۲۲٬۱۳۳
ویرایش
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== اندیشهها و عقاید== | == اندیشهها و عقاید== | ||
=== اندیشههای کلامی === | |||
=== جایگاه عقل === | ==== جایگاه عقل ==== | ||
در [[طریقت رفاعیه در مصر|طریقت رفاعیه]] بر جایگاه [[عقل]] و عقلا تاکید بسیار شده است. در این طریقت [[تقلید]] در [[اصول دین]] بر کسی که توانایی استدلال دارد مردود است. [[سید احمد رفاعی]] به مریدان توصیه میکند که فکر خود را از ظواهر علوم و اشتغالات فکری رها کنند. وی این اشتغالات را چهار قسم میداند: نخست القای [[خداوند]] که امری الهی است؛ دوم القای [[شیطان]] که وسواس است؛ سوم حدیث نفس که هواجس است؛ چهارم الهام خداوند که خواطر حقتعالی است. ایشان برای هر کدام از اینها علامتی ذکر کرده است: علامت القای خداوند مطابقت با علم است. علامت القای شیطان، میل به گناهان است. علامت هواجس، میل به شهوات و خواستهای نفس است و علامت خواطر الهی رضایت به وضع موجود و [[صبر]] بر آنچه از دست رفته است. | در [[طریقت رفاعیه در مصر|طریقت رفاعیه]] بر جایگاه [[عقل]] و عقلا تاکید بسیار شده است. در این طریقت [[تقلید]] در [[اصول دین]] بر کسی که توانایی استدلال دارد مردود است. [[سید احمد رفاعی]] به مریدان توصیه میکند که فکر خود را از ظواهر علوم و اشتغالات فکری رها کنند. وی این اشتغالات را چهار قسم میداند: نخست القای [[خداوند]] که امری الهی است؛ دوم القای [[شیطان]] که وسواس است؛ سوم حدیث نفس که هواجس است؛ چهارم الهام خداوند که خواطر حقتعالی است. ایشان برای هر کدام از اینها علامتی ذکر کرده است: علامت القای خداوند مطابقت با علم است. علامت القای شیطان، میل به گناهان است. علامت هواجس، میل به شهوات و خواستهای نفس است و علامت خواطر الهی رضایت به وضع موجود و [[صبر]] بر آنچه از دست رفته است. | ||
=== استغاثه به پیامبر و اولیای الهی === | ==== استغاثه به پیامبر و اولیای الهی ==== | ||
اعتقاد [[طریقه رفاعیه]] و [[شیعیان]] در مورد [[استغاثه]] و [[توسل]] به [[معصومین (ع)|معصومین (علیهمالسلام)]] به یکدیگر بسیار نزدیک است. به نظر آنها استغاثه چیزی جز درخواست [[شفاعت]] برای قضای حوائج و دفع مشکلات و برطرف شدن سختیها نیست. | اعتقاد [[طریقه رفاعیه]] و [[شیعیان]] در مورد [[استغاثه]] و [[توسل]] به [[معصومین (ع)|معصومین (علیهمالسلام)]] به یکدیگر بسیار نزدیک است. به نظر آنها استغاثه چیزی جز درخواست [[شفاعت]] برای قضای حوائج و دفع مشکلات و برطرف شدن سختیها نیست. | ||
=== زیارت قبور === | ==== زیارت قبور ==== | ||
[[رفاعیه]] زیارت قبور را مانند [[شیعیان]] مطلقا جایز و زیارت قبور اولیا الهی را به دلیل تقرب آنها به [[خداوند]] و محبت خدا به آنها شایسته میداند. | [[رفاعیه]] زیارت قبور را مانند [[شیعیان]] مطلقا جایز و زیارت قبور اولیا الهی را به دلیل تقرب آنها به [[خداوند]] و محبت خدا به آنها شایسته میداند. | ||
=== حادث نبودن صفات الهی === | ==== حادث نبودن صفات الهی ==== | ||
[[سید احمد رفاعی]] در تعریف [[توحید]] چنین گفته است:«وجدان تعظیم فی القلب یمنع عن التعطیل والتشبیه»<ref>الصیادی الرفاعی ابو مهدی، ''الطریقة الرفاعیة''، ص 23.</ref>؛ توحید، در یافت حس تعظیم و بزرگداشت خدا در دل است که مانع تعطیل (نفی هرگونه صفت از خدا) و تشبیه (انتساب صفات انسانی به خدا) است. | [[سید احمد رفاعی]] در تعریف [[توحید]] چنین گفته است:«وجدان تعظیم فی القلب یمنع عن التعطیل والتشبیه»<ref>الصیادی الرفاعی ابو مهدی، ''الطریقة الرفاعیة''، ص 23.</ref>؛ توحید، در یافت حس تعظیم و بزرگداشت خدا در دل است که مانع تعطیل (نفی هرگونه صفت از خدا) و تشبیه (انتساب صفات انسانی به خدا) است. | ||
=== نفی حلول و جسمانیت === | ==== نفی حلول و جسمانیت ==== | ||
[[سید احمد رفاعی]] در بحث ظاهر [[قرآن]] و [[آیات محکم و متشابه]]، هرگونه جسمانیت را از خداوند نفی کرده و اموری مانند مکان، دست، چشم ... از خداوند بری میداند. | [[سید احمد رفاعی]] در بحث ظاهر [[قرآن]] و [[آیات محکم و متشابه]]، هرگونه جسمانیت را از خداوند نفی کرده و اموری مانند مکان، دست، چشم ... از خداوند بری میداند. | ||
=== نفی تفسیر به رای در تفسیر قرآن === | ==== نفی تفسیر به رای در تفسیر قرآن ==== | ||
در این طریقت [[تفسیر قرآن]] خلاصه شده به آنچه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | در این طریقت [[تفسیر قرآن]] خلاصه شده به آنچه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | ||
|پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)]] در تفسیر قرآن گفته و به شدت از تفسیر به رای بر حذر داشتهاند. | |پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)]] در تفسیر قرآن گفته و به شدت از تفسیر به رای بر حذر داشتهاند. | ||
=== محبت اهلبیت === | ==== محبت اهلبیت ==== | ||
طریقۀ [[رفاعیه]] با استناد به آیۀ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ|سوره = شوری|آیه = 23}}؛ معتقد به محبت اهلبیت [[نبی اکرم(ص)|نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)]] از روی اجلال و راستی است. آنها معتقدند که محبت را مقید به غلو نکردن دربارۀ اهلبیت (علیهمالسلام) کرده و بغض داشتن نسبت به یکی از [[صحابه پیامبر|صحابه]] یا پرداختن به اختلاف بین صحابه مصداق غلو ذکر میکنند. | طریقۀ [[رفاعیه]] با استناد به آیۀ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ|سوره = شوری|آیه = 23}}؛ معتقد به محبت اهلبیت [[نبی اکرم(ص)|نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)]] از روی اجلال و راستی است. آنها معتقدند که محبت را مقید به غلو نکردن دربارۀ اهلبیت (علیهمالسلام) کرده و بغض داشتن نسبت به یکی از [[صحابه پیامبر|صحابه]] یا پرداختن به اختلاف بین صحابه مصداق غلو ذکر میکنند. | ||
=== جبر و اختیار === | ==== جبر و اختیار ==== | ||
بزرگان این طریقه با صراحت اعتقاد خود را به مختار بودن انسان اعلام و برای آن اقامۀ دلیل میکنند. عبارتی از محمد مهدی آل خزام الصیادی الرفاعی نقل شده که گفته: «عالِم عارف، خود را نه مجبور میبیند و نه مسقل. نه جبری میبیند که او را از رسیدن به اهدافش باز میدارد و نه اختیاری در خود مییابد که او را به مفاسد میکشاند». | بزرگان این طریقه با صراحت اعتقاد خود را به مختار بودن انسان اعلام و برای آن اقامۀ دلیل میکنند. عبارتی از محمد مهدی آل خزام الصیادی الرفاعی نقل شده که گفته: «عالِم عارف، خود را نه مجبور میبیند و نه مسقل. نه جبری میبیند که او را از رسیدن به اهدافش باز میدارد و نه اختیاری در خود مییابد که او را به مفاسد میکشاند». | ||
=== قضا و قدر === | ==== قضا و قدر ==== | ||
[[رفاعیه]] بر ایمان به قضا و قدر الهی تاکید دارند. بزرگان رفاعیه بر این باورند که اعتقاد به [[قضا و قدر]] الهی موجب از بین رفتن قدرت انتخاب و فرصت نیست؛ بلکه اعتقاد به قدر موجب اغتنام فرصت است<ref>الصیادی الرفاعی، محمد مهدی، ''فذلکة الحقیقة فی احکام الطریقة''، ص 119.</ref>. | [[رفاعیه]] بر ایمان به قضا و قدر الهی تاکید دارند. بزرگان رفاعیه بر این باورند که اعتقاد به [[قضا و قدر]] الهی موجب از بین رفتن قدرت انتخاب و فرصت نیست؛ بلکه اعتقاد به قدر موجب اغتنام فرصت است<ref>الصیادی الرفاعی، محمد مهدی، ''فذلکة الحقیقة فی احکام الطریقة''، ص 119.</ref>. | ||