۸۷٬۸۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== معنای حلول == | == معنای حلول == | ||
حلول در لغت بهمعنای فرود آمدن در جایی، وارد شدن به کسی 2 - داخل شدن روح کسی در کسی دیگر | حلول در لغت بهمعنای فرود آمدن در جایی، وارد شدن به کسی 2 - داخل شدن روح کسی در کسی دیگر<ref>ر.ک. فرهنگ معین.</ref> و در اصطلاح حکما عبارت است از یکی شدن چیزی با چیز دیگر، چنانکه از اشاره به یکی، اشاره به دیگری لازم آید. اما حلول در اینجا بهمعنای تجسّم و تجسد خداوند به صورت بشر است که آن را به فرانسه noitanracni گویند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 165 با ویرایش و اصلاح و جابجایی کلی عبارات.</ref>. | ||
و در اصطلاح حکما عبارت است از یکی شدن چیزی با چیز دیگر، چنانکه از اشاره به یکی، اشاره به دیگری لازم آید. اما حلول در اینجا بهمعنای تجسّم و تجسد خداوند به صورت بشر است که آن را به فرانسه noitanracni گویند | |||
== اعتقاد کلی == | == اعتقاد کلی == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
== فرقههایی که قایل به حلولاند == | == فرقههایی که قایل به حلولاند == | ||
بیشتر [[غلات| | بیشتر [[غلات|غُلاة]] [[مذهب شیعه|شیعه]] مانند: [[سبائیه]]، [[بیانیه]]، [[جناحیه]] و [[نجدیه]] از [[نصریه]]، [[رزامیه]]، [[اسماعیلیه|باطنیه]]، [[عزاقریه|عزاقرّیه]]، [[حلمانیه]] و [[دروزیه]] قایل به «حلول» بودند.همچنین، فرقههای وحدت وجودی و اتحادیه نیز از حلولیه شمرده میشوند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 165 | ||
</ref>. | </ref>. | ||