اسکافیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اسكافيه از فرق كلامى | اسكافيه از فرق كلامى [[معتزله بغداد]] و پيروان [[ابو جعفر محمد بن عبد الله اسكافى]] (م 240) هجری قمری هستند. | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
اسکافی در اصل از سمرقند بود.وی مردی ادیب و متکلم بود و دانش و هوش سرشاری داشت وهم چنین مورد توجه و اعتماد حاکمان عباسی خصوصا شخص معتصم عباسی بود وی در ابتدا خياط بود و خانواده اش او را از تحصيل باز مى داشتند. آشنائى اسكافى با جعفر بن حرب راه تحصيل او را فراهم ساخت . جعفر مخارج خانواده اسكافى را تامين نمود و وى را با خود برد. | اسکافی در اصل از [[سمرقند]] بود.وی مردی ادیب و متکلم بود و دانش و هوش سرشاری داشت وهم چنین مورد توجه و اعتماد [[حاکمان عباسی]] خصوصا شخص [[معتصم عباسی]] بود وی در ابتدا خياط بود و خانواده اش او را از تحصيل باز مى داشتند. آشنائى اسكافى با [[جعفر بن حرب]] راه تحصيل او را فراهم ساخت . جعفر مخارج خانواده اسكافى را تامين نمود و وى را با خود برد. | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
اسكافى مانند معتزله بغداد به شيعه اماميه متمايل بود و ديدگاه هائى معتدل در كلام داشت. وى خداوند تعالى را در ستم به كودكان و ديوانگان به «توانايى» وصف می كند، ولى می گويد خداوند در ستم بر خردمندان به «توانايى» وصف نمی شود و قادر بر ظلم ايشان نخواهد بود. | اسكافى مانند معتزله بغداد به شيعه [[اماميه]] متمايل بود و ديدگاه هائى معتدل در كلام داشت. وى خداوند تعالى را در ستم به كودكان و ديوانگان به «توانايى» وصف می كند، ولى می گويد خداوند در ستم بر خردمندان به «توانايى» وصف نمی شود و قادر بر ظلم ايشان نخواهد بود. | ||
همچنين مى گويد كه رواست اگر بگویيم خداوند با بندگان سخن مى گويد و روا نيست كه بگوئيم وى تكلم مى كند و بايد او را «مكلم» ناميد نه «متكلم».زيرا در «متكلم» گمان شود كه كلام قائم به اوست ولى در «مكلم» چنين گمانى نرود، همان طور كه متحرك مقتضى قيام حركت به آن باشد، متكلم نيز اقتضاى كلام به او دارد. ابن المرتضى نام او را در طبقه هفتم از معتزله آورده از قول ابن يزدان گويد كه «اسكافى» مردى عالم و فاضل بود و هفتاد كتاب در كلام تأليف كرد و نيز از قول ابو القاسم بلخى از ابو الحسين خياط روايت كرده كه گفت اسكافى نخست خياط بود و عمو و مادرش وى را از طلب علم بازمى داشتند و او را ناچار به كسب كرده بودند، ولى جعفر بن حرب كه از علماى «معتزله» بود وى را در كنف حمايت خود گرفت و به او علم آموخت و هر ماه بيست درهم براى مادرش مى فرستاد.اسكافى در سال 240 هجرى در گذشت.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، | همچنين مى گويد كه رواست اگر بگویيم خداوند با بندگان سخن مى گويد و روا نيست كه بگوئيم وى تكلم مى كند و بايد او را «مكلم» ناميد نه «متكلم».زيرا در «متكلم» گمان شود كه كلام قائم به اوست ولى در «مكلم» چنين گمانى نرود، همان طور كه متحرك مقتضى قيام حركت به آن باشد، متكلم نيز اقتضاى كلام به او دارد. ابن المرتضى نام او را در طبقه هفتم از معتزله آورده از قول ابن يزدان گويد كه «اسكافى» مردى عالم و فاضل بود و هفتاد كتاب در كلام تأليف كرد و نيز از قول [[ابو القاسم بلخى]] از [[ابو الحسين خياط]] روايت كرده كه گفت اسكافى نخست خياط بود و عمو و مادرش وى را از طلب علم بازمى داشتند و او را ناچار به كسب كرده بودند، ولى جعفر بن حرب كه از علماى «معتزله» بود وى را در كنف حمايت خود گرفت و به او علم آموخت و هر ماه بيست درهم براى مادرش مى فرستاد.اسكافى در سال 240 هجرى در گذشت.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، [[مشهد]]، انتشارات [[آستان قدس رضوی]]، سال 1372 شمسی، چاپ دوم ص 47</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
[[رده: فرق اسلامی]] | |||
[[رده: تاریخ کلام اسلامی]] | |||
[[رده: مذاهب کلامی]] |
نسخهٔ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۱
اسكافيه از فرق كلامى معتزله بغداد و پيروان ابو جعفر محمد بن عبد الله اسكافى (م 240) هجری قمری هستند.
زندگی نامه
اسکافی در اصل از سمرقند بود.وی مردی ادیب و متکلم بود و دانش و هوش سرشاری داشت وهم چنین مورد توجه و اعتماد حاکمان عباسی خصوصا شخص معتصم عباسی بود وی در ابتدا خياط بود و خانواده اش او را از تحصيل باز مى داشتند. آشنائى اسكافى با جعفر بن حرب راه تحصيل او را فراهم ساخت . جعفر مخارج خانواده اسكافى را تامين نمود و وى را با خود برد.
عقاید
اسكافى مانند معتزله بغداد به شيعه اماميه متمايل بود و ديدگاه هائى معتدل در كلام داشت. وى خداوند تعالى را در ستم به كودكان و ديوانگان به «توانايى» وصف می كند، ولى می گويد خداوند در ستم بر خردمندان به «توانايى» وصف نمی شود و قادر بر ظلم ايشان نخواهد بود. همچنين مى گويد كه رواست اگر بگویيم خداوند با بندگان سخن مى گويد و روا نيست كه بگوئيم وى تكلم مى كند و بايد او را «مكلم» ناميد نه «متكلم».زيرا در «متكلم» گمان شود كه كلام قائم به اوست ولى در «مكلم» چنين گمانى نرود، همان طور كه متحرك مقتضى قيام حركت به آن باشد، متكلم نيز اقتضاى كلام به او دارد. ابن المرتضى نام او را در طبقه هفتم از معتزله آورده از قول ابن يزدان گويد كه «اسكافى» مردى عالم و فاضل بود و هفتاد كتاب در كلام تأليف كرد و نيز از قول ابو القاسم بلخى از ابو الحسين خياط روايت كرده كه گفت اسكافى نخست خياط بود و عمو و مادرش وى را از طلب علم بازمى داشتند و او را ناچار به كسب كرده بودند، ولى جعفر بن حرب كه از علماى «معتزله» بود وى را در كنف حمايت خود گرفت و به او علم آموخت و هر ماه بيست درهم براى مادرش مى فرستاد.اسكافى در سال 240 هجرى در گذشت.[۱]
پانویس
- ↑ محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم ص 47