ملامتیه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' آنها' به ' آنها') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=عقاید= | =عقاید= | ||
ملامتيه معتقد بودند که عبوديت مخصوص [[خداوند]] است. بنابراین، سالک باید نه عمل خود را پيش چشم آورد و نه عمل و نظر مخلوق را ملاحظه کند و بدگمانی در حق نفس را اولين قدم حسنظن به حق که اصل معرفت است، بداند. از اين جهت ملامتيه در اخلاق و رفتار اجتماعی تلاش میکردند که بر خلاف دراویش، زاهدان و پشمینهپوشان که رفتار و آداب خاصی داشته و حتی ظاهر خود را از دیگران متمایز میکردند؛ اما اینان چون سایر مردم رفتار میکردند، مثل سایر مردم لباس میپوشیدند و مثل بقیه زندگی میکردند تا در ورطه ريا و خودنمائی نيفتند و پشت به قبله نماز نخوانند! ملامتیه سعی میکردند تا اگر کار خوبی انجام دادهاند، آن را علنی نکنند و اگر شرّی از آنها سر زد | ملامتيه معتقد بودند که عبوديت مخصوص [[خداوند]] است. بنابراین، سالک باید نه عمل خود را پيش چشم آورد و نه عمل و نظر مخلوق را ملاحظه کند و بدگمانی در حق نفس را اولين قدم حسنظن به حق که اصل معرفت است، بداند. از اين جهت ملامتيه در اخلاق و رفتار اجتماعی تلاش میکردند که بر خلاف دراویش، زاهدان و پشمینهپوشان که رفتار و آداب خاصی داشته و حتی ظاهر خود را از دیگران متمایز میکردند؛ اما اینان چون سایر مردم رفتار میکردند، مثل سایر مردم لباس میپوشیدند و مثل بقیه زندگی میکردند تا در ورطه ريا و خودنمائی نيفتند و پشت به قبله نماز نخوانند! ملامتیه سعی میکردند تا اگر کار خوبی انجام دادهاند، آن را علنی نکنند و اگر شرّی از آنها سر زد آنرا مخفی نکنند. آنها حتی برای آنکه به [[ريا]] و خودفروشی دچار نشوند از اظهار زشتیها و معايب نفس در نزد عموم مردم پرهیز نمیکردند و نفس را همواره متهم و ملوم میخواستند و خود را در معرض ملامت مردم قرار میدادند تا از غرور فاصله بگیرند<ref>ارزش میراث صوفیه؛ زرین کوب، عبد الحسین؛ امیرکبیر، تهران، ۱۳۵۳ شمسی، ص 88.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۴
ملامتيه از فرقههای مربوط به «صوفیه»اند[۱].
پیشینه
«ملامتيه» طايفهای از صوفيه و مربوط به قرن سوم هجری قمری و بعد از آن بودند. این طایفه در خراسان مشهور بودند و با صوفیه همعصر خود اختلاف روش و سلیقه داشند و از اینجهت این عنوان در یک مقطع از زمان در برابر صوفیه به کار گرفته میشد.
عقاید
ملامتيه معتقد بودند که عبوديت مخصوص خداوند است. بنابراین، سالک باید نه عمل خود را پيش چشم آورد و نه عمل و نظر مخلوق را ملاحظه کند و بدگمانی در حق نفس را اولين قدم حسنظن به حق که اصل معرفت است، بداند. از اين جهت ملامتيه در اخلاق و رفتار اجتماعی تلاش میکردند که بر خلاف دراویش، زاهدان و پشمینهپوشان که رفتار و آداب خاصی داشته و حتی ظاهر خود را از دیگران متمایز میکردند؛ اما اینان چون سایر مردم رفتار میکردند، مثل سایر مردم لباس میپوشیدند و مثل بقیه زندگی میکردند تا در ورطه ريا و خودنمائی نيفتند و پشت به قبله نماز نخوانند! ملامتیه سعی میکردند تا اگر کار خوبی انجام دادهاند، آن را علنی نکنند و اگر شرّی از آنها سر زد آنرا مخفی نکنند. آنها حتی برای آنکه به ريا و خودفروشی دچار نشوند از اظهار زشتیها و معايب نفس در نزد عموم مردم پرهیز نمیکردند و نفس را همواره متهم و ملوم میخواستند و خود را در معرض ملامت مردم قرار میدادند تا از غرور فاصله بگیرند[۲].