confirmed
۵٬۹۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در نگاه جهمیه صفاتی را که می توان بر مخلوقات حمل کرد حمل آن بر خداوند جایز نسیست به عنوان مثال صفاتی چون عالم، حی، مرید، شی و...را نمی توان به خدا نسبت داد ولی صفاتی چون خالق، قادر و... فقط اختصاص به خداوند دارد زیرا که فقط خداوند است که دارای قدرت است و نیز می تواند خلق کند بنا بر این اگر صفاتی را که در باره مخلوقات به کار می بریم در باره خدا به کار ببریم در دام تشبیه گرفتار می شویم. <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن الطاهر بن محمد، الفرق بین الفرق، ص۲۱۱، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۷ هجری، چاپ۲.</ref> <ref>شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۹۸، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۰ هجری، چاپ اول.</ref> | در نگاه جهمیه صفاتی را که می توان بر مخلوقات حمل کرد حمل آن بر خداوند جایز نسیست به عنوان مثال صفاتی چون عالم، حی، مرید، شی و...را نمی توان به خدا نسبت داد ولی صفاتی چون خالق، قادر و... فقط اختصاص به خداوند دارد زیرا که فقط خداوند است که دارای قدرت است و نیز می تواند خلق کند بنا بر این اگر صفاتی را که در باره مخلوقات به کار می بریم در باره خدا به کار ببریم در دام تشبیه گرفتار می شویم. <ref>بغدادی، عبدالقاهر بن الطاهر بن محمد، الفرق بین الفرق، ص۲۱۱، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۷ هجری، چاپ۲.</ref> <ref>شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل والنحل، ج۱، ص۹۸، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۰ هجری، چاپ اول.</ref> | ||
==علم خدا حادث است== | |||
نمیتوان گفت خدا از قبل به اشیا علم داشته است؛ زیرا در این فرض، یا علم او پس از ایجاد، همچنان باقی است و تغییری در آن راه نیافته، یا باقی نیست و تغییر کرده است. صورت اول مستلزم جهل است؛ چون متعلَّق علم پیشین این است که اشیا موجود خواهند شد، و متعلَّق علم بعدی این است که اشیا موجود شدهاند؛ پس اگر با وجود تفاوت متعلَّق علم، در علم، تفاوتی حاصل نشود، علم مطابق معلوم نخواهد بود و لازمهی صورت دوم، متغیر بودن علم است، و هر متغیری مخلوق و حادث است، پس علم خدا حادث است. [۱۰] | |||