۱٬۵۶۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «عام الفیل همان سالی است که اصحاب فیل بسرکردگی ابرهه به مکه حمله بردند و بوسیل...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
عام الفیل همان سالی است که اصحاب فیل بسرکردگی ابرهه به مکه حمله بردند و بوسیله پرندههای ابابیل نابود شدند. در اینکه این داستان در چه سالی از سالهای میلادی بوده اختلاف است که سال 570 و 573 ذکر شده، ولی با توجه به اینکه مسیحیان قبل از اسلام تاریخ مدون و مضبوطی نداشتهاند نمی توان در اینباره نظر صحیح و دقیقی ارائه کرد. | عام الفیل همان سالی است که اصحاب فیل بسرکردگی ابرهه به مکه حمله بردند و بوسیله پرندههای ابابیل نابود شدند. در اینکه این داستان در چه سالی از سالهای میلادی بوده اختلاف است که سال 570 و 573 ذکر شده، ولی با توجه به اینکه مسیحیان قبل از اسلام تاریخ مدون و مضبوطی نداشتهاند نمی توان در اینباره نظر صحیح و دقیقی ارائه کرد. | ||
<br> | |||
=داستان اصحاب فیل= | |||
<br> | |||
کشور [[یمن]] که در جنوب غربی عربستان واقع است منطقه حاصلخیزی بود و قبائل مختلفی در آنجا حکومت کردند و از آنجمله قبیله بنی حمیر بود که سالها در آنجا حکومت داشتند. | |||
<br> | |||
ذونواس یکی از پادشاهان این قبیله است که سالها بر یمن سلطنت می کرد، وی در یکی از سفرهای خود به شهر [[یثرب]] تحت تاثیر تبلیغات یهودیانی که بدانجا مهاجرت کرده بودند قرارگرفت، و از بت پرستی دست کشیده به دین یهود در آمد. | |||
<br> | |||
طولی نکشید که این دین تازه بشدت در دل ذونواس اثر گذارد و ازیهودیان متعصب گردید و به نشر آن در سرتاسر [[جزیرة العرب]] و شهرهایی که در تحت حکومتش بودند کمر بست، تا آنجا که پیروان ادیان دیگر را بسختی شکنجه می کرد تا بدین یهود درآیند، و همین سبب شد تا در مدت کمی عربهای زیادی به دین یهود درآیند. | |||
<br> | |||
مردم [[نجران]] یکی از شهرهای شمالی و کوهستانی یمن چندی بود که دین مسیح را پذیرفته و در اعماق جانشان اثر کرده بود و بسختی از آن دین دفاع می کردند و به همین جهت از پذیرفتن آئین یهود سر پیچی کرده و از اطاعت ذونواس سرباز زدند. | |||
<br> | |||
ذونواس بر آنها خشم کرد و تصمیم گرفت آنها را به سخت ترین وضع شکنجه کند و به همین جهت دستور داد خندقی حفر کردند و آتش زیادی در آن افروخته و مخالفین دین یهود رادر آن بیفکنند،و بدین ترتیب بیشتر مسیحیان نجران را در آن خندق سوزاند و گروهی را نیز طعمه شمشیر کرده و یا دست و پاو گوش و بینی آنها را برید،و جمع کشته شدگان آنروز رابیست هزار نفر نوشته اند و به عقیده گروه زیادی از مفسران [[قرآن کریم]] داستان [[اصحاب اخدود]] که در قرآن کریم(در سوره بروج)ذکر شده است اشاره به همین ماجرا است. | |||
<br> | |||
یکی از مسیحیان نجران که از معرکه جان بدر برده بود ازشهر گریخت،و با اینکه ماموران ذونواس او را تعقیب کردند توانست از چنگ آنها فرار کرده و خود را بدربار امپراطور-درقسطنطنیه-برساند،و خبر این کشتار فجیع را به امپراطور روم که بکیش نصاری بود رسانید و برای انتقام از ذونواس از وی کمک خواست. | |||
<br> |
ویرایش