی، متوفی ۱۰۲۵) و پیشتر از ایشان، به واسطه محیی الدین قراحصاری و دو شیخ دیگر، به یکی از چهار شاخه اصلی خلوتیه به نام احمدیه (منتسب به احمد شمس الدین ایگیت باشی، متوفی ۹۱۰) متصل میشود<ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل Ahmediye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref><ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref><ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل"" ""Ramazaniyye-i Halvetiyye، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref>. | ||
=جرّاحیه پس از نورالدین جرّاحی= | =جرّاحیه پس از نورالدین جرّاحی= | ||
جرّاحیه، پس از نورالدین جرّاحی به همت برخی خلفای وی، به ویژه در استانبول، بسیار نفوذ یافت | جرّاحیه، پس از نورالدین جرّاحی به همت برخی خلفای وی، به ویژه در استانبول، بسیار نفوذ یافت<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۰، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref><ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۱۹۱، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref><ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۶ـ۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref><ref>محمد ثریا، سجل عثمانی، ج۴، ص۵۸۲، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱.</ref>. | ||
=محدوده جغرافیایی جراحیه= | =محدوده جغرافیایی جراحیه= | ||
آستانه جرّاحیه، مرکز بسیار فعالی برای نشر اندیشه ها و گسترش خانقاههای جرّاحیه در استانبول و خارج از آن، تا سرزمینهای بالکان، شد | آستانه جرّاحیه، مرکز بسیار فعالی برای نشر اندیشه ها و گسترش خانقاههای جرّاحیه در استانبول و خارج از آن، تا سرزمینهای بالکان، شد<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. نوآوریهای نورالدین جرّاحی در آداب و ارکان طریقت خلوتیه، در زمان خلفای وی نیز ادامه یافت و موجب شد که طریقتِ جرّاحیه، از این نظر، از تنوع و غنای فراوانی برخوردار شود<ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل Ahmediye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref><ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref><ref>محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل"" ""Ramazaniyye-i Halvetiyye، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.</ref>. | ||
=سلاطین عثمانی در طریقت جراحیه= | =سلاطین عثمانی در طریقت جراحیه= | ||
اغلب سلاطین عثمانی نیز به طریقتی منتسب بودند که شاخههای خلوتیه در رأس آنها بود، از جمله احمد سوم، مصطفای سوم (حک: ۱۱۷۰ـ ۱۱۸۸)، محمود دوم (حک: ۱۲۲۳ـ ۱۲۵۵) و عبدالمجید اول (حک: ۱۲۵۵ـ ۱۲۷۸) به طریقت جرّاحیه منتسب بودند | اغلب سلاطین عثمانی نیز به طریقتی منتسب بودند که شاخههای خلوتیه در رأس آنها بود، از جمله احمد سوم، مصطفای سوم (حک: ۱۱۷۰ـ ۱۱۸۸)، محمود دوم (حک: ۱۲۲۳ـ ۱۲۵۵) و عبدالمجید اول (حک: ۱۲۵۵ـ ۱۲۷۸) به طریقت جرّاحیه منتسب بودند<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۱۰۶، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. | ||
=گروه تشکیل دهنده اعضای جرّاحیه= | =گروه تشکیل دهنده اعضای جرّاحیه= | ||
خط ۲۴: | خط ۲۳: | ||
=حضور مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه در جنگها و فتوحات= | =حضور مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه در جنگها و فتوحات= | ||
مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه، اغلب در جنگها یا فتوحات عثمانیان در قرن دوازدهم و سیزدهم شرکت میکردند | مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه، اغلب در جنگها یا فتوحات عثمانیان در قرن دوازدهم و سیزدهم شرکت میکردند<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۱۹۱ـ۱۹۳، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. احمد سوم در لشکرکشی به شبه جزیره موره (پلوپونز/ پلوپونسوس) در سرزمینهای بالکان، در نیمه نخست قرن دوازدهم/ هجدهم، از نورالدین جرّاحی خواست که ارتش عثمانی را همراهی کند. وی با این درخواست موافقت نکرد، ولی یکی از خلفای خود، یحیی شرف الدین، را به جای خود فرستاد<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۱۹۲، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. | ||
احمد سوم در لشکرکشی به شبه جزیره موره (پلوپونز/ پلوپونسوس) در سرزمینهای بالکان، در نیمه نخست قرن دوازدهم/ هجدهم، از نورالدین جرّاحی خواست که ارتش عثمانی را همراهی کند. وی با این درخواست موافقت نکرد، ولی یکی از خلفای خود، یحیی شرف الدین، را به جای خود فرستاد | |||
=نقش مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه در تسلط عثمانیان بر سرزمینهای بالکان= | =نقش مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه در تسلط عثمانیان بر سرزمینهای بالکان= | ||
پس از فتح موره در ۱۱۲۹، شیخ یحیی شرف الدین، در رأس مشایخ شرکتکننده در فتح موره و به ویژه منسوبان جرّاحیه، در موره باقی ماند و آنان توانستند با احیای خانقاههای پیشین (بیشتر متعلق به دیگر شاخههای خلوتیه)، ایجاد خانقاههای جدید و اختصاص بسیاری از موقوفات با ارزشِ آن نواحی (از جمله اراضی غنی آنجا) به خانقاههای خود، قدرت سیاسی ـ اقتصادی فراوانی کسب کنند و در نتیجه، سهم بزرگی در تسلط عثمانیان بر سرزمینهای بالکان داشته باشند | پس از فتح موره در ۱۱۲۹، شیخ یحیی شرف الدین، در رأس مشایخ شرکتکننده در فتح موره و به ویژه منسوبان جرّاحیه، در موره باقی ماند و آنان توانستند با احیای خانقاههای پیشین (بیشتر متعلق به دیگر شاخههای خلوتیه)، ایجاد خانقاههای جدید و اختصاص بسیاری از موقوفات با ارزشِ آن نواحی (از جمله اراضی غنی آنجا) به خانقاههای خود، قدرت سیاسی ـ اقتصادی فراوانی کسب کنند و در نتیجه، سهم بزرگی در تسلط عثمانیان بر سرزمینهای بالکان داشته باشند<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۰۲ـ ۲۰۵، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref><ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۱۶ـ۲۱۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref><ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. افزایش قدرت منسوبان جرّاحیه موره در دهههای بعد، موجب اِعمال نفوذ آنان در اغلب خانقاههای دیگر آن نواحی و حتی خانقاههای استانبول شد<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۲۰، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. | ||
افزایش قدرت منسوبان جرّاحیه موره در دهههای بعد، موجب اِعمال نفوذ آنان در اغلب خانقاههای دیگر آن نواحی و حتی خانقاههای استانبول شد | |||
=طریقت جراحیه بعد از شورش یونانیان= | =طریقت جراحیه بعد از شورش یونانیان= | ||
شورش یونانیان در ۱۱۹۹، موجودیت بسیاری از طریقتها را در شبه جزیره موره و دیگر مناطق بالکان به خطر انداخت | شورش یونانیان در ۱۱۹۹، موجودیت بسیاری از طریقتها را در شبه جزیره موره و دیگر مناطق بالکان به خطر انداخت<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۲۰، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref><ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. ظاهراً بیش از طریقتهای دیگر آن مناطق، وضع سیاسی جدید بالکان بر طریقتهای جرّاحیه، گلشنیه، سِنانیه و رمضانیه (همگی از شاخههای خلوتیه)، تأثیر گذاشت<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۳۰۹، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. اغلب پیروان این طریقتها کشته شدند یا به قاهره گریختند<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. در این بین، برخی از مشایخ جرّاحیه که به مصر گریخته بودند، در قاهره خانقاهی تأسیس کردند که کانون گسترش جرّاحیه در جزیره کِرِت شد<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷ـ ۲۵۸، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. | ||
در این بین، برخی از مشایخ جرّاحیه که به مصر گریخته بودند، در قاهره خانقاهی تأسیس کردند که کانون گسترش جرّاحیه در جزیره کِرِت شد | |||
=مراکز طریقت جراحیه= | =مراکز طریقت جراحیه= | ||
خط ۴۲: | خط ۳۸: | ||
=طریقت جراحیه پس از بسته شدن رسمی خانقاهها= | =طریقت جراحیه پس از بسته شدن رسمی خانقاهها= | ||
پس از بسته شدن رسمی خانقاهها در ۱۳۰۴ ش/ ۱۹۲۵ (دو سال پس از تشکیل دولت جمهوری ترکیه)، اغلب طریقتها مخفیانه به فعالیت خود ادامه دادند تا اینکه در دهه ۱۳۳۰ ش /۱۹۵۰، برخی از آنها، مانند جرّاحیه، شعبانیه، عشّاقیه و احمدیه، دوباره فعال شدند | پس از بسته شدن رسمی خانقاهها در ۱۳۰۴ ش/ ۱۹۲۵ (دو سال پس از تشکیل دولت جمهوری ترکیه)، اغلب طریقتها مخفیانه به فعالیت خود ادامه دادند تا اینکه در دهه ۱۳۳۰ ش /۱۹۵۰، برخی از آنها، مانند جرّاحیه، شعبانیه، عشّاقیه و احمدیه، دوباره فعال شدند<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۱، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref><ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۵۹، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. شیخ فخرالدین در سالهای دشوار تقیه پس از ممنوعیت فعالیت طریقتها، موفق شد به عنوان خادم آستانه (جرّاحیه)، طریقت خود را حفظ کند و در ۱۳۴۳ ش /۱۹۶۴، جایگاه خود را به یکی از خلفایش، مظفر اوزاق (متوفی ۱۳۶۴ ش/ ۱۹۸۵)، بسپارد. | ||
شیخ فخرالدین در سالهای دشوار تقیه پس از ممنوعیت فعالیت طریقتها، موفق شد به عنوان خادم آستانه (جرّاحیه)، طریقت خود را حفظ کند و در ۱۳۴۳ ش /۱۹۶۴، جایگاه خود را به یکی از خلفایش، مظفر اوزاق (متوفی ۱۳۶۴ ش/ ۱۹۸۵)، بسپارد. | |||
=طریقت جرّاحیه در دوران اوزاق= | =طریقت جرّاحیه در دوران اوزاق= | ||
خط ۵۵: | خط ۵۰: | ||
=شرح حال نورالدین جرّاحی در کتابهای دانشمندان صوفیه= | =شرح حال نورالدین جرّاحی در کتابهای دانشمندان صوفیه= | ||
شیخ احمد شَرْنوبی، از مشایخ جرّاحیه در مصر، در طبقات الاولیاء خود از محمد جرّاحی سخن به میان آورده است | شیخ احمد شَرْنوبی، از مشایخ جرّاحیه در مصر، در طبقات الاولیاء خود از محمد جرّاحی سخن به میان آورده است<ref>محمدطاهر بروسه لی، عثمانلی مؤلفلری، ج۱، ص۱۷۸، استانبول ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲.</ref>. حریری زاده سیدمحمدکمال افندی در القول المبین فی احوال شیخ نورالدین، و عِزّی سلیمان در کتاب تاریخ خود، شرح حال مختصر و مفیدی از نورالدین جرّاحی آوردهاند<ref>محمدطاهر بروسه لی، ج۱، ص۱۷۸،پانویس ۱، عثمانلی مؤلفلری، استانبول ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲.</ref>. از قرن دوازدهم تا انقراض عثمانیان در نیمه اول قرن چهاردهم، فقط یک مَناقبنامه طریقت جرّاحیه، به نام انوار حضرت نورالدین جرّاحی، نوشته شیخ ابراهیم فخرالدین شوقی، باقی مانده است<ref>ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۵۹، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.</ref>. مظفر اوزاق نیز آثاری چون ارشاد، انوارالقلوب، زینه القلوب و عشق یُولی (طریق عشق) دارد. | ||
=منابع= | =منابع= |
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۸
طریقت جرّاحیه یکی از مهمترین شاخههای طریقت خلوتیه در استانبول و سرزمینهای بالکان در قرن دوازدهم و سیزدهم و یکی از فعالترین طریقتهای صوفیانه در ترکیه امروز است.
زمان تأسیس فرقه جراحیه
در ۱۱۱۵ نورالدین محمد افندی جرّاحی جرّاحیه را پایهگذاری کرد[۱].
بیوگرافی نورالدین محمد افندی جرّاحی
وی در ۱۲ ربیع الاول ۱۰۸۳ در محله جرّاح پاشا در استانبول به دنیا آمد[۲] و گویا بیشتر به همین سبب جرّاحی خوانده شده است. او در ۱۱۰۱ قاضی مصر شد اما پس از انتساب به طریقت علاءالدین علی کوستندیلی (متوفی ۱۱۴۳؛ مفتی کوستندیل و شیخ خلوتیه در خانقاهی در همانجا) در استانبول، پیش از ۱۱۱۵ منصب قضا را رها کرد و پس از طی مراحل سلوک و اخذ خلافت از کوستندیلی، به امر وی، در مسجدی در محله قراگمرک استانبول به نشر طریقت و ارشاد طالبین پرداخت. در ۱۱۱۵، به امر سلطان احمد سوم (حک: ۱۱۱۵ـ۱۱۴۳)، از پیروان نورالدین جرّاحی، خانقاهی (آستانه) در همانجا برای وی بنا شد[۳][۴][۵] نورالدین جرّاحی طریقت خود را تقریباً هم زمان با طریقت رئوفیه (منتسب به احمد رئوفی، متوفی ۱۱۷۰، یکی دیگر از خلفای کوستندیلی) بنیان نهاد[۶]. وی در ۹ ذیحجه ۱۱۳۳ و بنا بر بعضی منابع، در ۱۱۴۶[۷][۸] درگذشت و در توحیدخانه آستانه خود به خاک سپرده شد[۹]. از نورالدین جرّاحی رسالهای منثور به نام مرشد درویشان، دو وِرد (ذِکر) به نامهای «ورد کبیر» و «ورد صغیر» و اشعاری باقیماندهاست[۱۰][۱۱].
طریقت جراحیه
جرّاحیه، به عنوان طریقتی کاملاً سنّی مذهب، به واسطه علاءالدین کوستندیلی و چهار شیخ دیگر، به طریقت رمضانیه (منتسب به رمضان مخفی، متوفی ۱۰۲۵) و پیشتر از ایشان، به واسطه محیی الدین قراحصاری و دو شیخ دیگر، به یکی از چهار شاخه اصلی خلوتیه به نام احمدیه (منتسب به احمد شمس الدین ایگیت باشی، متوفی ۹۱۰) متصل میشود[۱۲][۱۳][۱۴].
جرّاحیه پس از نورالدین جرّاحی
جرّاحیه، پس از نورالدین جرّاحی به همت برخی خلفای وی، به ویژه در استانبول، بسیار نفوذ یافت[۱۵][۱۶][۱۷][۱۸].
محدوده جغرافیایی جراحیه
آستانه جرّاحیه، مرکز بسیار فعالی برای نشر اندیشه ها و گسترش خانقاههای جرّاحیه در استانبول و خارج از آن، تا سرزمینهای بالکان، شد[۱۹]. نوآوریهای نورالدین جرّاحی در آداب و ارکان طریقت خلوتیه، در زمان خلفای وی نیز ادامه یافت و موجب شد که طریقتِ جرّاحیه، از این نظر، از تنوع و غنای فراوانی برخوردار شود[۲۰][۲۱][۲۲].
سلاطین عثمانی در طریقت جراحیه
اغلب سلاطین عثمانی نیز به طریقتی منتسب بودند که شاخههای خلوتیه در رأس آنها بود، از جمله احمد سوم، مصطفای سوم (حک: ۱۱۷۰ـ ۱۱۸۸)، محمود دوم (حک: ۱۲۲۳ـ ۱۲۵۵) و عبدالمجید اول (حک: ۱۲۵۵ـ ۱۲۷۸) به طریقت جرّاحیه منتسب بودند[۲۳].
گروه تشکیل دهنده اعضای جرّاحیه
اعضای جرّاحیه را گروههای متفاوت صنفی، مانند صنعتگران و کشاورزان، و حتی برخی دولتمردان مانند صدراعظمها و قاضیان تشکیل میدادند. برای نمونه، شیخ یحیی شرف الدین از «خواجگان» (دولتمردان) بود و ارتباط نزدیک وی با رجال حکومت عثمانی موجب افزایش اعتبار جرّاحیه و در نتیجه، دریافت کمکهای مادّی فراوان شد. در دوران مصطفای سوم نیز صدراعظم محسن زاده محمدپاشا، از درویشان جرّاحیه بود.
حضور مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه در جنگها و فتوحات
مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه، اغلب در جنگها یا فتوحات عثمانیان در قرن دوازدهم و سیزدهم شرکت میکردند[۲۴]. احمد سوم در لشکرکشی به شبه جزیره موره (پلوپونز/ پلوپونسوس) در سرزمینهای بالکان، در نیمه نخست قرن دوازدهم/ هجدهم، از نورالدین جرّاحی خواست که ارتش عثمانی را همراهی کند. وی با این درخواست موافقت نکرد، ولی یکی از خلفای خود، یحیی شرف الدین، را به جای خود فرستاد[۲۵].
نقش مشایخ و منسوبان طریقت جرّاحیه در تسلط عثمانیان بر سرزمینهای بالکان
پس از فتح موره در ۱۱۲۹، شیخ یحیی شرف الدین، در رأس مشایخ شرکتکننده در فتح موره و به ویژه منسوبان جرّاحیه، در موره باقی ماند و آنان توانستند با احیای خانقاههای پیشین (بیشتر متعلق به دیگر شاخههای خلوتیه)، ایجاد خانقاههای جدید و اختصاص بسیاری از موقوفات با ارزشِ آن نواحی (از جمله اراضی غنی آنجا) به خانقاههای خود، قدرت سیاسی ـ اقتصادی فراوانی کسب کنند و در نتیجه، سهم بزرگی در تسلط عثمانیان بر سرزمینهای بالکان داشته باشند[۲۶][۲۷][۲۸]. افزایش قدرت منسوبان جرّاحیه موره در دهههای بعد، موجب اِعمال نفوذ آنان در اغلب خانقاههای دیگر آن نواحی و حتی خانقاههای استانبول شد[۲۹].
طریقت جراحیه بعد از شورش یونانیان
شورش یونانیان در ۱۱۹۹، موجودیت بسیاری از طریقتها را در شبه جزیره موره و دیگر مناطق بالکان به خطر انداخت[۳۰][۳۱]. ظاهراً بیش از طریقتهای دیگر آن مناطق، وضع سیاسی جدید بالکان بر طریقتهای جرّاحیه، گلشنیه، سِنانیه و رمضانیه (همگی از شاخههای خلوتیه)، تأثیر گذاشت[۳۲]. اغلب پیروان این طریقتها کشته شدند یا به قاهره گریختند[۳۳]. در این بین، برخی از مشایخ جرّاحیه که به مصر گریخته بودند، در قاهره خانقاهی تأسیس کردند که کانون گسترش جرّاحیه در جزیره کِرِت شد[۳۴].
مراکز طریقت جراحیه
بر این اساس میتوان گفت مراکز جرّاحیه، به ترتیب، استانبول، موره و قاهره بوده است.
خلفای نورالدین جرّاحی درطریقت جراحیه
نورالدین جرّاحی، علاوه بر شرف الدین مورَوی، دو خلیفه دیگر به نامهای محمدامین افندی (معروف به «سرطریق زاده» و «پیرثانی»، متوفی ۱۱۷۳) و محمدحسام الدین ایجی (متوفی ۱۱۶۹) داشت که، ظاهراً مستقل از یکدیگر، به تربیت خلفای خود میپرداختند. سلسله خلفای سرطریق زاده، پس از مُحضرزاده علی ضیاءالدین (متوفی ۱۳۳۵)، منقطع گشت ولی سلسله خلفای محمدحسام الدین، به واسطه عبدالرحمان حِلمی (متوفی ۱۲۱۵) و محمد عارف دَده (متوفی ۱۲۳۸) و عبدالعزیز ذهنی (متوفی ۱۲۷۰) و محمدرضاءالدین یاشار (متوفی ۱۳۳۱)، به ابراهیم فخرالدین (متوفی ۱۹۶۶) رسید که آخرین شیخ آستانه جرّاحیه در دوران حکومت عثمانی بود.
طریقت جراحیه پس از بسته شدن رسمی خانقاهها
پس از بسته شدن رسمی خانقاهها در ۱۳۰۴ ش/ ۱۹۲۵ (دو سال پس از تشکیل دولت جمهوری ترکیه)، اغلب طریقتها مخفیانه به فعالیت خود ادامه دادند تا اینکه در دهه ۱۳۳۰ ش /۱۹۵۰، برخی از آنها، مانند جرّاحیه، شعبانیه، عشّاقیه و احمدیه، دوباره فعال شدند[۳۵][۳۶]. شیخ فخرالدین در سالهای دشوار تقیه پس از ممنوعیت فعالیت طریقتها، موفق شد به عنوان خادم آستانه (جرّاحیه)، طریقت خود را حفظ کند و در ۱۳۴۳ ش /۱۹۶۴، جایگاه خود را به یکی از خلفایش، مظفر اوزاق (متوفی ۱۳۶۴ ش/ ۱۹۸۵)، بسپارد.
طریقت جرّاحیه در دوران اوزاق
در دوران اوزاق، طریقت جرّاحیه ماهیتی جدید و امروزی یافت و نه تنها عقاید و آثار اوزاق در سرزمینهای غربی، از جمله آمریکا، منتشر شد، بلکه خانقاههای جرّاحیه نیز در آنجاها تأسیس گشت.
طریقت جرّاحیه پس از درگذشت اوزاق
پس از درگذشت اوزاق، مقام خلافت به یکی دیگر از خلفای شیخ فخرالدین به نام صفر دال (متوفی ۱۳۷۷ ش/ ۱۹۹۸) رسید امروزه، به رغم ممنوعیت فعالیت طریقتهای صوفیانه در ترکیه، طریقتهای شعبانیه، جرّاحیه و عشّاقیه بهطور غیررسمی فعالاند و در قیاس با طریقتهای دیگر، پیروان بیشتری دارند
رسالههای مشایخ جرّاحیه
از رسالههای مشایخ جرّاحیه، فقط رساله محمد شاکر (متوفی ۱۲۶۹) به نام ناطق الصواب باقیمانده است
شرح حال نورالدین جرّاحی در کتابهای دانشمندان صوفیه
شیخ احمد شَرْنوبی، از مشایخ جرّاحیه در مصر، در طبقات الاولیاء خود از محمد جرّاحی سخن به میان آورده است[۳۷]. حریری زاده سیدمحمدکمال افندی در القول المبین فی احوال شیخ نورالدین، و عِزّی سلیمان در کتاب تاریخ خود، شرح حال مختصر و مفیدی از نورالدین جرّاحی آوردهاند[۳۸]. از قرن دوازدهم تا انقراض عثمانیان در نیمه اول قرن چهاردهم، فقط یک مَناقبنامه طریقت جرّاحیه، به نام انوار حضرت نورالدین جرّاحی، نوشته شیخ ابراهیم فخرالدین شوقی، باقی مانده است[۳۹]. مظفر اوزاق نیز آثاری چون ارشاد، انوارالقلوب، زینه القلوب و عشق یُولی (طریق عشق) دارد.
منابع
(۱) محمدطاهر بروسه لی، عثمانلی مؤلفلری، استانبول ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲.
(۲) محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱.
(۳) فندقلیلی عصمت افندی، تکملة الشقائق فی حق اهل الحقائق، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوه، ۱۹۸۹.
(۴) محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد ۱۳۶۸ ش.
(۵) ناتالی کلیر، Mystiques، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
(۶) محمد نرمی خاص قان، ای د tarihi psultan، (استانبول) ۱۹۹۶.
(۷) بله نوری در تاریخ ع ZT د RK، چشم قلب: مقدمهای بر تصوف و طریقتهای عمده ای از آسیای صغیر و بالکان، TR است ریچارد بالکانی، استانبول من۱۹۹۵.
(۸) محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
(۹) J اسپنسر تریمینگام، تصوف در اسلام، لندن ۱۹۷۳.
(۱۰) د ا د ترک، sv ""جراحیه"" (توسط enay Yola).
منابع
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جرّاحیه»، شماره۴۵۵۰.
پانویس
- ↑ فندقلیلی عصمت افندی، تکملة الشقائق فی حق اهل الحقائق، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۹، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوه، ۱۹۸۹.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ فندقلیلی عصمت افندی، تکملة الشقائق فی حق اهل الحقائق، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۹، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوه، ۱۹۸۹.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ محمد نرمی خاص قان، ای د tarihi psultan، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۰، (استانبول) ۱۹۹۶.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۴، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ج۱، ص۳۱۱، مشهد ۱۳۶۸ ش.
- ↑ اسپنسر تریمینگام، تصوف در اسلام، ج۱، ص۷۶، لندن ۱۹۷۳.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ محمدطاهر بروسه لی، عثمانلی مؤلفلری، ج۱، ص۱۷۸، استانبول ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل Ahmediye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل"" ""Ramazaniyye-i Halvetiyye، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۰، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۱۹۱، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۶ـ۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ محمد ثریا، سجل عثمانی، ج۴، ص۵۸۲، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل Ahmediye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل ""Cerrahiyye""، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ محمد زکی پاکالین، عثمانی tarih deyimleri ام terimleriها خ ZL د گرم § د، ذیل"" ""Ramazaniyye-i Halvetiyye، I stanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۱۰۶، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۱۹۱ـ۱۹۳، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۱۹۲، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۰۲ـ ۲۰۵، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۱۶ـ۲۱۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۲۰، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۲۰، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۳۰۹، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۵۷ـ ۲۵۸، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۲۱، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۵۹، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.
- ↑ محمدطاهر بروسه لی، عثمانلی مؤلفلری، ج۱، ص۱۷۸، استانبول ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲.
- ↑ محمدطاهر بروسه لی، ج۱، ص۱۷۸،پانویس ۱، عثمانلی مؤلفلری، استانبول ۱۳۳۳ـ ۱۳۴۲.
- ↑ ناتالی کلیر، Mystiques، ج۱، ص۵۹، إ تات و همکاران soci إ T إ له Halvetis dans L، aire balkanique د لا باله DU xve سی ه CLE ب NOS jours، لیدن ۱۹۹۴.