اصولیون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
به دانشمندانِ شیعیِ صاحب نظر در علم اصول فقه را اصولیون شیعه گویند؛ اصولیون شیعه واژه " اصولی " را در مقابل " اخباری " به کار می‌برند.
اصولیون به آن‌دسته از فقهای شیعه گفته می‌شود که در علم [[اصول فقه]] صاحب‌نظرند. این واژه در برابر اخباری‌ها به‌کار گرفته می‌شود که تعریف خاص خود را دارد. اصولی‌گری از زمان افول اخباری‌گری در قرن هجدهم، مکتب مسلط در تشیع اثنی‌عشری بوده و هم‌اکنون در مذهب‌شیعه اکثر قریب به اتفاق را تشکیل می‌دهد.


==منابع مورد اعتنای فقهی نزد اصولیون==
اصولیون برای استنباط احکام فقهی به چهار منبع که نام آنها در ادامه می‌آید، مراجعه می‌کنند. 1.کتاب خدا ([[قرآن]]). 2. [[سنت]]، یعنی قول و فعل و تقریر پیامبر ـ صلوات‌الله علیه ـ یا امام. 3. [[اجماع]]. 4. [[عقل]]. این چهار منبع در اصطلاح فقها و اصولیون «[[ادله اربعه]]» خوانده می‌شوند.
اما اخباری‌ها فقط سنت را منبع اصلی فقه می‌دانند. اصولی‌ها بعد از قرآن، سنت را از ادله اربعه می‌دانند و معتقدند که روایتی قابل اعتماد است که صحیح و موثق و راوی آن عادل و مورد اعتماد باشد. در غیر این‌صورت، به احادیثی که دارای آن شروط نباشد، نمی‌توان اعتماد کرد.بر همین اساس، «[[علم رجال]]» یعنی علمی که [[احادیث]] و راوایان آن را بررسی می‌کند در میان مسلمین به وجود آمد.


اصولیون كسانی هستند كه منابع فقه از نظر آنها چهار منبع میباشد. 1. كتاب خدا (قرآن). 2. سنت، یعنی قول و فعل و تقریر پیامبر ـ ص ـ یا امام. 3. اجماع. 4. عقل. این چهار منبع در اصطلاح فقها و اصولیون «ادله اربعه» خوانده میشوند. اخبارین در میان شیعیان گروهی پیدا شد، كه این ادله اربعه را جزء منابع فقه ندانسته و نظریات خاص خود را اعمال كردند كه ما به آنها و تاریخچه‌شان اشاره میكنیم.  
==تفاوت اصولیون شیعه و اهل سنت==
در برخی از منابع آمده است: اصولیون شیعه به قیاس و رأی قایل نیستند و در برابر اخباریون هستند اما اصولیون اهل سنت در مقابل حشویه‏‌اند نه در مقابل اخباریون. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 64</ref>


==نام و آثار برخی از اصولیون مشهور امامیه==
1.[[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]]، صاحب کتاب الرسالة الاصولیة
2.[[سید مرتضی علم‌الهدی|سید مرتضی علم الهدی]]، صاحب کتاب الذریعة الی اصول الشریعة
3.[[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]]، صاحب کتاب عدة الاصول
4.[[محقق حلی]]، صاحب " معارج الاصول
5.[[حسن بن زین الدین|شیخ حسن بن زین‌الدین]]، صاحب " کتاب معالم الدین
6.[[میرزای قمی]]، صاحب " ;کتاب قوانین الاصول
7.[[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]]، صاحب " کتاب فرائد الاصول
8.[[محمد کاظم خراسانی|آخوند محمد کاظم خراسانی]] صاحب کتاب کفایة الاصول. <ref>ر. ک. مبادی فقه و اصول، نوشته علی رضا فیض ص 63 تا 67</ref> <ref>تاریخ فقه و فقها نوشته ابوالقاسم گرجی ص 307 تا 341</ref> <ref>ادوار اجتهاد نوشته محمد ابراهیم جناتی ص 407
</ref>


==پانویس==
{{پانویس}}


 
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
پس اصولیون كسانی هستند كه ادله اربعه (كتاب، سنت، اجماع و عقل) را از منابع استدلالی فقه میدانند و اخباریین كسانی هستند كه از این ادله چهارگانه فقط «سنت» را منبع فقه میدانند، كه به موجب این نظریه اختلافاتی با اصولیون در مباحث مختلف اصولی و فقهی، به وجود آمده است. مثلا در باب حجیت ظواهر قرآن، اختلاف شدید میان اصولیون و اخباریین وجود دارد. اخباریین معتقدند كه همواره استفاده مسلمین از قرآن باید به صورت غیر مستقیم بوده باشد، یعنی به وسیله اخبار و روایات، میتوان از قرآن استفاده كرد و اگر فرضاً ظاهر آیه‌ای بر مطلبی دلالت كند، ولی حدیثی آمده باشد و بر ضد ظاهر آن آیه باشد، ما باید به مقتضای حدیث عمل كنیم و بگوییم ما معنی واقعی آیه را نمیدانیم، ولی اصولیون ثابت میكنند كه استفاده مسلمین از قرآن، به صورت مستقیم میباشد و بر عكس ادعای اخباریین، ثابت میكنند كه احادیث، معیار و مقیاس قرآن نیستند، بلكه قرآن معیار و مقیاس اخبار و روایات و احادیث است.(3)
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
 
انصاری، رسایل، آخوند خراسانی، كفایه، بحث ادله اربعه.
 
اصولیین كه بعد از قرآن، «سنّت» را از ادله اربعه میدانستند. معتقد بودند كه تنها حدیث صحیح و موثق، قابل اعتماد است و راوی حدیث باید عادل و شخص مورد وثوقی باشد. در غیر این صورت، به این حدیث نمیتوان اعتماد كرد. از این رو «علم رجال» یعنی علم راوی شناسی، در میان مسلمین به وجود آمد.
 
ولی اخباریین شیعه، تقسیم احادیث به صحیح و موثق و ضعیف را ناروا دانستند و گفتند همه احادیث خصوصا احادیث موجود در كتب اربعه یعنی «كافی»، «من لا یحضره الفقیه»، «تهذیب الاحكام» و «استبصار» معتبرند و به همه آنها میتوان اعتماد و عمل نمود.
 
 
 
 
 
 
 
 
اصولیون (عربی: الاصولية‎) اکثریت مسلمانان شیعه دوازده‌امامی هستند. آنان از گروه اکنون بسیار کوچک‌تر رقیب اخباریون در استفاده از اجتهاد برای ایجاد احکام جدید فقه؛ در ارزیابی حدیث برای کنارگذاشتن روایات نامعتبر؛ و در اجباری دانستن تقلید از یک مجتهد برای تعیین رفتار صحیح اسلامی تفاوت دارند.
 
اصولی گری از زمان افول اخباری گری در قرن هجدهم، مکتب مسلط در تشیع اثنی عشری بوده و هم‌اکنون در مذهب شیعه اکثریت قریب به اتفاق را تشکیل می‌دهد.
 
 
اصوليون‏
اصوليون «قياس» و «اجتهاد» و «راى» را از اصول فقه دانند. اصوليين شيعه به قياس و رأى قايل نيستند و اصوليون اهل سنت در مقابل حشويه‏اند نه در مقابل اخباريون. ص 64
 
 
==نام و آثار برخی از اصولیون مشهور==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۲۶

اصولیون به آن‌دسته از فقهای شیعه گفته می‌شود که در علم اصول فقه صاحب‌نظرند. این واژه در برابر اخباری‌ها به‌کار گرفته می‌شود که تعریف خاص خود را دارد. اصولی‌گری از زمان افول اخباری‌گری در قرن هجدهم، مکتب مسلط در تشیع اثنی‌عشری بوده و هم‌اکنون در مذهب‌شیعه اکثر قریب به اتفاق را تشکیل می‌دهد.

منابع مورد اعتنای فقهی نزد اصولیون

اصولیون برای استنباط احکام فقهی به چهار منبع که نام آنها در ادامه می‌آید، مراجعه می‌کنند. 1.کتاب خدا (قرآن). 2. سنت، یعنی قول و فعل و تقریر پیامبر ـ صلوات‌الله علیه ـ یا امام. 3. اجماع. 4. عقل. این چهار منبع در اصطلاح فقها و اصولیون «ادله اربعه» خوانده می‌شوند. اما اخباری‌ها فقط سنت را منبع اصلی فقه می‌دانند. اصولی‌ها بعد از قرآن، سنت را از ادله اربعه می‌دانند و معتقدند که روایتی قابل اعتماد است که صحیح و موثق و راوی آن عادل و مورد اعتماد باشد. در غیر این‌صورت، به احادیثی که دارای آن شروط نباشد، نمی‌توان اعتماد کرد.بر همین اساس، «علم رجال» یعنی علمی که احادیث و راوایان آن را بررسی می‌کند در میان مسلمین به وجود آمد.

تفاوت اصولیون شیعه و اهل سنت

در برخی از منابع آمده است: اصولیون شیعه به قیاس و رأی قایل نیستند و در برابر اخباریون هستند اما اصولیون اهل سنت در مقابل حشویه‏‌اند نه در مقابل اخباریون. [۱]

نام و آثار برخی از اصولیون مشهور امامیه

1.شیخ مفید، صاحب کتاب الرسالة الاصولیة 2.سید مرتضی علم الهدی، صاحب کتاب الذریعة الی اصول الشریعة 3.شیخ طوسی، صاحب کتاب عدة الاصول 4.محقق حلی، صاحب " معارج الاصول 5.شیخ حسن بن زین‌الدین، صاحب " کتاب معالم الدین 6.میرزای قمی، صاحب " ;کتاب قوانین الاصول 7.شیخ مرتضی انصاری، صاحب " کتاب فرائد الاصول 8.آخوند محمد کاظم خراسانی صاحب کتاب کفایة الاصول. [۲] [۳] [۴]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 64
  2. ر. ک. مبادی فقه و اصول، نوشته علی رضا فیض ص 63 تا 67
  3. تاریخ فقه و فقها نوشته ابوالقاسم گرجی ص 307 تا 341
  4. ادوار اجتهاد نوشته محمد ابراهیم جناتی ص 407