خضر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
| مادر =  
| مادر =  
}}
}}
'''حضرت خضر (علیه‌السلام)''' از [[انبیاء]] الهی است. از فرمایش [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق(علیه‌السلام)]] چنین بر می‌آید که حضرت خضر را [[خدا]] به سوی قومش [[بعثت|مبعوث]] فرموده بود و او مردم را به سوی [[توحید]] و اقرار به انبیاء و فرستادگان خدا و کتاب‌های او دعوت می‌کرد. از معجزاتش این بود که روی هر زمین خشکی می‌نشست، زمین سبز و خرم می‌گشت و دلیل نامش، خضر (سبز) نیز همین است. زندگی او از قبل از زمان [[موسی]] تا زمان حاضر و ادامهٔ زندگیش تا آخر الزمان، مورد اتّفاق [[مسلمانان]] است. مجموعهٔ [[روایات]] مؤیّد آن است که طولانی‌ترین عمر را در میان فرزند آدم دارد. گفته‌اند حضرت خضر از اولاد سام بن نوح و پسرخالهٔ [[ذوالقرنین]] بود با این حال بنا به برداشتی نیز، دو نفر با نام خضر وجود داشته‌اند، خضر اکبر که از اولاد سام بن نوح بوده و خضر ثانی که از انبیای [[بنی اسرائیل]] و مصاحب موسی بوده است.
'''حضرت خضر (علیه‌السلام)''' از [[انبیاء]] الهی است. از فرمایش [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه‌السلام)]] چنین بر می‌آید که حضرت خضر را [[خدا]] به سوی قومش [[بعثت|مبعوث]] فرموده بود و او مردم را به سوی [[توحید]] و اقرار به انبیاء و فرستادگان خدا و کتاب‌های او دعوت می‌کرد. از معجزاتش این بود که روی هر زمین خشکی می‌نشست، زمین سبز و خرم می‌گشت و دلیل نامش، خضر (سبز) نیز همین است. زندگی او از قبل از زمان [[موسی]] تا زمان حاضر و ادامهٔ زندگیش تا آخر الزمان، مورد اتّفاق [[مسلمانان]] است. مجموعهٔ [[روایات]] مؤیّد آن است که طولانی‌ترین عمر را در میان فرزند آدم دارد. گفته‌اند حضرت خضر از اولاد سام بن نوح و پسرخالهٔ [[ذوالقرنین]] بود با این حال بنا به برداشتی نیز، دو نفر با نام خضر وجود داشته‌اند، خضر اکبر که از اولاد سام بن نوح بوده و خضر ثانی که از انبیای [[بنی اسرائیل]] و مصاحب موسی بوده است.


== نام اصلی حضرت خضر ==
== نام اصلی حضرت خضر ==
حضرت خضر(علیه‌السلام) پیامبری از سوی خدای متعال بود که بر اساس حدیث، اسم اصلی آن حضرت «بالیا» بوده که نسبت ایشان با چند واسطه به حضرت نوح (علیه‌السلام) می‌رسد.
حضرت خضر (علیه‌السلام) پیامبری از سوی خدای متعال بود که بر اساس حدیث، اسم اصلی آن حضرت «بالیا» بوده که نسبت ایشان با چند واسطه به حضرت نوح (علیه‌السلام) می‌رسد.


هر یک از اسماء و کلماتی که از سوی خدای متعال بر موجودات و به خصوص بندگان خاص خدا گذاشته شده، حکمت و دلیلی دارد که اصل آن را باید در تفاسیر [[قرآن کریم]] و یا در [[حدیث]] و کلام [[اهل بیت|اهل‌بیت (علیه‌السلام)]] جستجو کنیم.
هر یک از اسماء و کلماتی که از سوی خدای متعال بر موجودات و به خصوص بندگان خاص خدا گذاشته شده، حکمت و دلیلی دارد که اصل آن را باید در تفاسیر [[قرآن کریم]] و یا در [[حدیث]] و کلام [[اهل بیت|اهل‌بیت (علیه‌السلام)]] جستجو کنیم.
خط ۲۱: خط ۲۱:
در این میان یکی از پیامبران بزرگ الهی، حضرت خضر(علیه‌السلام) است که به داشتن عمر بسیار طولانی مشهور است. چراکه آن حضرت پیامبران بسیاری را ملاقات کرده و در دوران [[ائمه|ائمه اطهار (علیه‌السلام)]] نیز زندگی کرده است و بنا بر احادیث، یکی از افرادی است که در کنار [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)]] حضور خواهد داشت.
در این میان یکی از پیامبران بزرگ الهی، حضرت خضر(علیه‌السلام) است که به داشتن عمر بسیار طولانی مشهور است. چراکه آن حضرت پیامبران بسیاری را ملاقات کرده و در دوران [[ائمه|ائمه اطهار (علیه‌السلام)]] نیز زندگی کرده است و بنا بر احادیث، یکی از افرادی است که در کنار [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)]] حضور خواهد داشت.


از حضرت خضر(علیه‌السلام) در [[قرآن|قرآن کریم]] در ضمن ماجرای ملاقات [[حضرت موسی|حضرت موسی(علیه‌السلام)]] با آن حضرت یاد شده است، هرچند که خدای متعال نام آن حضرت را به طور دقیق عنوان نفرموده است اما مفسران قرآن کریم از قراین و احادیث [[ائمه|ائمه اطهار (علیه‌السلام)]] به این نتیجه رسیده‌اند که منظور، حضرت خضرت(علیه‌السلام)است.
از حضرت خضر(علیه‌السلام) در [[قرآن|قرآن کریم]] در ضمن ماجرای ملاقات [[حضرت موسی|حضرت موسی (علیه‌السلام)]] با آن حضرت یاد شده است، هرچند که خدای متعال نام آن حضرت را به طور دقیق عنوان نفرموده است اما مفسران قرآن کریم از قراین و احادیث [[ائمه|ائمه اطهار (علیه‌السلام)]] به این نتیجه رسیده‌اند که منظور، حضرت خضرت(علیه‌السلام)است.


چنان‌که خدای متعال می‌فرماید: {{متن قرآن |فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً |آیه = ۶۵ |سوره = کهف }} به این مفهوم که حضرت موسی(علیه‌السلام) و [[حضرت یوشع|حضرت یوشع بن نون (علیه‌السلام)]] بنده ‏ای از بندگان ما را در آنجا یافتند که به او رحمت و لطف خاصی عطا کردیم و از نزد خود به او علم لدنّی آموختیم.
چنان‌که خدای متعال می‌فرماید: {{متن قرآن |فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً |آیه = ۶۵ |سوره = کهف }} به این مفهوم که حضرت موسی(علیه‌السلام) و [[حضرت یوشع|حضرت یوشع بن نون (علیه‌السلام)]] بنده ‏ای از بندگان ما را در آنجا یافتند که به او رحمت و لطف خاصی عطا کردیم و از نزد خود به او علم لدنّی آموختیم.
خط ۶۱: خط ۶۱:
سپس اقوال آن‏هایی که حضرت خضر را از جنس بشر نمی‏‌دانند، نقل کرده، ولی به قول آن‏ها اعتنا نمی‌‏کند و نظر اکثریت که او را پیامبر و از جنس بشر می‌‏دانند را تصدیق می‏‌کند، و معنای رحمت را در آیه شریفه {{متن قرآن |آتیناه رحمة من عندنا |سوره = کهف |آیه = 65 }} [[نبوت]] می‏‌داند - برخلاف گفته بعضی که آن را به معنی عمر طولانی می‌‏دانند - و علم در آیه شریفه "وعلمناه من لدنا علما" را "علم غیب" معنی می‏‌کند، که خداوند در اختیار رسولان خودش قرار می‌‏دهد، که این مطلب را [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] نیز نقل نموده ‏است.
سپس اقوال آن‏هایی که حضرت خضر را از جنس بشر نمی‏‌دانند، نقل کرده، ولی به قول آن‏ها اعتنا نمی‌‏کند و نظر اکثریت که او را پیامبر و از جنس بشر می‌‏دانند را تصدیق می‏‌کند، و معنای رحمت را در آیه شریفه {{متن قرآن |آتیناه رحمة من عندنا |سوره = کهف |آیه = 65 }} [[نبوت]] می‏‌داند - برخلاف گفته بعضی که آن را به معنی عمر طولانی می‌‏دانند - و علم در آیه شریفه "وعلمناه من لدنا علما" را "علم غیب" معنی می‏‌کند، که خداوند در اختیار رسولان خودش قرار می‌‏دهد، که این مطلب را [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] نیز نقل نموده ‏است.


در‌این‌باره (علم حضرت خضر) از [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق (علیه‌السلام)]] ‏روایت شده که فرمود: خضر دارای علمی بود که در الواح موسی وجود نداشت، موسی گمان می‌‏کرد که در الواح او تمام علومی که به آن‏ها نیازمند است وجود دارد، ولی وقتی مأمور فراگیری علم از خضر شد، متوجه شد که گمان او درست نبوده ‏است. مرحوم [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] در‌این‌باره می‏‌فرماید: "هر نعمتی، رحمتی از ناحیه خدا به خلق اوست، لیکن در رحمت بودن بعضی از آن‏ها "اسباب عالم هستی" واسطه‌اند، مانند نعمت‌های مادّی ظاهری، و بعضی از آن نعمت‌ها بدون واسطه، رحمت می‏‌باشند، مانند نعمت‏‌های باطنی از قبیل "نبوت"، "[[ولایت]]" و شعبه‏‌ها و مقامات آن. و از این‏‌که رحمت را مقید به قید "من عندنا" نموده‏ است، می‏‌توان فهمید که کس دیگری غیر از خدا در آن دخالتی ندارد، و نیز به دست می‌‏آید که منظور از رحمت مذکور همان رحمت قسم دوم، یعنی نعمت‌‏های باطنی است؛ لذا می‏‌توان گفت منظور از جمله "رحمة من عندنا" - که بانون با عظمت "من عندنا" آورده شده، و نفرموده "من عندی،" از ناحیه من - همان نبوت است نه ولایت. و به همین بیان، تفسیر آن‏هایی که کلمه مذکور را به نبوت معنا کرده‌‏اند، تأیید می‏‌شود.
در‌این‌باره (علم حضرت خضر) از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه‌السلام)]] ‏روایت شده که فرمود: خضر دارای علمی بود که در الواح موسی وجود نداشت، موسی گمان می‌‏کرد که در الواح او تمام علومی که به آن‏ها نیازمند است وجود دارد، ولی وقتی مأمور فراگیری علم از خضر شد، متوجه شد که گمان او درست نبوده ‏است. مرحوم [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] در‌این‌باره می‏‌فرماید: "هر نعمتی، رحمتی از ناحیه خدا به خلق اوست، لیکن در رحمت بودن بعضی از آن‏ها "اسباب عالم هستی" واسطه‌اند، مانند نعمت‌های مادّی ظاهری، و بعضی از آن نعمت‌ها بدون واسطه، رحمت می‏‌باشند، مانند نعمت‏‌های باطنی از قبیل "نبوت"، "[[ولایت]]" و شعبه‏‌ها و مقامات آن. و از این‏‌که رحمت را مقید به قید "من عندنا" نموده‏ است، می‏‌توان فهمید که کس دیگری غیر از خدا در آن دخالتی ندارد، و نیز به دست می‌‏آید که منظور از رحمت مذکور همان رحمت قسم دوم، یعنی نعمت‌‏های باطنی است؛ لذا می‏‌توان گفت منظور از جمله "رحمة من عندنا" - که بانون با عظمت "من عندنا" آورده شده، و نفرموده "من عندی،" از ناحیه من - همان نبوت است نه ولایت. و به همین بیان، تفسیر آن‏هایی که کلمه مذکور را به نبوت معنا کرده‌‏اند، تأیید می‏‌شود.


"و علمناه من لدنّا علما" این "علم" نیز مانند "رحمت"، علمی است که غیر خدا در آن دخالتی ندارد، و چیزی از قبیل حس و فکر در آن واسطه نیست و خلاصه، از راه اکتساب و استدلال به دست نمی‌‏آید. دلیل بر این مطلب جمله "من لدنّا" است که می‏رساند منظور از آن علم "علم لدنی" و غیر اکتسابی و مختص به اولیا است و از آخر آیات استفاده می‏‌شود که مقصود از آن، علم به تأویل حوادث است<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 474</ref>.
"و علمناه من لدنّا علما" این "علم" نیز مانند "رحمت"، علمی است که غیر خدا در آن دخالتی ندارد، و چیزی از قبیل حس و فکر در آن واسطه نیست و خلاصه، از راه اکتساب و استدلال به دست نمی‌‏آید. دلیل بر این مطلب جمله "من لدنّا" است که می‏رساند منظور از آن علم "علم لدنی" و غیر اکتسابی و مختص به اولیا است و از آخر آیات استفاده می‏‌شود که مقصود از آن، علم به تأویل حوادث است<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 474</ref>.
خط ۶۷: خط ۶۷:
اما آن‏هایی که حضرت خضر را پیامبر نمی‏‌دانند، می‌‏گویند: او بنده‌ای از بندگان خداوند است که خداوند علمی را در اختیار او گذاشته و او از افرادی مانند "آصف بن برخیا" و "ذوالقرنین" می‏‌باشد. از جمله این افراد "[[فخر رازی]]" می‏‌باشد؛ ولی با نظر به این‏‌که اکثریت قاطع از مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] که داستان خضر را نقل نموده‌‏اند قائل به نبوت حضرت خضر هستند، نمی‏‌توان کلام آن‏ها را صحیح دانست.
اما آن‏هایی که حضرت خضر را پیامبر نمی‏‌دانند، می‌‏گویند: او بنده‌ای از بندگان خداوند است که خداوند علمی را در اختیار او گذاشته و او از افرادی مانند "آصف بن برخیا" و "ذوالقرنین" می‏‌باشد. از جمله این افراد "[[فخر رازی]]" می‏‌باشد؛ ولی با نظر به این‏‌که اکثریت قاطع از مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] که داستان خضر را نقل نموده‌‏اند قائل به نبوت حضرت خضر هستند، نمی‏‌توان کلام آن‏ها را صحیح دانست.


مرحوم علامه بعد از بیان روایات می‏ فرماید: "آنچه از روایات نبوی یا روایات وارده از طرق [[ائمه]] [[اهل بیت‏|اهل بیت‏(علیه‌السلام)]] در داستان خضر رسیده، چه می‏توان فهمید؟ از روایت "محمد بن عماره" از امام صادق‏ (علیه‌السلام) چنین بر می‏‌آید که آن جناب، پیغمبر مرسلی بوده که خدا به سوی قومش مبعوث فرموده بوده و او مردم خود را به سوی توحید و قبول رسالت انبیاء و فرستادگان خدا و کتاب‏‌های او دعوت می‌‏کرده است. معجزه خضر این بود که روی هیچ چوب خشکی نمی‏‌نشست مگر آن‏که سبز می‏شد، و بر هیچ زمین بی ‏علفی نمی‏‌نشست مگر این‏که سبز و خرّم می‏‌گشت و اگر او را خضر نامیده‏‌اند به همین جهت بوده‏ است... مؤید این حدیث در وجه نامیدن او به خضر، مطلبی است که در الدّر المنثور سیوطی، از عدّه‌‏ای از ارباب جوامع حدیثی از جمله ابن‌عباس و [[ابوهریره|ابی هریره]]، از رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم- نقل شده که فرمود: خضر را بدین جهت خضر نامیدند که وقتی روی پوست سفید رنگی نماز گزارد، همان پوست هم سبز شد<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 489 - 488</ref>.
مرحوم علامه بعد از بیان روایات می‏ فرماید: "آنچه از روایات نبوی یا روایات وارده از طرق [[ائمه]] [[اهل بیت‏|اهل بیت ‏(علیه‌السلام)]] در داستان خضر رسیده، چه می‌‏توان فهمید؟ از روایت "محمد بن عماره" از امام صادق‏ (علیه‌السلام) چنین بر می‏‌آید که آن جناب، پیغمبر مرسلی بوده که خدا به سوی قومش مبعوث فرموده بوده و او مردم خود را به سوی توحید و قبول رسالت انبیاء و فرستادگان خدا و کتاب‏‌های او دعوت می‌‏کرده است. معجزه خضر این بود که روی هیچ چوب خشکی نمی‏‌نشست مگر آن‏که سبز می‏‌شد، و بر هیچ زمین بی ‏علفی نمی‏‌نشست مگر این‏که سبز و خرّم می‏‌گشت و اگر او را خضر نامیده‏‌اند به همین جهت بوده‏ است... مؤید این حدیث در وجه نامیدن او به خضر، مطلبی است که در الدّر المنثور سیوطی، از عدّه‌‏ای از ارباب جوامع حدیثی از جمله ابن‌عباس و [[ابوهریره|ابی هریره]]، از رسول خدا-صلی الله علیه و آله و سلم- نقل شده که فرمود: خضر را بدین جهت خضر نامیدند که وقتی روی پوست سفید رنگی نماز گزارد، همان پوست هم سبز شد<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه علی حجتی کرمانی، قم، جامعه مدرسین، ج 13، ص 489 - 488</ref>.


در بعضی از روایات، مانند روایت [[محمد بن مسعود سمرقندی کوفی|عیاشی]] از [[برید بن معاویه|برید]] از یکی از دو امام، [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیه‌السلام)]] یا [[جعفر بن محمد (صادق‌)|امام صادق‏ (علیه‌السلام)]] آمده ‏است که خضر و ذوالقرنین دو مرد عالم بودند نه [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)
در بعضی از روایات، مانند روایت [[محمد بن مسعود سمرقندی کوفی|عیاشی]] از [[برید بن معاویه|برید]] از یکی از دو امام، [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیه‌السلام)]] یا [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق‏ (علیه‌السلام)]] آمده ‏است که خضر و ذوالقرنین دو مرد عالم بودند نه پیامبر و لیکن آیات مربوط به داستان خضر و موسی، خالی از این ظهور نیست که وی نبی بوده ‏است، و چطور ممکن است بگوییم که نبی نبوده، در حالی که در آن آیات آمده که "حکم" بر او نازل شده‏ است.
]]، و لیکن آیات مربوط به داستان خضر و موسی، خالی از این ظهور نیست که وی نبی بوده ‏است، و چطور ممکن است بگوییم که نبی نبوده، در حالی که در آن آیات آمده که "حکم" بر او نازل شده‏ است.


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۸۰

ویرایش