وحدت اسلامی از منظر شهید مطهری (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
== وحدت اسلامی از منظر شهيد مطهري"ره" ==
== چكيده ==
وحدت اسلامي از مباحث كليدي است كه نقش اساسي در حيات و ممات جوامع اسلامي دارد .  در قران، سنت و سيره اهل بيت عليهم السلام به اين موضوع عنايت جدي شده است بگونه اي كه در قران كريم از مخالفين فكري و عملي  وحدت  اسلامي بعنوان مخالفين رسول الله ياد شده  است .
عالمان راستين نيز درطول تاريخ مروج انديشه وحدت اسلامي بوده و اقدامات فراواني در اين راستا از انان بجا مانده است  كه از جمله انان ، انديشمند و متفكر بزرگ عصر حاضر شهيد مطهري مي باشد . در مقاله حاضر به تبيين ديدگاه ايشان در زمينه وحدت اسلامي پرداخته شده است . از نگاه ايشان اصل لزوم وحدت اسلامي حتي درفرض اختلافات اصولي و عقيدتي -بين مذاهب اسلام-  ،مبتني بر اموزه هاي قران و سنت و سيره ائمه معصومين عليهم السلام مي باشد . 
== كليد واژه ==


وحدت اسلامی از منظر شهید مطهری"ره" عنوان مقاله‌ای است که در زمینه مساله [[وحدت]] به رشته تحریر در آمده است. وحدت اسلامی نقش اساسی در حیات و ممات جوامع اسلامی‌دارد.


وحدت ، اسلام، سنت ، اهل بيت ،  مذاهب،  مطهري، سيره
در [[قرآن]]، سنت و سیره اهل بیت علیهم‌السلام به این موضوع عنایت جدی شده است بگونه‌ای که در قرآن کریم از مخالفین فکری و عملی وحدت اسلامی به عنوان مخالفین رسول الله یاد شده است.


عالمان راستین نیز درطول تاریخ مروج اندیشه وحدت اسلامی بوده و اقدامات فراوانی در این راستا از آنان بجا مانده است که از جمله انان، اندیشمند و متفکر بزرگ عصر حاضر شهید مطهری می‌باشد. در مقاله حاضر به تبیین دیدگاه ایشان در زمینه وحدت اسلامی پرداخته شده است. از نگاه ایشان اصل لزوم وحدت اسلامی حتی درفرض اختلافات اصولی و عقیدتی -بین مذاهب اسلام- ،مبتنی بر آموزه‌های قرآن و سنت و سیره ائمه معصومین علیهم‌السلام می‌باشد.


== مقدمه ==
== مقدمه ==


 
مساله وحدت اسلامی از مباحث کلیدی است که نقش حیاتی در احیای هویت دینی داشته و غفلت از ان می‌تواند سبب مرگ نظامات اسلامی‌گردد. در قرآن، سنت و سیره اهل بیت علیهم‌السلام به این موضوع عنایت جدی شده است بگونه‌ای که در قرآن کریم از مخالفین فکری و عملی وحدت اسلامی بعنوان مخالفین رسول الله یاد شده و هر نوع انتساب آنان را به ان بزرگوار مردود می‌داند :‌  
مساله وحدت اسلامي از مباحث كليدي است كه نقش حياتي در احياي هويت ديني داشته و غفلت از ان مي تواند سبب مرگ نظامات اسلامي گردد . در قران، سنت و سيره اهل بيت عليهم السلام به اين موضوع عنايت جدي شده است بگونه اي كه در قران كريم از مخالفين فكري و عملي  وحدت اسلامي بعنوان مخالفين رسول الله ياد شده و هر نوع انتساب انان را به ان بزرگوار مردود مي داند :‌
إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ <ref>انعام 159</ref>
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ
عالمان راستین نیز درطول تاریخ مروج اندیشه وحدت اسلامی بوده و اقدامات فراوانی در این راستا از آنان بجا مانده است.
عالمان راستين نيز درطول تاريخ مروج انديشه وحدت اسلامي بوده و اقدامات فراواني در اين راستا از انان بجا مانده است .


   
   
از جمله اين عالمان ، انديشمند و متفكر بزرگ عصر حاضر شهيد مطهري مي باشد . بايد گفت وحدت اسلامي  از دغدغه هاي جدي ايشان در طول زندگي شان بوده بگونه اي كه در بخش هاي گوناگون مجموعه اثارشان توجه به اين امر بخوبي مشهود مي باشد. موضوع مقاله حاضر تبيين ديدگاه شهيدمطهري در مفهوم وحدت اسلامي است .
از جمله این عالمان، اندیشمند و متفکر بزرگ عصر حاضر شهید مطهری می‌باشد. باید گفت وحدت اسلامی از دغدغه های جدی ایشان در طول زندگی شان بوده بگونه‌ای که در بخش‌های گوناگون مجموعه آثارشان توجه به این امر بخوبی مشهود می‌باشد. موضوع مقاله حاضر تبیین دیدگاه شهیدمطهری در مفهوم وحدت اسلامی است.
 


== وحدت اسلامي از منظر انديشمندان اسلامي ==
== وحدت اسلامی از منظر اندیشمندان اسلامی ==


درزمينه وحدت اسلامي و انديشه تقريب مذاهب تفاسير گوناگوني از سوي انديشمندان اسلامي مطرح شده است كه برخي از انان تفاوتهاي اساسي با يكديگر دارد .
درزمینه وحدت اسلامی و اندیشه تقریب مذاهب تفاسیر گوناگونی از سوی اندیشمندان اسلامی مطرح شده است که برخی از آنان تفاوت‌های اساسی با یکدیگر دارد.
   
   
شهيد مطهري در پاسخ به اين پرسش كه مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ احتمالات - و تفاسير - گوناگوني را دراين زمينه مطرح مي كند :‌
شهید مطهری در پاسخ به این پرسش که مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ احتمالات - و تفاسیر - گوناگونی را دراین زمینه مطرح می‌کند:‌


احتمال اول :‌ مراد از وحدت اسلامي اين است كه :‌" از میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟"-  
احتمال اول :‌ مراد از وحدت اسلامی این است که :‌" از میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟"-  


احتماال دوم :‌ وحدت اسلامي يعني :" مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟"
احتماال دوم :‌ وحدت اسلامی یعنی :" مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟"
   
   
احتمال سوم :‌ وحدت اسلامی به هیچ وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین، اتحاد پیروان مذاهب مختلف در عین اختلافات مذهبی، در برابر بیگانگان است؟  
احتمال سوم :‌ وحدت اسلامی به هیچ وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین، اتحاد پیروان مذاهب مختلف در عین اختلافات مذهبی، در برابر بیگانگان است؟<ref>مجموعه آثار شهید مطهری ج 25ص 26-27</ref>


ايشان معتقد است مخالفين انديشه وحدت اسلامي بدليل تفسير ناصوابشان از وحدت – نظير احتمال اول و دوم - انرا امري غير منطقي مي دانند :‌
ایشان معتقد است مخالفین اندیشه وحدت اسلامی بدلیل تفسیر ناصوابشان از وحدت – نظیر احتمال اول و دوم - آن را امری غیر منطقی می‌دانند:‌


"مخالفین اتحاد مسلمین برای اینکه از وحدت اسلامی مفهومی غیرمنطقی و غیرعملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می‌کنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد."  
"مخالفین اتحاد مسلمین برای اینکه از وحدت اسلامی مفهومی غیرمنطقی و غیرعملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می‌کنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد."<ref>همان</ref>


ايشان احتمال سوم را منطقي و معقول دانسته و معتقد است داعيه داران وحدت اسلامي بدنبال چنين وحدتي هستند :‌
ایشان احتمال سوم را منطقی و معقول دانسته و معتقد است داعیه‌داران وحدت اسلامی بدنبال چنین وحدتی هستند:‌


بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها ـ که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی ـ نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.
بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها ـ که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی ـ نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.<ref>همان</ref>
   
   
ايشان در تبيين تفسير سوم از وحدت اسلامي و بيان مباني ان مي نويسد :‌
ایشان در تبیین تفسیر سوم از وحدت اسلامی و بیان مبانی ان می‌نویسد


...مسلمین مایه وفاق‌های بسیاری دارند که می‌تواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. مسلمین همه خدای یگانه را می‌پرستند و همه به نبوت رسول اکرم(ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است، با هم و مانند هم حج می‌کنند و مانند هم نماز می‌خوانند و مانند هم روزه می‌گیرند و مانند هم تشکیل خانواده می‌دهند و داد و ستد می‌نمایند و کودکان خود را تربیت می‌کنند و اموات خود را دفن می‌نمایند و جز در اموری جزئی، در این کارها با هم تفاوتی ندارند.  
...مسلمین مایه وفاق‌های بسیاری دارند که می‌تواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. مسلمین همه خدای یگانه را می‌پرستند و همه به نبوت رسول اکرم(ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است، با هم و مانند هم حج می‌کنند و مانند هم نماز می‌خوانند و مانند هم روزه می‌گیرند و مانند هم تشکیل خانواده می‌دهند و داد و ستد می‌نمایند و کودکان خود را تربیت می‌کنند و اموات خود را دفن می‌نمایند و جز در اموری جزئی، در این کارها با هم تفاوتی ندارند. <ref>همان</ref>


ایشان در ادامه از وحدت جهان بینی – فرهنگی – تمدنی مسلمانان می‌نویسد :‌
مسلمین همه از یک نوع جهان‌بینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و باشکوه و سابقه‌دار شرکت دارند. وحدت در جهان‌بینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقدات مذهبی، در پرستش‌ها و نیایش‌ها، در آداب و سنن اجتماعی خوب، می‌تواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرت‌های عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصا اینکه در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است.<ref>همان</ref>


ايشان در ادامه از وحدت جهان بيني – فرهنگي – تمدني مسلمانان مي نويسد :‌
ایشان وحدت اسلامی رااز از اصول مسلم قرآنی دانسته و دراین زمینه می‌نویسد:‌
مسلمین همه از یک نوع جهان‌بینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و باشکوه و سابقه‌دار شرکت دارند. وحدت در جهان‌بینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقدات مذهبی، در پرستش‌ها و نیایش‌ها، در آداب و سنن اجتماعی خوب، می‌تواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرت‌های عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصا اینکه در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است.


مسلمانان به نص صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط می‌کند. با این وضع چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته، استفاده نکنند؟ <ref>همان</ref>
ايشان وحدت اسلامي رااز از اصول مسلم قراني دانسته و دراين زمينه مي نويسد :
ایشان وجود مذاهب گوناگون اسلامی و اختلافات عقیدتی حتی در برخی اصول مذهبی را مانع اندیشه وحدت ندانسته و معتقدند لازم نیست در تحقق وحدت، هیج نوع مصالحه‌ای بین پیروان مذاهب نسبت به اصول و فروع اعتقادی شان صورت گیرد:


مسلمانان به نص صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط می‌کند. با این وضع چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته، استفاده نکنند؟
"از دیدگاه قائلین به وحدت اسلامی، هیچ ضرورتی ایجاب نمی‌کند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند، همچنان که ایجاب نمی‌کند که مسلمین درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند."
ايشان وجود مذاهب گوناگون اسلامي و اختلافات عقيدتي حتي در برخي اصول مذهبي را مانع انديشه وحدت ندانسته و معتقدند لازم نيست در تحقق وحدت ، هيج نوع مصالحه اي بين پيروان مذاهب نسبت به اصول و فروع اعتقادي شان صورت گيرد :


"از ديدگاه قائلين به وحدت اسلامي ، هیچ ضرورتی ایجاب نمی‌کند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند، همچنان که ایجاب نمی‌کند که مسلمین درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند."
ایشان تنها مانع اساسی وحدت را احساسات کینه توزانه و جاهلانه پیروان برخی از مذاهب دانسته و معتقدند مسلمانان بر اساس آموزه‌های قرآن در تعامل با یکدیگر هیچگاه نباید از حریم منطق و استدلال خارج شوند :‌
 
تنها چیزی که وحدت اسلامی از این نظر، ایجاب می‌کند، این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینه‌توزی در میانشان پیدا نشود یا شعله‌ور نگردد، متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند. <ref>همان ص 27</ref>
ايشان تنها مانع اساسي وحدت را احساسات كينه توزانه و جاهلانه پيروان برخي از مذاهب دانسته و معتقدند مسلمانان بر اساس اموزه هاي قران در تعامل با يكديگر هيچگاه نبايد از حريم منطق و استدلال خارج شوند :‌
تنها چیزی که وحدت اسلامی از این نظر، ایجاب می‌کند، این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینه‌توزی در میانشان پیدا نشود یا شعله‌ور نگردد، متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند.  


   
   
ايشان ادامه مي دهد :‌  
ایشان ادامه می‌دهد :‌  
 
لازم است مسلمانان در تعامل با يكديگر "ـ لااقل ـ حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمان به اسلام لازم دانسته است، درباره خودشان رعایت کنند: اُدعُ الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهُم بالتی هی احسنُ."
 
 
== وحدت اسلامي حتي درفرض اختلافات اصولي و عقيدتي == 


لازم است مسلمانان در تعامل با یکدیگر "ـ لااقل ـ حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمان به اسلام لازم دانسته است، درباره خودشان رعایت کنند: اُدعُ الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهُم بالتی هی احسنُ."


شهيد مطهري در رد تصور ناصواب برخي كه مي گويند :‌ "مذاهبی که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند، مانند شافعی و حنفی، می‌توانند با هم برادر باشند و با یکدیگر در یک صف قرار گیرند، اما مذاهبی که در اصول با یکدیگر اختلاف نظر دارند – نظير اختلاف شيعه و سني در مساله امامت ،- به هیچ وجه نمی‌توانند با یکدیگر برادر باشند... به همین دلیل شیعه و سنی به هیچ وجه نمی‌توانند دست یکدیگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در یک جبهه قرار گیرند، دشمن هرکه باشد!" مي نويسد :‌
== وحدت اسلامی حتی درفرض اختلافات اصولی و عقیدتی ==


شهید مطهری در رد تصور ناصواب برخی که می‌گویند :‌ "مذاهبی که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند، مانند شافعی و حنفی، می‌توانند با هم برادر باشند و با یکدیگر در یک صف قرار گیرند، اما مذاهبی که در اصول با یکدیگر اختلاف نظر دارند – نظیر اختلاف شیعه و سنی در مساله امامت، - به هیچ وجه نمی‌توانند با یکدیگر برادر باشند... به همین دلیل شیعه و سنی به هیچ وجه نمی‌توانند دست یکدیگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در یک جبهه قرار گیرند، دشمن هرکه باشد!"<ref>همان ص 27</ref> ایشان در ادامه می‌نویسد :‌


اولا :‌ دلیلی ندارد ما "اصول "را در حکم یک مجموعه به هم پیوسته شمرده و از اصل «همه یا هیچ» در اینجا پیروی کنیم. اینجا جای قاعدة «المیسورُ لایسقُطُ بالمعسور» و «ما لایُدرکُ کُلُهُ لایُترکُ کُلُه» است.  
اولا :‌ دلیلی ندارد ما "اصول "را در حکم یک مجموعه به هم پیوسته شمرده و از اصل «همه یا هیچ» در اینجا پیروی کنیم. اینجا جای قاعدة «المیسورُ لایسقُطُ بالمعسور» و «ما لایُدرکُ کُلُهُ لایُترکُ کُلُه» است.  


ثانيا :‌ تصور مذكور- قاعده "همه يا هيچ " و "عدم امكان وحدت بين شيعه و سني -   با سيره امام علي عليه السلام مخالفت اشكار دارد .ان حضرت در برابر مخالفين فكري خويش  " راه و روشی بسیار منطقی و معقول که شایسته بزرگواری مانند او بود، اتخاذ کرد. او برای احقاق حق خود از هیچ کوششی خودداری نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احیا کند، اما هرگز از شعار «یا همه یا هیچ» پیروی نکرد. برعکس، اصل «ما لایدرک کله لایترک کله» را مبنای کار خویش قرار داد.  
ثانیا :‌ تصور مذکور- قاعده "همه یا هیچ " و "عدم امکان وحدت بین شیعه و سنی - با سیره امام علی علیه‌السلام مخالفت آشکار دارد .ان حضرت در برابر مخالفین فکری خویش " راه و روشی بسیار منطقی و معقول که شایسته بزرگواری مانند او بود، اتخاذ کرد. او برای احقاق حق خود از هیچ کوششی خودداری نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احیا کند، اما هرگز از شعار «یا همه یا هیچ» پیروی نکرد. برعکس، اصل «ما لایدرک کله لایترک کله» را مبنای کار خویش قرار داد. <ref>همان ص 27-28</ref>
 


ايشان در ادامه نسبت به تبيين سيره امام علي عليه السلام در ترجيح مصالح اسلامي بر مصالح شخصي مي نويسد :‌
ایشان در ادامه نسبت به تبیین سیره امام علی علیه‌السلام در ترجیح مصالح اسلامی بر مصالح شخصی می‌نویسد :‌
علی در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطراری نبود، بلکه کاری حساب‌شده و انتخاب شده بود. او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حداکثر این بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدا منتهای آرزوی او بود. او همواره در آرزوی شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مأنوس‌تر بود. علی در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام در آن شرایط، ترک قیام و بلکه همگامی و همکاری است. خود کراراً به این مطلب تصریح می‌کند.  
علی در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطراری نبود، بلکه کاری حساب‌شده و انتخاب شده بود. او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حداکثر این بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدا منتهای آرزوی او بود. او همواره در آرزوی شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مأنوس‌تر بود. علی در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام در آن شرایط، ترک قیام و بلکه همگامی و همکاری است. خود کراراً به این مطلب تصریح می‌کند.  


 
ایشان با تمسک به گفتار حضرت امیر ع در اهمیت وحدت اسلامی می‌نویسد :‌امام علی علیه‌السلام در یکی از نامه‌های خود به مالک اشترمی‌نویسد:
ايشان با تمسك به گفتار حضرت امير ع در اهميت وحدت اسلامي  مي نويسد :‌امام علي عليه السلام در یکی از نامه‌های خود به مالک اشترمی‌نویسد:
فأمسکتُ یدی حتی رأیتُ راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام، یدعون الی محق دین محمد(ص)، فخشیتُ ان لم انصُر الاسلام و اهلهُ ان اری فیه ثلما او هدما تکونُ المُصیبةُ به علی اعظم من فوت ولایتکُمُ التی انما هی متاعُ ایام قلائل <ref>[[نهج‌البلاغه]] نامه 62</ref>
فأمسکتُ یدی حتی رأیتُ راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام، یدعون الی محق دین محمد(ص)، فخشیتُ ان لم انصُر الاسلام و اهلهُ ان اری فیه ثلما او هدما تکونُ المُصیبةُ به علی اعظم من فوت ولایتکُمُ التی انما هی متاعُ ایام قلائل:


    
    
ترجمه :‌"من اول دست خود را پس کشیدم، تا دیدم گروهی از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودی دین محمد(ص) دعوت می‌کنند. پس ترسیدم که اگر به یاری اسلام و مسلمین برنخیزم، شکاف یا انهدامی در اسلام خواهم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چندروزه بسی بیشتر است."  
ترجمه :‌"من اول دست خود را پس کشیدم، تا دیدم گروهی از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودی دین محمد(ص) دعوت می‌کنند. پس ترسیدم که اگر به یاری اسلام و مسلمین برنخیزم، شکاف یا انهدامی در اسلام خواهم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چندروزه بسی بیشتر است." <ref>ترجمه از شهید مطهری – مجموعه آثار ج 25ص28</ref>
 
 
ايشان به موضعگيري وحدت بخش و مدبرانه  امام علي عليه السلام  در شوراي شش نفره اي كه توسط خليفه دوم جهت انتخاب خليفه تشكيل شد اشاره نموده  و مي نويسد :‌


ایشان به موضع‌گیری وحدت بخش و مدبرانه امام علی علیه‌السلام در شورای شش نفره ای که توسط خلیفه دوم جهت انتخاب خلیفه تشکیل شد اشاره نموده و می‌نویسد :‌


در شورای شش نفری پس از تعیین و انتخاب خلیفه سوم به وسیله عبدالرحمن بن عوف، علی(ع) شکایت و هم آمادگی خود را برای همکاری اینچنین بیان کرد:  
در شورای شش نفری پس از تعیین و انتخاب خلیفه سوم به وسیله عبدالرحمن بن عوف، علی(ع) شکایت و هم آمادگی خود را برای همکاری اینچنین بیان کرد:  
«لقد علمتُم انی احقُ الناس بها من غیری، و و الله لاُسلمن ما سلمت امورُ المسلمین و لم یکُن فیها جور الا علیّ خاصه : شما خود می‌دانید من از همه برای خلافت شایسته‌ترم، و حال به خدا قسم مادامی که کار مسلمین روبراه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتی نخواهم کرد و تسلیم خواهم بود.»
«لقد علمتُم انی احقُ الناس بها من غیری، و و الله لاُسلمن ما سلمت امورُ المسلمین و لم یکُن فیها جور الا علیّ خاصه <ref>همان خطبه 72</ref>: شما خود می‌دانید من از همه برای خلافت شایسته‌ترم، و حال به خدا قسم مادامی که کار مسلمین روبراه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتی نخواهم کرد و تسلیم خواهم بود.»
 
 
شهيد مطهري سيره مذكوراز امام علي عليه السلام را ناقض اصل "همه يا هيچ "دانسته مي نويسد :‌


شهید مطهری سیره مذکوراز امام علی علیه‌السلام را ناقض اصل "همه یا هیچ "دانسته می‌نویسد :‌


اینها می‌رساند که علی عليه السلام  اصل «یا همه یا هیچ» را در این مورد – وحدت اسلامي - محکوم می‌دانسته است.  
اینها می‌رساند که علی علیه‌السلام اصل «یا همه یا هیچ» را در این مورد – وحدت اسلامی - محکوم می‌دانسته است. <ref>مجموعه آثار شهید مطهری ج 25ص 28-29</ref>
   
   
== گفتار علامه اميني درزمينه وحدت اسلامي ==  
== گفتار علامه امینی درزمینه وحدت اسلامی ==  
   
   
شهيد مطهري در زمينه عدم منافات بين انديشه اتحاد مسلمين برغم اختلافات مذهبي به نقل از علامه اميني مي نويسد :‌
شهید مطهری در زمینه عدم منافات بین اندیشه اتحاد مسلمین برغم اختلافات مذهبی به نقل از علامه امینی می‌نویسد :‌


«عقاید و آرا درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوت اسلامی را که قرآن کریم با جمله انما المُؤمنون اخوه بدان تصریح کرده پاره نمی‌کند، هرچند کار مباحثه علمی و مجادله کلامی و مذهبی به اوج خود برسد. سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است.


«عقاید و آرا درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوت اسلامی را که قرآن کریم با جمله انما المُؤمنون اخوه بدان تصریح کرده پاره نمی‌کند، هرچند کار مباحثه علمی و مجادله کلامی و مذهبی به اوج خود برسد. سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است.
ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام، با همه اختلافی که در اصول و فروع با یکدیگر داریم، یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست. در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است. ما مؤلفان اسلامی همه در زیر پرچم حق زندگی می‌کنیم و تحت قیادت قرآن و رسالت نبی اکرم انجام وظیفه می‌نماییم. پیام همه ما این است که: ان الدین عند الله الاسلامُ و شعار همه ما لا اله الا الله و محمد رسولُ الله است. آری ما حزب خدا و حامیان دین او هستیم.»<ref>همان ص 31</ref>


ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام، با همه اختلافی که در اصول و فروع با یکدیگر داریم، یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست. در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است. ما مؤلفان اسلامی همه در زیر پرچم حق زندگی می‌کنیم و تحت قیادت قرآن و رسالت نبی اکرم انجام وظیفه می‌نماییم. پیام همه ما این است که: ان الدین عند الله الاسلامُ و شعار همه ما لا اله الا الله و محمد رسولُ الله است. آری ما حزب خدا و حامیان دین او هستیم.»
== نقش کتاب الغدیر در تحکیم وحدت اسلامی ==


==
شهید مطهری بر اساس تفسیری که از وحدت اسلامی ارائه گردید معتقدند :‌
نقش كتاب الغدير در تحكيم وحدت اسلامي ==


تدوین کتبی که بیانگر تبیین عالمانه و منطقی معارف خاص شیعی می‌باشد نه تنها ناقض وحدت نیست بلکه درراستای وحدت بمعنای واقعی اش قراردارد. از اینرو ایشان - بر خلاف برخی که حرکت عظیم علامه امینی در تدوین کتاب الغدیر را مخالف وحدت اسلامی می‌دانند معتقدند این کتاب دقیقا در راستای وحدت اسلامی و تعمیق ان تدوین شده است.


شهيد مطهري بر اساس تفسيري كه از وحدت اسلامي ارائه گرديد معتقدند :
پایان بخش مقاله حاضر را گفتار شهید مطهری در زمینه نقش مثبت الغدیر در وحدت اسلامی قرار می‌دهیم:
اولا :‌– این کتاب - منطق مستدل شیعه را روشن می‌کند و ثابت می‌کند که گرایش در حدود صدمیلیون مسلمان به تشیع ـ برخلاف تبلیغات زهرآگین عده‌ای ـ مولود جریان‌های سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است.


تدوين كتبي كه بيانگر تبيين عالمانه و منطقي  معارف خاص شيعي مي باشد نه تنها ناقض وحدت نيست بلكه درراستاي وحدت بمعناي واقعي اش قراردارد . از اينرو ايشان - بر خلاف برخي كه حركت عظيم  علامه اميني در تدوين كتاب الغدير را مخالف وحدت اسلامي مي دانند معتقدند اين كتاب دقيقا  در راستاي  وحدت اسلامي و تعميق ان تدوين شده است .
ثانیا :‌ثابت می‌کند که پاره‌ای اتهامات به شیعه که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است، از قبیل اینکه شیعه غیرمسلمان را بر مسلمان غیرشیعه ترجیح می‌دهد و از شکست مسلمانان غیرشیعه از غیرمسلمان شادمان می‌گردد، و از قبیل این که شیعه به جای حج به زیارت ائمه می‌رود، یا در نماز چنین می‌کند و در ازدواج موقت چنان، بکلی بی‌اساس و دروغ است. ثالثا شخص شخیص امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را که مظلومترین و مجهول‌القدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و می‌تواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذریه اطهارش را به جهان اسلام معرفی می‌کند." <ref>همان ص 32</ref>


پايان بخش مقاله حاضر را گفتار شهيد مطهري در زمينه نقش مثبت الغدیر در وحدت اسلامی قرار مي دهيم :
== نتیجه ==
اولا :‌– اين كتاب - منطق مستدل شیعه را روشن می‌کند و ثابت می‌کند که گرایش در حدود صدمیلیون مسلمان به تشیع ـ برخلاف تبلیغات زهرآگین عده‌ای ـ مولود جریان‌های سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است.
از منظر شهید مطهری اندیشه وحدت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی از آموزه‌های عظیم قرآنی بوده و منافاتی با اختلافات مذهبی حتی در مسائل اصولی نخواهد داشت. سیره عملی پیامبر ص و ائمه علیهم‌السلام همیشه بر رعایت این اصل در جوامع اسلامی بوده و پیروانشان را نیز در این مسیر سوق داده‌اند
به امید تحقق وحدت امت واحده اسلامی در سراسر جهان
والسلام


ثانیا :‌ثابت می‌کند که پاره‌ای اتهامات به شیعه که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است، از قبیل اینکه شیعه غیرمسلمان را بر مسلمان غیرشیعه ترجیح می‌دهد و از شکست مسلمانان غیرشیعه از غیرمسلمان شادمان می‌گردد، و از قبیل این که شیعه به جای حج به زیارت ائمه می‌رود، یا در نماز چنین می‌کند و در ازدواج موقت چنان، بکلی بی‌اساس و دروغ است. ثالثا شخص شخیص امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را که مظلومترین و مجهول‌القدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و می‌تواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذریه اطهارش را به جهان اسلام معرفی می‌کند."
== پانویس ==
{{پانویس}}


== نتيجه ==
از منظر شهيد مطهري انديشه وحدت اسلامي و تقريب مذاهب اسلامي از اموزه هاي عظيم قراني بوده و منافاتي با اختلافات مذهبي حتي در مسائل اصولي نخواهد داشت . سيره عملي پيامبر ص و ائمه عليهم السلام هميشه بر رعايت اين اصل در جوامع اسلامي بوده و پيروانشان را نيز در اين مسير سوق داده اند . 
به اميد تحقق وحدت امت واحده اسلامي در سراسر جهان
والسلام
== منابع ==  
== منابع ==  


قران
قرآن
 
نهج‌البلاغه
 
‌مجموعه آثار شهید مطهری ج 25
 


نهج البلاغه


‌مجموعه اثار شهيد مطهري ج 25
[[رده:مقاله‌ها]]
[[رده:وحدت اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۱

وحدت اسلامی از منظر شهید مطهری"ره" عنوان مقاله‌ای است که در زمینه مساله وحدت به رشته تحریر در آمده است. وحدت اسلامی نقش اساسی در حیات و ممات جوامع اسلامی‌دارد.

در قرآن، سنت و سیره اهل بیت علیهم‌السلام به این موضوع عنایت جدی شده است بگونه‌ای که در قرآن کریم از مخالفین فکری و عملی وحدت اسلامی به عنوان مخالفین رسول الله یاد شده است.

عالمان راستین نیز درطول تاریخ مروج اندیشه وحدت اسلامی بوده و اقدامات فراوانی در این راستا از آنان بجا مانده است که از جمله انان، اندیشمند و متفکر بزرگ عصر حاضر شهید مطهری می‌باشد. در مقاله حاضر به تبیین دیدگاه ایشان در زمینه وحدت اسلامی پرداخته شده است. از نگاه ایشان اصل لزوم وحدت اسلامی حتی درفرض اختلافات اصولی و عقیدتی -بین مذاهب اسلام- ،مبتنی بر آموزه‌های قرآن و سنت و سیره ائمه معصومین علیهم‌السلام می‌باشد.

مقدمه

مساله وحدت اسلامی از مباحث کلیدی است که نقش حیاتی در احیای هویت دینی داشته و غفلت از ان می‌تواند سبب مرگ نظامات اسلامی‌گردد. در قرآن، سنت و سیره اهل بیت علیهم‌السلام به این موضوع عنایت جدی شده است بگونه‌ای که در قرآن کریم از مخالفین فکری و عملی وحدت اسلامی بعنوان مخالفین رسول الله یاد شده و هر نوع انتساب آنان را به ان بزرگوار مردود می‌داند :‌ إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ –[۱] عالمان راستین نیز درطول تاریخ مروج اندیشه وحدت اسلامی بوده و اقدامات فراوانی در این راستا از آنان بجا مانده است.


از جمله این عالمان، اندیشمند و متفکر بزرگ عصر حاضر شهید مطهری می‌باشد. باید گفت وحدت اسلامی از دغدغه های جدی ایشان در طول زندگی شان بوده بگونه‌ای که در بخش‌های گوناگون مجموعه آثارشان توجه به این امر بخوبی مشهود می‌باشد. موضوع مقاله حاضر تبیین دیدگاه شهیدمطهری در مفهوم وحدت اسلامی است.

وحدت اسلامی از منظر اندیشمندان اسلامی

درزمینه وحدت اسلامی و اندیشه تقریب مذاهب تفاسیر گوناگونی از سوی اندیشمندان اسلامی مطرح شده است که برخی از آنان تفاوت‌های اساسی با یکدیگر دارد.

شهید مطهری در پاسخ به این پرسش که مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ احتمالات - و تفاسیر - گوناگونی را دراین زمینه مطرح می‌کند:‌

احتمال اول :‌ مراد از وحدت اسلامی این است که :‌" از میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟"-

احتماال دوم :‌ وحدت اسلامی یعنی :" مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آنها کنار گذاشته شود و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟"

احتمال سوم :‌ وحدت اسلامی به هیچ وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین، اتحاد پیروان مذاهب مختلف در عین اختلافات مذهبی، در برابر بیگانگان است؟[۲]

ایشان معتقد است مخالفین اندیشه وحدت اسلامی بدلیل تفسیر ناصوابشان از وحدت – نظیر احتمال اول و دوم - آن را امری غیر منطقی می‌دانند:‌

"مخالفین اتحاد مسلمین برای اینکه از وحدت اسلامی مفهومی غیرمنطقی و غیرعملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می‌کنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد."[۳]

ایشان احتمال سوم را منطقی و معقول دانسته و معتقد است داعیه‌داران وحدت اسلامی بدنبال چنین وحدتی هستند:‌

بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها ـ که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی ـ نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.[۴]

ایشان در تبیین تفسیر سوم از وحدت اسلامی و بیان مبانی ان می‌نویسد

...مسلمین مایه وفاق‌های بسیاری دارند که می‌تواند مبنای یک اتحاد محکم گردد. مسلمین همه خدای یگانه را می‌پرستند و همه به نبوت رسول اکرم(ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است، با هم و مانند هم حج می‌کنند و مانند هم نماز می‌خوانند و مانند هم روزه می‌گیرند و مانند هم تشکیل خانواده می‌دهند و داد و ستد می‌نمایند و کودکان خود را تربیت می‌کنند و اموات خود را دفن می‌نمایند و جز در اموری جزئی، در این کارها با هم تفاوتی ندارند. [۵]

ایشان در ادامه از وحدت جهان بینی – فرهنگی – تمدنی مسلمانان می‌نویسد :‌ مسلمین همه از یک نوع جهان‌بینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و باشکوه و سابقه‌دار شرکت دارند. وحدت در جهان‌بینی، در فرهنگ، در سابقه تمدن، در بینش و منش، در معتقدات مذهبی، در پرستش‌ها و نیایش‌ها، در آداب و سنن اجتماعی خوب، می‌تواند از آنها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرت‌های عظیم جهان ناچار در برابر آنها خضوع نمایند، خصوصا اینکه در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است.[۶]

ایشان وحدت اسلامی رااز از اصول مسلم قرآنی دانسته و دراین زمینه می‌نویسد:‌

مسلمانان به نص صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط می‌کند. با این وضع چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته، استفاده نکنند؟ [۷] ایشان وجود مذاهب گوناگون اسلامی و اختلافات عقیدتی حتی در برخی اصول مذهبی را مانع اندیشه وحدت ندانسته و معتقدند لازم نیست در تحقق وحدت، هیج نوع مصالحه‌ای بین پیروان مذاهب نسبت به اصول و فروع اعتقادی شان صورت گیرد:

"از دیدگاه قائلین به وحدت اسلامی، هیچ ضرورتی ایجاب نمی‌کند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند، همچنان که ایجاب نمی‌کند که مسلمین درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند."

ایشان تنها مانع اساسی وحدت را احساسات کینه توزانه و جاهلانه پیروان برخی از مذاهب دانسته و معتقدند مسلمانان بر اساس آموزه‌های قرآن در تعامل با یکدیگر هیچگاه نباید از حریم منطق و استدلال خارج شوند :‌ تنها چیزی که وحدت اسلامی از این نظر، ایجاب می‌کند، این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینه‌توزی در میانشان پیدا نشود یا شعله‌ور نگردد، متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند. [۸]


ایشان ادامه می‌دهد :‌

لازم است مسلمانان در تعامل با یکدیگر "ـ لااقل ـ حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمان به اسلام لازم دانسته است، درباره خودشان رعایت کنند: اُدعُ الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهُم بالتی هی احسنُ."

وحدت اسلامی حتی درفرض اختلافات اصولی و عقیدتی

شهید مطهری در رد تصور ناصواب برخی که می‌گویند :‌ "مذاهبی که تنها در فروع با یکدیگر اختلاف دارند، مانند شافعی و حنفی، می‌توانند با هم برادر باشند و با یکدیگر در یک صف قرار گیرند، اما مذاهبی که در اصول با یکدیگر اختلاف نظر دارند – نظیر اختلاف شیعه و سنی در مساله امامت، - به هیچ وجه نمی‌توانند با یکدیگر برادر باشند... به همین دلیل شیعه و سنی به هیچ وجه نمی‌توانند دست یکدیگر را به عنوان دو برادر مسلمان بفشارند و در یک جبهه قرار گیرند، دشمن هرکه باشد!"[۹] ایشان در ادامه می‌نویسد :‌

اولا :‌ دلیلی ندارد ما "اصول "را در حکم یک مجموعه به هم پیوسته شمرده و از اصل «همه یا هیچ» در اینجا پیروی کنیم. اینجا جای قاعدة «المیسورُ لایسقُطُ بالمعسور» و «ما لایُدرکُ کُلُهُ لایُترکُ کُلُه» است.

ثانیا :‌ تصور مذکور- قاعده "همه یا هیچ " و "عدم امکان وحدت بین شیعه و سنی - با سیره امام علی علیه‌السلام مخالفت آشکار دارد .ان حضرت در برابر مخالفین فکری خویش " راه و روشی بسیار منطقی و معقول که شایسته بزرگواری مانند او بود، اتخاذ کرد. او برای احقاق حق خود از هیچ کوششی خودداری نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احیا کند، اما هرگز از شعار «یا همه یا هیچ» پیروی نکرد. برعکس، اصل «ما لایدرک کله لایترک کله» را مبنای کار خویش قرار داد. [۱۰]

ایشان در ادامه نسبت به تبیین سیره امام علی علیه‌السلام در ترجیح مصالح اسلامی بر مصالح شخصی می‌نویسد :‌ علی در برابر ربایندگان حقش قیام نکرد و قیام نکردنش اضطراری نبود، بلکه کاری حساب‌شده و انتخاب شده بود. او از مرگ بیم نداشت، چرا قیام نکرد؟ حداکثر این بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدا منتهای آرزوی او بود. او همواره در آرزوی شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مأنوس‌تر بود. علی در حساب صحیحش بدین نکته رسیده بود که مصلحت اسلام در آن شرایط، ترک قیام و بلکه همگامی و همکاری است. خود کراراً به این مطلب تصریح می‌کند.

ایشان با تمسک به گفتار حضرت امیر ع در اهمیت وحدت اسلامی می‌نویسد :‌امام علی علیه‌السلام در یکی از نامه‌های خود به مالک اشترمی‌نویسد: فأمسکتُ یدی حتی رأیتُ راجعة الناس قد رجعت عن الاسلام، یدعون الی محق دین محمد(ص)، فخشیتُ ان لم انصُر الاسلام و اهلهُ ان اری فیه ثلما او هدما تکونُ المُصیبةُ به علی اعظم من فوت ولایتکُمُ التی انما هی متاعُ ایام قلائل [۱۱]


ترجمه :‌"من اول دست خود را پس کشیدم، تا دیدم گروهی از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودی دین محمد(ص) دعوت می‌کنند. پس ترسیدم که اگر به یاری اسلام و مسلمین برنخیزم، شکاف یا انهدامی در اسلام خواهم دید که مصیبت آن از فوت خلافت چندروزه بسی بیشتر است." [۱۲]

ایشان به موضع‌گیری وحدت بخش و مدبرانه امام علی علیه‌السلام در شورای شش نفره ای که توسط خلیفه دوم جهت انتخاب خلیفه تشکیل شد اشاره نموده و می‌نویسد :‌

در شورای شش نفری پس از تعیین و انتخاب خلیفه سوم به وسیله عبدالرحمن بن عوف، علی(ع) شکایت و هم آمادگی خود را برای همکاری اینچنین بیان کرد: «لقد علمتُم انی احقُ الناس بها من غیری، و و الله لاُسلمن ما سلمت امورُ المسلمین و لم یکُن فیها جور الا علیّ خاصه [۱۳]: شما خود می‌دانید من از همه برای خلافت شایسته‌ترم، و حال به خدا قسم مادامی که کار مسلمین روبراه باشد و رقیبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتی نخواهم کرد و تسلیم خواهم بود.»

شهید مطهری سیره مذکوراز امام علی علیه‌السلام را ناقض اصل "همه یا هیچ "دانسته می‌نویسد :‌

اینها می‌رساند که علی علیه‌السلام اصل «یا همه یا هیچ» را در این مورد – وحدت اسلامی - محکوم می‌دانسته است. [۱۴]

گفتار علامه امینی درزمینه وحدت اسلامی

شهید مطهری در زمینه عدم منافات بین اندیشه اتحاد مسلمین برغم اختلافات مذهبی به نقل از علامه امینی می‌نویسد :‌

«عقاید و آرا درباره مذاهب آزاد است و هرگز رشته اخوت اسلامی را که قرآن کریم با جمله انما المُؤمنون اخوه بدان تصریح کرده پاره نمی‌کند، هرچند کار مباحثه علمی و مجادله کلامی و مذهبی به اوج خود برسد. سیره سلف و در رأس آنها صحابه و تابعین همین بوده است.

ما مؤلفان و نویسندگان در اقطار و اکناف جهان اسلام، با همه اختلافی که در اصول و فروع با یکدیگر داریم، یک جامع مشترک داریم و آن ایمان به خدا و پیامبر خداست. در کالبد همه ما یک روح و یک عاطفه حکمفرماست و آن روح اسلام و کلمه اخلاص است. ما مؤلفان اسلامی همه در زیر پرچم حق زندگی می‌کنیم و تحت قیادت قرآن و رسالت نبی اکرم انجام وظیفه می‌نماییم. پیام همه ما این است که: ان الدین عند الله الاسلامُ و شعار همه ما لا اله الا الله و محمد رسولُ الله است. آری ما حزب خدا و حامیان دین او هستیم.»[۱۵]

نقش کتاب الغدیر در تحکیم وحدت اسلامی

شهید مطهری بر اساس تفسیری که از وحدت اسلامی ارائه گردید معتقدند :‌

تدوین کتبی که بیانگر تبیین عالمانه و منطقی معارف خاص شیعی می‌باشد نه تنها ناقض وحدت نیست بلکه درراستای وحدت بمعنای واقعی اش قراردارد. از اینرو ایشان - بر خلاف برخی که حرکت عظیم علامه امینی در تدوین کتاب الغدیر را مخالف وحدت اسلامی می‌دانند معتقدند این کتاب دقیقا در راستای وحدت اسلامی و تعمیق ان تدوین شده است.

پایان بخش مقاله حاضر را گفتار شهید مطهری در زمینه نقش مثبت الغدیر در وحدت اسلامی قرار می‌دهیم: اولا :‌– این کتاب - منطق مستدل شیعه را روشن می‌کند و ثابت می‌کند که گرایش در حدود صدمیلیون مسلمان به تشیع ـ برخلاف تبلیغات زهرآگین عده‌ای ـ مولود جریان‌های سیاسی یا نژادی و غیره نبوده است، بلکه یک منطق قوی متکی به قرآن و سنت موجب این گرایش شده است.

ثانیا :‌ثابت می‌کند که پاره‌ای اتهامات به شیعه که سبب فاصله گرفتن مسلمانان دیگر از شیعه شده است، از قبیل اینکه شیعه غیرمسلمان را بر مسلمان غیرشیعه ترجیح می‌دهد و از شکست مسلمانان غیرشیعه از غیرمسلمان شادمان می‌گردد، و از قبیل این که شیعه به جای حج به زیارت ائمه می‌رود، یا در نماز چنین می‌کند و در ازدواج موقت چنان، بکلی بی‌اساس و دروغ است. ثالثا شخص شخیص امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را که مظلومترین و مجهول‌القدرترین شخصیت بزرگ اسلامی است و می‌تواند مقتدای عموم مسلمین واقع شود، و همچنین ذریه اطهارش را به جهان اسلام معرفی می‌کند." [۱۶]

نتیجه

از منظر شهید مطهری اندیشه وحدت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی از آموزه‌های عظیم قرآنی بوده و منافاتی با اختلافات مذهبی حتی در مسائل اصولی نخواهد داشت. سیره عملی پیامبر ص و ائمه علیهم‌السلام همیشه بر رعایت این اصل در جوامع اسلامی بوده و پیروانشان را نیز در این مسیر سوق داده‌اند به امید تحقق وحدت امت واحده اسلامی در سراسر جهان والسلام

پانویس

  1. انعام 159
  2. مجموعه آثار شهید مطهری ج 25ص 26-27
  3. همان
  4. همان
  5. همان
  6. همان
  7. همان
  8. همان ص 27
  9. همان ص 27
  10. همان ص 27-28
  11. نهج‌البلاغه نامه 62
  12. ترجمه از شهید مطهری – مجموعه آثار ج 25ص28
  13. همان خطبه 72
  14. مجموعه آثار شهید مطهری ج 25ص 28-29
  15. همان ص 31
  16. همان ص 32

منابع

قرآن

نهج‌البلاغه

‌مجموعه آثار شهید مطهری ج 25