اخباریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی « اخباريه‏ اخباريه همان اصحاب حديث هستند كه در شيعه آنان را اخبارى مى‏نامند....» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۹ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۲

اخباريه‏ اخباريه همان اصحاب حديث هستند كه در شيعه آنان را اخبارى مى‏نامند. ايشان تابع اخبارند و «اجتهاد» را باطل مى‏دانند. ملا محمّد امين بن محمد شريف استرآبادى (در گذشته در 1033 ه) مؤسس اين مذهب در ميان شيعيان متأخر بود و بر طبق مندرجات «لؤلؤة البحرين» نخستين كسى بود كه باب ملامت بر روى مجتهدان شيعه بگشود به قسمى كه طايفه شيعه اثنى‏عشريه به دو شعبه منقسم شدند: اخباريها و اصوليها. كتاب ملا محمّد امين موسوم به «فوائد المدينه» است و مطالب آن غالبا راجع به ملامت و سرزنش مجتهدان است و آنان را

                       فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص: 41

به تخريب و تضييع دين حق متهم مى‏سازد. ملا محمّد امين منكر «اجتهاد» شد و مى‏گفت كه: اجتهاد علماى شيعه بر طريق قدماى آن قوم نيست، قرآن هم داراى «ناسخ و منسوخ» و «محكم و متشابه» است و استخراج احكام دين از آن دشوار مى‏باشد، پس بايد به اخبار ائمه مراجعه كرد و «اجتهاد» باطل است زيرا مجتهد بايد به «ظن» خود عمل كند و «ظن» شبهه است و شبهه را از آن گويند باطل است كه شبيه به حق مى‏باشد و عين آن نيست. امّا طريق اخباريون كه بى‏لم و لا نسلّم هر چه از امام شنوند «دليل قطعى» دانند پس عمل به طريق اخباريون صحيح و درست است و قطعى را به ظنى چه نسبت. فرقه اخبارى ظواهر الفاظ قرآن را «حجت» نمى‏دانند و گويند چون قرآن داراى مطلقات و عموماتى است و بسيارى از آنها را «تخصيص» و تقييد عارض شده و موجب اجمال گرديده است نمى‏توان ظواهر را «حجت» دانست و بدان عمل كرد. و نيز مى‏گويند: چون قرآن مشتمل بر مطالب عاليه و مضامين شامخه‏اى است، فهميدن آن دسترس هر كس نيست «1» بلكه منحصر به راسخان در علم و علماى تأويل است «2» و نمى‏توان الفاظش را بر معنايى در ظاهر حمل نمود و آن را «حجت» دانست. «3» در مقابل اخباريها، گروهى از فقهاى اسلام پيدا شدند كه آنان را اصولى گويند: آنان در استنباط احكام شرعيه فرعيه به استناد ادله تفصيليه كه «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى‏باشد از علم اصول فقه نيز استفاده مى‏كنند و از قواعد آن كه اصل «برائت» و «استصحاب» و عمل به ظن و تميز بين اخبار است بهره مى‏گيرند. اصوليها مدارك احكام را «قرآن» و «سنت» و «اجماع» و «عقل» مى‏دانند، و اخباريها فقط «كتاب» و «سنت» را مدرك احكام دانسته‏اند و مدركيت كتاب را نيز به ضميمه سنت و با تفسير وارد از ائمه مى‏دانند و به اجماع و عقل اعتنايى ندارند. اصوليها اجتهاد را «واجب كفائى» و در صورت منحصر بودن واجد صلاحيت، «واجب عينى» مى‏دانند و اخباريها اجتهاد را «حرام» مى‏شمارند. اصوليها مى‏گويند: امورى كه در آن نص بر حرمت آن نرسيده باشد مباح است. __________________________________________________

(1)- انما يعرف القرآن من خوطب به، ملا محسن فيض كاشانى، تفسير صافى، ص 12، 13.
(2)- «... وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ ...»، (آل عمران/ 7)
(3)- من فسّر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده من النار، تفسير صافى، ص 21.
                       فرهنگ فرق اسلامى، متن، ص: 42

بر خلاف ايشان اخباريها «احتياط» بر اين گونه موارد را واجب مى‏دانند. اصوليها اخبار را به «صحيح» و «ضعيف» و «حسن» و «موثق» تقسيم مى‏كنند. «1» امّا اخباريها خبر را فقط منحصر به «صحيح» و «ضعيف» مى‏دانند. قريب دو قرن بين اخباريها و اصوليها اختلاف بود و اخباريها بر اصوليها غلبه داشتند تا اين كه آقا محمد باقر بهبهانى (متولد بين سالهاى 1116 تا 1118 ه و در گذشته بين سالهاى 1205 تا 1208 ه) كه او را آقاى مطلق و «مجدد» رأس مائه مى‏خواندند بر مسند فقاهت نشست و بساط علماى اخبارى را برچيد و از زمان او مجتهدان بر اخباريها غلبه يافتند. يكى از شعرا درباره وى گفته است:

        و البهبهانى معلم البشر             مجدّد المذهب فى الثانى عشر
         ازاح كل شبهة و ريب             فبان للميلاد كنه الغيب‏
دبستان المذاهب، ج 1، ص 247، 253.

تاريخ ادبيات ايران، ادوارد براون، ج 4، ص 242، 243. مقاصد الاصول، ص 67 و 71. ريحانه الادب، ج 1، ص 51.