مالک بن نبی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'مسئلة' به 'مسئله')
خط ۸۱: خط ۸۱:
=اندیشه‌ها=
=اندیشه‌ها=


اندیشه‌ها و مبارزات‌ علمی‌ بن‌نبی‌ او را در زمرة‌ اندیشمندان‌ اصلاح‌طلبی‌ مانند [[[[رشید رضا|محمدرشید رضا]]]]، [[اقبال لاهوری|محمد اقبال‌ لاهوری‌]] و [[ابن‌بادیس‌]] قرار داده‌ است‌<ref>جدعان‌، ص‌ 603ـ604</ref>. وی‌ از مهمترین‌ اندیشمندان‌ اسلامی‌ است‌ که‌ به‌ مسئله‌ تمدن‌ پرداخته‌ و با آنکه‌ اندیشه‌های‌ او به‌ گونه‌ای‌ ژرف‌ تحت‌تأثیر نظریات‌ جدید در فلسفة‌ تمدن‌ است‌، ابن‌خلدون‌ را باید نخستین‌ استاد و بزرگترین‌ الهام‌بخش‌ وی‌ دانست‌<ref>جدعان‌، ص‌ 416</ref>.
اندیشه‌ها و مبارزات‌ علمی‌ بن‌نبی‌ او را در زمرة‌ اندیشمندان‌ اصلاح‌طلبی‌ مانند [[رشید رضا|محمدرشید رضا]]، [[اقبال لاهوری|محمد اقبال‌ لاهوری‌]] و [[ابن‌بادیس‌]] قرار داده‌ است‌<ref>جدعان‌، ص‌ 603ـ604</ref>. وی‌ از مهمترین‌ اندیشمندان‌ اسلامی‌ است‌ که‌ به‌ مسئله‌ تمدن‌ پرداخته‌ و با آنکه‌ اندیشه‌های‌ او به‌ گونه‌ای‌ ژرف‌ تحت‌تأثیر نظریات‌ جدید در فلسفة‌ تمدن‌ است‌، ابن‌خلدون‌ را باید نخستین‌ استاد و بزرگترین‌ الهام‌بخش‌ وی‌ دانست‌<ref>جدعان‌، ص‌ 416</ref>.
مالک بن نبی مهمترین تمدن اندیش قرن بیستم در جهان عرب است. او در کتاب«فکرة کمنويلث اسلامی» ایده ای را دنبال می‌کند تا بر اساس آن در فضای دوقطبی، جهان اسلام هویتش را حفظ کند.
از نظر مالک امروز با یک جهان اسلام  مواجه نیستیم بلکه بر اساس واقعیت های موجود باید از جهان های اسلامی سخن گفت که این جهان ها عبارتند از:
-جهان اسلام سیاه- افریقایی
-جهان اسلام  عربی
- جهان اسلام ایرانی
جهان اسلام مالزیایی
- جهان اسلام  چینی -مغولی
-جهان اسلام اروپایی
بن نبی معتقد است جهان اسلام با وجود تحولات تاریخی، همچنان وحدت روحی خود را حفظ کرده و همین عنصر مهمی در شکل دهی این پروژه است.                                                                                                                                      می توان این ایده را به یک اتحاد فدرالی بین جهان های اسلامی توصیف کرد که در راس آن یک کنگره اسلامی با ایفای نقش هیئت مدیره اجرایی قرار دارد.
شروع پروژه نیز از جهان هاست که باید تقسیم بندی آنها بر اساس رویکردهای طبیعی، بومی،تاریخی، اقتصادی و سیاسی همان منطقه باشد.
بر این اساس ابتدا به لحاظ درونی باید  عناصر هویتی و خاص هر جهان کشف و صورتبندی گردد و سپس به عوامل هویتی پرداخته شود که می‌تواند این جهان را به جهان های اسلامی دیگر پیوند دهد و در نهایت از اشتراک ها آن مرکز شکل می‌گیرد


به‌ عقیدة‌ بن‌نبی‌ «جوهر مشکل‌ هر ملت‌، در مسئله‌ تمدن‌ آن‌ است‌ و هیچ‌ ملتی‌ قادر به‌ فهم‌ و حلّ مشکل‌ خود نخواهد بود، مگر آنکه‌ اندیشة‌ خود را تا سطح‌ تحولات‌ بزرگ‌ بشری‌ ارتقا بخشد و عوامل‌ ظهور و سقوط‌ تمدن‌ها را عمیقاً درک‌ کند»<ref>بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 21</ref>.بن‌نبی‌، شیفتة‌ جنبش‌ اصلاحی‌ «[[جمعیت‌ العلماء المسلمین‌]]» [[الجزایر]] به‌ رهبری‌ ابن‌بادیس‌ بود و در آن‌ ویژگی‌هایی‌ می‌دید که‌ حرکت‌ اصلاحی‌ [[عبده‌|شیخ‌محمد عبده‌]] فاقد آن‌ بود؛ چه‌، عبده‌ به‌ اصلاحات‌ صرفاً کلامی‌ بسنده‌ می‌کرد، اما ابن‌بادیس‌ برنامة‌ عملی‌ کاملی‌ را به‌ استناد آیة‌ شریفه‌ «اِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْم‌ حَتّ'ی‌ یُغَیِّروُا م'ا بِأنْفُسِهِم‌» (رعد: 11) پذیرفته‌ بود.
به‌ عقیدة‌ بن‌نبی‌ «جوهر مشکل‌ هر ملت‌، در مسئله‌ تمدن‌ آن‌ است‌ و هیچ‌ ملتی‌ قادر به‌ فهم‌ و حلّ مشکل‌ خود نخواهد بود، مگر آنکه‌ اندیشة‌ خود را تا سطح‌ تحولات‌ بزرگ‌ بشری‌ ارتقا بخشد و عوامل‌ ظهور و سقوط‌ تمدن‌ها را عمیقاً درک‌ کند»<ref>بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 21</ref>.بن‌نبی‌، شیفتة‌ جنبش‌ اصلاحی‌ «[[جمعیت‌ العلماء المسلمین‌]]» [[الجزایر]] به‌ رهبری‌ ابن‌بادیس‌ بود و در آن‌ ویژگی‌هایی‌ می‌دید که‌ حرکت‌ اصلاحی‌ [[عبده‌|شیخ‌محمد عبده‌]] فاقد آن‌ بود؛ چه‌، عبده‌ به‌ اصلاحات‌ صرفاً کلامی‌ بسنده‌ می‌کرد، اما ابن‌بادیس‌ برنامة‌ عملی‌ کاملی‌ را به‌ استناد آیة‌ شریفه‌ «اِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْم‌ حَتّ'ی‌ یُغَیِّروُا م'ا بِأنْفُسِهِم‌» (رعد: 11) پذیرفته‌ بود.
خط ۱۰۱: خط ۱۱۲:
از نظر بن‌نبی‌ «انسان‌ پیش‌ از تمدن‌» انسانی‌ طبیعی‌ و دست‌نخورده‌ است‌ که‌ برای‌ ورود به‌ یک‌ دورة‌ تمدنی‌ کاملاً آماده‌ است‌، اما انسان‌ پس‌ از تمدن‌، انسان‌ فرسوده‌ای‌ است‌ که‌ دیگر توانایی‌ تولید «کار تمدنی‌» را ندارد مگر اینکه‌ از ریشه‌ تغییر کند <ref>جدعان‌، ص‌ 422؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 74، 78</ref>. از اینجاست‌ که‌ مالک‌بن‌ نبی‌ به‌ راه‌حل‌ مشکل‌ تمدن‌ اسلامی‌ می‌پردازد و باردیگر سه‌ عنصر انسان‌، زمین‌ و زمان‌ را مطرح‌ می‌کند. وی‌ بر لزوم‌ بهره‌برداری‌ از زمین‌ چه‌ برای‌ کشاورزی‌ و چه‌ استخراج‌ معادن‌ و ثروتهای‌ نهفته‌ در آن‌ برای‌ ایجاد رفاه‌ اجتماعی‌ تأکید می‌کند و به‌ زمان‌ و بهره‌برداری‌ از هر لحظه‌ از آن‌ برای‌ «کار و تولید سازمان‌یافته‌» اهمیت‌ می‌دهد و سرانجام‌ به‌ عامل‌ «انسان‌» می‌رسد و دربارة‌ بازسازی‌ «انسان‌ پس‌ از موحدون‌» مفصلاً بحث‌ می‌کند.
از نظر بن‌نبی‌ «انسان‌ پیش‌ از تمدن‌» انسانی‌ طبیعی‌ و دست‌نخورده‌ است‌ که‌ برای‌ ورود به‌ یک‌ دورة‌ تمدنی‌ کاملاً آماده‌ است‌، اما انسان‌ پس‌ از تمدن‌، انسان‌ فرسوده‌ای‌ است‌ که‌ دیگر توانایی‌ تولید «کار تمدنی‌» را ندارد مگر اینکه‌ از ریشه‌ تغییر کند <ref>جدعان‌، ص‌ 422؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 74، 78</ref>. از اینجاست‌ که‌ مالک‌بن‌ نبی‌ به‌ راه‌حل‌ مشکل‌ تمدن‌ اسلامی‌ می‌پردازد و باردیگر سه‌ عنصر انسان‌، زمین‌ و زمان‌ را مطرح‌ می‌کند. وی‌ بر لزوم‌ بهره‌برداری‌ از زمین‌ چه‌ برای‌ کشاورزی‌ و چه‌ استخراج‌ معادن‌ و ثروتهای‌ نهفته‌ در آن‌ برای‌ ایجاد رفاه‌ اجتماعی‌ تأکید می‌کند و به‌ زمان‌ و بهره‌برداری‌ از هر لحظه‌ از آن‌ برای‌ «کار و تولید سازمان‌یافته‌» اهمیت‌ می‌دهد و سرانجام‌ به‌ عامل‌ «انسان‌» می‌رسد و دربارة‌ بازسازی‌ «انسان‌ پس‌ از موحدون‌» مفصلاً بحث‌ می‌کند.


بن‌نبی‌ برای‌ بازسازی‌ این‌ انسان‌ به‌ دو قاعده‌ اسلامی‌ تمسک‌ می‌جوید: تغییر نفس‌، مستفاد از آیة‌ یازدهم‌ سورة‌ رعد؛ و اصلاح‌، مأخوذ از حدیث‌ شریف‌ «لایصلح‌ آخر هذه‌ الاُمة‌ اِلاّ بما صلح‌ به‌ اَوّلها» (پایان‌ این‌ امت‌ اصلاح‌ نمی‌شود مگر همچون‌ آغاز آن‌)، لذا شروع‌ این‌ اصلاح‌ از تلاوت‌ و فهم‌ قرآن‌ با روشی‌ است‌ که‌ هر مسلمان‌ احساس‌ کند قرآن‌ برای‌ نخستین‌بار به‌ او وحی‌ می‌شود. بن‌نبی‌ در این‌ باره‌، این‌ سخن‌ محمد اقبال‌ لاهوری‌ را نقل‌ می‌کند که‌ «آنچه‌ بیش‌ از هر چیز دیگر در من‌ مؤثر افتاد نصیحتی‌ بود که‌ از پدرم‌ شنیدم‌ که‌ می‌گفت‌: فرزندم‌، قرآن‌ را طوری‌ بخوان‌ که‌ گویا بر تو نازل‌ می‌شود»<ref>جدعان‌، ص‌ 423؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 65</ref>.
بن‌نبی‌ برای‌ بازسازی‌ این‌ انسان‌ به‌ دو قاعده‌ اسلامی‌ تمسک‌ می‌جوید: تغییر نفس‌، مستفاد از آیه یازدهم‌ سورة‌ رعد؛ و اصلاح‌، مأخوذ از حدیث‌ شریف‌ «لایصلح‌ آخر هذه‌ الاُمة‌ اِلاّ بما صلح‌ به‌ اَوّلها» (پایان‌ این‌ امت‌ اصلاح‌ نمی‌شود مگر همچون‌ آغاز آن‌)، لذا شروع‌ این‌ اصلاح‌ از تلاوت‌ و فهم‌ قرآن‌ با روشی‌ است‌ که‌ هر مسلمان‌ احساس‌ کند قرآن‌ برای‌ نخستین‌بار به‌ او وحی‌ می‌شود. بن‌نبی‌ در این‌ باره‌، این‌ سخن‌ محمد اقبال‌ لاهوری‌ را نقل‌ می‌کند که‌ «آنچه‌ بیش‌ از هر چیز دیگر در من‌ مؤثر افتاد نصیحتی‌ بود که‌ از پدرم‌ شنیدم‌ که‌ می‌گفت‌: فرزندم‌، قرآن‌ را طوری‌ بخوان‌ که‌ گویا بر تو نازل‌ می‌شود»<ref>جدعان‌، ص‌ 423؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 65</ref>.


به‌ نظر بن‌نبی‌، انسان‌ تمدن‌ساز باید در سه‌ زمینه‌ فرهنگ‌، کار و مال‌ توجیه‌ یا هدایت‌ شود. فرهنگ‌ از نظر وی‌ «مجموعه‌ای‌ از صفات‌ اخلاقی‌ و ارزش‌های‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ فرد در محیطی‌ که‌ به‌ دنیا می‌آید آن‌ را همچون‌ یک‌ سرمایه اولیه‌ دریافت‌ می‌کند». بن‌نبی‌ کار را تنها عاملی‌ می‌داند که‌ سرنوشت‌ اشیا را در یک‌ چارچوب‌ اجتماعی‌ تعیین‌ می‌کند و هدایت‌ آن‌ به‌ معنی‌ هدایت‌ همه فعالیت‌های‌ جمعی‌ در یک‌ مسیر با هدف‌ ایجاد تغییر در وضع‌ انسان‌ و پدید آوردن‌ محیطی‌ جدید برای‌ رشد تواناییهای‌ فردی‌ در جامعه‌ است‌. بالاخره‌، مال‌ یا ثروت‌ به‌ عنوان‌ وسیله اجتماعی‌ برای‌ نهضت‌ در جهت‌ پیشرفت‌ مادی‌ اهمیت‌ دارد و نه‌ به‌ عنوان‌ وسیلة‌ سیاسی‌ نزد شماری‌ از سرمایه‌داران‌ برای‌ بهره‌کشی‌ از تلاش‌ اکثریت‌ ملت‌ <ref>جدعان‌، ص‌ 423ـ 425؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 88 ـ89، 120ـ121</ref>.
به‌ نظر بن‌نبی‌، انسان‌ تمدن‌ساز باید در سه‌ زمینه‌ فرهنگ‌، کار و مال‌ توجیه‌ یا هدایت‌ شود. فرهنگ‌ از نظر وی‌ «مجموعه‌ای‌ از صفات‌ اخلاقی‌ و ارزش‌های‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ فرد در محیطی‌ که‌ به‌ دنیا می‌آید آن‌ را همچون‌ یک‌ سرمایه اولیه‌ دریافت‌ می‌کند». بن‌نبی‌ کار را تنها عاملی‌ می‌داند که‌ سرنوشت‌ اشیا را در یک‌ چارچوب‌ اجتماعی‌ تعیین‌ می‌کند و هدایت‌ آن‌ به‌ معنی‌ هدایت‌ همه فعالیت‌های‌ جمعی‌ در یک‌ مسیر با هدف‌ ایجاد تغییر در وضع‌ انسان‌ و پدید آوردن‌ محیطی‌ جدید برای‌ رشد تواناییهای‌ فردی‌ در جامعه‌ است‌. بالاخره‌، مال‌ یا ثروت‌ به‌ عنوان‌ وسیله اجتماعی‌ برای‌ نهضت‌ در جهت‌ پیشرفت‌ مادی‌ اهمیت‌ دارد و نه‌ به‌ عنوان‌ وسیلة‌ سیاسی‌ نزد شماری‌ از سرمایه‌داران‌ برای‌ بهره‌کشی‌ از تلاش‌ اکثریت‌ ملت‌ <ref>جدعان‌، ص‌ 423ـ 425؛ بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 88 ـ89، 120ـ121</ref>.
خط ۱۱۱: خط ۱۲۲:
دربارة‌ آیندة‌ جهان‌ اسلام‌، مالک‌ بن‌ نبی‌، علاوه‌ بر توجه‌ به‌ جریان‌های‌ اصلاح‌طلب‌ و نوگرا که‌ در تصویر چهره جدید دنیای‌ اسلام‌ نقش‌ دارند، پدیدة‌ انتقال‌ مرکز ثقل‌ جهان‌ اسلام‌ را از حوزة‌ مدیترانه‌ به‌ آسیا مورد توجه‌ قرار می‌دهد و این‌ پدیده‌ را باعث‌ بروز نتایج‌ روانی‌، فرهنگی‌، اخلاقی‌، اجتماعی‌ و سیاسی‌ در جهان‌ اسلام‌ و حرکت‌ آن‌ به‌ سمت‌ آینده‌ می‌داند. وی‌ معتقد است‌ که‌ در جاوه‌، پاکستان‌ و جاکارتا جنبه‌های‌ اندیشه‌ و کار بر جنبه علمِ بسته سنتی‌ برتری‌ دارد و جهان‌ اسلام‌ می‌تواند در آنجا خود را بازسازی‌ کند تا به‌ توانمندی‌ لازم‌ برسد و راه‌های‌ زندگی‌ را بیاموزد<ref>بن‌نبی‌، 1989، ص‌182ـ183</ref>.  
دربارة‌ آیندة‌ جهان‌ اسلام‌، مالک‌ بن‌ نبی‌، علاوه‌ بر توجه‌ به‌ جریان‌های‌ اصلاح‌طلب‌ و نوگرا که‌ در تصویر چهره جدید دنیای‌ اسلام‌ نقش‌ دارند، پدیدة‌ انتقال‌ مرکز ثقل‌ جهان‌ اسلام‌ را از حوزة‌ مدیترانه‌ به‌ آسیا مورد توجه‌ قرار می‌دهد و این‌ پدیده‌ را باعث‌ بروز نتایج‌ روانی‌، فرهنگی‌، اخلاقی‌، اجتماعی‌ و سیاسی‌ در جهان‌ اسلام‌ و حرکت‌ آن‌ به‌ سمت‌ آینده‌ می‌داند. وی‌ معتقد است‌ که‌ در جاوه‌، پاکستان‌ و جاکارتا جنبه‌های‌ اندیشه‌ و کار بر جنبه علمِ بسته سنتی‌ برتری‌ دارد و جهان‌ اسلام‌ می‌تواند در آنجا خود را بازسازی‌ کند تا به‌ توانمندی‌ لازم‌ برسد و راه‌های‌ زندگی‌ را بیاموزد<ref>بن‌نبی‌، 1989، ص‌182ـ183</ref>.  


از سوی‌ دیگر جامعه اسلامی‌ در همسایگی‌ هند، و در کنار ادیان‌ برهمایی‌ و بودایی‌، به‌ انقلاب‌ درونی‌ در فضایی‌ عارفانه‌ دست‌ می‌یابد که‌ نتیجه‌ آن‌ گفت‌ و شنود بین‌ قلب‌ و فکر خواهد بود، چیزی‌ که‌ «انسانِ پس‌ از موحدون‌» بدان‌ سخت‌ نیاز دارد و در سواحل‌ مدیترانه‌ آن‌ را نیافته‌ است‌. این‌ نظر مالک‌ بن‌ نبی‌، که‌ تحت‌ تأثیر شرایط‌ سیاسی‌ ـ اجتماعی‌ جهان‌ اسلام‌ در 1328 ش‌/ 1949 بوده‌، با انتقاد بسیاری‌ از اندیشمندان‌ و نویسندگان‌ عرب‌ روبرو شده‌ است‌<ref>همان‌، ص‌ 183ـ186</ref>. <ref>مالک‌ بن‌ نبی‌، شروط‌ النّهضة‌، ترجمة‌ عمر کامل‌ مسقاوی‌ و عبدالصبور شاهین‌، دمشق 1992؛ همو، مشکلة‌ الثقافة‌، ترجمة‌ عبدالصبور شاهین‌، قاهره 1959؛ همو، میلاد مجتمع‌، ترجمة‌ عبدالصبور شاهین‌، قاهره 1962؛ همو، وجهة‌ العالم‌ الاسلامی‌، ترجمة‌ عبدالصبور شاهین‌، دمشق 1989؛ فهمی‌ جدعان‌، أسس‌ التقدم‌ عند مفکری‌ الاسلام‌ فی‌العالم‌ العربی‌ الحدیث‌، عمان‌ 1988؛ انور جندی‌، أعلام‌ القرن‌ الرابع‌ عشر الهجری‌، ج‌1: أعلام‌ الدعوة‌ و الفکر، قاهره 1981؛ اسعد سحمرانی‌، مالک‌بن‌ نبی‌ اندیشمند مصلح‌، ترجمة‌ صادق‌ آئینه‌وند، تهران‌ 1369 ش‌؛ مرتضی‌ کریمی‌نیا، آرا و اندیشه‌های‌ دکتر نصرحامدابوزید، تهران‌ 1376 ش‌؛ موسوعة‌السیاسة‌، چاپ‌ عبدالوهاب‌ کیالی‌، بیروت‌ 1979ـ1994،</ref>.  
از سوی‌ دیگر جامعه اسلامی‌ در همسایگی‌ هند، و در کنار ادیان‌ برهمایی‌ و بودایی‌، به‌ انقلاب‌ درونی‌ در فضایی‌ عارفانه‌ دست‌ می‌یابد که‌ نتیجه‌ آن‌ گفت‌ و شنود بین‌ قلب‌ و فکر خواهد بود، چیزی‌ که‌ «انسانِ پس‌ از موحدون‌» بدان‌ سخت‌ نیاز دارد و در سواحل‌ مدیترانه‌ آن‌ را نیافته‌ است‌. این‌ نظر مالک‌ بن‌ نبی‌، که‌ تحت‌ تأثیر شرایط‌ سیاسی‌ ـ اجتماعی‌ جهان‌ اسلام‌ در 1328 ش‌/ 1949 بوده‌، با انتقاد بسیاری‌ از اندیشمندان‌ و نویسندگان‌ عرب‌ روبرو شده‌ است‌<ref>همان‌، ص‌ 183ـ186</ref>. <ref>مالک‌ بن‌ نبی‌، شروط‌ النّهضة‌، ترجمة‌ عمر کامل‌ مسقاوی‌ و عبدالصبور شاهین‌، دمشق 1992؛ همو، مشکلة‌ الثقافة‌، ترجمة‌ عبدالصبور شاهین‌، قاهره 1959؛ همو، میلاد مجتمع‌، ترجمة‌ عبدالصبور شاهین‌، قاهره 1962؛ همو، وجهة‌ العالم‌ الاسلامی‌، ترجمة‌ عبدالصبور شاهین‌، دمشق 1989؛ فهمی‌ جدعان‌، أسس‌ التقدم‌ عند مفکری‌ الاسلام‌ فی‌العالم‌ العربی‌ الحدیث‌، عمان‌ 1988؛ انور جندی‌، أعلام‌ القرن‌ الرابع‌ عشر الهجری‌، ج‌1: أعلام‌ الدعوة‌ و الفکر، قاهره 1981؛ اسعد سحمرانی‌، مالک‌بن‌ نبی‌ اندیشمند مصلح‌، ترجمة‌ صادق‌ آئینه‌وند، تهران‌ 1369 ش‌؛ مرتضی‌ کریمی‌نیا، آرا و اندیشه‌های‌ دکتر نصرحامدابوزید، تهران‌ 1376 ش‌؛ موسوعة‌السیاسة‌، چاپ‌ عبدالوهاب‌ کیالی‌، بیروت‌ 1979ـ1994،</ref>. .


== مالک‌ بن‌ نبی‌ وآرای‌ قرآنی‌==
== مالک‌ بن‌ نبی‌ وآرای‌ قرآنی‌==
confirmed
۳٬۹۰۲

ویرایش