اهل سنت و جماعت: تفاوت میان نسخه‌ها

'''اهل‌سنت''' از دو واژۀ عربی تشکیل شده است. '''اهل''' در لغت به معنای گروهی است که شریک امور هم باشند، مثل اهل خانه که در یک خانه، همکاری و پیوند خانوادگی دارند و اهل اسلام که در عقیدۀ باطنی با هم شریک باشند<ref>راغب اصفهانی، ''المفردات فی غریب القرآن''، ذیل مادۀ اهل.</ref> و اما '''سنّت''' در لغت به معنای راه و روش پسندیده است<ref>ابن منظور، ''لسان العرب''، ج ۱۳، ذیل مادۀ سنّ.</ref>.

# عملی که مطابق عمل صاحب شرع و منطبق بر عمل [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلّی‌الله علیه وآله)]] باشد. از این رو، در مقابل «[[بدعت]]» قرار می‌گیرد<ref>سید مصطفی حسینی دشتی، ''فرهنگ معارف و معاریف''، مدخل «سنّی».</ref>.

تاریخ پیدایش اصطلاح '''«اهل‌سنت»''' چندان روشن نیست. از روایتی که [[غزالی]] نقل می‌کند به‌دست می‌آید که این جمله برای نخستین بار از پیامبر اسلام نقل شده است بدین مضمون که ملت [[یهود]] هفتاد و یک گروه و ملت [[نصاری]] هفتاد و دو گروه شدند و امت من، هفتاد و سه گروه می‌شوند، یکی از آنها اهل نجات و دیگران اهل آتش‌اند. سؤال شد، اهل نجات کدام‌اند؟! فرمود:«اهل السنة و الجماعة» ،باز پرسیده شده، سنت و جماعت چیست؟ فرمود: آنچه من و اصحاب من بر آن هستند<ref>ابوحامد غزالی،''فضائح الباطنیة''، ص۷۸.</ref>. البته باید گفت که غزالی نامی از منبع روایت نبرده است و این روایت به همین شکلی که او بیان کرده است در هیچ یک از منابع معتبر روایی دیده نمی‌شود. البته از واژۀ '''«جماعت»''' نام برده شده است؛ اما از جمله اهل السنة والجماعة نشانی به چشم نمی‌خورد. با این حال تا آنجا که به‌دست آمده است، اصطلاح اهل‌سنت بدون کلمه جماعت، در اوایل قرن دوم، رایج شده و عمر بن عبدالعزیز در رساله‌ای که در رد [[قدریه]] نگاشته است، آن را به کار برده است. وی خطاب به قدریه _که مدافعان آزادی انسان در گفتار و عمل هستند_ می‌نویسد: «وقد علمتُم انّ أهلَ السنة کانُوا یقولون: الاعتصامُ بالسنةِ نجاةُ وسیقبَض العلمُ قبضاً سَریعاً»: می‌دانید اهل‌سنت گفتند تمسک به سنت راه نجات است و علم و دانش به زودی جمع می‌شود<ref> جعفر سبحانی، رسائل و مقالات، قم، انتشارات موسسه امام صادق، سال 1425 ق، چ دوم، ج‏6، ص 110.</ref>.

گروه یا جریانی در میان اهل‌سنت وجود دارد که عهده‌دار گردآوری، آموزش و گسترش [[احادیث]] هستند و با اعتماد به ظاهر احادیث دربارۀ مسائل اعتقادی و فقهی نظر می‌دهند و استفاده‌کنندگان از روش‌های استدلالی عقلی در زمینۀ [[فقه]] و [[کلام]] را نکوهش می‌کنند<ref>رضوی، رسول رضوی،  دانشنامه کلام اسلامی، مدخل اهل حدیث،  قم، انشارات موسسه امام صادق، سال ۱۳۸۷ش، ج۱، ص 563.</ref>. [[مالک بن انس|مالک بن انس شافعی]]، [[احمد بن حنبل]] و [[داود بن علی اصفهانی]] از بزرگان اهل حدیث در شاخۀ [[فقه]] به حساب می‌آیند<ref>همان، ص 565.</ref>. علاوه بر این، اهل حدیث قبل از احمد بن حنبل از اصول خاصی پیروی نمی‌کردند؛ بلکه افرادی بودند که با گرایش‌های گوناگون زیر نظر اهل‌الحدیث گرد آمده بودند و در میان آنها، افراد مرجئی، ناصبی، قدری، جُهَنی، واقفی، و متشیع زیاد دیده می‌شد و سیوطی اسامی آنان را در اثر خود آورده است<ref>تدریب الحدیث، ج1، ص 328.</ref>. ولی زمانی که احمد بن حنبل هدایت این مذهب را بر عهده گرفت، همگان را تحت عقیدۀ واحدی که عقیدۀ '''اهل‌سنت''' نامید، درآورد<ref>ر. ک: جمعی از محققین، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت.</ref>.