لوح محفوظ: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' آنها' به ' آنها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''لوح محفوظ''' صفحه یا کتابی است که در آن تمامی حوادث مربوط به کائنات و تمامی پدیدهها اعم از حرکات و سکنات از بزرگ و کوچک ثبت میشود بدون آنکه تغییری در آن ایجاد شود. لوح محفوظ با نامهای دیگری چون کتاب مسطور، رقّ منشور، کتاب مکنون و کتاب حفیظ شناخته میشود. | ||
== لوح در لغت == | == لوح در لغت == | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== معانی لوح محفوظ == | == معانی لوح محفوظ == | ||
۱. در روایات اسلامی آمده است که | ۱. در روایات اسلامی آمده است که لوح محفوظ لوحی در آسمان هفتم است که احوال و حوادث گذشته و آینده در آن ثبت شده است. | ||
2. | |||
3. | 2. لوح محفوظ در فلسفه به نام [[عقلفعال|عقل فعال]] یا [[عقلاول|عقل اول]] و یا [[نفس کلی]] است. | ||
3.لوح محفوظ در تصوف از مراتب نور الهی است که در مرتبهای از خلق و آفرینش متجلی است.<ref>ر. ک، فرهنگ معین</ref> | |||
== لوح محفوظ در اصطلاح == | == لوح محفوظ در اصطلاح == | ||
لوح محفوظ در اصطلاح معنای خاص خود را دارد. | |||
در برابر این لوح، [[لوح محو و اثبات]] قرار دارد که برخلاف | در برابر این لوح، [[لوح محو و اثبات]] قرار دارد که برخلاف لوح محفوظ، وقایعی که در آن نوشته میشود، بر اساس شرایط و ضوابط قابل تغییر و تبدیل است. آیه زیر به هر دو لوح اشاره میکند:«یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ» سوره رعد، آیه 39. یعنی خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات میکند و اصل کتاب نزد اوست. | ||
== ویژگیهای لوح محفوظ در قرآن == | == ویژگیهای لوح محفوظ در قرآن == | ||
مطابق با آیات قرآن، | مطابق با آیات قرآن، لوح محفوظ دارای ویژگیهایی است که به آن اشاره میشود. | ||
===اُمّ الکتاب=== | === اُمّ الکتاب === | ||
لوح محفوظ چون امالکتاب و جایگاه علم کلی خداوند است، پس شامل علم به تمامی موجودات میشود. این کتاب در برگیرنده تمام پدیدههایی است که موجود شده و یا هنوز به وجود نیامده و قرار است بعدا موجودیت عینی و خارجی پیدا کند. <ref>سوره یونس، آیه۶۱.</ref> | |||
=== آگاهی از رفتار و گفتار همه موجودات=== | === آگاهی از رفتار و گفتار همه موجودات === | ||
در این کتاب تمام جزییات مربوط به آگاهی از حالات اشخاص و اجتماع و نیز حوادث شخصی و جزیی وجود دارد و نیز تعداد همه موجودات در این لوح حفظ شده است که گاهی از آن به عنوان کتابحفیظ یاد میشود.<ref>سوره ق، آیه۴.</ref> | در این کتاب تمام جزییات مربوط به آگاهی از حالات اشخاص و اجتماع و نیز حوادث شخصی و جزیی وجود دارد و نیز تعداد همه موجودات در این لوح حفظ شده است که گاهی از آن به عنوان کتابحفیظ یاد میشود.<ref>سوره ق، آیه۴.</ref> | ||
===جایگاه حقایق قرآنی=== | === جایگاه حقایق قرآنی === | ||
لوح محفوظ، جایگاه حقایق قرآنی است و قرآن قبل از آنکه بر قلب [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | |||
]] نازل شود، در آن مکان قرار داشته است. <ref>سوره بروج، آیه۲۱-۲۲.</ref> لوح محفوظ با اینکه در به ظاهر فقط یک لوح است، اما شامل تمام حوادث مربوط به همه پدیدههای عالم هستی میشود. | |||
<ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۴، ص۲۰۷.</ref> | <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۴، ص۲۰۷.</ref> | ||
== ویژگیهای لوح محفوظ در روایات == | == ویژگیهای لوح محفوظ در روایات == | ||
در بعضی از روایات آمده است که: «اللَّوْحُ الْمَحْفُوظُ لَهُ طَرَفَانِ طَرَفٌ عَلَی الْعَرْشِ وَ طَرَفٌ عَلَی جَبْهَةِ إِسْرَافِیل» <ref>علامه مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۲۵۸.</ref> یعنی لوح محفوظ دو طرف دارد یک طرف آن [[عرش خدا]] و طرف دیگر آن، پیشانی [[اسرافیل]] است. | در بعضی از روایات آمده است که: «اللَّوْحُ الْمَحْفُوظُ لَهُ طَرَفَانِ طَرَفٌ عَلَی الْعَرْشِ وَ طَرَفٌ عَلَی جَبْهَةِ إِسْرَافِیل» <ref>علامه مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۲۵۸.</ref> یعنی لوح محفوظ دو طرف دارد یک طرف آن [[عرش|عرش خدا]] و طرف دیگر آن، پیشانی [[اسرافیل]] است. | ||
و این شاید به این حقیقت اشاره دارد که | و این شاید به این حقیقت اشاره دارد که لوح محفوظ نسبتی با خدا دارد که از این نظر نامحدود است و نسبتی با خلق دارد که از این نظر محدود و متناهی است و میتوان آن را به یک منشور یا هرم معکوس تشبیه کرد که طرف بالای آن باز و نامحدود و طرف پایین آن محدود و بسته است. بنابراین، در بعضی ازروایات طول آن ذکر شده است.<ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۴، ص۳۷۵.</ref> | ||
دراینباره به سه روایت زیر توجه کنیم. | دراینباره به سه روایت زیر توجه کنیم. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۵: | ||
پیامبر اسلام (ص) فرمود: | پیامبر اسلام (ص) فرمود: | ||
«کان الله قبل کل شیء و کان عرشه علی الماء و کتب فی اللوح المحفوظ ذکر کل شیء.» <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۴، ص۲۰۷.</ref> | «کان الله قبل کل شیء و کان عرشه علی الماء و کتب فی اللوح المحفوظ ذکر کل شیء.» <ref>مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۴، ص۲۰۷.</ref> | ||
«یعنی خداوند پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در | «یعنی خداوند پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد.» | ||
===ثبت همه وقایع پیشین و پسین=== | === ثبت همه وقایع پیشین و پسین === | ||
[[ | [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر بن محمد (صادق)]] فرمود: | ||
«قال الله للقلم: اکتب فی اللوح المحفوظ ما کان و ماهو کائن الی یوم القیامة فالمداد مداد من نور و القلم قلم من نور و اللوح لوح من نور»<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۸.</ref> | «قال الله للقلم: اکتب فی اللوح المحفوظ ما کان و ماهو کائن الی یوم القیامة فالمداد مداد من نور و القلم قلم من نور و اللوح لوح من نور»<ref>بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۸.</ref> | ||
«خداوند به قلم گفت: هر چه را که | «خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده، هر اتفاقی که افتاده است و یا تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود» | ||
===لوح و قلم دو فرشتهاند=== | === لوح و قلم دو فرشتهاند === | ||
امام صادق (ع) فرمود:«اللوح و القلم فقال هما ملکان.<ref>»بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۹.</ref> یعنی لوح و قلم دو فرشته است | امام صادق (ع) فرمود:«اللوح و القلم فقال هما ملکان.<ref>»بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۹.</ref> یعنی لوح و قلم دو فرشته است | ||
اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت است که تمام نیروهای فعال در جهان خلقت که خدا به آنها نقشی در تدبیر عالم داده و از آنها به «مدبرات امر» یاد کرده است، نوعی فرشته هستند. در متون مذهبی به تمام نیروهای تاثیرگذار در جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است و شاید هم منظور از ملک بودن لوح و قلم این باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل میکند، همانگونه که عرش را هشت ملک حمل میکند. | اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت است که تمام نیروهای فعال در جهان خلقت که خدا به آنها نقشی در تدبیر عالم داده و از آنها به «مدبرات امر» یاد کرده است، نوعی فرشته هستند. در متون مذهبی به تمام نیروهای تاثیرگذار در جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است و شاید هم منظور از ملک بودن لوح و قلم این باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل میکند، همانگونه که عرش را هشت ملک حمل میکند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۹: | ||
== لوح محفوظ در تعریف فلاسفه == | == لوح محفوظ در تعریف فلاسفه == | ||
از منظر برخی از فلاسفه، | از منظر برخی از فلاسفه، لوح محفوظ همان عقل فعال و یا نفس کلی فلک اعظم است که کائنات در آن نقش بسته است. <ref>تهانوى، کشاف اصطلاحات الفنون، ج 2، ص 1292</ref> | ||
[[ملا صدرا]] در تعریف | [[ملاصدرا|ملا صدرا]] در تعریف لوح محفوظ مینویسد: لوح محفوظ عبارت است از نفس کلى فلکى، به خصوص فلک اقصى چون هر چه در عالم جریان مىیابد و یا در آینده جریان خواهد یافت، در نفوس فلکى نوشته و ثبت شده است، زیرا که آنها به لوازم حرکتهاى خود آگاهاند ... پس همانگونه که در کاغذ محسوس نقوش محسوسى به وسیله قلم نوشته مىشود، همینطور در عالم عقل فعّال صورتهاى مشخصى ترسیم مىشود که به طور کلى علل و اسباب آن مضبوط است، جایگاه این صورتها نفس کلى است که قلب عالم است». <ref>ملا صدرا، الاسفار الاربعة، جزء اول از سفر سوم. ص، 295</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۵
لوح محفوظ صفحه یا کتابی است که در آن تمامی حوادث مربوط به کائنات و تمامی پدیدهها اعم از حرکات و سکنات از بزرگ و کوچک ثبت میشود بدون آنکه تغییری در آن ایجاد شود. لوح محفوظ با نامهای دیگری چون کتاب مسطور، رقّ منشور، کتاب مکنون و کتاب حفیظ شناخته میشود.
لوح در لغت
لوح به معانی مختلفی آمده است.
1.لوح اسم عربی از لَوح و جمع آن الواح است. این واژه به معنای هر چیز پهن، مانندِ سنگ، چوب، استخوان، یا فلز میباشد.
2.لوح به معنای قطعه پهنی است که در مکتبخانهها بر آن مینوشتند.
3.لوح به معنای تختۀ کشتی است. [۱]
معانی لوح محفوظ
۱. در روایات اسلامی آمده است که لوح محفوظ لوحی در آسمان هفتم است که احوال و حوادث گذشته و آینده در آن ثبت شده است.
2. لوح محفوظ در فلسفه به نام عقل فعال یا عقل اول و یا نفس کلی است.
3.لوح محفوظ در تصوف از مراتب نور الهی است که در مرتبهای از خلق و آفرینش متجلی است.[۲]
لوح محفوظ در اصطلاح
لوح محفوظ در اصطلاح معنای خاص خود را دارد. در برابر این لوح، لوح محو و اثبات قرار دارد که برخلاف لوح محفوظ، وقایعی که در آن نوشته میشود، بر اساس شرایط و ضوابط قابل تغییر و تبدیل است. آیه زیر به هر دو لوح اشاره میکند:«یَمْحُوا اللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ» سوره رعد، آیه 39. یعنی خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات میکند و اصل کتاب نزد اوست.
ویژگیهای لوح محفوظ در قرآن
مطابق با آیات قرآن، لوح محفوظ دارای ویژگیهایی است که به آن اشاره میشود.
اُمّ الکتاب
لوح محفوظ چون امالکتاب و جایگاه علم کلی خداوند است، پس شامل علم به تمامی موجودات میشود. این کتاب در برگیرنده تمام پدیدههایی است که موجود شده و یا هنوز به وجود نیامده و قرار است بعدا موجودیت عینی و خارجی پیدا کند. [۳]
آگاهی از رفتار و گفتار همه موجودات
در این کتاب تمام جزییات مربوط به آگاهی از حالات اشخاص و اجتماع و نیز حوادث شخصی و جزیی وجود دارد و نیز تعداد همه موجودات در این لوح حفظ شده است که گاهی از آن به عنوان کتابحفیظ یاد میشود.[۴]
جایگاه حقایق قرآنی
لوح محفوظ، جایگاه حقایق قرآنی است و قرآن قبل از آنکه بر قلب [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) ]] نازل شود، در آن مکان قرار داشته است. [۵] لوح محفوظ با اینکه در به ظاهر فقط یک لوح است، اما شامل تمام حوادث مربوط به همه پدیدههای عالم هستی میشود. [۶]
ویژگیهای لوح محفوظ در روایات
در بعضی از روایات آمده است که: «اللَّوْحُ الْمَحْفُوظُ لَهُ طَرَفَانِ طَرَفٌ عَلَی الْعَرْشِ وَ طَرَفٌ عَلَی جَبْهَةِ إِسْرَافِیل» [۷] یعنی لوح محفوظ دو طرف دارد یک طرف آن عرش خدا و طرف دیگر آن، پیشانی اسرافیل است. و این شاید به این حقیقت اشاره دارد که لوح محفوظ نسبتی با خدا دارد که از این نظر نامحدود است و نسبتی با خلق دارد که از این نظر محدود و متناهی است و میتوان آن را به یک منشور یا هرم معکوس تشبیه کرد که طرف بالای آن باز و نامحدود و طرف پایین آن محدود و بسته است. بنابراین، در بعضی ازروایات طول آن ذکر شده است.[۸]
دراینباره به سه روایت زیر توجه کنیم.
عرش الهی بر روی آب
پیامبر اسلام (ص) فرمود: «کان الله قبل کل شیء و کان عرشه علی الماء و کتب فی اللوح المحفوظ ذکر کل شیء.» [۹] «یعنی خداوند پیش از هر چیزی وجود داشت و عرش او بر آب بود و در لوح محفوظ ذکر همه چیز وجود دارد.»
ثبت همه وقایع پیشین و پسین
جعفر بن محمد (صادق) فرمود: «قال الله للقلم: اکتب فی اللوح المحفوظ ما کان و ماهو کائن الی یوم القیامة فالمداد مداد من نور و القلم قلم من نور و اللوح لوح من نور»[۱۰] «خداوند به قلم گفت: هر چه را که شده، هر اتفاقی که افتاده است و یا تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را در لوح محفوظ بنویس، پس مرکب از نور و قلم از نور و لوح از نور بود»
لوح و قلم دو فرشتهاند
امام صادق (ع) فرمود:«اللوح و القلم فقال هما ملکان.[۱۱] یعنی لوح و قلم دو فرشته است اطلاق فرشته به لوح و قلم شاید از آن جهت است که تمام نیروهای فعال در جهان خلقت که خدا به آنها نقشی در تدبیر عالم داده و از آنها به «مدبرات امر» یاد کرده است، نوعی فرشته هستند. در متون مذهبی به تمام نیروهای تاثیرگذار در جهان، ملک و فرشته اطلاق شده است و شاید هم منظور از ملک بودن لوح و قلم این باشد که آنها دو حقیقت والایی هستند که هر کدام را ملکی حمل میکند، همانگونه که عرش را هشت ملک حمل میکند. به همین جهت از شیخ صدوق نقل شده است:«اعتقادنا فی اللوح و القلم أنهما ملکان» [۱۲] یعنی اعتقاد ما در لوح و قلم این است که آنها دو فرشتهاند. اما شیخ مفید به او ایراد میگیرد که این سخن دور از صواب است و به ملائکه لوح و قلم گفته نمیشود و از نظر لغت چنین اطلاقی صحیح نیست.
لوح محفوظ در تعریف فلاسفه
از منظر برخی از فلاسفه، لوح محفوظ همان عقل فعال و یا نفس کلی فلک اعظم است که کائنات در آن نقش بسته است. [۱۳] ملا صدرا در تعریف لوح محفوظ مینویسد: لوح محفوظ عبارت است از نفس کلى فلکى، به خصوص فلک اقصى چون هر چه در عالم جریان مىیابد و یا در آینده جریان خواهد یافت، در نفوس فلکى نوشته و ثبت شده است، زیرا که آنها به لوازم حرکتهاى خود آگاهاند ... پس همانگونه که در کاغذ محسوس نقوش محسوسى به وسیله قلم نوشته مىشود، همینطور در عالم عقل فعّال صورتهاى مشخصى ترسیم مىشود که به طور کلى علل و اسباب آن مضبوط است، جایگاه این صورتها نفس کلى است که قلب عالم است». [۱۴]
پانویس
- ↑ ر ک، فرهنگ عمید.
- ↑ ر. ک، فرهنگ معین
- ↑ سوره یونس، آیه۶۱.
- ↑ سوره ق، آیه۴.
- ↑ سوره بروج، آیه۲۱-۲۲.
- ↑ مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۴، ص۲۰۷.
- ↑ علامه مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۲۵۸.
- ↑ مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۴، ص۳۷۵.
- ↑ مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۴، ص۲۰۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۸.
- ↑ »بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۶۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۴، ص۳۷۰.
- ↑ تهانوى، کشاف اصطلاحات الفنون، ج 2، ص 1292
- ↑ ملا صدرا، الاسفار الاربعة، جزء اول از سفر سوم. ص، 295