بزیعیه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بزيعيه از «غلاة» و منشعب از فرق «خطابيه» و از پيروان بزيع بن موسى الحائك (ب...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بزيعيه از «غلاة» و منشعب از فرق «خطابيه» و از پيروان بزيع بن موسى الحائك (بافنده) از اهل كوفه بودند. | بزيعيه از «غلاة» و منشعب از فرق «خطابيه» و از پيروان بزيع بن موسى الحائك (بافنده) از اهل [[كوفه]] بودند. صاحب «بيان الاديان» نام او را بزيع بن يونس و اشعرى در «مقالات الاسلامیین» نام او را بزيع بن موسى آورده است، بعضى از صاحبان فرق «بزيعيه» را به حرف غين «بزيغيه» نوشته اند كه درست نيست. | ||
==پیدایش== | ==پیدایش== | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
بزیعیه امام صادق علیه السلام را مظهر خدا می پنداشتند و بزیع را همچون پیامبر می دانستند که از طرف حضرت صادق مرسل شده است آن طور که پیامبری میان موسی و هارون مشترک است میان او و ابو الخطاب نیز مشترک است. | |||
از دیدگاه این فرقه به هر مومنی وحی می شود و در تفسیر این آیه «وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ...» سوره يونس، آیه 100 مدعى بود كه به وى وحى مى شود، چنان كه فرمود: «وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ ...» نحل/ 68 و مى پنداشت كه ياران و پيروان او بالاتر از جبرئيل و ميكائيل هستند. | از دیدگاه این فرقه به هر مومنی وحی می شود و در تفسیر این آیه «وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ...» سوره يونس، آیه 100 مدعى بود كه به وى وحى مى شود، چنان كه فرمود: «وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ ...» نحل/ 68 و مى پنداشت كه ياران و پيروان او بالاتر از جبرئيل و ميكائيل هستند. | ||
او مى گفت هرگاه آدمى به كمال برسد نمى توان گفت كه مرده است و ليكن هرگاه يكى از ياران او در مى گذشت مى گفت كه او به ملكوت اعلى پيوسته، همه ايشان ادعا مى كنند كه مردگان خود رامی توانند ببینند چنان كه هر بامداد و شامگاه آنان را می بينند. | او مى گفت هرگاه آدمى به كمال برسد نمى توان گفت كه مرده است و ليكن هرگاه يكى از ياران او در مى گذشت مى گفت كه او به ملكوت اعلى پيوسته، همه ايشان ادعا مى كنند كه مردگان خود رامی توانند ببینند چنان كه هر بامداد و شامگاه آنان را می بينند. | ||
بزيع مى گفت كه همه انبياء و ائمه خدایان هستند و نمی میرند بلكه به آسمان مى روند چنان كه خود او كه بزيع باشد به آسمان عروج كرده و خداوند سر او را مسح نمود و آب دهان خود را در دهان او انداخته و حكمت را در سينه او تثبيت کرده است. <ref>فرهنگ فرق اسلامی، ص 102</ref> همچنین ابو الحس اشعری عقاید این فرقه را با شرحی که گذشت بیان کرده است.ر. ک. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین ابو الحسن اشعری ج۱، ص۱۲، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰. در کتاب دانش نامه اسلامی نیز به اعقتادات این فرقه اشاره شده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج3، ص 374</ref> | |||
بزيع | |||
ر. ک. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین ابو الحسن اشعری ج۱، ص۱۲، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰. | |||
==برخورد امام صادق با بزیغ== | ==برخورد امام صادق با بزیغ== | ||
مطابق با برخی از روایات، امام صادق علیهالسلام بریغ را لعنت کرده و بنا به روایتی دیگر، پس از شنیدن خبر قتل بزیع، خدا را شکر کرده است. <ref>ر. ک. محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ج۱، ص۳۰۵، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش</ref> | |||
در کتاب کافی روایتی با سندی قوی موجود است که براساس آن، حضرت به کسی که شنیده بود خود را نبیّ می داند، فرموده بود که اگر بار دیگر این ادعا را از او شنید وی را بکشد.<ref>محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۵۸، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.</ref> | |||
محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۵۸، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱. | |||
نسخهٔ ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۱
بزيعيه از «غلاة» و منشعب از فرق «خطابيه» و از پيروان بزيع بن موسى الحائك (بافنده) از اهل كوفه بودند. صاحب «بيان الاديان» نام او را بزيع بن يونس و اشعرى در «مقالات الاسلامیین» نام او را بزيع بن موسى آورده است، بعضى از صاحبان فرق «بزيعيه» را به حرف غين «بزيغيه» نوشته اند كه درست نيست.
پیدایش
عده ای پس از کشته شدن ابوالخطّاب ، محمدبن ابی زینب الاسدی الاَجدَع ، «بَزیع» را امام دانسته گفتند که خداوند به صورت جعفربن محمد علیهالسلام بر مردم ظاهر شد. [۱]
اعتقادات
بزیعیه امام صادق علیه السلام را مظهر خدا می پنداشتند و بزیع را همچون پیامبر می دانستند که از طرف حضرت صادق مرسل شده است آن طور که پیامبری میان موسی و هارون مشترک است میان او و ابو الخطاب نیز مشترک است. از دیدگاه این فرقه به هر مومنی وحی می شود و در تفسیر این آیه «وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ...» سوره يونس، آیه 100 مدعى بود كه به وى وحى مى شود، چنان كه فرمود: «وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ ...» نحل/ 68 و مى پنداشت كه ياران و پيروان او بالاتر از جبرئيل و ميكائيل هستند. او مى گفت هرگاه آدمى به كمال برسد نمى توان گفت كه مرده است و ليكن هرگاه يكى از ياران او در مى گذشت مى گفت كه او به ملكوت اعلى پيوسته، همه ايشان ادعا مى كنند كه مردگان خود رامی توانند ببینند چنان كه هر بامداد و شامگاه آنان را می بينند. بزيع مى گفت كه همه انبياء و ائمه خدایان هستند و نمی میرند بلكه به آسمان مى روند چنان كه خود او كه بزيع باشد به آسمان عروج كرده و خداوند سر او را مسح نمود و آب دهان خود را در دهان او انداخته و حكمت را در سينه او تثبيت کرده است. [۲] همچنین ابو الحس اشعری عقاید این فرقه را با شرحی که گذشت بیان کرده است.ر. ک. مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین ابو الحسن اشعری ج۱، ص۱۲، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰. در کتاب دانش نامه اسلامی نیز به اعقتادات این فرقه اشاره شده است.[۳]
برخورد امام صادق با بزیغ
مطابق با برخی از روایات، امام صادق علیهالسلام بریغ را لعنت کرده و بنا به روایتی دیگر، پس از شنیدن خبر قتل بزیع، خدا را شکر کرده است. [۴] در کتاب کافی روایتی با سندی قوی موجود است که براساس آن، حضرت به کسی که شنیده بود خود را نبیّ می داند، فرموده بود که اگر بار دیگر این ادعا را از او شنید وی را بکشد.[۵]
- ↑ محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳۰۰، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/۱۹۴۸ـ ۱۹۴۹، چاپ افست بیروت (بی تا).
- ↑ فرهنگ فرق اسلامی، ص 102
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج3، ص 374
- ↑ ر. ک. محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، ج۱، ص۳۰۵، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش
- ↑ محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۲۵۸، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.