عام الفیل: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «عام الفیل همان سالی است که اصحاب فیل بسرکردگی ابرهه به مکه حمله بردند و بوسیل...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
عام الفیل همان سالی است که اصحاب فیل بسرکردگی ابرهه به مکه حمله بردند و بوسیله پرندههای ابابیل نابود شدند. در اینکه این داستان در چه سالی از سالهای میلادی بوده اختلاف است که سال 570 و 573 ذکر شده، ولی با توجه به اینکه مسیحیان قبل از اسلام تاریخ مدون و مضبوطی نداشتهاند نمی توان در اینباره نظر صحیح و دقیقی ارائه کرد. | عام الفیل همان سالی است که اصحاب فیل بسرکردگی ابرهه به مکه حمله بردند و بوسیله پرندههای ابابیل نابود شدند. در اینکه این داستان در چه سالی از سالهای میلادی بوده اختلاف است که سال 570 و 573 ذکر شده، ولی با توجه به اینکه مسیحیان قبل از اسلام تاریخ مدون و مضبوطی نداشتهاند نمی توان در اینباره نظر صحیح و دقیقی ارائه کرد. | ||
<br> | |||
=داستان اصحاب فیل= | |||
<br> | |||
کشور [[یمن]] که در جنوب غربی عربستان واقع است منطقه حاصلخیزی بود و قبائل مختلفی در آنجا حکومت کردند و از آنجمله قبیله بنی حمیر بود که سالها در آنجا حکومت داشتند. | |||
<br> | |||
ذونواس یکی از پادشاهان این قبیله است که سالها بر یمن سلطنت می کرد، وی در یکی از سفرهای خود به شهر [[یثرب]] تحت تاثیر تبلیغات یهودیانی که بدانجا مهاجرت کرده بودند قرارگرفت، و از بت پرستی دست کشیده به دین یهود در آمد. | |||
<br> | |||
طولی نکشید که این دین تازه بشدت در دل ذونواس اثر گذارد و ازیهودیان متعصب گردید و به نشر آن در سرتاسر [[جزیرة العرب]] و شهرهایی که در تحت حکومتش بودند کمر بست، تا آنجا که پیروان ادیان دیگر را بسختی شکنجه می کرد تا بدین یهود درآیند، و همین سبب شد تا در مدت کمی عربهای زیادی به دین یهود درآیند. | |||
<br> | |||
مردم [[نجران]] یکی از شهرهای شمالی و کوهستانی یمن چندی بود که دین مسیح را پذیرفته و در اعماق جانشان اثر کرده بود و بسختی از آن دین دفاع می کردند و به همین جهت از پذیرفتن آئین یهود سر پیچی کرده و از اطاعت ذونواس سرباز زدند. | |||
<br> | |||
ذونواس بر آنها خشم کرد و تصمیم گرفت آنها را به سخت ترین وضع شکنجه کند و به همین جهت دستور داد خندقی حفر کردند و آتش زیادی در آن افروخته و مخالفین دین یهود رادر آن بیفکنند،و بدین ترتیب بیشتر مسیحیان نجران را در آن خندق سوزاند و گروهی را نیز طعمه شمشیر کرده و یا دست و پاو گوش و بینی آنها را برید،و جمع کشته شدگان آنروز رابیست هزار نفر نوشته اند و به عقیده گروه زیادی از مفسران [[قرآن کریم]] داستان [[اصحاب اخدود]] که در قرآن کریم(در سوره بروج)ذکر شده است اشاره به همین ماجرا است. | |||
<br> | |||
یکی از مسیحیان نجران که از معرکه جان بدر برده بود ازشهر گریخت،و با اینکه ماموران ذونواس او را تعقیب کردند توانست از چنگ آنها فرار کرده و خود را بدربار امپراطور-درقسطنطنیه-برساند،و خبر این کشتار فجیع را به امپراطور روم که بکیش نصاری بود رسانید و برای انتقام از ذونواس از وی کمک خواست. | |||
<br> |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۰
عام الفیل همان سالی است که اصحاب فیل بسرکردگی ابرهه به مکه حمله بردند و بوسیله پرندههای ابابیل نابود شدند. در اینکه این داستان در چه سالی از سالهای میلادی بوده اختلاف است که سال 570 و 573 ذکر شده، ولی با توجه به اینکه مسیحیان قبل از اسلام تاریخ مدون و مضبوطی نداشتهاند نمی توان در اینباره نظر صحیح و دقیقی ارائه کرد.
داستان اصحاب فیل
کشور یمن که در جنوب غربی عربستان واقع است منطقه حاصلخیزی بود و قبائل مختلفی در آنجا حکومت کردند و از آنجمله قبیله بنی حمیر بود که سالها در آنجا حکومت داشتند.
ذونواس یکی از پادشاهان این قبیله است که سالها بر یمن سلطنت می کرد، وی در یکی از سفرهای خود به شهر یثرب تحت تاثیر تبلیغات یهودیانی که بدانجا مهاجرت کرده بودند قرارگرفت، و از بت پرستی دست کشیده به دین یهود در آمد.
طولی نکشید که این دین تازه بشدت در دل ذونواس اثر گذارد و ازیهودیان متعصب گردید و به نشر آن در سرتاسر جزیرة العرب و شهرهایی که در تحت حکومتش بودند کمر بست، تا آنجا که پیروان ادیان دیگر را بسختی شکنجه می کرد تا بدین یهود درآیند، و همین سبب شد تا در مدت کمی عربهای زیادی به دین یهود درآیند.
مردم نجران یکی از شهرهای شمالی و کوهستانی یمن چندی بود که دین مسیح را پذیرفته و در اعماق جانشان اثر کرده بود و بسختی از آن دین دفاع می کردند و به همین جهت از پذیرفتن آئین یهود سر پیچی کرده و از اطاعت ذونواس سرباز زدند.
ذونواس بر آنها خشم کرد و تصمیم گرفت آنها را به سخت ترین وضع شکنجه کند و به همین جهت دستور داد خندقی حفر کردند و آتش زیادی در آن افروخته و مخالفین دین یهود رادر آن بیفکنند،و بدین ترتیب بیشتر مسیحیان نجران را در آن خندق سوزاند و گروهی را نیز طعمه شمشیر کرده و یا دست و پاو گوش و بینی آنها را برید،و جمع کشته شدگان آنروز رابیست هزار نفر نوشته اند و به عقیده گروه زیادی از مفسران قرآن کریم داستان اصحاب اخدود که در قرآن کریم(در سوره بروج)ذکر شده است اشاره به همین ماجرا است.
یکی از مسیحیان نجران که از معرکه جان بدر برده بود ازشهر گریخت،و با اینکه ماموران ذونواس او را تعقیب کردند توانست از چنگ آنها فرار کرده و خود را بدربار امپراطور-درقسطنطنیه-برساند،و خبر این کشتار فجیع را به امپراطور روم که بکیش نصاری بود رسانید و برای انتقام از ذونواس از وی کمک خواست.