۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
۱ـ علی بن ابی طالب (علیهالسلام) | ۱ـ علی بن ابی طالب (علیهالسلام) | ||
۲ـ حسن بن علی (علیهالسلام) ۳ـ حسین بن علی (علیهالسلام) ۴ـ علی بن حسین (علیهالسلام) (امام سجاد) ۵ـ محمد بن علی (امام باقر (علیهالسلام) ۶ـ جعفر بن محمد (امام صادق (علیهالسلام) ۷ـ موسی بن جعفر (امام کاظم (علیهالسلام) ۸ـ علی بن موسی (امام رضا (علیهالسلام) ۹ـ محمد بن علی (امام جواد (علیهالسلام) ۱۰ـ علی بن محمد (امام هادی (علیهالسلام) ۱۱ـ حسن بن علی (امام عسکری (علیهالسلام) ۱۲ـ حجه بن الحسن مهدی موعود (عج). | ۲ـ حسن بن علی (علیهالسلام) | ||
۳ـ حسین بن علی (علیهالسلام) | |||
۴ـ علی بن حسین (علیهالسلام) (امام سجاد) | |||
۵ـ محمد بن علی (امام باقر (علیهالسلام) | |||
۶ـ جعفر بن محمد (امام صادق (علیهالسلام) | |||
۷ـ موسی بن جعفر (امام کاظم (علیهالسلام) | |||
۸ـ علی بن موسی (امام رضا (علیهالسلام) | |||
۹ـ محمد بن علی (امام جواد (علیهالسلام) | |||
۱۰ـ علی بن محمد (امام هادی (علیهالسلام) | |||
۱۱ـ حسن بن علی (امام عسکری (علیهالسلام) | |||
۱۲ـ حجه بن الحسن مهدی موعود (عج). | |||
=تاریخ پیدایش تشیّع= | =تاریخ پیدایش تشیّع= | ||
گر چه، در عصر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)درباره پارهای از مسایل، اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد[۹]، ولی فرقهها و دستهبندیهایی که بعدها پیدا شد، در آن زمان وجود نداشت. ولی پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)اختلافاتی پدید آمد که سبب پیدایش فرقههای مختلف در میان مسلمانان گردید. مهمترین اختلافی که در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)پدید آمد، مربوط به مسئله خلافت و امامت بود که مسلمانان را به دو دسته تقسیم کرد. | گر چه، در عصر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)درباره پارهای از مسایل، اختلاف نظرهایی میان مسلمانان پدید آمد[۹]، ولی فرقهها و دستهبندیهایی که بعدها پیدا شد، در آن زمان وجود نداشت. ولی پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)اختلافاتی پدید آمد که سبب پیدایش فرقههای مختلف در میان مسلمانان گردید. مهمترین اختلافی که در نخستین روزهای پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)پدید آمد، مربوط به مسئله خلافت و امامت بود که مسلمانان را به دو دسته تقسیم کرد. | ||
یک دسته معتقد بودند که امامت، همانند نبوت، منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد، و این صفت را جز خداوند کسی نمیداند، بنابراین راه تعیین امام نصّ الهی است که در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است، و طبق این نصوص، علی بن ابی طالب (علیهالسلام) جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)و امام مسلمین است. حضرت علی (علیهالسلام) و بنی هاشم و گروهی از بزرگان صحابه، اعم از مهاجرین و انصار، طرفدار این نظریه بودند. و این همان عقیده شیعه ـ خصوصاً شیعه امامیه ـ در مسئله امامت است. | یک دسته معتقد بودند که امامت، همانند نبوت، منصب و مقامی الهی است و از شرایط امام این است که معصوم از خطا و گناه باشد، و این صفت را جز خداوند کسی نمیداند، بنابراین راه تعیین امام نصّ الهی است که در قرآن یا احادیث نبوی بیان شده است، و طبق این نصوص، علی بن ابی طالب (علیهالسلام) جانشین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)و امام مسلمین است. حضرت علی (علیهالسلام) و بنی هاشم و گروهی از بزرگان صحابه، اعم از مهاجرین و انصار، طرفدار این نظریه بودند. و این همان عقیده شیعه ـ خصوصاً شیعه امامیه ـ در مسئله امامت است. | ||
و دسته دیگر ـ که در رأس آنها ابوبکر و عمر قرار داشتند ـ بر این عقیده بودند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)برای خود جانشین تعیین نکرده است، و این کار را به مسلمانان واگذار کرده است. بر این اساس، و با توجه به اهمیت مسئله خلافت و امامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت امت اسلامی، در یک اقدام شتابزده - در شرایطی که حضرت علی (علیهالسلام) و عدهای از بزرگان صحابه به تجهیز بدن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)مشغول بودند ـ عدهای از مهاجران و انصار در سقیفه بنی ساعده گرد آمده، و پس از گفتگوهایی که در مورد خلیفه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)میان آنها مطرح شد، سرانجام با ابوبکر به عنوان خلیفه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)بیعت کردند | و دسته دیگر ـ که در رأس آنها ابوبکر و عمر قرار داشتند ـ بر این عقیده بودند که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)برای خود جانشین تعیین نکرده است، و این کار را به مسلمانان واگذار کرده است. بر این اساس، و با توجه به اهمیت مسئله خلافت و امامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت امت اسلامی، در یک اقدام شتابزده - در شرایطی که حضرت علی (علیهالسلام) و عدهای از بزرگان صحابه به تجهیز بدن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)مشغول بودند ـ عدهای از مهاجران و انصار در سقیفه بنی ساعده گرد آمده، و پس از گفتگوهایی که در مورد خلیفه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)میان آنها مطرح شد، سرانجام با ابوبکر به عنوان خلیفه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)بیعت کردند | ||
=سکوت علی= | =سکوت علی= | ||
چون شرایط سیاسی و اجتماعی دنیای اسلام و جهان به گونهای بود که امام علی (علیهالسلام) و هواداران او، برای اثبات عقیده خود و عملی ساختن آن، به اقدامات عملی و خصمانه دست میزدند، موجودیت اسلام از ناحیه دشمنان خارجی (امپراطوری ایران و روم) و دشمنان داخلی (منافقین) آسیب جدّی می دید، امام علی (علیهالسلام) مصلحت اسلام و مسلمین را پیروی از روش صبر و مدارا دید، و گرچه در مواقع مناسب، دیدگاه خود را درباره نادرستی عمل آنان بیان میکرد، ولی از درگیریهای خصومتآمیز خودداری کرد، و در هدایت و پیشبرد جامعه اسلامی، از هیچ گونه کوشش و تلاشی خودداری نمیکرد. | چون شرایط سیاسی و اجتماعی دنیای اسلام و جهان به گونهای بود که امام علی (علیهالسلام) و هواداران او، برای اثبات عقیده خود و عملی ساختن آن، به اقدامات عملی و خصمانه دست میزدند، موجودیت اسلام از ناحیه دشمنان خارجی (امپراطوری ایران و روم) و دشمنان داخلی (منافقین) آسیب جدّی می دید، امام علی (علیهالسلام) مصلحت اسلام و مسلمین را پیروی از روش صبر و مدارا دید، و گرچه در مواقع مناسب، دیدگاه خود را درباره نادرستی عمل آنان بیان میکرد، ولی از درگیریهای خصومتآمیز خودداری کرد، و در هدایت و پیشبرد جامعه اسلامی، از هیچ گونه کوشش و تلاشی خودداری نمیکرد. | ||
و در حل مشکلات، دستگاه خلافت را یاری مینمود. تا آنجا که از خلیفه دوم نقل شده که هفتاد بار گفته است «اگر علی نبود عمر هلاک میشد» [۱۰]و نیز گفته است: «خدایا مرا برای برخورد با مسئله دشواری که علی بن ابی طالب حضور ندارند، باقی مگذار.» [۱۱] | و در حل مشکلات، دستگاه خلافت را یاری مینمود. تا آنجا که از خلیفه دوم نقل شده که هفتاد بار گفته است «اگر علی نبود عمر هلاک میشد» [۱۰]و نیز گفته است: «خدایا مرا برای برخورد با مسئله دشواری که علی بن ابی طالب حضور ندارند، باقی مگذار.» [۱۱] | ||
خط ۴۵: | خط ۵۸: | ||
=شیعیان و استقامت= | =شیعیان و استقامت= | ||
همان عده از دوستان و هواداران علی (علیهالسّلام) که به نام شیعه شناخته میشدند پس از رحلت پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای احیای حقوق اهل بیت در خصوص خلافت و مرجعیت علمی به انتقاد و اعتراض پرداختند و از اکثریت منافقین و مردم که با زور و یا تطمیع و یا غفلت با ابوبکر بیعت نمودند، جدا شدند. سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و حذیفة بن یمان و... از جمله یاران حقیقی امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) بودند که در صحنههای مختلف از حق آن حضرت دفاع نمودند.[۱۶] | همان عده از دوستان و هواداران علی (علیهالسّلام) که به نام شیعه شناخته میشدند پس از رحلت پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای احیای حقوق اهل بیت در خصوص خلافت و مرجعیت علمی به انتقاد و اعتراض پرداختند و از اکثریت منافقین و مردم که با زور و یا تطمیع و یا غفلت با ابوبکر بیعت نمودند، جدا شدند. سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و حذیفة بن یمان و... از جمله یاران حقیقی امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) بودند که در صحنههای مختلف از حق آن حضرت دفاع نمودند.[۱۶] | ||
شیعیان آل محمد علیهمالسّلام در زمان خلفای غاصب سه گانه (۱۱ـ ۳۵ ه. ق) پیوسته زیر فشار قرار داشتند تا جائی که ابوذر غفاری به دلیل روشنگریهای افشاگرایانه اش مورد شکنجه معاویه و عثمان واقع میشود. سپس این صحابی جلیل القدر به بیابان ربذه تبعید شده و در غربت جان میدهد.[۱۷] مالک اشتر و محمد بن ابی بکر و حجر بن عدی و جویرة بن مسهر و میثم تمار و کمیل بن زیاد و رشید هجری و قنبر... از بزرگان شیعه نیز با حیله معاویه به شهادت میرسد[۱۸] و بنی امیه (۴۰ـ۱۳۲) هرگونه امن و مصونیت از جان و مالشان برداشته شده بود بطوریکه حجاج خونخوار هر زمان که اراده میکرد دستور میداد تا در برابر او یکی از شیعیان کشته شود[۱۹]ولی هر چه فشار ستم و بیدادگری بر ایشان بیشتر میشد در عقیده خود استوارتر میگشتند. با روی کار آمدن بنی العباس شدت سختگیری برامامت شیعه و نیز شیعیان تشدید شد. دردسر بسیاری برای شیعیان در این دوران اتفاق میافتاد و شیعه برای رفع شر به تقیه رفتار مینمود. تمام این ظلمها به دلیل انحراف از امامت حقه بود که از ابتدای حکومت غاصبانه ابوبکر با فاجعه شهادت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) شروع شد و ادامه یافت. این ظالمین فضای جامعه را طوری طراحی نمودند که باعث تیرگی روابط حامیانشان با شیعیان شدند. همانطور که علنا به دشمنی با اهل بیت علیهمالسّلام دامن میزدند. شهادت مظلومانه ائمه اطهار بخصوص امام حسین (علیهالسّلام) شاهد این مدعی است. | |||
شیعیان آل محمد علیهمالسّلام در زمان خلفای غاصب سه گانه (۱۱ـ ۳۵ ه. ق) پیوسته زیر فشار قرار داشتند تا جائی که ابوذر غفاری به دلیل روشنگریهای افشاگرایانه اش مورد شکنجه معاویه و عثمان واقع میشود. سپس این صحابی جلیل القدر به بیابان ربذه تبعید شده و در غربت جان میدهد.[۱۷] مالک اشتر و محمد بن ابی بکر و حجر بن عدی و جویرة بن مسهر و میثم تمار و کمیل بن زیاد و رشید هجری و قنبر... از بزرگان شیعه نیز با حیله معاویه به شهادت میرسد[۱۸] و بنی امیه (۴۰ـ۱۳۲) هرگونه امن و مصونیت از جان و مالشان برداشته شده بود بطوریکه حجاج خونخوار هر زمان که اراده میکرد دستور میداد تا در برابر او یکی از شیعیان کشته شود[۱۹]ولی هر چه فشار ستم و بیدادگری بر ایشان بیشتر میشد در عقیده خود استوارتر میگشتند. با روی کار آمدن بنی العباس شدت سختگیری برامامت شیعه و نیز شیعیان تشدید شد. | |||
دردسر بسیاری برای شیعیان در این دوران اتفاق میافتاد و شیعه برای رفع شر به تقیه رفتار مینمود. تمام این ظلمها به دلیل انحراف از امامت حقه بود که از ابتدای حکومت غاصبانه ابوبکر با فاجعه شهادت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) شروع شد و ادامه یافت. این ظالمین فضای جامعه را طوری طراحی نمودند که باعث تیرگی روابط حامیانشان با شیعیان شدند. همانطور که علنا به دشمنی با اهل بیت علیهمالسّلام دامن میزدند. شهادت مظلومانه ائمه اطهار بخصوص امام حسین (علیهالسّلام) شاهد این مدعی است. | |||
در اوایل قرن چهارم، سلاطین با نفوذ آل بویه به قدرت رسیدند. حمایت ایشان از مذهب و عقاید شیعه به جامعه تشیع قدرت فراوانی را اعطاء کرد. حمایت قدرت سیاسی شیعه تا حدود زیادی آزادی عمل را برای جامعه تشیع به ارمغان آورد. این دوره زمانی است که عالمانی چون کلینی و شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و... ظهور یافتند و آشکارا به اظهار عقاید خود و نقد آرای دیگران پرداختند و میراث گرانسنگی از تالیفات و مصادر اولیه علوم دینی مانند عقاید و حدیث و فقه وتفسیر و... از علوم آل محمد (علیهمالسّلام) را به جامعه اسلام و شیعه عرضه نمودند. | در اوایل قرن چهارم، سلاطین با نفوذ آل بویه به قدرت رسیدند. حمایت ایشان از مذهب و عقاید شیعه به جامعه تشیع قدرت فراوانی را اعطاء کرد. حمایت قدرت سیاسی شیعه تا حدود زیادی آزادی عمل را برای جامعه تشیع به ارمغان آورد. این دوره زمانی است که عالمانی چون کلینی و شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی و... ظهور یافتند و آشکارا به اظهار عقاید خود و نقد آرای دیگران پرداختند و میراث گرانسنگی از تالیفات و مصادر اولیه علوم دینی مانند عقاید و حدیث و فقه وتفسیر و... از علوم آل محمد (علیهمالسّلام) را به جامعه اسلام و شیعه عرضه نمودند. | ||
در اوایل قرن ششم که حمله مغول آغاز شد شیعه شدن جمعی از سلاطین مغول در ایران و حکومت سلاطین مرعشی در مازندران، مرکزیت شیعه در قم و کوفه و نجف در قدرت و وسعت جمعیت شیعه کمک بسزایی نمود. این وضع تا اواخر قرن نهم هجری ادامه داشت و از حدود قرن دهم هجری در اثر ظهور سلطنت صفویه در ایران، مذهب شیعه رسمیت یافت و تاکنون که در قرن پانزدهم هجری میباشد به رسمیت خود باقی است و به علاوه در همه نقاط جهان، صدها میلیون شیعه زندگی میکنند. | در اوایل قرن ششم که حمله مغول آغاز شد شیعه شدن جمعی از سلاطین مغول در ایران و حکومت سلاطین مرعشی در مازندران، مرکزیت شیعه در قم و کوفه و نجف در قدرت و وسعت جمعیت شیعه کمک بسزایی نمود. این وضع تا اواخر قرن نهم هجری ادامه داشت و از حدود قرن دهم هجری در اثر ظهور سلطنت صفویه در ایران، مذهب شیعه رسمیت یافت و تاکنون که در قرن پانزدهم هجری میباشد به رسمیت خود باقی است و به علاوه در همه نقاط جهان، صدها میلیون شیعه زندگی میکنند. | ||