احمد لبیب الترجمان
| احمد لبیب الترجمان | |
|---|---|
| اطلاعات شخصی | |
| سال تولد | 1905 م، ۱۲۸۳ ش، ۱۳۲۲ ق |
| محل تولد | مصر |
| سال درگذشت | 1972 م، ۱۳۵۰ ش، ۱۳۹۱ ق |
| محل درگذشت | اردن |
| دین | اسلام، اهل سنت |
| فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
احمد لبیب الترجمان یکی از افتخارات اخوانالمسلمین و دارای استعدادهای متعدد رزمی بود که برای آزادی فلسطین مبارزات زیادی داشت. وی رهبر یک گروهان از تیپهای اخوان در تشکیلات جنگی بهشمار میآمد.
اخوان در خط مقدم مجاهدین
آغاز ورود اخوانالمسلمین به فلسطین زمانی بود که اولین گروه از آنها تحت عنوان یک سفر علمی به سینا نفوذ کردند تا از مرز مصر عبور کنند و وارد فلسطین شوند، یعنی قبل از ورود ارتشهای عربی به فلسطین. پس از آن، اخوان نبردهای زیادی انجام داد و شگفتانگیزترین نمونههای فداکاری و قهرمانی را در جنگ ارائه کرد. علاوه بر وی، تعداد زیادی بودند که جان خود را برای سرزمین فلسطین فدا کردند.
سرلشکر احمد فؤاد صدیق فرمانده کل کمپین فلسطین میگوید: «اخوان سربازانی بودند که به بهترین حالت، وظیفه خود را انجام دادند و صهیونیستها به دنبال مواضع اخوان بودند تا در حمله از آنها دوری کنند».
اولین ماموریت در خان یونس
خان یونس که یهودیان در آن زمان به آن کفار درم میگفتند، منطقهای مستحکم بود. با وجود اینکه وسعت کوچکی داشت، به دلیل نزدیکی به مرز مصر و قرار گرفتن در جاده اصلی مواصلاتی در موقعیت بسیار مهمی ساخته شده بود. مصر را به فلسطین وصل میکرد. او به همراه نیروهای اخوان در آن منطقه حاضر شدند.
راه اورشلیم از طریق رامات رحیل
از جمله نبردهایی که اخوان مصر به رهبری احمد لبیب الترجمان به راه انداخت، نبرد برای تصرف رمات راحیل بود، زمانی که گروهی از مجاهدان اخوانالمسلمین رامات راحیل را در نیمه شب بیست و ششم مه 1948 م، به تصرف خود درآوردند. و بیش از 200 سرباز صهیونیست را در این نبرد کشتند. در این زمان نیروهای داوطلب اخوانالمسلمین که حدود 35 نفر بودندبا ایمان و روحیه بالا، به رهبری وی در نزدیکی شهر مستقر شدند و فردای آن روز پس از طی دو کیلومتر با پای پیاده بین کوهها و درههای ناهموار که خمپارههای سنگین و جعبههای مهمات را با خود میکشیدند، پشت شهر موضع گرفتند و دستور تیراندازی به توپخانه صادر شد و سیصد گلوله شلیک کردند. درگیری از سنگرها و سدها شروع شد، یهودیان سعی کردند دفاع کنند، اخوان وقت را تلف نکرد، گروهی از صهیونیستها که به سمت برجها بالا میرفتند را با مینهایی که زیر آنها کار گذاشته بودند، منفجر کردند و آنها را به آوار تبدیل کردند، این انفجارهای ناگهانی تأثیر بدی بر قلب صهیونیستهاداشت؛ بنابراین آنها شروع به عقبنشینی از راههای مخفی خود به مستعمره تلپیوت در نزدیکی اورشلیم جدید کردند. و سربازان پیاده داوطلب به داخل شهر پیشروی کردند و فریاد زدند: الحمدلله خدا بزرگ است، آنها وحشت را در دل صهیونیستها زنده ایجاد کردند و وحشتزده از سنگرهای خود به شهرکهای مجاور عقبنشینی کردند.
بازکردن راه فلوجه
صهیونیستها، اردوگاه ارتش مصر در فلوجه را محاصره کردند و رهبری ارتش سعی کرد تدارکات و مهمات را برای نیروهای محاصره شده فراهم کند و از اینجا رهبری ارتش مصر به داوطلبان اخوانالمسلمین متوسل شد، آنها با احمد لبیب که مسئول داوطلبان اخوان در سور باهر بود تماس گرفتند و او را مسئول شکستن محاصره و نجات نیروها میدانستند، بنابراین او سه نفر از برادران را فرستاد که عبارتند از: محمد عبدالغفار و صلاح العطار و محمد عبد رب النبی. در آنجا مأموران ارتش مصر پانزده شتر به آنها دادند که جعبههایی را که همراهشان بود حمل میکردند. راهنمای بادیه نشینان که هر یک شتری را هدایت میکردند تا به اردوگاه محاصره شده فلوجه رسیدند.
اما گروه دومی از برادران که با خود چند شتر و آذوقه داشتند نیز موفق شدند آنچه را که با خود داشتند برسانند و به فضل الهی صندوقهایی را که گروه اول در شکم دره پنهان کرده بودند نیز یافتند. پس آنها را نزد محاصرهشدگان بردند و شترها را نیز بردند تا از گوشت آنها بهرهمند شوند. سپس اخوان توانست کاروان دیگری متشکل از 46 شتر مملو از تدارکات، مواد و تجهیزات پزشکی را به رهبری الیوزباشی معروف الحضری آماده کند. کاروان به لطف خدا به نیروهای محاصرهشده رسید و آنها را ترک کرد. شتران و آنچه حمل کردند و از جایی که آمدند برگشتند. بار سوم با کاروان دیگری نیز همین اتفاق افتاد. بدین ترتیب وی کار را انجام داد. در ضمن جمال عبدالناصر از محاصره شدگان فلوجه بوده است.
منابع
- ر. ک: مدخل احمد لبیب الترجمان در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..