۸۷٬۸۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== شرححال == | == شرححال == | ||
خاستگاه ِبشر [[کوفه]] بوده و از آن شهر به بغداد نقل مکان کرد و پیشوای معتزلیان بغداد شده و از طبقه ششم معتزلیان به حساب میآمد. وی در زمان [[هارون الرشید|هارونالرشید]] میزیست، هارون وی را به اتهام [[رافضی|رافضی]]<nowiki/>گری به زندان انداخت. او قصیدهای در چهل بیت در رد اتهامش سرود، هارون چون قصیده را بخواند دستور داد تا او را آزاد کردند | خاستگاه ِبشر [[کوفه]] بوده و از آن شهر به بغداد نقل مکان کرد و پیشوای معتزلیان بغداد شده و از طبقه ششم معتزلیان به حساب میآمد. وی در زمان [[هارون الرشید|هارونالرشید]] میزیست، هارون وی را به اتهام [[رافضی|رافضی]]<nowiki/>گری به زندان انداخت. او قصیدهای در چهل بیت در رد اتهامش سرود، هارون چون قصیده را بخواند دستور داد تا او را آزاد کردند<ref>شکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 103 </ref>. | ||
== اختلاف آراء با معتزله == | == اختلاف آراء با معتزله == | ||
بشر هر چند از معتزلیان بود، ولی با آنها در چند مسأله دچار اختلاف شد. | بشر هر چند از معتزلیان بود، ولی با آنها در چند مسأله دچار اختلاف شد. | ||
1. معتقد است که اگر کافر از روی میل و طاعت ایمان آورد، خداوند میتواند او را مشمول لطف خود کند. | 1. معتقد است که اگر کافر از روی میل و طاعت ایمان آورد، خداوند میتواند او را مشمول لطف خود کند. | ||
2.معتقد است که اگر خدا نخست خردمندان را میآفرید و سپس آغاز به آفرینش بهشت میکرد و آن را بر آنان ارزانی میداشت؛ برای ایشان شایستهتر بود. | 2.معتقد است که اگر خدا نخست خردمندان را میآفرید و سپس آغاز به آفرینش بهشت میکرد و آن را بر آنان ارزانی میداشت؛ برای ایشان شایستهتر بود. | ||
3. معتقد است که اگر خدا بداند که اگر بندهاش بیشتر وقت زیستن داشته باشد، ایمان میآورد، شایستهتر است که به او این فرصت را بدهد تا آن که او را در حال کفر بمیراند. | 3. معتقد است که اگر خدا بداند که اگر بندهاش بیشتر وقت زیستن داشته باشد، ایمان میآورد، شایستهتر است که به او این فرصت را بدهد تا آن که او را در حال کفر بمیراند. | ||
4. معتقد است که خداوند پیوسته «مرید» است و هرگاه به حدوث چیزی از کارهای بندگان علم پیدا کند و در حدوث آن مانعی نبیند؛ پدید آوردن آن چیز را خواسته است. | 4. معتقد است که خداوند پیوسته «مرید» است و هرگاه به حدوث چیزی از کارهای بندگان علم پیدا کند و در حدوث آن مانعی نبیند؛ پدید آوردن آن چیز را خواسته است. | ||
5. معتقد است که خداوند مؤمن را در حال ایمانش دوست و کافر را در حال کفرش دشمن ندارد. | 5. معتقد است که خداوند مؤمن را در حال ایمانش دوست و کافر را در حال کفرش دشمن ندارد. | ||
6. عقیده دیگر او درباره تولّد و به وجود آوردن است و میگوید آدمی میتواند که رنگها، مزهها، بوها و دیگر ادراکات را با فراهم کردن اسباب آن پدید آورد. | 6. عقیده دیگر او درباره تولّد و به وجود آوردن است و میگوید آدمی میتواند که رنگها، مزهها، بوها و دیگر ادراکات را با فراهم کردن اسباب آن پدید آورد. | ||
7.معتقد است که خداوند گناهان آدمی را میآمرزد و اگر دوباره به سمت گناه رفت، او نیز از آمرزش خود باز میگردد و دچار کیفرش میکند. | 7.معتقد است که خداوند گناهان آدمی را میآمرزد و اگر دوباره به سمت گناه رفت، او نیز از آمرزش خود باز میگردد و دچار کیفرش میکند. | ||
8. معتقد است که خداوند میتواند کودکی را عذاب کند و به وی ستم نماید و اگر به چنین کاری دست بزند، آن کودک بی درنگ به بلوغ میرسد تا سزاوار کیفر شود. | 8. معتقد است که خداوند میتواند کودکی را عذاب کند و به وی ستم نماید و اگر به چنین کاری دست بزند، آن کودک بی درنگ به بلوغ میرسد تا سزاوار کیفر شود. | ||
9.معتقد است که حرکت پیدا است بدون آن که جسم در مکان اول و یا مکان دوم باشد. و لیکن جسم به وسیله آن، از مکان اول به مکان دوم حرکت میکند | 9.معتقد است که حرکت پیدا است بدون آن که جسم در مکان اول و یا مکان دوم باشد. و لیکن جسم به وسیله آن، از مکان اول به مکان دوم حرکت میکند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 103 با بازنویسی در بسیاری از جملات و ویرایش و اصلاحات کلی. | ||
</ref> | </ref>. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
از تألیفات بشر به جز پارههایی از شعرها و گفتارهای ادبی چیزی باقی نمانده است. ابنندیم فهرستی از عناوین آثار او آورده است که بیشتر آنها ردیههایی بر مخالفان آراء اوست. برخی از آنها بدین قرارند: التوحید، حدوث الاشیاء، الحجة فی اثبات النبی ( | از تألیفات بشر به جز پارههایی از شعرها و گفتارهای ادبی چیزی باقی نمانده است. ابنندیم فهرستی از عناوین آثار او آورده است که بیشتر آنها ردیههایی بر مخالفان آراء اوست. برخی از آنها بدین قرارند: التوحید، حدوث الاشیاء، الحجة فی اثبات النبی (صلّیالله علیه وآله)، تأویل متشابه القرآن، العدل، التولد علی النظام، کتاب علی الاصم فی المخلوق، کتاب علی ضرار فی المخلوق، الاستطاعة علی هشام بن الحکم، کتاب علی اصحاب القدر، کتاب فی المنزلة بین المنزلتین، الکفر و الایمان، الوعید علی المجبرة، کتاب فی الاطفال علی المجبرة، الرد علی الاصم فی الامامة، اجتهاد الرأی، الرد علی الخوارج، الرد علی المرجئة، الرد علی ابی الهذیل و الرد علی اصحاب ابی حنیفة<ref>ابن ندیم، ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق بن محمد بن اسحاق، الفهرست، صفحات، ۱۸۴، ۱۸۵ و ۲۰۵</ref><ref>ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، سال ۱۴۰۶سال قمری، و 1986 میلادی، ج 10، ص 203</ref><ref>https://lib.eshia.ir/23022/12/4901</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |