بارگاه زینب دختر علی بن ابیطالب در مصر (مقاله): تفاوت میان نسخهها
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[رده: زیارتگاههای مصر]] | [[رده: زیارتگاههای مصر]] | ||
نسخهٔ ۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۷
عنوان مقاله | بارگاه زینب دختر امام علی(ع) در مصر |
---|---|
زبان مقاله | فارسی |
اطلاعات نشر | ایران - پژوهشگاه مطالعات تقریبی |
ویکی نویس | رحیم ابوالحسینی |
بارگاه زینب دختر امام علی(ع) در مصر عنوان مقاله ای است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی، در موضوع جریان شناسی جهان اسلام به نگارش در آمده است. [۱] [۲] [۳]
کدام زینب؟
نباید بانو زینب دختر امام علی(ع) را با بانو زینب بزرگترین دخترپيامبراكرم(ص) اشتباه گرفت. بانو زينب دخترپيامبراكرم(ص) از همسرش بانو خديجه دختر خويلد بود و پيامبراكرم(ص) او را پيش از ظهور اسلام (ابن سعد، الطبقات الكبری، ج8ص30؛ محمود طعمة، نساء حول الرسول، ص154) به عقد ازدواج پسرخالهاش (هالة بنت خويلد) يعني العاص بن الربيع درآورد و زماني كه پيامبراكرم(ص) به پيامبري مبعوث گرديد، بانو زينب از همسرش العاص بن الربيع خواست كه اسلام بیاورد ولي او نپذيرفت، لذا از وي طلاق گرفت(چون همسری زن مسلمان با مشرک جایز نیست) و او نيز تا سال هفتم هجري بر دين پدران ماند ولي در سال هفتم هجري اسلام آورد و به اين دين ايمان آورد؛ در اين هنگام بود كه همسرش بانو زينب به وي بازگشت و صاحب دو كودك از وي شد ولي تنها يكسال پس از بازگشت به همسر پس از اسلام آوردن او، مرگ ميان آنها جدايي انداخت و پيكرش در بقيع بهخاك سپرده شد. در برخي روايات تاريخي اشاره شده كه بانو زينب دختر پيامبراكرم (ص) در يك حادثه، وفات يافت. گفته میشود بانو زينب دختر پيامبرخدا پس از غزوة بدر در راه مدينه با يكي از مشركان روبرو شد و او ضربهاي به شكمش كه در آن زمان حامله بود وارد آورد كه علاوه بر سقط جنين به مرگ وي منجر شد.
زینب دختر امام علی(ع)
بانو زينب دختر امام علي(ع) در سال ششم هجري در خانواده پيامبر(ص) در مدينة منوره به دنيا آمد و جدش پيامبرخدا(ص) او را تبرك كرد و نام زينب را در جهت زنده نگهداشتن نام دخترش ـ كه در سال دوم هجري تحت تأثير زخم خود وفات يافته بود ـ براي وي انتخاب كرد. هنگاميكه بانو زينب دختر امام علي(ع) به سن ازدواج رسيد، پدرش پسرعموي وي عبدالله بن جعفر را به همسري وي برگزيد. از همسرش عبدالله بن جعفر صاحب سه پسر به نامهاي: جعفر، عون و علي و نيز دو دختر به نامهاي: امكلثوم و ام عبدالله گرديد.(ابن عساکر، اعلام النساء، ص190؛ ابن سعد، الطبقات الكبری، ج8ص365) بانو زينب(س) با چندين حادثة سياسي كه خانوادهاش و پيشاپيش ايشان پدر گرامياش امام علي و نيز برادرانش حسن و حسين را درگير كرد روبرو بود؛ او شاهد نبرد كربلا كه در آن برادرش امام حسين به شهادت رسيد نيز بود و پس از همين نبرد بود كه همراه با اسرا به نزد عبيدالله بن زياد والی يزيدبن معاويه به بصره و سپس همراه اسرا به دمشق رفت در حاليكه سر مبارك امام حسين (رضيالله عنه) پيشاپيش اين كاروان قرار داشت. سپس يزيد بن معاويه به او دستور داد كه مكان اقامت خود را انتخاب كند او نيز ترجيح داد به مدينه منوره بازگردد از آنجا كه وجود او ميتوانست انگيزهاي براي برافروختن آتش قيام عليه بنياميه گردد، كارگزار مدينه او را مجبور تا مدينه را ترك گويد، او نيز مصر را براي اقامت برگزيد و تا زمان مرگ در اين سرزمين باقي ماند.
پیشینه بارگاه زینب دختر امام علی و توصیف آن
منابع تاريخي اتفاق نظر دارند كه ضريح بانو زينب، ابتدا گوشه كوچكي بود كه در حومه دريايي شهر فسطاط و آنجايي كه بستانهاي زيبايی مشرف بر خليج مصري كه در آن زمان از اين منطقه ميگذشت، قرار داشت. بانو زينب دختر امام عليبن ابيطالب(ع) در خانهاي كه به مدت يك سال در آن اقامت داشت به خاك سپرده شد؛ اين خانه متعلق به كارگزار مسلمة بن مخلد الانصاري بود. ضريح نيز در همان جايي كه اين بانوي پاك بهخاك سپرده شد براي او بنا گرديد كه تا به امروز همچنان وجود دارد. كارگزار اموي در آن زمان در منطقهاي در فسطاط اقامت داشت كه آن را «الحمراء القصوي» ميناميدند. اين منطقه سرشار از باغها و بستانها بود ولي منطقهاي كه اكنون ضريح در آن قرار دارد «قنطرة السباع» (پل شيران) نام داشت، نام اين منطقه منسوب به مجسمه شيرهايي بود كه روي پلي كه الظاهر بيبرس (بيبرس العلایی البندقداری الصالحی الملك الظاهر صاحب فتوحات و آبادانیها در سال 625 هجری در سرزمين قپچان متولد شد و در سال 676 هجری در دمشق وفات يافت و آرامگاهش در آنجا معروف است و المكتبة الظاهرية در آنجا بنا شده است، نگاه كنيد به: النجوم الزاهرة، ج7ص94) بر اين خليج بنا كرده بود، قرار داشت؛ از اين خليج آب به دهانه خليج و از آنجا به سوئز ميرسيد و شيران نيز وجه مشخصة «الظاهر بيبرس» باني اين پل بودند. در سال 1315 هـ / 1898م بخشي از اين خليج، خاكريزي شد و با اينكار، اين پل نيز پنهان گرديد و ميدانگاه و خشكي آن توسعه پيدا كرد. برخي منابع تاريخي حكايت از آن دارند كه اين خليج آب خود را از آب رود نيل در مصر قديم ميگرفت و سپس تا حي غمرة در شمال ميرفت زماني كه در سال 1898م. ويران شد، از ابتداي 1901م. خط تراموا از آن گذر كرد. در آغاز عمليات توسعه اين ميدان، باستان شناسان نماي زاويه و ضريح بانو زينب را كه پيش از آن علي باشا الوزير كارگزار عثماني در 951هـ / 1547م بنا كرده و اميرعبدالرحمن كتخدا در 1174هـ / 1761م آنرا بازسازي نموده بود، پيدا كردند. پس از آن معايبي در اين بنا ظاهر شد و به دنبال آن عثمان بيك معروف به الطنبورجي المرادي در 1212هـ / 1798م آنرا ويران و دوباره بنا كرد ولي با حمله فرانسویها، بناي آن متوقف گرديد تا سرانجام محمدخسرو پاشا در سال 1217هـ / 1802 م آن را تكميل كرد. سپس اين بنا به دست احمد المحروقي دوباره بازسازي شد و بعد از آن عباس پاشا كار بازسازي و توسعه و پيريزي آنرا در 1270هـ / 1854م آغاز كرد ولي پيش از اتمام، وفات يافت، و سعيد پاشا ناظر اوقاف در آن زمان كار را دنبال كرد و تالار دريايي را كه ضريح شيخ محمد العتريس برادر سيدابراهيم الدسوقي و شيخ عبدالرحمن الحسين العلوي العيدروسي التريمي متوفي 1192هـ / 1758م در آن قرار دارد، به آن ضميمه كرد و علاوه بر اين پيرامون اين مسجد، ديوارهاي آهني ساخت و سپس «خديوي توفيق» دستور ويران ساختن مسجد و برجاي گذاردن ضريح و تجديد بناي آنرا صادر كرد و فضاي پيراموني را به آن افزود و در 1305هـ / 1898م كار بنا به پايان رسيد. (نگاه كنيد: «مدينة القاهرة من ولاية محمدعلی الی اسماعيل»، للدكتور محمدحسانالدين اسماعيل).
بازسازی بارگاه بانو زینب دختر امام علی
خديوي اسماعيل برآن بود كه چندين خيابان بنا كند كه مركز آنها مسجد بانو زينب و آرامگاه و ضريح او باشد تا بهداشت عمومي نيز رعايت شده باشد؛ يكي از اين خيابانها از ميدان السيدة تا بركة الفيل و تا خيابان محمدعلي ادامه مييافت؛ مؤرخ علي پاشا مبارك در كتاب خود «الخطط التوفيقية» به ذكر اين مسجد و ضريح پرداخته ميگويد: در سال هزار و دويست و هشتاد و شش زماني كه ناظر ديوان اوقاف بودم، و از سمت شرق مقبرهاي به مسجد بانو زينب چسبيده بود و پس از آن زمينهاي آزاد و مزارع قرار داشت، مواردي را كه در مالكيت افراد بود خريداري كردم و آنها را به زمين مقبره افزودم و سپس به كساني كه ميخواستند واگذار شد تا هركسي بخواهد در آن بنا كند. اندك زماني بعد، آنجا كاملا شلوغ شد و خيابانها و محلهها و خانههاي بسيار زيادي متعلق به امرا و ديگران، بنا گرديد. به همين علت بود كه بخش اعظم بركه (بركة ابن طولون) ويران شد. اين بركه در فاصله ميان قلعة الكبش و قبرستان زينالعابدين قرار داشت. (علی پاشا مبارک، الخطط التوفيقية، ج3ص178) پس از انقلاب ژوييه 1952م، به اين مسجد توجه ويژهاي شد و مورد توسعه و بازسازي قرار گرفت؛ در 1964م. نيز مساحت اين مسجد بالغ بر 7800 مترمربع گرديد حال آنكه تا پيش از آن اين رقم 4500مترمربع بود. با اين توسعه جديد، مسجد متشكل از هفت رواق موازي با قبله است كه صحن مربعي با يك گنبد در وسط آنها قرار دارد. در برابر اين گنبد [زير آن] ضريح بانو زينب واقع شده است. در اين مسجد از سمت شمال دو ميدانگاه قرار داد كه در هركدام داراي يك ورودي اصلي كه فضاي مستطيل شكلي، آنها را از هم جدا ميكند، هستند، در سمت شمال غرب اين فضا ضريح حضرت العتريس قرار دارد. در 1969م. وزارت اوقاف، مساحت ديگري درست مشابه مسجد اصلي و با همان اندازه به آن افزود لذا در نيمه تازه تأسيس اين بنا، محرابي در وسط مسجد جديد بنا گرديد و در عين حال محراب قديمي بهجاي گذاشته شد. در برابر ضريح بانو زينب در بازسازي دوم، فضاي بازيمشابه صحن سرپوشيده، وجود دارد.