۲۴٬۸۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نمی پ' به ' نمیپ') |
جز (Javadi صفحهٔ ادیان و مذاهب در بنگلادش را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به ادیان و مذاهب در بنگلادش (مقاله) منتقل کرد) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
=تاریخچه رشد هریک از ادیان و مذاهب= | =تاریخچه رشد هریک از ادیان و مذاهب= | ||
در تاریخ اکسفورد آمده است: «وقایع (تاریخ) مشخص در بنگال از سیصد سال قبل از میلاد شکل گرفته است.» اغلب اطلاعات تاریخی موجود به ایندوس (سند) و بالای درههای گنگ و پس از آن انتهای رود بیهار مربوط است. ابتدا مهاجرت گروههای هند آریایی و دراویدین به شمال هند صورت گرفته است. در بین این مهاجران یک قبیله به نام بنگ بود که اسم آن از نام منطقه گرفته شده بود. بنگال از زمان امپراتوری شاهان گوپتا که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار حکومت را به عهده داشتند. در میان پادشاهان سلسله گوپتا، چاندرا گوپتا، مسامودرا گوپتا، بیکرامادیتا و الیاس چاندرا گوپتا از دیگران مشهورتر میباشند. نماینده یکی از پادشاهان این سلسله به نام آشوکا اول بار بودیسم را به این منطقه ارائه کرد و حدود هزار سال بعد یک پادشاه بودایی در بنگال به قدرت رسید. | در تاریخ اکسفورد آمده است: «وقایع (تاریخ) مشخص در بنگال از سیصد سال قبل از میلاد شکل گرفته است.» اغلب اطلاعات تاریخی موجود به ایندوس (سند) و بالای درههای گنگ و پس از آن انتهای رود بیهار مربوط است. ابتدا مهاجرت گروههای هند آریایی و دراویدین به شمال هند صورت گرفته است. در بین این مهاجران یک قبیله به نام بنگ بود که اسم آن از نام منطقه گرفته شده بود. بنگال از زمان امپراتوری شاهان گوپتا که هندو بودند شکل گرفت. شاهان گوپتا ابتدا در شمال بنگال و سپس بیهار حکومت را به عهده داشتند. در میان پادشاهان سلسله گوپتا، چاندرا گوپتا، مسامودرا گوپتا، بیکرامادیتا و الیاس چاندرا گوپتا از دیگران مشهورتر میباشند. نماینده یکی از پادشاهان این سلسله به نام آشوکا اول بار بودیسم را به این منطقه ارائه کرد و حدود هزار سال بعد یک پادشاه بودایی در بنگال به قدرت رسید. | ||
بسیاری از مورخان متفق القولاند که شاشانکا (598-640 میلادی) که وی هم هندو بود، نخستین پادشاهی بود که توانست در بنگال قلمرو مشخص و مهمی را تحت پوشش قوای خود داشته باشد. در سال 750 میلادی مردم گوپال را که یک بودایی بود برای حکومت انتخاب کردند. وی سلسله پالا را تاسیس کرد. پادشاهان این سلسله بوداییانی بودند که مذهبی را که اول بار بوسیله نماینده آشوکا ارائه شد توسعه دادند. آنها صومعهها و مدارس بودایی را تأسیس کردند. زائران چینی که در آن زمان به این منطقه مسافرت کردهاند، در مورد پارسایی و طرفداری بنگالیها از مذهب بودا مطالبی نوشتهاند. بودیسم به خصوص از طرف طبقات پایین مورد استقبال قرار گرفت. ظاهر آرام بودیسم | بسیاری از مورخان متفق القولاند که شاشانکا (598-640 میلادی) که وی هم هندو بود، نخستین پادشاهی بود که توانست در بنگال قلمرو مشخص و مهمی را تحت پوشش قوای خود داشته باشد. در سال 750 میلادی مردم گوپال را که یک بودایی بود برای حکومت انتخاب کردند. وی سلسله پالا را تاسیس کرد. پادشاهان این سلسله بوداییانی بودند که مذهبی را که اول بار بوسیله نماینده آشوکا ارائه شد توسعه دادند. آنها صومعهها و مدارس بودایی را تأسیس کردند. زائران چینی که در آن زمان به این منطقه مسافرت کردهاند، در مورد پارسایی و طرفداری بنگالیها از مذهب بودا مطالبی نوشتهاند. بودیسم به خصوص از طرف طبقات پایین مورد استقبال قرار گرفت. ظاهر آرام بودیسم سلطهطلبی پالاها و نفوذ آنها را به مناطق دیگر تا حدودی تضعیف میکرد. دارماپال یکی از پادشاهان این سلسله به تعمیر و بنای معابد بوداها پرداخت و کشور را تا رودخانه ایندوس (سند) در غرب و کوههای بیندهایا در مرکز هند امتداد بخشید. در نیمه قرن یازدهم میلادی سنها، پالاها را سرنگون کردند. سنها هندوهای ارتدوکس بودند و سیستم طبقاتی را با همه ضعفهایش برای طبقات پایین جامعه دوباره برقرار کردند. بیجوی سن اولین پادشاه این سلسله 64 سال حکومت کرد. پس از وی فرزندش بالان سن نیز بیست سال در کمال آرامش حکمرانی نمود. | ||
در همین زمان بالال کنفرانس عظیم مذهبی هندوها را تشکیل داد (1158-1178 میلادی) و در آنجا سیستم طبقاتی هندو را به وجود آورد. بر این اساس، هر هندو به تناسب شغل و حرفه ارزش و اهمیت پیدا میکرد. هندوهای بنگلادش و بنگال غربی هم اینک بر اساس همین سیستم طبقه بندی شدهاند. وی در پایان عمر خود مذهبی تر شد و بر اثر گرایشهای شدید مذهبی هندویسم و به خاطر ترک دنیا و به منظور پاک شدن از گناهان به اتفاق همسرش خود را به رودخانه مقدس گنگ انداخت. وی قبل از ترک دنیا حکومت را به فرزندش لاکشمن سن واگذار نمود. لاکشمن فردی مقید به مذهب هندویسم بود و پایتختش در بنگال غربی قرار داشت. وی به هنگام حمله اختیار الدین بختیار، پیر و فرسوده بود و پس از حمله به بکرام پور به داکا گریخت و در همان جا وفات یافت. سنها همچنین سیستمی را به نام کولینیسم بنگال ارائه کردند. برمبنای این سیستم یک مرد از طبقه بالا ممکن بود با یک زن از طبقه پایین ازدواج کند. | در همین زمان بالال کنفرانس عظیم مذهبی هندوها را تشکیل داد (1158-1178 میلادی) و در آنجا سیستم طبقاتی هندو را به وجود آورد. بر این اساس، هر هندو به تناسب شغل و حرفه ارزش و اهمیت پیدا میکرد. هندوهای بنگلادش و بنگال غربی هم اینک بر اساس همین سیستم طبقه بندی شدهاند. وی در پایان عمر خود مذهبی تر شد و بر اثر گرایشهای شدید مذهبی هندویسم و به خاطر ترک دنیا و به منظور پاک شدن از گناهان به اتفاق همسرش خود را به رودخانه مقدس گنگ انداخت. وی قبل از ترک دنیا حکومت را به فرزندش لاکشمن سن واگذار نمود. لاکشمن فردی مقید به مذهب هندویسم بود و پایتختش در بنگال غربی قرار داشت. وی به هنگام حمله اختیار الدین بختیار، پیر و فرسوده بود و پس از حمله به بکرام پور به داکا گریخت و در همان جا وفات یافت. سنها همچنین سیستمی را به نام کولینیسم بنگال ارائه کردند. برمبنای این سیستم یک مرد از طبقه بالا ممکن بود با یک زن از طبقه پایین ازدواج کند. | ||
حکومت مسلمانان در بنگال از سال 1757 تا 1201 میلادی به طول انجامید. پس از شکست لاکشمن سن، آخرین فرمانروای هندو مذهب، حکومت مسلمانان توسط اختیار الدین بختیار در بنگال شروع میشود و با شکست نواب سراج الدوله در یک توطئه حساب شده توسط نیروهای بریتانیا خاتمه مییابد. اختیارالدین که فرمانده ارتش قطب الدین، از نخستین فاتحان مسلمان هند، بود، مأمور گردید تا به طرف شرق حرکت نماید و ضمن ترویج اسلام، بخش دیگری از شبه قاره را به متصرفات امپراتور دهلی بیفزاید. وی ابتدا بیهر را فتح کرد و سپس به طرف بنگال رفت وبدون هیج مقاومتی بنگال را تسخیر نمود. بختیار پایتخت خود را دردوکوت (نزدیک شهر دناجپور) بنا نهاد. بدین ترتیب پایههای حکومت مسلمانان ترک در بنگال نهاده شد. | حکومت مسلمانان در بنگال از سال 1757 تا 1201 میلادی به طول انجامید. پس از شکست لاکشمن سن، آخرین فرمانروای هندو مذهب، حکومت مسلمانان توسط اختیار الدین بختیار در بنگال شروع میشود و با شکست نواب سراج الدوله در یک توطئه حساب شده توسط نیروهای بریتانیا خاتمه مییابد. اختیارالدین که فرمانده ارتش قطب الدین، از نخستین فاتحان مسلمان هند، بود، مأمور گردید تا به طرف شرق حرکت نماید و ضمن ترویج اسلام، بخش دیگری از شبه قاره را به متصرفات امپراتور دهلی بیفزاید. وی ابتدا بیهر را فتح کرد و سپس به طرف بنگال رفت وبدون هیج مقاومتی بنگال را تسخیر نمود. بختیار پایتخت خود را دردوکوت (نزدیک شهر دناجپور) بنا نهاد. بدین ترتیب پایههای حکومت مسلمانان ترک در بنگال نهاده شد. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
== نفوذ ادیان == | == نفوذ ادیان == | ||
با گسترش اسلام در بنگلادش حاکمان مسلمان در تمام قسمتهای این کشور قدرت را به دست گرفتند. اسلام توسط ترکها در بنگال توسعه یافت. قبل از ورود ترکها مسلمانان سایر مناطق بنگال به لحاظ ارتباط تجاری و اقتصادی با اسلام آشنا بودند، اما با ورود ترکها موجبات تقویت و پیدایش حکومت مسلمانان در بنگال پدیدار گردید. پس از ترکها مغولها در بنگال به حکومت رسیدند که آنان نیز تا حدودی به توسعه فرهنگ اسلام پرداختند. مبدأ تاریخ بنگلادش در زمان سلطنت اکبر به هجری شمسی تغییر نمود. اورنگ زاد یکی دیگر از پادشاهان مغول که اعتقاد زیادی به اسلام داشت شخصاً از قرآن نسخه برداری کرد. پس از استیلای بریتانیا بر شبه قاره، مسلمانان بیشترین ضربه را از جانب آنان متحمل شدند و خسارات فراوانی دیدند. برای مثال در سال1793 استعمارگران انگلیسی قانونی را به تصویب رساندند که معروف به اقامت دائمی است. بر اساس این قانون، مالکیت بنگال برای همیشه به عهده هندوها واگذار شد و این در حالی بود که مسلمانان سالهای طولانی حاکمیت مطلق سراسر قاره را در اختیار داشتند. گرچه مسلمانان استیلای سیاسی خود را از دست دادند، با توجه به غنای فرهنگ و شرایط بهتر اقتصادی، نسبت به هندوها، در درجه بالاتری از ارزش اجتماعی قرار داشتند. در تمام مناطق شبه قاره، مسلمانان همگام با هندوها و سایر قشرهای تحت ستم، علیه استعمارگران به مبارزه برخاستند. | با گسترش اسلام در بنگلادش حاکمان مسلمان در تمام قسمتهای این کشور قدرت را به دست گرفتند. اسلام توسط ترکها در بنگال توسعه یافت. قبل از ورود ترکها مسلمانان سایر مناطق بنگال به لحاظ ارتباط تجاری و اقتصادی با اسلام آشنا بودند، اما با ورود ترکها موجبات تقویت و پیدایش حکومت مسلمانان در بنگال پدیدار گردید. پس از ترکها مغولها در بنگال به حکومت رسیدند که آنان نیز تا حدودی به توسعه فرهنگ اسلام پرداختند. مبدأ تاریخ بنگلادش در زمان سلطنت اکبر به هجری شمسی تغییر نمود. اورنگ زاد یکی دیگر از پادشاهان مغول که اعتقاد زیادی به اسلام داشت شخصاً از قرآن نسخه برداری کرد. پس از استیلای بریتانیا بر شبه قاره، مسلمانان بیشترین ضربه را از جانب آنان متحمل شدند و خسارات فراوانی دیدند. برای مثال در سال1793 استعمارگران انگلیسی قانونی را به تصویب رساندند که معروف به اقامت دائمی است. بر اساس این قانون، مالکیت بنگال برای همیشه به عهده هندوها واگذار شد و این در حالی بود که مسلمانان سالهای طولانی حاکمیت مطلق سراسر قاره را در اختیار داشتند. گرچه مسلمانان استیلای سیاسی خود را از دست دادند، با توجه به غنای فرهنگ و شرایط بهتر اقتصادی، نسبت به هندوها، در درجه بالاتری از ارزش اجتماعی قرار داشتند. در تمام مناطق شبه قاره، مسلمانان همگام با هندوها و سایر قشرهای تحت ستم، علیه استعمارگران به مبارزه برخاستند. | ||
فکیر منجوساه نخستین مسلمانی بود که در سال1763 علیه نیروهای بریتانیا قیام کرد. وی جنگهای مختلفی را علیه انگلیسیها هدایت کرد، ولی سرانجام شکست خورد. شاه ولی الله که برقراری خلافت اسلامی را به عنوان هدف تعیین کرده بود نیز در طول سالهای 1779- 1831 به جنگ با انگلیس پرداخت. ولی وی نیز سرانجام از آنها شکست خورد. حاجی شریعت الله و مولانا کرامت علی و محسن الدین الیاس نیز جنگهایی را علیه انگلیس رهبری کردند. آنان با الهام از تعالیم اسلامی، روحیه | فکیر منجوساه نخستین مسلمانی بود که در سال1763 علیه نیروهای بریتانیا قیام کرد. وی جنگهای مختلفی را علیه انگلیسیها هدایت کرد، ولی سرانجام شکست خورد. شاه ولی الله که برقراری خلافت اسلامی را به عنوان هدف تعیین کرده بود نیز در طول سالهای 1779- 1831 به جنگ با انگلیس پرداخت. ولی وی نیز سرانجام از آنها شکست خورد. حاجی شریعت الله و مولانا کرامت علی و محسن الدین الیاس نیز جنگهایی را علیه انگلیس رهبری کردند. آنان با الهام از تعالیم اسلامی، روحیه مبارزهطلبی و جهاد را علیه انگلیسیها در بین مسلمانان تبلیغ و تشویق میکردند. | ||
این دوره از حرکت تجدید بنای اسلام بین سالهای 1700-1873 میلادی ادامه یافت. پس از این سالها نیز مسلمانان و هندوان متحداً علیه استعمارگران انگلیسی به مبارزه پرداختند. در سال1905 لرد کرزن، فرمانروای معروف هندوستان، ایالت بنگال را به دو بخش تقسیم نمود. نواب سلیم الله، رهبر مسلمانان بنگال، مشوق لرد کرزن در امر تقسیم بنگال بود. وی به رغم مخالفتهای زیاد، با او در این زمینه همکاری نمود. بعد از تقسیم بنگال، بخشهای عقب افتاده آن سرزمین مورد توجه قرار گرفت و از توسعه و عمران برخوردار شد. | این دوره از حرکت تجدید بنای اسلام بین سالهای 1700-1873 میلادی ادامه یافت. پس از این سالها نیز مسلمانان و هندوان متحداً علیه استعمارگران انگلیسی به مبارزه پرداختند. در سال1905 لرد کرزن، فرمانروای معروف هندوستان، ایالت بنگال را به دو بخش تقسیم نمود. نواب سلیم الله، رهبر مسلمانان بنگال، مشوق لرد کرزن در امر تقسیم بنگال بود. وی به رغم مخالفتهای زیاد، با او در این زمینه همکاری نمود. بعد از تقسیم بنگال، بخشهای عقب افتاده آن سرزمین مورد توجه قرار گرفت و از توسعه و عمران برخوردار شد. | ||
نواب سلیم الله در سال 1906 با گردآوری رهبران مسلمانان سراسر هند، نخستین کنفرانس سراسری رهبران اسلامی را تشکیل داد. که در این کنفرانس تصمیم به تشکیل حزب مسلم لیگ اتخاذ گردید و رهبران این حزب در مراحل بعدی، طرح تشکیل پاکستان را ارائه نمودند. رهبران حزب مسلم لیگ بر این عقیده بودند که مسلمانان شبه قاره باید دارای موطن جداگانهای بوده، قوانین شرع مقدس اسلام ناظر بر روابط سیاسی و اجتماعی مملکت باشد. در رأس رهبران این حزب، محمد علی جناح قرار داشت. علاوه بر جناح میتوان از لیاقت علی خان، عبدالرب پیشتار، خواجه ناظم الدین و شهید سهروردی نام برد. در طول سالهای 1930 – 1932 سه کنفرانس با حضور 58 تن از رهبران برجسته مسلمانان و هندوها در یک طرف و دولت بریتانیا در طرف دیگر انجام پذیرفت. در نخستین کنفرانس که موضوع چگونگی اداره امور و آینده شبه قاره در آن به بحث گذاشته شد، رهبران مسلمانان خواهان بررسی جداگانه مسئله مسلمانان گردیدند. | نواب سلیم الله در سال 1906 با گردآوری رهبران مسلمانان سراسر هند، نخستین کنفرانس سراسری رهبران اسلامی را تشکیل داد. که در این کنفرانس تصمیم به تشکیل حزب مسلم لیگ اتخاذ گردید و رهبران این حزب در مراحل بعدی، طرح تشکیل پاکستان را ارائه نمودند. رهبران حزب مسلم لیگ بر این عقیده بودند که مسلمانان شبه قاره باید دارای موطن جداگانهای بوده، قوانین شرع مقدس اسلام ناظر بر روابط سیاسی و اجتماعی مملکت باشد. در رأس رهبران این حزب، محمد علی جناح قرار داشت. علاوه بر جناح میتوان از لیاقت علی خان، عبدالرب پیشتار، خواجه ناظم الدین و شهید سهروردی نام برد. در طول سالهای 1930 – 1932 سه کنفرانس با حضور 58 تن از رهبران برجسته مسلمانان و هندوها در یک طرف و دولت بریتانیا در طرف دیگر انجام پذیرفت. در نخستین کنفرانس که موضوع چگونگی اداره امور و آینده شبه قاره در آن به بحث گذاشته شد، رهبران مسلمانان خواهان بررسی جداگانه مسئله مسلمانان گردیدند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
ابن بطوطه مینویسد: | ابن بطوطه مینویسد: | ||
در طول حکومت فخرالدین مبارک شاه، درویشها علاوه بر احترامی که حکمرانان برایشان قائل بودند، از امکانات زیادی از جمله مسافرت رایگان توسط قایق، غذا و غیره بر خوردار بودند. به دستور سلاطین وقت، هنگامی که درویشی وارد شهر میشد، حاکم شهر از وی استقبال میکرد و نیمی از خزانه دولت در اختیارش قرار میگرفت. | در طول حکومت فخرالدین مبارک شاه، درویشها علاوه بر احترامی که حکمرانان برایشان قائل بودند، از امکانات زیادی از جمله مسافرت رایگان توسط قایق، غذا و غیره بر خوردار بودند. به دستور سلاطین وقت، هنگامی که درویشی وارد شهر میشد، حاکم شهر از وی استقبال میکرد و نیمی از خزانه دولت در اختیارش قرار میگرفت. | ||
در دوران مغول نیز صوفیان و درویشان به توسعه نفوذ اسلامی میپرداختند. خواجه معین الدین چشتی، معروف به سلطان اولیا هندوستان، در همین ایام میزیست. در دوران استیلای انگلیس بر شبه قاره نیز بعضی از رهبران مذهبی عهدهدار هدایت قیامها علیه بریتانیا بودند. از جمله این افراد فکیر منجو شاه (1763- 1787م)، شاه ولی الله (1779- 1831م)، سید احمد برلوی، اسماعیل شاهد، میر نصار علی، حاجی شریعت الله، محسن الدین الیاس و مولانا کرامت علی بودند که با الهام از تعالیم اسلامی روحیه جهاد و | در دوران مغول نیز صوفیان و درویشان به توسعه نفوذ اسلامی میپرداختند. خواجه معین الدین چشتی، معروف به سلطان اولیا هندوستان، در همین ایام میزیست. در دوران استیلای انگلیس بر شبه قاره نیز بعضی از رهبران مذهبی عهدهدار هدایت قیامها علیه بریتانیا بودند. از جمله این افراد فکیر منجو شاه (1763- 1787م)، شاه ولی الله (1779- 1831م)، سید احمد برلوی، اسماعیل شاهد، میر نصار علی، حاجی شریعت الله، محسن الدین الیاس و مولانا کرامت علی بودند که با الهام از تعالیم اسلامی روحیه جهاد و مبارزهطلبی را در مسلمانان بنگلادش تبلیغ و تشویق میکردند. ابوالقاسم فضل الحق از بریسال بنگلادش و مولانا عبدالحمید خان باشانی از دیگر رهبران سرشناس و مذهبی بنگال میباشند که در مبارزات استقلالطلبانه شبه قاره و پس از آن در استقلال بنگلادش نقش مهمیداشتند. | ||
=روند تأثیر تبلیغ و ترویج مذاهب= | =روند تأثیر تبلیغ و ترویج مذاهب= | ||
پیروان مذهب بودا که مورد نفرت و آزار هندو مذهبان قرار داشتند، با ورود اسلام به بنگال تحت نفوذ این آیین عدالت جو و بشر دوست قرار گرفتند و بسیاری از آنان مسلمان شدند. با تأسیس حکومت ترکان مسلمان در بنگال، برهمنها (طبقه مرفه و درجه اول هندوییسم) نفوذ و استیلای خود را از دست دادند و ارکان اقتدارشان از بین رفت. | پیروان مذهب بودا که مورد نفرت و آزار هندو مذهبان قرار داشتند، با ورود اسلام به بنگال تحت نفوذ این آیین عدالت جو و بشر دوست قرار گرفتند و بسیاری از آنان مسلمان شدند. با تأسیس حکومت ترکان مسلمان در بنگال، برهمنها (طبقه مرفه و درجه اول هندوییسم) نفوذ و استیلای خود را از دست دادند و ارکان اقتدارشان از بین رفت. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
مسئله انتظار ظهور در اعتقاد اهل سنت نیز به همان گونه که در احادیث شیعه وجود دارد، ریشه دار است. ابن خلدون- دانشمند مشهور اهل سنت- با بررسی احادیث مربوط به حضرت مهدی (عج) در کتابهای اهل سنت میگوید: | مسئله انتظار ظهور در اعتقاد اهل سنت نیز به همان گونه که در احادیث شیعه وجود دارد، ریشه دار است. ابن خلدون- دانشمند مشهور اهل سنت- با بررسی احادیث مربوط به حضرت مهدی (عج) در کتابهای اهل سنت میگوید: | ||
این مسئله در میان همه مسلمانها و در همه اعصار معروف و مورد قبول بوده که در آخر الزمان حتماً مردی از خاندان رسول خدا (ص) ظهور خواهد کرد؛ کسی که دین را تقویت میکند و عدالت را حاکم میگرداند، مسلمانان از او پیروی میکنند و بر تمام قلمرو اسلام دست خواهد یافت که نام او مهدی است. در همان زمان است که دجال ظاهر میشود و نشانههای قیامت، آن گونه که در صحیح آمده است، ظاهر خواهد شد. پس از مهدی، عیسی فرود میآید و دجال را میکشد، یا موسی همراه مهدی میآید تا او را در کشتن دجال، یاری دهد و به او اقتدا میکند. | این مسئله در میان همه مسلمانها و در همه اعصار معروف و مورد قبول بوده که در آخر الزمان حتماً مردی از خاندان رسول خدا (ص) ظهور خواهد کرد؛ کسی که دین را تقویت میکند و عدالت را حاکم میگرداند، مسلمانان از او پیروی میکنند و بر تمام قلمرو اسلام دست خواهد یافت که نام او مهدی است. در همان زمان است که دجال ظاهر میشود و نشانههای قیامت، آن گونه که در صحیح آمده است، ظاهر خواهد شد. پس از مهدی، عیسی فرود میآید و دجال را میکشد، یا موسی همراه مهدی میآید تا او را در کشتن دجال، یاری دهد و به او اقتدا میکند. | ||
کتابهای حدیثی شیعه و سنی تقریباً احادیث یکسانی را از رسول خدا درباره حضرت مهدی(ع) نقل میکنند و نقش | کتابهای حدیثی شیعه و سنی تقریباً احادیث یکسانی را از رسول خدا درباره حضرت مهدی(ع) نقل میکنند و نقش خارقالعادهای را به او نسبت میدهند. در طول تاریخ، گاه به گاه، عدهای ماجراجو در مناطق مختلف جهان از جمله هندوستان خودشان را مهدی معرفی کردهاند. مسئله انتظار باعث شد تا گروهی در میان شیعه وفات امام خاصی را انکار کنند. بعضی از ائمه نیز به عنوان مهدی معرفی شدهاند. باقریه اظهار میداشتند که پس از وفات امام باقر(ع)، امامت پایان یافت. پس از امام صادق(ع) طرفداران اسماعیل (پسر امام صادق(ع)) فرقه شیعی و مستقل اسماعیلیه را تاسیس کردند. واقفیه عقیده داشتند که امام صادق(ع) از دنیا نرفته و به عنوان مهدی باز خواهد گشت. فطحیه نیز معتقد شدند که فرزند امام صادق (ع) (عبدالله افطح)، جانشین پدرش شد. پیروان محمد (چهارمین پسر امام صادق-ع-) فرقه شمیتیه را تشکیل دادند. | ||
بر مبنای مسئله انتظار، پس از وفات امام موسی کاظم (ع) سه فرقه مهم سر بر آوردند. همین طور پس از شهادت امام رضا (ع) سه فرقه و پس از رحلت امامهادی (ع) سه فرقه و پس از وفات امام حسن عسکری (ع) نیز پنج فرقه به وجود آمدند. پس از امام عسکری (ع) گروههای منحرف چند سال اغتشاش فکری خطرناکی را برسر جانشین او، امام دوازدهم، و نیز مفهوم غیبت رواج دادند. کم کم گروههای بی بنیان و سست از بین رفتند و عده زیادی از شیعیان، معتقد به امامت حضرت مهدی (عج) شدند. احادیثی که از طریق اهل سنت روایت شده است نیز عقاید شیعه را تقویت میکند؛ هر چند عدهای از راویان، اصطلاح «امیر» یا «خلیفه» را به جای «امام» در روایاتشان به کار بردهاند. در میان راویان اهل سنت که این روایات را نقل کردهاند، اصحاب مشهور رسول خدا- همچون عمربن خطاب، عبدالله بن مسعود و جابر بن سمره- هستند. در میان راویان شیعه نیز شخصیتهایی چون عبدالله بن جعفر طیار، سلمان فارسی، ابوالهیثم ابن التّیهان، خزیمه بن ثابت، عماربن یاسر، مقداد و ابوایوب انصاری وجود دارند. در حدیثی که راویان شیعی نقل کردهاند، چنین وارد شده است: | بر مبنای مسئله انتظار، پس از وفات امام موسی کاظم (ع) سه فرقه مهم سر بر آوردند. همین طور پس از شهادت امام رضا (ع) سه فرقه و پس از رحلت امامهادی (ع) سه فرقه و پس از وفات امام حسن عسکری (ع) نیز پنج فرقه به وجود آمدند. پس از امام عسکری (ع) گروههای منحرف چند سال اغتشاش فکری خطرناکی را برسر جانشین او، امام دوازدهم، و نیز مفهوم غیبت رواج دادند. کم کم گروههای بی بنیان و سست از بین رفتند و عده زیادی از شیعیان، معتقد به امامت حضرت مهدی (عج) شدند. احادیثی که از طریق اهل سنت روایت شده است نیز عقاید شیعه را تقویت میکند؛ هر چند عدهای از راویان، اصطلاح «امیر» یا «خلیفه» را به جای «امام» در روایاتشان به کار بردهاند. در میان راویان اهل سنت که این روایات را نقل کردهاند، اصحاب مشهور رسول خدا- همچون عمربن خطاب، عبدالله بن مسعود و جابر بن سمره- هستند. در میان راویان شیعه نیز شخصیتهایی چون عبدالله بن جعفر طیار، سلمان فارسی، ابوالهیثم ابن التّیهان، خزیمه بن ثابت، عماربن یاسر، مقداد و ابوایوب انصاری وجود دارند. در حدیثی که راویان شیعی نقل کردهاند، چنین وارد شده است: | ||
ای مردم! ولایت (قدرت قانونی) فقط به علی بن ابیطالب (ع) و امنای نسل من و اولاد برادرم علی واگذار گردیده است. او اولین آنها و دو فرزندش حسن و حسین، یکی بعد از دیگری، جانشین او هستند. آنها تا باز گشت به سوی خدا خود را از قرآن جدا نخواهندکرد. | ای مردم! ولایت (قدرت قانونی) فقط به علی بن ابیطالب (ع) و امنای نسل من و اولاد برادرم علی واگذار گردیده است. او اولین آنها و دو فرزندش حسن و حسین، یکی بعد از دیگری، جانشین او هستند. آنها تا باز گشت به سوی خدا خود را از قرآن جدا نخواهندکرد. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:بنگلادش]] | [[رده:بنگلادش]] |