امام مهدی در دیدگاه دانشمندان حنفی مذهب (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Javadi صفحهٔ امام مهدی در دیدگاه دانشمندان حنفی مذهب را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به امام مهدی در دیدگاه دانشمندان حنفی مذهب (مقاله) منتقل کرد)
 
(بدون تفاوت)

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۸

امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان حنفی مذهب عنوان مقاله‌ای است که پیرامون امام مهدی (عج) دوازدهمین فرزند از نوادگان رسول خدا (ص) و امام دوازدهم شیعیان جهان که به عقیده ایشان از نظرها تا روز موعود الهی در غیبت به سر می‌برد، اختصاص یافته است. در این مقاله نگاه حنفی‌ها به این مساله مورد بررسی قرار گرفته است.

دانشمندان حنفی مذهب و امام مهدی (عج)

تعدادی از عالمان و نویسندگان حنفی مذهب درباره مهدویت و اعتقاد به مهدی آخر الزمان، نوشته‌ها و آثار خوب و ارزشمندی را از خود بر جای گذاشته‌اند. در پاره‌ای از موارد، علاوه بر اصل اعتقاد به ظهور امام مهدی علیه‌السلام، به مانند شیعه به زنده بودن وی نیز معتقد می‌باشند و اینک دیدگاه چند نفر از دانشمندان حنفی مذهب در پی می‌آید:

ابن جوزی (م ۶۵۰ ه. ق)

وی در کتاب معروفش، «تذکرة خواص الامة فی خصائص الائمة علیهم‌السلام»، فصلی جداگانه به امام مهدی علیه‌السلام اختصاص داده و مباحث و موضوعات مختلفی در‌این‌باره نگاشته است و در آغاز این فصل می‌گوید:

«فصل فی ذکر الحجة المهدی هو محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا و کنیته ابوعبدالله و ابوالقاسم و هو الخلف الحجة صاحب الزمان.»

آن گاه روایاتی از منابع اهل سنت ذکر می‌کند که در آنها موضوعات مربوط به امام مهدی علیه‌السلام مطرح شده است. ابن جوزی سپس به دیدگاه امامیه درباره زنده بودن امام مهدی علیه‌السلام پرداخته و برخی دلایل شیعیان در‌این‌باره را یاد‌آور شده است. از نوشته ابن جوزی چنین بر می‌آید که وی اعتقاد شیعه را درباره امام مهدی علیه‌السلام پذیرفته و آن را منطقی و قابل قبول دانسته است.

ابن طولون دمشقی (م ۹۳۵ ه. ق)

وی که در حدیث، فقه و تاریخ صاحب‌نظر بوده، کتابی با نام «الائمة الاشاعة» دارد که بخشی را به «الحجة المهدی» اختصاص داده و در آن به بحث درباره امام مهدی علیه‌السلام پرداخته است. در این اثر، بیشتر عقاید و اندیشه‌های شیعه در مورد ولادت امام مهدی علیه‌السلام و زنده بودن آن حضرت را نوشته است و هر چند با صراحت این عقاید را نپذیرفته، ولی از لا به لای نوشته وی چنین بر می‌آید که تمایل به قبول آنها دارد و البته اظهار نظر صریح را به کتاب دیگرش با نام «الهدی الی ماورد فی المهدی» موکول کرده و ظاهرا از این نوشته هم اثری باقی نمانده است. ابن طولون در کتاب «الائمة اثنا عشر» با احترام و تجلیل فراوان اسامی امامان دوازده گانه شیعه را در اشعاری گنجانده است.

عبدالوهاب شعرانی (م ۹۷۳ ه. ق)

وی در باب ۵۶ کتاب «الیواقیت و الجواهر» نشانه‌های قیامت را که در احادیث آمده، ذکر کرده که از جمله آنها، خروج امام مهدی علیه‌السلام می‌باشد. نکته قابل توجهی که وجود دارد، این است که وی با وجود حنفی بودن، به مانند شیعه معتقد است امام مهدی علیه‌السلام فرزند امام عسکری علیه‌السلام است و اکنون زنده و در قید حیات می‌باشد و تا زمان ظهور عیسی علیه‌السلام نیز زنده خواهد ماند. به متن عبارت وی بنگرید: «وی (امام مهدی علیه‌السلام) از فرزندان امام عسکری علیه‌السلام است و ولادتش در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ ه. ق اتفاق افتاده و تا زمان آمدن عیسی علیه‌السلام زنده خواهد ماند.»

بدین شکل، وی نه تنها آمدن و ظهور امام مهدی علیه‌السلام را در آخر الزمان از جمله موارد حتمی بر شمرده است، بلکه تولد آن حضرت و حیات ایشان را تا زمان ظهور قبول دارد و از این جهت، اندیشه و عقیده وی بسیار نزدیک به عقیده شیعه می‌باشد.

ابوالسرور حنفی (م قرن دهم ه. ق)

وی که مفتی حنفی‌ها در شهر مکه بوده است، در پاسخ به استفتائاتی که جماعتی از مسلمانان هند از علمای آن زمان مکه کرده‌اند و از آنان خواسته‌اند که نظرشان را در مورد اعتقاد به یک مدعی مهدویت و نیز منکران مهدویت بنویسند، چنین گفته است:

«اعتقاد این طایفه زشت کردار(مدعیان مهدویت) باطل است و پوچ. باید با عقیده باطل و پیروان آن به سختی مبارزه کرد و این فکر یاوه را از مغز آنان در آورد؛ چون این عقیده مخالف است با احادیث صحیح و سنن صریح و متواتری که به وسیله راویان بسیار و اخبار فراوان رسیده است و آن احادیث و سنن همه می‌گوید که مهدی موعود علیه‌السلام که در آخر الزمان خروج می‌کند، همراه عیسی علیه‌السلام خواهد آمد و با کمک او، دجال را خواهد کشت. برای ظهور او، علامت‌هایی است، از جمله: خروج سفیانی و گرفته شدن ماه و خورشید در ماه رمضان بر خلاف معمول.»

از این گفته به خوبی نگاه مذهب حنفی به موضوع امام مهدی علیه‌السلام آشکار می‌شود و معلوم می‌گردد که نه تنها آنان این فکر را قبول دارند، بلکه آن را مضمون احادیث صحیح و متواتر می‌دانند و این نکته بسیار مهمی می‌باشد.

سلیمان بن ابراهیم قندروزی (م ۱۲۹۴ ه. ق)

وی که متولد شده در بلخ می‌باشد، بیشتر تحصیلاتش را در همان دیار سپری کرد و ادامه تحصیلات را در بخارا گذراند. بعد از آن به تصوف و عرفان نیز روی آورد و از بزرگان صوفیه شد. بدین شکل، هم در مباحث نقلی و هم طریقی صاحب مقاماتی گردید. او کتاب «ینابیع المودة» را در مناقب و فضایل اهل بیت علیهم‌السلام نگاشته است و بخش عمده ای از آن را به مباحث مربوط به امام مهدی علیه‌السلام اختصاص داده و آیات تفسیر و تأویل شده درباره آن حضرت را ذکر کرده و نیز روایاتی که در مورد ایشان نقل شده، از منابع مختلف آورده است. همین طور، احادیث خلفای دوازده گانه و تفسیرهایی که برای آنها شده را ذکر کرده و نقل‌هایی که درباره ولادت ایشان شده و نیز علمای سنی مذهب را که تصریح بر ولادت آن کرده‌اند، نام برده است. در بخش دیگر، کرامات و خارق عادت‌هایی که توسط آن حضرت انجام شده را نقل کرده و ملاقات کنندگان با ایشان را در دوره غیبت یاد‌آور شده است.

از مجموع نوشته‌های وی چنین بر می‌آید که نویسنده درباره امام مهدی علیه‌السلام همانند شیعه می‌اندیشد و معتقد به ولادت و زنده بودن آن حضرت است.

ابوالبرکات آلوسی (م ۱۳۷۱ ه. ق)

وی در کتاب «غایة المواعظ» در بخش شمارش نشانه‌های برپایی قیامت ـ به مانند برخی دیگر از دانشمندان اهل سنت ـ ظهور امام مهدی علیه‌السلام را از جمله این نشانه‌ها دانسته و گفته است که قول صحیح تر نزد بیشتر عالمان و دانشمندان، ظهور و خروج امام مهدی علیه‌السلام است. وی از قول ابن حجر هیتمی در «الصواعق المحرقة» نقل می‌کند که آیه «وَ اِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَة» در مورد امام مهدی علیه‌السلام نازل شده است. آنگاه در ادامه می‌گوید که درباره آمدن امام مهدی علیه‌السلام، احادیث و اخبار متعددی وارد شده و به همین مناسبت، تعدادی از این احادیث را ذکر کرده است. درباره سیر حکومتی که امام خواهد داشت، بحث‌هایی را مطرح کرده و نظرات عالمان معروف را مورد اشاره قرار داده است.

وی در پایان، با اشاره به اعتقاد شیعه در مورد زنده بودن امام علیه‌السلام، این باور را مردود دانسته و آن را انکار می‌کند؛ البته دلیل خاصی برای این کار ارائه نکرده است.[۱]