۸۷٬۵۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| عقیده = شاخه ای از خوارج و پیرو تفکر این گروه | | عقیده = شاخه ای از خوارج و پیرو تفکر این گروه | ||
}} | }} | ||
'''بیهسیه''' شاخهای از خوارج و از پیروان ابوبَیْهَس هَیْصَمبنجابر ضُبَعی (مقتول در سال ۹۴) بودند که پس از گذران مدتی، از هم پاشیده و منقرض شدند<ref>دانشنامه جهان اسلام نویسنده: بنیاد دائرة المعارف اسلامی، جلد 1، ص 2544.</ref>. در برخی دیگر از منابع آمده است که این فرقه شاخهای از خوارج صُغریّه ( یا ُصفریّه) بودند<ref>ابن حزم، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، بیروت، سال 1405 قمری، ج ۵، ص۵۴.</ref>. | '''بیهسیه''' شاخهای از [[خوارج]] و از پیروان ابوبَیْهَس هَیْصَمبنجابر ضُبَعی (مقتول در سال ۹۴) بودند که پس از گذران مدتی، از هم پاشیده و منقرض شدند<ref>دانشنامه جهان اسلام نویسنده: بنیاد دائرة المعارف اسلامی، جلد 1، ص 2544.</ref>. در برخی دیگر از منابع آمده است که این فرقه شاخهای از خوارج صُغریّه ( یا ُصفریّه) بودند<ref>ابن حزم، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، بیروت، سال 1405 قمری، ج ۵، ص۵۴.</ref>. | ||
== موسس == | == موسس == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== انشعاب بیهسیه == | == انشعاب بیهسیه == | ||
بیهسیه خود به سه شاخه تفسیم شدند. | بیهسیه خود به سه شاخه تفسیم شدند. | ||
۱. عوفیه، 2. اصحاب سوال به سرکردگی شبیب خارجی، 3. اصحاب تفسیر که پیرو حکمبنمروان بودند<ref>اشعری علی بن اسماعیل، کتاب مقالاتالاسلامیّین و اختلافالمصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، سال 1980 میلادی، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref><ref> بغدادی عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره، سال 1367 قمری، ج ۱، ص ۶۵.</ref>. فرقه عوفیه نیز به دو دسته تقسیم شدند. | ۱. عوفیه، 2. اصحاب سوال به سرکردگی شبیب خارجی، 3. اصحاب تفسیر که پیرو حکمبنمروان بودند<ref>اشعری علی بن اسماعیل، کتاب مقالاتالاسلامیّین و اختلافالمصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن، سال 1980 میلادی، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref><ref> بغدادی عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، چاپ محمد زاهد کوثری، قاهره، سال 1367 قمری، ج ۱، ص ۶۵.</ref>. فرقه عوفیه نیز به دو دسته تقسیم شدند. دستهای از ایشان از کسانی که از «دارالهجرة» به خانه اصلی خود باز میگردند و از «جهاد» به حالت «قعود» درمیآیند، بیزاری میجستند. به عبارت دیگر، کسانی که هجرت کنند و به اسلام و مسلمانان بپیوندند و در جهاد شرکت جویند، اگر دوباره به زندگی سابق خود بازگردند ـ هرچند اسلام خود را حفظ کنند ـ باز حکم ایشان، حکم بازگشت به کفر است. اما دسته دیگر از عوفیه معتقد بودند که این امر بر ایشان جایز و حلال است<ref>https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A8%DB%8C%D9%87%D8%B3%DB%8C%D9%87</ref>. | ||
== اعتقادات == | == اعتقادات == | ||
بیهسیه معتقد بودند که هر کسی مرتکب گناه شود، او را نمیتوان به کفر متهم کرد مگر آن که او را نزد حاکم برده مجازات کنند، اما قبل از آن نمیتوان به او [[مومن]] یا [[کافر]] گفت. برخی از این فرقه معتقد بودند که اگر امام کافر شود، رعیت نیز کافر میشوند. به اعتقاد آنان، شراب در اصل حلال است و سبب حرمتش مستی است و هر کسی به سبب مستی نماز نخواند و به خداوند دشنام ندهد، نمیتوان او را حد زد و حتی نمیتوان او را مجازات کرد و نیز تا زمانی که مست است، نمیتوان او را تکفیر کرد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 114 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>. | بیهسیه معتقد بودند که هر کسی مرتکب گناه شود، او را نمیتوان به کفر متهم کرد مگر آن که او را نزد حاکم برده مجازات کنند، اما قبل از آن نمیتوان به او [[مومن]] یا [[کافر]] گفت. برخی از این فرقه معتقد بودند که اگر امام کافر شود، رعیت نیز کافر میشوند. به اعتقاد آنان، شراب در اصل حلال است و سبب حرمتش مستی است و هر کسی به سبب مستی نماز نخواند و به خداوند دشنام ندهد، نمیتوان او را حد زد و حتی نمیتوان او را مجازات کرد و نیز تا زمانی که مست است، نمیتوان او را تکفیر کرد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 114 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>. | ||
== | == سرانجام == | ||
[[حجاج بن یوسف|حجّاج]] در روزگار ولیدبن عبدالملک در پی این بود تا موسس این فرقه را دستگیر کند، اما او به [[مدینه]] فرار کرد. با اینحال در مدینه توسط عثمانبنحیان دستگیر شده به زندان افتاد و به دستور ولید کشته شد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 114 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>. | [[حجاج بن یوسف|حجّاج]] در روزگار ولیدبن عبدالملک در پی این بود تا موسس این فرقه را دستگیر کند، اما او به [[مدینه]] فرار کرد. با اینحال در مدینه توسط عثمانبنحیان دستگیر شده به زندان افتاد و به دستور ولید کشته شد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 114 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>. | ||