|
|
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| <div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
| |
| [[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
| |
| <br>
| |
| '''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
| |
|
| |
|
| '''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
| | {{جعبه اطلاعات شخصیت |
| <br>
| | | عنوان = احمد لبیب الترجمان |
| ''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛
| | | تصویر = عالمان اهل سنت.jpg |
| | | نام = |
| | | نامهای دیگر = |
| | | سال تولد = 1905 م |
| | | تاریخ تولد = |
| | | محل تولد = [[مصر]] |
| | | سال درگذشت = 1972 م |
| | | تاریخ درگذشت = |
| | | محل درگذشت = [[اردن]] |
| | | استادان = |
| | | شاگردان = |
| | | دین = [[اسلام]] |
| | | مذهب = [[اهل سنت]] |
| | | آثار = |
| | | فعالیتها = همکاری با [[اخوانالمسلمین]] |
| | | وبگاه = |
| | }} |
|
| |
|
| <noinclude>
| | '''احمد لبیب الترجمان''' یکی از افتخارات [[اخوانالمسلمین]] و دارای استعدادهای متعدد رزمی بود که برای آزادی [[فلسطین]] مبارزات زیادی داشت. وی رهبر یک گروهان از تیپهای [[اخوانالمسلمین|اخوان]] در تشکیلات جنگی بهشمار میآمد. |
| </div>
| |
| <div class="wikiInfo">[[پرونده:احمد قضاة.jpg|جایگزین=احمد قضاة|بندانگشتی|احمد قضاة]]
| |
| {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
| |
|
| |
|
| !نام
| | == اخوان در خط مقدم مجاهدین == |
| |احمد لبیب الترجمان
| | آغاز ورود [[اخوانالمسلمین]] به [[فلسطین]] زمانی بود که اولین گروه از آنها تحت عنوان یک سفر علمی به سینا نفوذ کردند تا از مرز [[مصر]] عبور کنند و وارد [[فلسطین]] شوند، یعنی قبل از ورود ارتشهای عربی به فلسطین. پس از آن، [[اخوانالمسلمین|اخوان]] نبردهای زیادی انجام داد و شگفتانگیزترین نمونههای فداکاری و قهرمانی را در جنگ ارائه کرد. علاوه بر ایشان تعداد زیادی بودند که جان خود را برای سرزمین [[فلسطین]] فدا کردند. |
| |-
| |
| |زاده
| |
| |1905 میلادی / [[مصر]]
| |
| |-
| |
| |درگذشت
| |
| |1974 میلادی / [[مصر]]
| |
| |-
| |
| |دین و مذهب
| |
| |[[اسلام]]، [[تسنن]]
| |
| |-
| |
| |فعالیتها
| |
| |همکاری با [[اخوانالمسلمین]]
| |
| |}
| |
| </div>
| |
| او یکی از افتخارات [[اخوانالمسلمین]] در نبردهای آزادی [[فلسطین]] در سال 1948 م، بود. ایشان دارای استعدادهای متعدد رزمی بود. وی رهبر یک گروهان از تیپهای [[اخوانالمسلمین|اخوان]] در تشکیلات جنگی است. یکی از فرزندان [[قاهره]] و بهعنوان یک رهبر عالی مقام بود و بدین ترتیب [[اخوانالمسلمین]] پرورش یافت.<br>
| |
|
| |
|
| ==اخوان در خط مقدم مجاهدین==
| | سرلشکر '''احمد فؤاد صدیق''' فرمانده کل کمپین [[فلسطین]] میگوید: «[[اخوانالمسلمین|اخوان]] سربازانی بودند که به بهترین حالت، وظیفه خود را انجام دادند و [[یهودیان]] به دنبال مواضع [[اخوانالمسلمین|اخوان]] بودند تا در حمله از آنها دوری کنند. و اینکه من تعدادی از آنها را از تاریخ 26 تا 30 دسامبر 1948 میلادی به جنوب دیرالبلاح در حدود 100 کیلومتری برای ملاقات با یهودیان فرستادم که اقدامات قهرمانانه آنها و تصمیم به انحلال، تأثیری بر آنها نداشت». |
| آغاز ورود [[اخوانالمسلمین]] به [[فلسطین]] زمانی بود که اولین گروه از آنها تحت عنوان یک سفر علمی به سینا نفوذ کردند تا از مرز [[مصر]] عبور کنند و وارد [[فلسطین]] شوند، یعنی قبل از ورود ارتشهای عربی به فلسطین. پس از آن، [[اخوانالمسلمین|اخوان]] نبردهای زیادی انجام داد و شگفتانگیزترین نمونههای فداکاری و قهرمانی را در جنگ ارائه کرد. علاوه بر آن تعداد زیادی از کسانی که چانن خود را برای سرزمین فلسطین فدا کردند.
| | |
| سرلشکر '''احمد فؤاد صدیق''' فرمانده کل کمپین [[فلسطین]] میگوید: «[[اخوانالمسلمین|اخوان]] سربازانی بودند که به بهترین حالت، وظیفه خود را انجام دادند و [[یهودیان]] به دنبال مواضع [[اخوانالمسلمین|اخوان]] بودند تا در حمله از آنها دوری کنند. و اینکه من تعدادی از آنها را از تاریخ 26 تا 30 دسامبر 1948 میلادی به جنوب دیرالبلاح در حدود 100 کیلومتری برای ملاقات با یهودیان فرستادم که اقدامات قهرمانانه آنها و تصمیم به انحلال تأثیری بر آنها نداشت». | | == اولین ماموریت در خان یونس == |
| ==اولین ماموریت در خان یونس== | | [[خان یونس]] که [[یهودیان]] در آن زمان به آن کفار درم میگفتند، منطقهای مستحکم بود. با وجود اینکه وسعت کوچکی داشت، به دلیل نزدیکی به مرز [[مصر]] و قرار گرفتن در جاده اصلی مواصلاتی در موقعیت بسیار مهمی ساخته شده بود. [[مصر]] را به [[فلسطین]] وصل میکرد. ایشان به همراه نیروهای [[اخوانالمسلمین|اخوان]] در آن منطقه حاضر شدند. |
| [[خان یونس]] که [[یهودیان]] در آن زمان به آن کفار درم میگفتند، منطقهای مستحکم بود. با وجود اینکه وسعت کوچکی داشت، به دلیل نزدیکی به مرز [[مصر]] و قرار گرفتن در جاده اصلی مواصلاتی در موقعیت بسیار مهمی ساخته شده بود. [[مصر]] را به [[فلسطین]] وصل میکرد. ایشان به همراه نیروهای [[اخوانالمسلمین|اخوان]] در آن منطقه حاضر شدند.<br> | |
|
| |
|
| ==راه اورشلیم از طریق رامات رحیل== | | == راه اورشلیم از طریق رامات رحیل == |
| از جمله نبردهایی که [[اخوانالمسلمین|اخوان]] [[مصر]] به رهبری '''احمد لبیب الترجمان''' به راه انداخت، نبرد برای تصرف [[رمات راحیل]] بود، زمانی که گروهی از مجاهدان [[اخوانالمسلمین]] رامات راحیل را در نیمه شب بیست و ششم مه 1948 م، به چنگ درآوردند. و بیش از 200 سرباز یهودی را در این نبرد کشتند. این زمان اتفاق افتاد که نیروهای داوطلب [[اخوانالمسلمین]] به رهبری ایشان در نزدیکی شهر مستقر شدند و فردای آن روز به آن نزدیک شد و تعداد داوطلبان حدود 35 نفر بود که دو کیلومتر را با پای پیاده بین کوهها و درههای ناهموار پیاده روی کردند. خمپارههای سنگین و جعبههای دانا را با خود میکشیدند، اما ایمان و روحیه در بین همه بالا بود.<br> | | از جمله نبردهایی که [[اخوانالمسلمین|اخوان]] [[مصر]] به رهبری '''احمد لبیب الترجمان''' به راه انداخت، نبرد برای تصرف [[رمات راحیل]] بود، زمانی که گروهی از مجاهدان [[اخوانالمسلمین]] رامات راحیل را در نیمه شب بیست و ششم مه 1948 م، به تصرف خود درآوردند. و بیش از 200 سرباز یهودی را در این نبرد کشتند. در این زمان نیروهای داوطلب [[اخوانالمسلمین]] که حدود 35 نفر بودندبا ایمان و روحیه بالا، به رهبری ایشان در نزدیکی شهر مستقر شدند و فردای آن روز پس از طی دو کیلومتر با پای پیاده بین کوهها و درههای ناهموار که خمپارههای سنگین و جعبههای مهمات را با خود میکشیدند، پشت شهر موضع گرفتند و دستور تیراندازی به توپخانه صادر شد و سیصد گلوله شلیک کردند. درگیری از سنگرها و سدها شروع شد، [[یهودیان]] سعی کردند دفاع کنند، اخوان وقت را تلف نکرد، گروهی از [[یهودیان]] که به سمت برجها بالا میرفتند را با مینهایی که زیر آنها کار گذاشته بودند، منفجر کردند و آنها را به آوار تبدیل کردند، این انفجارهای ناگهانی تأثیر بدی بر قلب [[یهودیان]] داشت؛ بنابراین آنها شروع به عقبنشینی از راههای مخفی خود به مستعمره تلپیوت در نزدیکی [[اورشلیم]] جدید کردند. و سربازان پیاده داوطلب به داخل شهر پیشروی کردند و فریاد زدند: الحمدلله خدا بزرگ است، آنها وحشت را در دل [[یهودیان]] زنده ایجاد کردند و وحشتزده از سنگرهای خود به شهرکهای مجاور عقبنشینی کردند. |
|
| |
|
| همه به رهبری وی در پشت شهر موضع گرفتند و دستور تیراندازی به توپخانه صادر شد و سیصد گلوله شلیک کردند. درگیری از سنگرها و سدها شروع شد، [[یهودیان]] سعی کردند دفاع کنند، اخوان وقت را تلف نکرد، گروهی از آنها که به سمت برجها بالا میرفتند را با مینهایی که زیر آنها بود منفجر کردند و آنها را به آوار تبدیل کردند، این انفجارهای ناگهانی تأثیر بدی بر قلب یهودیان داشت؛ بنابراین آنها شروع به عقبنشینی از راههای مخفی خود به مستعمره تل پیوت در نزدیکی [[اورشلیم]] جدید کردند. و سربازان پیاده داوطلب به داخل شهر پیشروی کردند و فریاد زدند: الحمدلله خدا بزرگ است، آنها وحشت را در دل [[یهودیان]] زنده ایجاد کردند و وحشت آنها را فرا گرفت، بنابراین آنها از سنگرهای خود به شهرکهای مجاور عقبنشینی کردند.<br>
| | == بازکردن راه فلوجه == |
| | [[یهودیان]]، اردوگاه ارتش [[مصر]] در [[فلوجه]] را محاصره کردند و رهبری ارتش سعی کرد تدارکات و مهمات را برای نیروهای محاصره شده فراهم کند و از اینجا رهبری ارتش مصر به داوطلبان [[اخوانالمسلمین]] متوسل شد، بنابراین آنها با ایشان که مسئول داوطلبان [[اخوانالمسلمین|اخوان]] در [[سور باهر]] بود تماس گرفتند. و آنها او را مسئول شکستن محاصره و نجات نیروها میدانستند، بنابراین او سه نفر از برادران را فرستاد که عبارتند از: ''محمد عبدالغفار'' و ''صلاح العطار'' و ''محمد عبد رب النبی''. در آنجا مأموران ارتش [[مصر]] پانزده شتر به آنها دادند که جعبههایی را که همراهشان بود حمل میکردند. راهنمای بادیه نشینان که هر یک شتری را هدایت میکردند تا به اردوگاه محاصره شده [[فلوجه]] رسیدند. |
|
| |
|
| ==بازکردن راه فلوجه==
| | اما گروه دومی از برادران که با خود چند شتر و آذوقه داشتند نیز موفق شدند آنچه را که با خود داشتند برسانند و به فضل الهی صندوقهایی را که گروه اول در شکم دره پنهان کرده بودند نیز یافتند. پس آنها را نزد محاصره شدگان بردند و شترها را نیز بردند تا از گوشت آنها بهرهمند شوند. سپس [[اخوان]] توانست کاروان دیگری متشکل از 46 شتر مملو از تدارکات، مواد و تجهیزات پزشکی را به رهبری الیوزباشی معروف الحضری آماده کند. کاروان به لطف [[خدا]] به نیروهای محاصره شده رسید و آنها را ترک کرد. شتران و آنچه حمل کردند و از جایی که آمدند برگشتند. بار سوم با کاروان دیگری نیز همین اتفاق افتاد. بدین ترتیب ایشان کار را انجام داد. در ضمن [[جمال عبدالناصر]] از محاصره شدگان [[فلوجه]] بوده است. |
| [[یهودیان]] اردوگاه ارتش [[مصر]] در الفلوجه را محاصره کردند و رهبری ارتش سعی کرد تدارکات و مهمات را برای نیروهای محاصره شده فراهم کند و از اینجا رهبری ارتش مصر به داوطلبان [[اخوانالمسلمین]] متوسل شد، بنابراین آنها با برادر لبیب الترجمان تماس گرفتند. که مسئول داوطلبان اخوان در سور باهر بود و آنها او را مسئول شکستن محاصره و نجات نیروها میدانستند، بنابراین سه نفر از برادران را فرستاد که عبارتند از: | | |
| | == منابع == |
| | * ر. ک: مدخل احمد لبیب الترجمان در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. |
|
| |
|
| محمد عبدالغفار و صلاح العطار و محمد عبد رب النبی پست معروف به رهبری داوطلبان در [[بیت لحم]] که با این کار موافقت کردند و نیرویی را در سور باهر برای اجرای آن مأمور کردند برادر احمد لبیب الترجمان پانزده برادر را برگزید و دو وسیله نقلیه مملو از مواد پزشکی و تجهیزات و مهمات را برداشت. و این در 13 نوامبر 1948 بود که در امتداد جاده قدم زدند و سرودهای اخوان را می خواندند تا اینکه عصر به آنجا رسیدند. منطقه الدهریه بعد از الخلیل.
| | {{مصر}} |
| | | [[رده:شخصیتها]] |
| در آنجا مأموران ارتش مصر پانزده شتر به آنها دادند که جعبههایی را که همراهشان بود حمل میکردند. آنها به آنها گفتند که مسافت پیاده سه ساعت است و مسئول این مأموریت برادر محمد عبدالغفار بود و هیچ افسر ارتشی وجود نداشت. آنها را همراهی کرد و با آنها شروع به قدم زدن در جادههای کوهستانی کرد. راهنمای بادیه نشینان که هر یک شتری را هدایت می کردند تا به اردوگاه محاصره شده فلوجه رسیدند.
| | [[رده:شخصیتهای مسلمان]] |
| | | [[رده:اعضای اخوان المسلمین]] |
| آنها مدتی استراحت کردند، سپس هر کدام موقعیت خود را برای نگهبانی گرفتند. سه برادر: محمد عبدالغفار، صلاح العطار و محمد عبد رب النبی به همراه راهنما، مکان هایی را که آنها را قادر می ساخت برادران بازگشت خود را به تأخیر انداختند و در این میان، تبادل آتش با یهودیان رخ داد، پس از کشتی پیاده شدند، صندوقها را بر شتر بار کردند و با کاه و کاه پوشانده شدند، به امید بازگشت به آنجا. آنها را هنگامی که شب فرا رسید
| | [[رده:مصر]] |
| | |
| اما گروه دومی از برادران که با خود چند شتر و آذوقه داشتند نیز موفق شدند آنچه را که با خود داشتند برسانند و به فضل الهی صندوقهایی را که گروه اول در شکم دره پنهان کرده بودند نیز یافتند. پس آنها را نزد محاصره شدگان بردند و شترها را نیز بردند تا از گوشت آنها بهره مند شوند.
| |
| | |
| سپس [[اخوان]] توانست کاروان دیگری متشکل از 46 شتر مملو از تدارکات، مواد و تجهیزات پزشکی را به رهبری الیوزباشی معروف الحضری آماده کند. کاروان به لطف خدا به نیروهای محاصره شده رسید و آنها را ترک کرد. شتران و آنچه حمل کردند و از جایی که آمدند برگشتند. بار سوم با کاروان دیگری نیز همین اتفاق افتاد. بدین ترتیب احمد لبیب الترگمان کار را انجام داد.
| |
| | |
| در اینجا یک یادآوری سریع داریم که قابل ذکر است و آن اینکه [[جمال عبدالناصر]] از محاصره شدگان فلوجه بوده است، در این زمینه علی عشماوی از شهید سید قطب نظر خاصی را نقل می کند و آن اینکه یهودیان جمال عبدالناصر هر دو را به خدمت گرفته بودند. و محمد حسنین هیکل به عنوان مأمور در دوره محاصره فلوجه که 130 روز ادامه داشت.
| |
| | |
| این را علی عشماوی بر زبان سید قطب گفته است. صلاح شادی نیز در کتاب صفحات تاریخ به این مطلب اشاره کرده و گفته است: در مورد عبدالناصر گفته شده که کتک زدن او به اخوان به خاطر او بوده است. توافق با یهودیان در محاصره فلوجه، گواه آن سخنانی است که نزد مرحوم معروف الحضری باقی مانده بود، آن کسی که در دست یهودیان اسیر بود و عبدالناصر در حالی که او بود نامه ای برای او فرستاد. در فلوجه محاصره شد.یک افسر یهودی او را نزد معروف الحضری برد و نامه به او اطمینان داد که دستگیری او نزدیک است..).
| |
| =منبع=
| |
| | |
| *ر.ک: مدخل احمد لبیب الترجمان در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
| |
| | |
| [[رده: شخصیتها]] | |
| [[رده: شخصیتهای مسلمان]] | |
| [[رده: شخصیتهای اخوانالمسلمین]] | |
| [[رده: مصر]] | |