عز بن عبدالسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = عز بن عبدالسلام
| عنوان = عز بن عبدالسلام
خط ۹: خط ۱۰:
| سال درگذشت = 660 ق
| سال درگذشت = 660 ق
| تاریخ درگذشت =  
| تاریخ درگذشت =  
| محل درگذشت =  
| محل درگذشت = مصر
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | استاد | استاد | استاد}}
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | شیخ سیف الدین الآمدی| الحافظ أبی محمد القاسم بن الحافظ الکبیر أبی القاسم بن عساکر| قاضی عبدالصمد بن محمد الحرستانی}}
| شاگردان =  
| شاگردان = إبراهیم بن العز بن عبدالسلام،عبداللطیف بن العز بن عبدالسلام،ابن دقیق العید
| دین =  
| دین =  
| مذهب =  
| مذهب =  
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | اثر | اثر | اثر}}
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | کتاب تفسیر عز بن عبدالسلام| امالی}}
| فعالیت‌ها =  عالم و قاضی مسلمان، متبحر در [[فقه]] وأصول، تفسیر و لغت
| فعالیت‌ها =  عالم و قاضی مسلمان، متبحر در [[فقه]] وأصول، تفسیر و لغت
| وبگاه =  
| وبگاه =  
خط ۱۳۶: خط ۱۳۷:
و اسماعیل می‌خواست در برابر صلیبیان به آنچه با جلال کرده بود لاف بزند و جلال قرآن می‌خواند و سلطان گوش می‌داد پس به پادشاهان صلیبیان گفت: آیا این را می‌شنوید. شیخی که قرآن می‌خواند؟ گفتند: «آری.» گفت: «این بزرگ‌ترین کاهنان مسلمان است و من او را به خاطر انکار من از تسلیم قلعه‌های مسلمانان به زندان انداختم و او را از سخنان عمومی در دمشق و از مقام‌هایش منزوی کردم. پاهایش را شستیم و آبگوشت آن را نوشیدیم.» العز در بازداشت ماند تا اینکه سربازان مصری آمدند و آنها پیروز شدند و سربازان فرانک را در اورشلیم کشتند و حامیان آنها شکست خوردند.  
و اسماعیل می‌خواست در برابر صلیبیان به آنچه با جلال کرده بود لاف بزند و جلال قرآن می‌خواند و سلطان گوش می‌داد پس به پادشاهان صلیبیان گفت: آیا این را می‌شنوید. شیخی که قرآن می‌خواند؟ گفتند: «آری.» گفت: «این بزرگ‌ترین کاهنان مسلمان است و من او را به خاطر انکار من از تسلیم قلعه‌های مسلمانان به زندان انداختم و او را از سخنان عمومی در دمشق و از مقام‌هایش منزوی کردم. پاهایش را شستیم و آبگوشت آن را نوشیدیم.» العز در بازداشت ماند تا اینکه سربازان مصری آمدند و آنها پیروز شدند و سربازان فرانک را در اورشلیم کشتند و حامیان آنها شکست خوردند.  


==فروش شاهزاده‌هادر حراج==
==فروش شاهزاده‌ها در حراج==
العز بن عبدالسلام در سال 639 هجری قمری وارد مصر شد و در مصر با ملک نیک ایوب ملاقات کرد و با استقبال فراوان از وی پذیرایی کرد و او را با تکریم و تکریم گرامی‌داشت.  
العز بن عبدالسلام در سال 639 هجری قمری وارد مصر شد و در مصر با ملک نیک ایوب ملاقات کرد و با استقبال فراوان از وی پذیرایی کرد و او را با تکریم و تکریم گرامی‌داشت.  


خط ۱۷۶: خط ۱۷۷:
عموم مسلمانان نیز از مرگ العز متاثر شدند; به سبب فضیلت و علم و رفتارش در تشییع جنازه او بیرون رفتند و در تمام سرزمین‌های مصر و کشورهای آن و کشورهای شام تا فرات و البیره و البیره بر او نماز غیبت برپا کردند. رحبه، سپس در مدینه، مکه و یمن. مردم دمشق مخصوصاً برای فرزند و عالم و قاضی خود اندوهگین شدند، لذا روز جمعه در مسجد اموی و سایر مساجد برای او دعا کردند و پس از اتمام نماز جمعه، النصیر مؤذن را ندا داد: برای امام دعا کن. شیخ عزالدین بن عبدالسلام.» در مسجد التوبه روز دوشنبه 25 جمادی الاول 660 هجری قمری.  
عموم مسلمانان نیز از مرگ العز متاثر شدند; به سبب فضیلت و علم و رفتارش در تشییع جنازه او بیرون رفتند و در تمام سرزمین‌های مصر و کشورهای آن و کشورهای شام تا فرات و البیره و البیره بر او نماز غیبت برپا کردند. رحبه، سپس در مدینه، مکه و یمن. مردم دمشق مخصوصاً برای فرزند و عالم و قاضی خود اندوهگین شدند، لذا روز جمعه در مسجد اموی و سایر مساجد برای او دعا کردند و پس از اتمام نماز جمعه، النصیر مؤذن را ندا داد: برای امام دعا کن. شیخ عزالدین بن عبدالسلام.» در مسجد التوبه روز دوشنبه 25 جمادی الاول 660 هجری قمری.  


==سمت‌هاو آثار==
==سمت‌ها و آثار==
=== افتاء ===
=== افتاء ===
این فتوا در حکومت اسلامی جایگاه رسمی و کارکردی نداشت و اولین چیزی بود که در مقام رسمی و حکومتی در دولت عثمانی ظاهر شد و علما به عقیده خودشان به تنهایی این سمت را انجام می‌دادند. هرکس علم پیدا کرد و به مرحله تشخیص صحیح احکام رسید، شرع و دین را برای مردم توضیح دهد. العز بن عبدالسلام در سوریه فتوا داد و او را «مفتی شام» نامیدند و من از آن متنفرم و معتقدم که مفتی در لبه جهنم است و اگر نبود. که معتقدم خداوند آن را بر من واجب کرده است; آن را در این هنگام که به آن آلوده شدم و اینک حق مرا معذور کرد، بر من نازل شد و تکلیفم برطرف شد و حمد و فضل خداست. العز سه روز در آن حالت باقی ماند تا اینکه شیخ حنفی جمال‌الدین حصیری مداخله کرد و سلطان را انکار کرد، بنابراین سلطان کاملاً از موضع و عقیده خود عقب‌نشینی کرد و العز به فتوا بازگشت، اما او از ارتباط شاه و پولش امتناع کرد. شهرت او از شام فراتر رفت و از کشورهای مختلف برای او فتوا فرستادند، ابن کثیر گفت: مقصود او فتواهای آفاق بود تا اینکه اهل موصل از عراق در یک استفتاء در یک سلسله سؤالات او را طلبیدند و او. به آنها پاسخ داد و در کتاب‌هایش با نام «فتاوای موصلی» جمع‌آوری شد.  
این فتوا در حکومت اسلامی جایگاه رسمی و کارکردی نداشت و اولین چیزی بود که در مقام رسمی و حکومتی در دولت عثمانی ظاهر شد و علما به عقیده خودشان به تنهایی این سمت را انجام می‌دادند. هرکس علم پیدا کرد و به مرحله تشخیص صحیح احکام رسید، شرع و دین را برای مردم توضیح دهد. العز بن عبدالسلام در سوریه فتوا داد و او را «مفتی شام» نامیدند و من از آن متنفرم و معتقدم که مفتی در لبه جهنم است و اگر نبود. که معتقدم خداوند آن را بر من واجب کرده است; آن را در این هنگام که به آن آلوده شدم و اینک حق مرا معذور کرد، بر من نازل شد و تکلیفم برطرف شد و حمد و فضل خداست. العز سه روز در آن حالت باقی ماند تا اینکه شیخ حنفی جمال‌الدین حصیری مداخله کرد و سلطان را انکار کرد، بنابراین سلطان کاملاً از موضع و عقیده خود عقب‌نشینی کرد و العز به فتوا بازگشت، اما او از ارتباط شاه و پولش امتناع کرد. شهرت او از شام فراتر رفت و از کشورهای مختلف برای او فتوا فرستادند، ابن کثیر گفت: مقصود او فتواهای آفاق بود تا اینکه اهل موصل از عراق در یک استفتاء در یک سلسله سؤالات او را طلبیدند و او. به آنها پاسخ داد و در کتاب‌هایش با نام «فتاوای موصلی» جمع‌آوری شد.  
خط ۲۹۰: خط ۲۹۱:


==شاگردانش==
==شاگردانش==
العز بن عبدالسلام تا زمان مرگش به تدریس و تدریس در مدارس و مساجد و خانه‌هاپرداخت و در محافل و دروس او جمعیت زیادی از مردم دمشق و قاهره گرد آمدند... و شافعی‌هاصدارت با او تمام شد و مراد او فتاوای آفاق بود.» ابن عماد حنبلی می‌گوید: «به درجه اجتهاد رسید و شاگردانی از سراسر کشور به سوی او رفتند.» نزد ائمه فارغ‌التحصیل شد و او. فتواهای درستی دارد.» و اما مشهورترین شاگردان او عبارتند از:إبراهیم بن العز بن عبدالسلام.  
العز بن عبدالسلام تا زمان مرگش به تدریس و تدریس در مدارس و مساجد و خانه‌ها پرداخت و در محافل و دروس او جمعیت زیادی از مردم دمشق و قاهره گرد آمدند... و شافعی‌ها صدارت با او تمام شد و مراد او فتاوای آفاق بود.» ابن عماد حنبلی می‌گوید: «به درجه اجتهاد رسید و شاگردانی از سراسر کشور به سوی او رفتند.» نزد ائمه فارغ‌التحصیل شد و او. فتواهای درستی دارد.» و اما مشهورترین شاگردان او عبارتند از:إبراهیم بن العز بن عبدالسلام.  
عبداللطیف بن العز بن عبدالسلام.  
عبداللطیف بن العز بن عبدالسلام.  
ابن دقیق العید.  
ابن دقیق العید.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش