confirmed
۳۸٬۰۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
مسأله شیطان، از جمله مسائل عمیق و مهم در منظومه تفکر [[دینی]] است. این مسئله در [[کتابهای آسمانی]] دیگر هم مطرح شده و یکی از پایههای مهم معرفتی در آموزههای همه [[پیامبران]] بوده است. [[قرآن کریم]] در یکصد مورد، از شیطان و افعال او سخن به میان آورده است. تفاوتی که در مسأله شیطان، میان قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی و [[مکاتب غیر الهی]] وجود دارد، این است که شیطان از منظر توحیدی قرآن، خود کارگزار خداوند است و اراده او نه در عرض اراده خداوند، بلکه در طول اراده اوست. شیطان هیچ نقشی جز وسوسه و تحریک به سمت بدیها و گناهان ندارد و هرگونه سلطهای از جانب او بر انسانها نفی شده است؛ <ref>سوره ابراهیم:آیه ۲۲</ref> در نگاه قرآن کریم، جهان از دو قطب خیر و شر تحقق نیافته است و هرچه از خیر و شر در عالم، وجود مییابد، برخاسته از مشیت و اراده باری تعالی است؛ <ref>سوره نساء:آیه ۷۸</ref> از سوی دیگر قرآن کریم نقشهها و طرحهای شیطان را یکسره ضعیف و کم کارآمد <ref>سوره نساء:آیه ۷۶</ref> معرفی میکند و این ایده را تصریح میکند که تنها کسانی تحت تأثیر و در ولایت شیطان قرار میگیرند، که خود ولایت او را بپذیرند و به عبادت و اطاعت او روی آرند! <ref>سوره نحل:آیه۱۰۰</ref> | مسأله شیطان، از جمله مسائل عمیق و مهم در منظومه تفکر [[دینی]] است. این مسئله در [[کتابهای آسمانی]] دیگر هم مطرح شده و یکی از پایههای مهم معرفتی در آموزههای همه [[پیامبران]] بوده است. [[قرآن کریم]] در یکصد مورد، از شیطان و افعال او سخن به میان آورده است. تفاوتی که در مسأله شیطان، میان قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی و [[مکاتب غیر الهی]] وجود دارد، این است که شیطان از منظر توحیدی قرآن، خود کارگزار خداوند است و اراده او نه در عرض اراده خداوند، بلکه در طول اراده اوست. شیطان هیچ نقشی جز وسوسه و تحریک به سمت بدیها و گناهان ندارد و هرگونه سلطهای از جانب او بر انسانها نفی شده است؛ <ref>سوره ابراهیم:آیه ۲۲</ref> در نگاه قرآن کریم، جهان از دو قطب خیر و شر تحقق نیافته است و هرچه از خیر و شر در عالم، وجود مییابد، برخاسته از مشیت و اراده باری تعالی است؛ <ref>سوره نساء:آیه ۷۸</ref> از سوی دیگر قرآن کریم نقشهها و طرحهای شیطان را یکسره ضعیف و کم کارآمد <ref>سوره نساء:آیه ۷۶</ref> معرفی میکند و این ایده را تصریح میکند که تنها کسانی تحت تأثیر و در ولایت شیطان قرار میگیرند، که خود ولایت او را بپذیرند و به عبادت و اطاعت او روی آرند! <ref>سوره نحل:آیه۱۰۰</ref> | ||
=وسوسه شيطان چگونه است= | |||
از جمله" وسوس لهما" <ref>سوره اعراف،آیه 20</ref> (با توجه به كلمه لام كه معمولا براى نفع و فائده مىآيد) چنين استفاده مىشود كه شيطان در وسوسه هاى خود، چهره خيرخواهى و دوستى آدم را به خود گرفت، در حالى كه در جمله" وسوس اليه" چنين معنى وجود ندارد، بلكه تنها به معنى نفوذ مخفيانه در قلب كسى است. | |||
و در هر حال نبايد تصور كرد كه وسوسه هاى شيطان هر چند قوى و نيرومند باشد از انسان سلب اختيار مىكند بلكه باز انسان مىتواند با نيروى خرد و ايمان در مقابل آن ايستادگى كند و به تعبير ديگر وسوسه هاى شيطانى انسان را مجبور به كار خلاف نمىكند، بلكه نيروى اختيار هم چنان باقى خواهد بود، اگر چه مقاومت در مقابل آن نياز به پايمردى و ايستادگى بيشتر و گاهى تحمل درد و رنج دارد، و در هر حال اينگونه وسوسه ها سلب مسئوليت از كسى نمىكند، همانطور كه در مورد آدم نكرد، لذا ملاحظه مىكنيم، با تمام عواملى كه در برابر آدم به عنوان تشويق به نافرمانى خدا از طرف شيطان وجود داشت، خداوند او را مسئول عملش دانست و به ترتيبى كه بعدا خواهد آمد، او را كيفر داد. | |||
=پانویس= | =پانویس= |