confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «بابكيه بابكيه فرقهاى از «غلاة» شيعه هستند كه منسوب به بابك خرم دين مىبا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بابكيه | بابكيه فرقه اى از «غلاة» شيعه هستند كه منسوب به بابك خرم دين مى باشند كه بزرگ ترين و نامورترين پيشواى خرم دينان بود. وى به زبان پهلوى «پاپك» نام داشت كه به عربى او را «بابك» گويند. | ||
محمد بن اسحاق النديم در كتاب «الفهرست» | |||
==پیشینه== | |||
ز غلاة. | |||
ایشان پیروان بابک خرّم دین می باشند. [۱] | |||
التبصیر فی الدین، شهفور اسفراینی، ص135 / تلبیس ابلیس، ابن جوزی، ص148/ خاندان نوبختی، عباس اقبال، ص251 / فرهنگ فِرَق اسلامی، محمد جواد مشکور، ص85 / فرهنگ نامه فرقه های اسلامی، شریف یحیی الامین، ص67 / الفهرست، ابن ندیم، ص406و407 / قواعد عقاید آل محمد فی الرد علی الباطنیة، محمد بن حسن دیلمی، ص34 / موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، عبدالمنعم حفنی، ص147 | |||
از اصل و نسب بابک اطلاعی در دست نیست، گروهی وی را فرزندی نامشروع دانسته اند و برخی او را از نوادگان ابومسلم خراسانی معرفی کرده اند. این درحالی است که ابن ندیم در الفهرست می نویسد: «جاویدان بن شهرک (یا سهرک) که رئیس جاویدانیه (از خرمیه ) بود در راه برگشت از زنجان، در ده بلال آباد، در منزل مادر بابک اقامت می کند و در آن جا کاردانی بابک را پسندیده و وی را با اجازه مادرش همراه می برد. پس از زمانی جاویدان می میرد و همسر او که عاشق بابک شده بود، به پیروان جاویدان می گوید روح وی در بابک حلول کرده و او طی تشریفاتی جانشین جاویدان شده و به ازدواج همسر جاویدان درمی آید. [۲]الفهرست، ابن ندیم، ص 406 | |||
وی پس از رسیدن به زعامت خرّمیان، بر عباسیان شورید و بر قسمت مهمی از آذربایجان چیره شد. آغاز قیام بابک، در سال 201 هجری قمری بوده است، سال هایی که در اثر مرگ هارون الرشید (193هـ. ق) و نزاع های امین و مأمون بر سر خلافت و هم چنین قحطی گسترده، حکومت مرکزی عباسی اقتدار خویش را از دست داده بود. قیام بابک را علاوه بر قیامی مذهبی، دارای صبغه سیاسی و ملی نیز می دانند. مأمون در طول سال های حکومت خود، لشگریان بسیاری را به جنگ بابکیه گسیل داشت که توفیقی در این امر نداشتند. لشگریان بابک پس از مرگ مأمون در سال 218 هجری قمری، به مناطق مرکزی ایران نظیر اصفهان و ری حمله کردند، هرچند در این امر توفیق نیافتند. پس از مأمون، معتصم عباسی، خیذر بن کاووس معروف به افشین را به جنگ خرمیه فرستاد. بابک در سال 220 هجری قمری از اردبیل عقب نشینی کرد و در سال 222 هجری قمری، در ارمنستان دستگیر شده و توسط افشین به سامرا فرستاده شد. وی در سال 223 هجری قمری کشته و بدنش به دار آویخته شد. برخی نام وی را حسن و بابک (به معنای پدر) را لقب وی در مبارزات ملی دانسته اند. [۳] | |||
دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص77 / دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص 23 | |||
تاریخ الرسل و الملوک، دائرة المعارف الاسلامیة و الکامل فی التاریخ از حوادث مربوط به بابک خرّم دین سخن گفته اند اما ذکری از فرقه بابکیه ندارند. [۴] | |||
تاریخ الرسل و الملوک، ج8، ص8 / دائرة المعارف الاسلامیة، ج3، ص246 / الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج5، ص 406 | |||
لکن عبدالقاهر بغدادی از این عنوان استفاده کرده و ایشان را بابکیه نامیده است. [۵] | |||
الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بغدادی، ص 285 | |||
محمد بن اسحاق النديم در كتاب «الفهرست» مى نويسد كه پدر بابك از مردم مداين و روغن فروش بود و به آذربايجان رفت و در روستای بلال آباد از روستاى ميمذ جاى گرفت و در آنجا دلباخته زنى يك چشم شد كه او را به زوجيت خود در آورد و بابك از وى بزاد. | |||
در يكى از سفرها كه به كوه سبلان رفته بود كسى از پشت بر او خنجرى زد و از آن زخم در گذشت. پس از مرگ وى مادر بابك به دايگى مىپرداخت تا اين كه بابك دهساله شد و به گاو چرانى مشغول گشت و به خدمت شبل بن منقى ازدى در آمد و ستوربانى او مىكرد و از غلامانش طنبور نواختن آموخت. | در يكى از سفرها كه به كوه سبلان رفته بود كسى از پشت بر او خنجرى زد و از آن زخم در گذشت. پس از مرگ وى مادر بابك به دايگى مىپرداخت تا اين كه بابك دهساله شد و به گاو چرانى مشغول گشت و به خدمت شبل بن منقى ازدى در آمد و ستوربانى او مىكرد و از غلامانش طنبور نواختن آموخت. | ||
پس از آنجا به تبريز از بلاد آذربايجان رفت و دو سال نزد محمد بن رواد ازدى بود. سپس نزد مادر بازگشت و در اين هنگام، هجده سال داشت. | پس از آنجا به تبريز از بلاد آذربايجان رفت و دو سال نزد محمد بن رواد ازدى بود. سپس نزد مادر بازگشت و در اين هنگام، هجده سال داشت. |